khaterateucna.mihanblog.com
خاطرات نبی اکرمیخاطرات نبی اکرمی - - خاطرات نبی اکرمی
http://khaterateucna.mihanblog.com/
خاطرات نبی اکرمی - - خاطرات نبی اکرمی
http://khaterateucna.mihanblog.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
71
SITE IP
5.144.133.146
LOAD TIME
2.032 sec
SCORE
6.2
خاطرات نبی اکرمی | khaterateucna.mihanblog.com Reviews
https://khaterateucna.mihanblog.com
خاطرات نبی اکرمی - - خاطرات نبی اکرمی
khaterateucna.mihanblog.com
خاطرات نبی اکرمی - یه شوخی کوچولو!
http://khaterateucna.mihanblog.com/post/52
جمعه 13 آذر 1388 01:51 ق.ظ • ارسال شده در:. الا ای مبصرا که اون بالایی. از لحاظ نمره میگم تو خدایی،. از من، از دوستم، از کل کلاس هم. خیلی فاصله داری تو جدایی. بگو گر میشنوی از ما صدایی. میون اضطراب این لرز و این ترس. چطوری میخونی تو این همه درس. و گذشته و حال. تمام نمره هات هست خوش خط و خال. همونش هم برا ما بهترینه! ده اش رو گفتم! شنیدم خسته کردی هرچی درسه. جویدی جزوه هارو ، دیگه بسه. به جا همه تو داری درس میخونی! میگن بگو ، آخه چه طور میتونی؟ شنیدم میکنی کتاب کرایه. از دوست، دشمن، درو همسایه. Man alaghe...
خاطرات نبی اکرمی
http://khaterateucna.mihanblog.com/page/3
شام آخر ( یا همون ناهار آخر ). یکشنبه 25 اسفند 1387 11:35 ب.ظ •. اون روز یعنی سه شنبه بعد از اتمام كلاس بسیار مفید آمار ( منظورم همون اتاق كنفرانسه كه با بربكس می حرفیدیم و میخندیدیم و مینوشتم البته نه رو كاغذ بلكه رو گوشی موبایل كه به علت همین. خرابكاری مورد نصیحت واقع می شدم ) و اندینگ اون اتفاق های جالب تو سلفك (سلفچه ، اتاق آبی ،. مسخره به نظر می رسه؟ یعنی بهمون نمیاد كه یه راس و بدون پاسیدن واحد علافی بریم خونه؟ و مخصوصا هم این جانب كه خونش نزدیكه و می دونه هر وقت. Enjoyable time with action group.
خاطرات نبی اکرمی - خانه ی دوست کجاست؟ ( اسپٍٍراخون!)
http://khaterateucna.mihanblog.com/post/50
خانه ی دوست کجاست؟ دوشنبه 18 آبان 1388 04:44 ب.ظ •. یه هفته قبل از روز به یادموندنی و خاطره انگیز8/ 8/88. اراذل داستان کاری کردند بس کارستون و خاطره ساز شدن واسه همۀ عمرشون. شنبه- صبح-حیاط یونی هنر)25/7/88. ا ا ا ا . بچه ها این هفته اردوی کوهنوردی نوبت دختراس. پایه این؟ دامنه ی کوه سهند-اسپراخون). اه باز این پله ها پله هاش که شبیه سنگ قبره اون فضای دالان مانندم شبیه داخل قبره(حالا اگه کسی از این به بعد بره اونجا:دی). سلام خانوم این اردوتون؟ این سلام جواب نداش اونوقت؟ شاید 2500 حالا بذارین بپرسم(! بچه ها ...
خاطرات نبی اکرمی - تاریخ و فرهنگ اسلامی
http://khaterateucna.mihanblog.com/post/47
تاریخ و فرهنگ اسلامی. پنجشنبه 22 مرداد 1388 03:16 ب.ظ • ارسال شده در:. این از استادش که برادر 13 زحمتش رو کشیده. اینم از آثار خاطرات باغلار باغی که تو کلاس تاریخ در فکر من زنده شد. اگه گفتین اینا کی هستن؟ جمعه 23 مرداد 1388 10:48 ق.ظ. پنجشنبه 19 شهریور 1388 03:40 ب.ظ. In ositun.sibilash kamertefatar nabud? پنجشنبه 19 شهریور 1388 03:36 ب.ظ. Sibilash kam ertefatar nabud? جمعه 6 شهریور 1388 02:51 ق.ظ. برادر نکن از این کارا. پنجشنبه 22 مرداد 1388 03:33 ب.ظ. چندتا لینک معرفی میکنم. دیدنی های امروز 21 مرداد ماه.
خاطرات نبی اکرمی - انسان در ترمی که گذشت!
http://khaterateucna.mihanblog.com/post/protected/45
مطلب رمز دار : انسان در ترمی که گذشت! یکشنبه 28 تیر 1388 09:39 ب.ظ •. این مطلب رمزدار است، جهت مشاهده باید کلمه رمز این مطلب را وارد کنید. یکشنبه 28 تیر 1388 11:12 ب.ظ. استاد ما می ترسیم. من تا او . شبی که تمامی(صبح) نداشت! یعنی باور کنیم تموم شد؟ صبح بخیر. لیقوان (هه هاه). خانه ی دوست کجاست؟ تاریخ و فرهنگ اسلامی. تولد یا مرگ تفاوتی نیست (سانس پشت صحنه ) پیوست. انسان در ترمی که گذشت! پاسخ به پیام یک ترم بالایی! بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. تعداد کل پست ها :. آخرین بروز رسانی :.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
مترسک - آدمهاي ساده
http://www.negar-golzar.blogfa.com/post-163.aspx
آدمهاي ساده را دوست دارم. همان ها که بدي هيچ کس را باور ندارند. همان ها که براي همه لبخند دارند.همان ها که هميشه هستند،براي همه هستند. آدمهاي ساده را. بايد مثل يک تابلوي نقاشي. عمرشان کوتاه است بسکه قلب پر دردشان طاقت" نامردمی ها "را ندارد. بسکه هر کسي از راه مي رسد .زمينشان ميزند يا درس ساده نبودن بهشان مي دهد. آدم هاي ساده را دوست دارم، بوی ناب "آدم" می دهند. همان آدم های ساده که ساده هم عاشق می شوند.ساده صبوری می کنند.ساده عشق می ورزند.ساده می مانند.اما سخت دل می کنند. سلام من نگار گلزار 23سالمه.
...من تا او - آدم برفی
http://www.mmmda2.blogfa.com/post-24.aspx
باید سکوت را شکست ، گرچه زیباست. انتظار خیلی سخته لحظه هام پر درده ، میزنم کنار پرده. بیرون هواخیلی سرده ، بارون قطره قطره از جنس برفه. واستادم تنها پشت پنجره ، چشمام شده خیره به کوچه. دست میزارم روی شیشه ، شدم یه آدم برفی تویه خونه. نوشته شده در جمعه ۱۵ بهمن۱۳۸۹ساعت توسط یه آشنا. راز خاموش من و تو. یه آشنا من تا او.
...من تا او
http://www.mmmda2.blogfa.com/8712.aspx
باید سکوت را شکست ، گرچه زیباست. تو زیبایی ما زیباتر. ما زیباییم دنیا زیباتر. دنیا زیباست زندگی زیباتر. زمین زیباست آسمان زیباتر. غروب زیباست طلوع زیباتر. خورشید زیباست ماه زیباتر. ماه زیباست ستاره زیباتر. ستاره زیباست ساحل زیباتر. ساحل زیباست دریا زیباتر. دریا زیباست رویا زیباتر. رود زیباست آبشار زیباتر. آبشار زیباست سکوت آن زیباتر. پرواز زیباست پرنده زیباتر. پرنده زیباست پروانه زیباتر. شمع زیباست نور زیباتر. نور زیباست چشم زیباتر. چشم زیباست اشک زیباتر. رنگ زیباست رنگین کمان زیباتر. زیباست قلب او زیباتر.
مترسک - لبخند
http://www.negar-golzar.blogfa.com/post-166.aspx
مثل همیشه، چشمهای ت را ببند! که راحت فراموش میکنند،. همهچیز را با چشم بسته تماشا کردهاند! و برای شان مهم نیست. که پشت این لبخندهای مصنوعی. چه دردی پنهان شده است! کیفیت لبخند هیچ کسی. به لنز بستگی ندارد! گاهی فقط یک لحظه. تکلیف تمام رابطهها روشن میشود! که هیچ کس آن را نمیبیند! و دیگر به هیچ لبخندی فکر نکن! نوشته شده در شنبه سیزدهم آبان ۱۳۹۱ساعت 22:10 توسط نگار. سلام من نگار گلزار 23سالمه. 27 تیر تولد منه. پن: بیشتر مطالب وبلاگم مال خودم نیست. همش از اون روز شروع شد. آخه میدونی من یه مترسک خوب و مهربونم .
مترسک - می میرند
http://www.negar-golzar.blogfa.com/post-136.aspx
آدم ها می آیند. آن هنگام آغاز می شود. که آدمی می میرد. و نبودنش در بودن تو. چنان ته نشین می شود. که تو میمیری در حالی که زنده ای. و او زنده می شود در حالی که مرده است! نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم خرداد ۱۳۹۰ساعت 0:9 توسط نگار. سلام من نگار گلزار 23سالمه. 27 تیر تولد منه. پن: بیشتر مطالب وبلاگم مال خودم نیست. همش از اون روز شروع شد. از اون روز که من به کلاغه به جای اخم کردن خندیدم . آخه میدونی من یه مترسک خوب و مهربونم . الان چند ماهی میشه که اومدم وسط یه مزرعهی بزرگ. خودم رو به یه چوب خشک آویزون کردم.
مترسک - راه
http://www.negar-golzar.blogfa.com/post-158.aspx
دلم هوای یک راه. دور را کرده است. دستهایم بوی خاک می دهد. همین روزها پشت لبخند دوخته شده در این قاب عکس چوبی پنهان می شوم. زندگی من سو’تفاهمی بیش نبود. تا یادم می آید همین بوده. و از آن جا که یادم نمی آید . چه کسی می داند؟ تمام خلقت از آن جا شروع می شود که حافظه من قادر به یادآوریست. این حرفها برای نگفتن است! نوشته شده در شنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۹۰ساعت 13:39 توسط نگار. سلام من نگار گلزار 23سالمه. 27 تیر تولد منه. پن: بیشتر مطالب وبلاگم مال خودم نیست. همش از اون روز شروع شد. من تا او .(مسعود).
مترسک - تولدم مبارک!
http://www.negar-golzar.blogfa.com/post-100.aspx
با خواهش اين و آن. در پوشش آرزوهاي ديگران. با هزار آرزوي گران. نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۹۱ساعت 0:48 توسط نگار. سلام من نگار گلزار 23سالمه. 27 تیر تولد منه. پن: بیشتر مطالب وبلاگم مال خودم نیست. همش از اون روز شروع شد. از اون روز که من به کلاغه به جای اخم کردن خندیدم . آخه میدونی من یه مترسک خوب و مهربونم . الان چند ماهی میشه که اومدم وسط یه مزرعهی بزرگ. خودم رو به یه چوب خشک آویزون کردم. دستام رو هم باز کردم انگاری که میخوام یکی رو بغل کنم . و همیشه قراره کلاغه رو نیگا کنم.
مترسک -
http://www.negar-golzar.blogfa.com/post-173.aspx
اندوه که از حد بگذرد جایش را میدهد به یک بی اعتنایی مزمن ! بودن یا نبودن ، دوست داشتن یا نداشتن! درآن لحظه فقط در سکوت غرق می شوی و نگاه می کنی و نگاه. نوشته شده در جمعه پانزدهم آذر ۱۳۹۲ساعت 16:48 توسط نگار. سلام من نگار گلزار 23سالمه. 27 تیر تولد منه. پن: بیشتر مطالب وبلاگم مال خودم نیست. همش از اون روز شروع شد. از اون روز که من به کلاغه به جای اخم کردن خندیدم . آخه میدونی من یه مترسک خوب و مهربونم . الان چند ماهی میشه که اومدم وسط یه مزرعهی بزرگ. خودم رو به یه چوب خشک آویزون کردم. من تا او .(مسعود).
مترسک -
http://www.negar-golzar.blogfa.com/post-155.aspx
نبودن هایی هست که هیچ بودنی جبرانشان نمیکند . کسانی هستند که هرگز تکرار نمی شوند . و حرفهایی که معنیشان را خیلی دیر می فهمیم ! نوشته شده در شنبه بیستم اسفند ۱۳۹۰ساعت 22:49 توسط نگار. سلام من نگار گلزار 23سالمه. 27 تیر تولد منه. پن: بیشتر مطالب وبلاگم مال خودم نیست. همش از اون روز شروع شد. از اون روز که من به کلاغه به جای اخم کردن خندیدم . آخه میدونی من یه مترسک خوب و مهربونم . الان چند ماهی میشه که اومدم وسط یه مزرعهی بزرگ. خودم رو به یه چوب خشک آویزون کردم. و همیشه قراره کلاغه رو نیگا کنم.
کهکشان - مطالب سعیده
http://galaxy7.mihanblog.com/post/author/69729
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. امروز یه روز خوبه :). چهارشنبه 12 آبان 1395 : نویسنده : سعیده. امروز یه روز خوبه :). لینک های مرتبط :. پنجشنبه 29 مهر 1395 : نویسنده : سعیده. كیفتو میدم دستت و زیر لب آیه الكرسی رو زمزمه میكنم. خدا خدا میكنم كه آسانسور دیرتر برسه و چند ثانیه بیشتر كنارم باشی، با حس تماس لب هات با پیشونیم به خودم میام، ازون لبخندهای دوست داشتنی خاصت كه فقط برای منه به روم میپاشی، موهامو به هم میریزی و خداحافظی میكنیم. راستی دقت كردی "تو" عاشقانه ترین واژه دنیاست؟ لینک های مرتبط :. از هم...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
71
خاطرات تنهایی
پنل اس ام اس. چت روم وب سایت. سامانه جامع آموزشی دانشگاه علمی کاربردی. طرح ملی هم کد سازی استان خوزستان. پرداخت اقساط از طریق سامانه. بیش از حد عاشق نباش بیش از حد اعتماد نکن و بیش از حد محبت نکن چون بیش از حد ، بیش از حد به تو آسیب می رساند! به وب سایت عاشقانه و غمگین خاطرات تنهایی خوش آمدید. برای مشاهده متن های ارسالی نویسندگان خاطرات تنهایی بروی اسم نویسنده کلیک کنید. مدیر دوم وب سایت:. نویسنده اول وب سایت:. نویسنده دوم وب سایت:. دفتر خاطرات وحيد vahid. دفتر خاطرات وحيد [69]. مخاطب خاص من [18]. پیشواز...
khateratetanhaiman.rozblog.com
خاطرات تنهایی
پنل اس ام اس. چت روم وب سایت. سامانه جامع آموزشی دانشگاه علمی کاربردی. طرح ملی هم کد سازی استان خوزستان. پرداخت اقساط از طریق سامانه. بیش از حد عاشق نباش بیش از حد اعتماد نکن و بیش از حد محبت نکن چون بیش از حد ، بیش از حد به تو آسیب می رساند! به وب سایت عاشقانه و غمگین خاطرات تنهایی خوش آمدید. برای مشاهده متن های ارسالی نویسندگان خاطرات تنهایی بروی اسم نویسنده کلیک کنید. مدیر دوم وب سایت:. نویسنده اول وب سایت:. نویسنده دوم وب سایت:. دفتر خاطرات وحيد vahid. دفتر خاطرات وحيد [69]. مخاطب خاص من [18]. پیشواز...
khateratetarakkhorde.blogfa.com
خاطرات تـ ــ ـر ک خورده
خاطرات ت ر ک خورده. سراپا اگر زرد و پژمردهايم،. ولي دل به پاييز نسپردهايم. چو گلدان خالي، لب پنجره. پ ر از خاطرات ترک خورده ايم. می نی مال و پارادوکس های ترک خورده. خاطراتی که ترک خورده یا خواهد خورد. نوشته های یک پرو-ویروس. غیر تو هیچ نمی خواهم. شبانه های بی تو. به شیرینی ق هوه تلخ. سالهای بلند من بی تو. همه چیز با خدا ممکن می شود. اره میشه نوشت اما. خدایا تمام من شده تنهایی. تاريخ شنبه چهارم شهریور 1391ساعت 2:32 نويسنده امیر. باز هم رنگ پایان می یابد این روزها. زندگی رهایم کن تا رها کنم تو را. راستی وا...
خاطرات پا خورده اسفرورین
خاطرات پا خورده اسفرورین. سلام مستند خاطرات از یاد رفته .رفته رفته. رو به پایان است وتنها خاطرات وآثاری که دست رنج عوامل ساخت این مستند داستانی است برجا می ماند. نوشته شده در پنجشنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۴ساعت 17:26 توسط عوامل مستند ساز. نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۳ساعت 8:11 توسط عوامل مستند ساز. یکی دیگر از شاخه های بیادماندنی مستند خاطرات از یاد رفته معرفی وشناساندن بازیهای محلی قدیمی شهر اسفرورین است که با همکاری گروه در روز جعمه ۱۳ دی ماه نود دو فیلمبرداری گردید. یکی دیگر از رسمهای تات نشینا...
خاطرات تو ومن
اگر دوستم داری بلند فریاد بزن حتی اگرنشنوم باورت می کنم عشقم . . . سلام تنها بهونه زندگیم،چقد دل تنگتم،. باز چند ماهی کنارهم نمیتونیم باشیم. دلم برات خیلی تنگ میشه. امیدوارم روزی برسه که همیشه کنار هم باشیم،عشق من دیوانه وار دوستت دارم. تاريخ : یکشنبه بیست و پنجم خرداد 1393 9:55 نویسنده : عاشق تر. امروز پنج روزه که ندیدمت. خیلی دلم برات تنگ شده اقایی. کاش زود روز دیدار باز فرا برسه. انقد بی حوصله شدم. حوصله هیچی رو ندارم. تاريخ : یکشنبه بیست و پنجم اسفند 1392 12:56 نویسنده : عاشق تر. اصلا اعصابم رو هم نی.
خاطرات نبی اکرمی
ردیف آخر کلاس قانون نشستیم ، بهار داشت پروژه ارائه می داد ، ما هم داریم تعداد مشغلات و می شماریم. گوشیم زنگید ، استاد که گرم پروژه بود منم همون جا جواب دادم. وحید بود : مشخصاتتو بده برا مکه ثبت نامت کنم! گفتم : بی خیال ، مکه! فرزین کنارم نشسته بود گفت کی بود. گفتم وحید مشخصات می خواد. گفت : خوب ثبت نام کن ، حالا قرعه کشی هست چه معلوم که در بیای یا نه! جوگیر شدم مشخصاتمو نوشتم و پیام زدم به وحید. نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 23 تیر 1389 توسط مس. مطلب رمز دار : رمز دار. 5کدام کتاب بالش خوبی بود؟ عذر میخوام ...
خاطرات دانشجویی ِ ما در بــاراجین
خاطرات دانشجویی ما در باراجین. بچه های دانشگاه آزاد قزوین. چه زود گذشت روزامون توی این دانشگاه . محیط دانشگاه بهتر از آدماش بود :). با بعضی از خاطراتی که دیگه نخواستیم ثبت بشه . امیدوارم بقیه باراجینا روزای به یادماندنی تری داشته باشن. نوشته شده در جمعه هجدهم بهمن 1392ساعت 23:14 توسط محیا. امتحانای این ترم به خیر و خوشی تموم بشه صلواااااات! ترم دیگه دوستام نیستن :( فارغ التحصیل میشن . ترم بالایی شدم رفت :( .بعد این ترم پایینی ها بعضیاشون خعلی خوبن! حیف واقعا :) ) ). Ps:اوه اوه ساعت 11:11 پست شد! یا یه دا...
سپـــــــردمت دســـــــــت خــــــــــدا
میدونی ی رابطه از کجا خراب میشه؟ تو ناراحتش کنی . یکی دیگه آرومش کنه . تاريخ شنبه بیست و هشتم دی 1392ساعت 10:59 نويسنده وندا. ترکت میکنم ، تا هر سه راحت شویم . . . من ، تو و رفیقم! من از قید تو ، او از قید من و تو از قید خیانت . . . تاريخ جمعه سیزدهم دی 1392ساعت 14:25 نويسنده وندا. پیاده از کنارت گذشتم ، گفتی :. سواره از کنارت گذشتم گفتی : برو. پشت ماشین لباسشویی بنشین! در صف نان ، نوبتم را گرفتی چون صدایت بلندتر بود. در صف فروشگاه نوبتم را گرفتی چون قدت بلندتر بود. عاشق که شدم گفتی مادرت باید مرا بپسندد.
khateratevilcher.persianblog.ir
خاطرات ویلچر
یک جوان که آهسته آهسته روزهای پایانی جوانی اش فرارسیده. لطفی شده در حرم امام مهربان در مشهد دسته های طلایی ویلچر در دست دارد. خاطرات جالبش را نوشته البته با پس زمینه فلسفی و مذهبی و . . . با یک فنجان قهوه مهمانش باشید. مقدمتان گرامی. رواقها و ورودی ها. استثمار در عشق به خدمت. دو مادر در یک مادر. کلا ما چکاره ایم. فلسفه گوسفندی 2 و درمان نازایی. توفیق اجباری و فلسفه گوسفندی 1. زیارت . فقط خودم. سنت، مدرنیته و متراژ دینداری آدمیزاد. قضاوت ما و میزان خداوند بودن خدا! رها شده ها یا . . . شمال از شمال غربی.
به یاد روح الله
به یاد روح الله. بیا سر مزار من آروم و آهسته عزیز/طاقت گریه ندارم اشکی برای من نریز. روزگار چه بی وفایی. بهترین گل ها رو بردی. نوشته شده در پنجشنبه سی ام تیر ۱۳۹۰ساعت 17:29 توسط سحر. یکسال بی تو گذشت. بیاد شمع رویت همچنان پروانه میسوزیم. تورفتی مابیادت اندراین غمخانه میسوزیم. توشمع بزم مابودی ولی خاموش گردیدی. بیادت تا ابد ای گوهر یکدانه می سوزیم. درسالی که بی توگذشت چه سوزها که برسینه همسرویگانه دخترت. داغ فراق تو نه لحظه ای فروخواهد نشست ونه دمی خاموش خواهدشد. دیشب برایت از آسمان یک سبد ستاره چیده ام،ی...
آوار خاطرات غلامرضا گرجی فریمانی
آوار خاطرات غلامرضا گرجی فریمانی. خاطرات فریمان از کودکی تا. ادامه مسافرت به مشهد( تپه ی سلام ). ساعت ٥:٤٦ ب.ظ روز ۱۳٩٠/٢/٢٧. با اینکه صدای عجیب و غریب و نکره ی راننده بلند می شد. کسی جا نمونه مسافران که قبلا. کرده بودند و در جای خود. به انتظار نشسته بودند. در رکاب می کرد صدای صلوات برای. می شد و از نیش تا بناگوشش غرور می. این صلوات و ذکر مخصوصا در مسیر راه ،جایی که. تپه و تل و. بود بیشتر کاربرد داشت و هر گاه که از تپه. سلامتی تمام انبیا و اولیا. و من نمی دانستم. چرا در مواقعی که. اتوبوس مشکلی نداشت این.
