khaterat88.persianblog.ir
پنجاه درجه زیر تنهاییپنجاه درجه زیر تنهایی
http://khaterat88.persianblog.ir/
پنجاه درجه زیر تنهایی
http://khaterat88.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
2.3 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
380
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
2.336 sec
SCORE
6.2
پنجاه درجه زیر تنهایی | khaterat88.persianblog.ir Reviews
https://khaterat88.persianblog.ir
پنجاه درجه زیر تنهایی
خبر های خواندنی - پنجاه درجه زیر تنهایی
http://khaterat88.persianblog.ir/tag/خبر_های_خواندنی
پروفايل اعترافات یک قلم. روايتي چند از تذکرةالاوليا. ماجراهاي داداش کوچيکه 2/5 متري. یادداشت های روزانه دکتر دلژین. دختر نارنج و ترنج. ناگفته های یک عدد من. من آن گلبرگ مغرورم. طوطی قد قد میکند. کافه آقای اچ و خانم ام. روزانه های یک دوشیزه. شانه های اجاره ای. همیشه دوست داشتم مخاطب خاص باشم. کشف های تازه =D. شبی متفاوت تو زندگی من و گذر از اخرین روزهای مجردی. پدر و علاقه عجبیش به هر چیزی که اسمش باشه شیء بیجان. منم دوست دارم عاشقت بشم مرد خوب. درد و دل های یک زن تنها. نويسنده : اعترافات یک قلم. چه جالب م...
خواباگاهی - پنجاه درجه زیر تنهایی
http://khaterat88.persianblog.ir/tag/خواباگاهی
پروفايل اعترافات یک قلم. روايتي چند از تذکرةالاوليا. ماجراهاي داداش کوچيکه 2/5 متري. یادداشت های روزانه دکتر دلژین. دختر نارنج و ترنج. ناگفته های یک عدد من. من آن گلبرگ مغرورم. طوطی قد قد میکند. کافه آقای اچ و خانم ام. روزانه های یک دوشیزه. شانه های اجاره ای. همیشه دوست داشتم مخاطب خاص باشم. کشف های تازه =D. شبی متفاوت تو زندگی من و گذر از اخرین روزهای مجردی. پدر و علاقه عجبیش به هر چیزی که اسمش باشه شیء بیجان. منم دوست دارم عاشقت بشم مرد خوب. درد و دل های یک زن تنها. مثالهایی که تا کنون بررسی کردی...
عبرت آمــــوز - پنجاه درجه زیر تنهایی
http://khaterat88.persianblog.ir/tag/عبرت_آمــــوز
پروفايل اعترافات یک قلم. روايتي چند از تذکرةالاوليا. ماجراهاي داداش کوچيکه 2/5 متري. یادداشت های روزانه دکتر دلژین. دختر نارنج و ترنج. ناگفته های یک عدد من. من آن گلبرگ مغرورم. طوطی قد قد میکند. کافه آقای اچ و خانم ام. روزانه های یک دوشیزه. شانه های اجاره ای. همیشه دوست داشتم مخاطب خاص باشم. کشف های تازه =D. شبی متفاوت تو زندگی من و گذر از اخرین روزهای مجردی. پدر و علاقه عجبیش به هر چیزی که اسمش باشه شیء بیجان. منم دوست دارم عاشقت بشم مرد خوب. درد و دل های یک زن تنها. نويسنده : اعترافات یک قلم. آدما اول ...
روابط درون خانوادگی - پنجاه درجه زیر تنهایی
http://khaterat88.persianblog.ir/tag/روابط_درون_خانوادگی
پروفايل اعترافات یک قلم. روايتي چند از تذکرةالاوليا. ماجراهاي داداش کوچيکه 2/5 متري. یادداشت های روزانه دکتر دلژین. دختر نارنج و ترنج. ناگفته های یک عدد من. من آن گلبرگ مغرورم. طوطی قد قد میکند. کافه آقای اچ و خانم ام. روزانه های یک دوشیزه. شانه های اجاره ای. همیشه دوست داشتم مخاطب خاص باشم. کشف های تازه =D. شبی متفاوت تو زندگی من و گذر از اخرین روزهای مجردی. پدر و علاقه عجبیش به هر چیزی که اسمش باشه شیء بیجان. منم دوست دارم عاشقت بشم مرد خوب. درد و دل های یک زن تنها. کشف های تازه =D. گفتم خب اره مگه چیه؟
کشف های تازه =D - پنجاه درجه زیر تنهایی
http://khaterat88.persianblog.ir/post/474
پروفايل اعترافات یک قلم. روايتي چند از تذکرةالاوليا. ماجراهاي داداش کوچيکه 2/5 متري. یادداشت های روزانه دکتر دلژین. دختر نارنج و ترنج. ناگفته های یک عدد من. من آن گلبرگ مغرورم. طوطی قد قد میکند. کافه آقای اچ و خانم ام. روزانه های یک دوشیزه. شانه های اجاره ای. همیشه دوست داشتم مخاطب خاص باشم. کشف های تازه =D. شبی متفاوت تو زندگی من و گذر از اخرین روزهای مجردی. پدر و علاقه عجبیش به هر چیزی که اسمش باشه شیء بیجان. منم دوست دارم عاشقت بشم مرد خوب. درد و دل های یک زن تنها. کشف های تازه =D. گفتم خب اره مگه چیه؟
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
...من آن گلبرگ مغرورم
http://www.kherse63.blogfa.com/9112.aspx
من آن گلبرگ مغرورم. دوستای عزیزم هرکس آدرس جدیدم رو میخاد بگه. فقط حتما یه آدرس از خودتون بذارید. ممنون بابت تک تک لحظاتی که اینجا و با من گذروندید. نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۹۱ساعت 13:52 توسط آریانا. خیلی وقته اینجا نوشتن برام سخت شده. برام سخته باز کردن این صفحه وقتی میدونم دیگه سر نمیزنی بهم. اینجا روزهای خوب و بد زیادی داشتم. اما از 29 اسفند 90 که شدی فرشته مهربونم روزای خوبم بیشتر. شد تا همین چند روز پیش که رفتی. گرچه کفتر جلد دلم رفتنت رو باور نمیکنه. و هنوز امیدواره به. یا طلبم را بده.
...من آن گلبرگ مغرورم
http://www.kherse63.blogfa.com/9104.aspx
من آن گلبرگ مغرورم. در مجالي که برايم باقيست. باز همراه شما مدرسه اي مي سازيم. که در آن همواره اول صبح. و سراينده ي عشق. آفريننده ماست مهربانيست که ما را به نکويي. و به خود مي خواند. جنتي دارد نزديک ، زيبا و بزرگ. دوزخي دارد به گمانم -. در پي سودايي ست. که ببخشد ما را. ترس ما بيرون از دايره رحمت اوست. در مجالي که برايم باقيست. باز همراه شما مدرسه اي مي سازيم. که خرد را با عشق. علم را با احساس. و رياضي را با شعر. دين را با عرفان. همه را با تشويق تدريس کنند. و نخوانند کسي را حيوان. و نگويند کسي را کودن.
...من آن گلبرگ مغرورم - 1369
http://www.kherse63.blogfa.com/post-693.aspx
من آن گلبرگ مغرورم. اتفاقی بودم که افتاد و شکست. نوشته شده در جمعه هجدهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 21:59 توسط آریانا. نمی دانم و همین درد مرا سخت می آزارد. که چرا انسان این دانا این پیغمبر. در تکاپوهایش چیزی از معجزه آن سوتر. ره نبرده ست به اعجاز محبت چه دلیلی دارد؟ چه دلیلی دارد که هنوز. مهربانی را نشناخته است؟ و نمی داند در یک لبخند. چه شگفتی هایی پنهان است. من برآنم که درین دنیا. خوب بودن به خدا سهلترین کارست. و نمی دانم که چرا انسان تا این حد با خوبی بیگانه است. و همین درد مرا سخت می آزارد. شانه های اجاره ای.
...من آن گلبرگ مغرورم
http://www.kherse63.blogfa.com/9110.aspx
من آن گلبرگ مغرورم. نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم دی ۱۳۹۱ساعت 21:53 توسط آریانا. دلم ميخواهد شب باشد، من باشم و تو . به خيالم تو خواب باشي . نگاهت كنم، آرام ببوسمت. و آرام بگويم دوستت دارم . و تمام حرفهاي دلم را كه وقتي نگاهم ميكني نميتوانم بگويم. و تو در سكوت بشنوي و از عشقم سر كيف شوي، اما . چشمانت را باز نكني و به خيالم خواب باشي! من هم به خيالت ندانستم كه بيداري ! نوشته شده در دوشنبه بیست و پنجم دی ۱۳۹۱ساعت 13:29 توسط آریانا. نوشته شده در یکشنبه هفدهم دی ۱۳۹۱ساعت 20:2 توسط آریانا. بگم حتی به "تو".
...من آن گلبرگ مغرورم
http://www.kherse63.blogfa.com/9107.aspx
من آن گلبرگ مغرورم. خب یعنی چی که با اون حرارت میگی شام با دوست پسرم میرم بیرون بعدش. میگی نمیدونم چی بپوشم کو*نش پاره شه؟ نوشته شده در شنبه بیست و نهم مهر ۱۳۹۱ساعت 13:22 توسط آریانا. همیشه در یاد منی،. رویا به رویا ،. هر جایی که می نگرم با منی، اما. دلم برایت تنگ می شود! نوشته شده در جمعه بیست و هشتم مهر ۱۳۹۱ساعت 21:7 توسط آریانا. نوشته شده در جمعه بیست و هشتم مهر ۱۳۹۱ساعت 11:22 توسط آریانا. در آغوشم ک می گیری. آنق در آرام می شوم. ک ف راموش می کنم. بای د نفس بکشم . دلتنگی پیچیده نیست . . ! به همین سادگی .
...من آن گلبرگ مغرورم - 1368
http://www.kherse63.blogfa.com/post-692.aspx
من آن گلبرگ مغرورم. قلب عزيز لطفا خفه شو و در همه كارها " دخالت " نكن! همان كه خون " پمپاژ " كنى كافيست. اگر هم " خسته " شدى اجبارى نيست به كار . نوشته شده در جمعه هجدهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 10:46 توسط آریانا. نمی دانم و همین درد مرا سخت می آزارد. که چرا انسان این دانا این پیغمبر. در تکاپوهایش چیزی از معجزه آن سوتر. ره نبرده ست به اعجاز محبت چه دلیلی دارد؟ چه دلیلی دارد که هنوز. مهربانی را نشناخته است؟ و نمی داند در یک لبخند. چه شگفتی هایی پنهان است. من برآنم که درین دنیا. خوب بودن به خدا سهلترین کارست.
سکوتم را نکن باور - کافه آقای اچ و خانم ام H&M cafe
http://handmcafe.persianblog.ir/post/154
کافه آقای اچ و خانم ام H&M cafe. سکوتم را نکن باور. شاید یک سال گذشته برای من از جهاتی بدترین و از جهاتی هم بهترین سال زندگیم باشه خیلی کارها کردم و خیلی اتفاقات افتاد که پشیمونم و وقتی بهش فکر می کنم یه درد عظیمی تمام قلبم رو میگیره ولی باعث شد که من امروز خدا رو شکر کنم. فقط می تونم بگم خسته ام. نوشته شده در سهشنبه ٢٤ دی ۱۳٩٢ساعت ۱٠:٥٦ ق.ظ توسط H&M نظرات . با لبخند و یک محیط گرم منتظر شما هستم برای نوشیدن یک فنجان قهوه ی داغ و یا خواندن یک صفحه کتاب یا روزنامه. چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس(۱).
کافه آقای اچ و خانم ام H&M cafe
http://handmcafe.persianblog.ir/1390/9
کافه آقای اچ و خانم ام H&M cafe. دلم مهمونی شب یلدا می خواد,که مثل پارسال همه چیز درست کنم و یه شب تا صبح بیدار بمونم همه چیز رو تزئین کنم اما نه اینکه مثل پارسال همه چیز با اعصاب خوردی بهم بریزه. دور هم بنشینیم و فال حافظ بگیریم و آقای اچ هم ساز بزنه و بابا هم زیر لب چیزی بخونه بدون اینکه نگران خبرای بد باشیم, بدون اینکه بخوایم فکر کنیم وای اگه این اتفاق و یا اون اتفاق بی افته چی می شه. دلم انرژی مثبت می خواد, خدایا می شه تا قبل از شب یلدا خبرای خوب بشنویم. خسته شدم از این همه انرژی منفی و مریضی و خستگی.
ببخش - کافه آقای اچ و خانم ام H&M cafe
http://handmcafe.persianblog.ir/post/153
کافه آقای اچ و خانم ام H&M cafe. تصمیم دارم ببخشم اما نمی دونم می تونم یا نه. دلم می خواد شب بخوابم صبح بلند شم و فراموش کرده باشم همه چیز رو. نوشته شده در شنبه ٢ دی ۱۳٩۱ساعت ٢:۱۱ ب.ظ توسط H&M نظرات . با لبخند و یک محیط گرم منتظر شما هستم برای نوشیدن یک فنجان قهوه ی داغ و یا خواندن یک صفحه کتاب یا روزنامه. چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس(۱). تمامی هر روزه ام. پنجاه درجه زیر تنهایی. دفتر آشپزی ( سیما جون). قالب های نایت اسکین. Design by : Night Skin.
کافه آقای اچ و خانم ام H&M cafe
http://handmcafe.persianblog.ir/1391/2
کافه آقای اچ و خانم ام H&M cafe. ببین که من و تو کجا رسیدیم که بازی کلام نقشی نداره. درو که باز می کنم سکوت و خاموشی خونه بدجوری توی ذوقم می زنه , حالم خوب نیست دوباره سر درد دارم و بدنم ضعف داره یه لیوان چای می ریزم و می رم روی تراس می شینم هوا برای من با ضعف بدنم یکمی خنکه یه پتوی نازک می ندازم روی دوشم و دستهام رو دور ماگ حلقه می زنم و ماگ رو نزدیک صورتم می آرم تا یکمی حرارتش صورتم رو نوازش بده حس خوبیه. دیگه افسانه لیلی و مجنون پیش عشق من و تو بچه گونه ست. دلم یکم رهایی می خواد یکم بی خیالی یکم آرامش.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
380
خاطرات 73
RSS خوان پست ها. پروفایل مدیر وب سایت. خوش آمدید. شماهم عضو شوید خاطرات شیرینتان را با ما در میان بگذارید. تاریخ : شنبه 18 آبان 1392. دستش را فشردم ،زیر گوشش گفتم برمیگردی دیگه؟ سرش رو پایین برد! به خیالم تایید کرده بود گفته هایم را! اشک چشم هایم را. که در کاسه جمع کرده بودم! هم آب را هم خودم را! این را میشد از موهای سفیدم فهمید،. مادرم میگفت :تا کی؟ آرام گفتم:ابد ،تا ابد! کتم ،نه بهتر بگویم کتی که تو خریده بودی. که با بوی سیگار و عطرت آغشته بود را به تن کردم و در بستم! سرد بود هم هوا وهم دستانم! رفتم در...
I♥U خاطرات یه دختره I♥U
I U خاطرات یه دختره I U. تاريخ پنجشنبه نوزدهم مرداد ۱۳۹۱ساعت 15:44 نويسنده مینا. به کوه گفتم عشق چیست؟ به ابر گفتم عشق چیست؟ به باد گفتم عشق چیست؟ به پروانه گفتم عشق چیست؟ به گل گفتم عشق چیست؟ به انسان گفتم عشق چیست؟ اشک از دیدگانش جاری شد و گفت : دیوانگیست . تاريخ جمعه بیستم مرداد ۱۳۹۱ساعت 17:21 نويسنده مینا. دوستای گلم من تمامی لینک ها رو در اولین وبلاگم یعنی. انجام میدم و هیچ کسی رو در این وبلاگ و وبلاگ سومم انجام نمیدم. پس لطفا هر کسی دوست داره لینک بشه بیاد توی اون وبلاگ به من خبر بده تا لینکش کنم.
برگههايي از دفتر خاطرات يك شهيد شيميايي
برگههايي از دفتر خاطرات يك شهيد شيميايي). برگه بيست و پنجم:. برگه بيست و چهارم:. برگه بيست و سوم:. برگه بيست و دوم:. برگه بيست و يكم:. برگههايي از دفتر خاطرات يك شهيد شيميايي. برگههايي از دفتر خاطرات يك شهيد شيميايي. برگه بيست و پنجم:. نویسنده: آسمان - شنبه نهم دی ۱۳۹۱. برگه بيست و چهارم:. نویسنده: آسمان - جمعه هشتم دی ۱۳۹۱. امروز عصر با يكي از پزشكان آلماني كه به ساري آمده تا ما را مورد بررسي قرار دهد مشغول صحبت شدم. كمي آلماني كمي انگليسي، بالاخره حرف همديگر را فهميديم. برگه بيست و سوم:. در بيمارستان س...
خاطرات
صفای مهر تو همواره بر من می فشاند نور. ﺑﺎﺯﻡ ﺣﺮﻑ ﺩﻝ ﻳﻪ ﺟﻮﺭ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺑﻬﺘﺮﻩ ﺑﺮﺍ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﻮﻧﻪ. نوشته شده در چهارشنبه 1393/06/19. ساعت 12:18 توسط Memo0l. زهره بازم خسته ای. دیشب دیر خابیدم فکرم در گیر بود. همه چی یهو اومد. تنها موندنم تو ماشین. فک نمی کردم روزی بیاد با یه نفر راحت باشم اون بهم بگه بی ادب. ویه مورد دیگه اینجا تقصیر تو نیست. خودم مقصرم ولی بازم ناراحتم ازت. فک کنم بازم امروز به همه چی باید بگم کی ال. بشینم دستمو کنارم بذارم. تازه اون موقع ببینم تنها قسمت تنم که حال تکون خوردن داره. نگاه زلال و ...
بی تو شقایق ها پژمرده اند . . .
بی تو شقایق ها پژمرده اند . . . شنبه پانزدهم فروردین ۱۳۹۴. امروز 14 فروردین 94 هست. دیگه فرزانه ای در کار نیست.عقد کرده با یه پسر خوب. من هم علی سابق نیستم. نوشته شده توسط Ali sat88 در 2:26 لینک ثابت. پنجشنبه یکم فروردین ۱۳۹۲. از دست دادن فرزانه. امروز 1392.1.1. چیزی نمونده به از دست دادن فرزانه. دیشب اخرین کوکب شکیلا رو گزشتم و زار زار گریه کردم. چه زود تموم شد.چیزی که فکرشم نمیکردم.بعد از اون چه کنم.تنها میشم.خدایا خودت کمکم کن. ب ی تو ، هیچ چیز عجیب نیست . ب ی تو ، تعجب نمی کنم اگ ر یک روز صبح. من از ...
پنجاه درجه زیر تنهایی
پروفايل اعترافات یک قلم. روايتي چند از تذکرةالاوليا. ماجراهاي داداش کوچيکه 2/5 متري. یادداشت های روزانه دکتر دلژین. دختر نارنج و ترنج. ناگفته های یک عدد من. من آن گلبرگ مغرورم. طوطی قد قد میکند. کافه آقای اچ و خانم ام. روزانه های یک دوشیزه. شانه های اجاره ای. همیشه دوست داشتم مخاطب خاص باشم. کشف های تازه =D. شبی متفاوت تو زندگی من و گذر از اخرین روزهای مجردی. پدر و علاقه عجبیش به هر چیزی که اسمش باشه شیء بیجان. منم دوست دارم عاشقت بشم مرد خوب. درد و دل های یک زن تنها. همیشه دوست داشتم مخاطب خاص باشم.
خاطرات
یادتون هست.سال گذشته چه حرص هایی که برای فوتبال خوردیم.فقط به پنج دقیقه بازی بعد ناهار راضی بودیم. یادش بخیر.بشاش(خنده رو) تقوی کفش موزی از همه مهم تر اقای مالکی(ناظم سال گذشته) با اون حرفاش : نه زار اسمتو بگم اقای غفاری. بچه ها اگر خاطره دیگری در سال گذشته یادتون اومد به من بگین. نوشته شده در جمعه نوزدهم دی 1393ساعت 13:57 توسط امیر.
پسر تنهای شب
سلام بهونه قشنگ من برای زندگی. اره بازم منم همون دیوونه همیشگی. فدای مهربونیات چه میکنی با سرنوشت. دلم برات تنگ شده بود این نامه رو برات نوشت؟ حال منو اگه بخوای رنگ گلای قالیه. جای نگات بد جوری تو صحن چشام خالیه. نوشته شده در یکشنبه شانزدهم خرداد ۱۳۸۹ساعت 22:44 توسط علیرضا. خدایا خسته شدم از پنجره های نیمه وا از جاده های بی انتها. خدایا کاری کن که همه پنجره ها رو به واقعیت وا شن. خدایا خسته هم از خودم از دنیا از مردم . خدایا به منم پرواز یاد بده تا بتونم مث یه پرنده ازاد باشم. که قصدمون گرفتن دستش باشه.
**خاطراتم**
اشتباه از من بود. پر رنگ نوشته بودمت. به سختی پاک می شوی. نوشته شده در جمعه یازدهم شهریور 1390ساعت 13:20 توسط سپیده. وقتی بهت میگم برو گمشو نه. اینکه قهر کنی پاشی بری . میخوام یه جوری بری گم بشی که. حتی خودتم نتونی خودتو پیدا کنی! نوشته شده در جمعه چهارم شهریور 1390ساعت 22:24 توسط سپیده. همیشه میگن سکوت علامت رضاست ، اما من میگم نه. بعضی وقتها سکوت میکنی چون اینقدر رنجیدی که نمی خوای حرف بزنی. بعصی وقتهام سکوت می کنی چون واقعا حرفی برای گفتن نداری. گاهی مو قعها سکوت یه اعتراضه ،گاهی موقع هام انتظاره.
خاطره های من!
تاريخ : دوشنبه 14 بهمن1392 15:43 نویسنده : نیکی جوون. ﻣﻦ ﺁﺩﻡ ﭘﺎﺳﺦ ﻫﺎﯼ ﺩﻭ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﯼ ﺍﻡ، ﭘﺎﺳﺦ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﺗﺎﻩ . ﺍﯾﻨﻄﻮﺭ ﻧﺒﻮﺩﻡ، ﺍﯾﻨﻄﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ . تاريخ : شنبه 12 بهمن1392 22:32 نویسنده : نیکی جوون. بعد از مدت ها. تاريخ : جمعه 4 بهمن1392 22:45 نویسنده : نیکی جوون. خیلی وقته پستی رو توی وبلاگم آپ نکردم. یادمه چند سال پیش فقط به امید اینکه پست جدیدی توی وبلاگم بزارم میومدم نت . ولی خب , الان بعد مدت ها بهش سر زدم و دیدم روی وبلاگی که کلی براش زحمت کشیدم و شادی و غمم رو باهاش سهیم بودم , خاک نشسته. آدمی را دیدم که. و هر ک...
خاطرات ابدي
وزن تمام بی وزنی هایم! پیدایش اولین وزن واژه حقیر دزد از یک آشیانه بر فراز لانه یک عقاب شروع شد هنگامی که. کرکس های پیرو و چروکیده برای. هضم گوشت مردار ها به شهر سرخ نطفه غلاف پیچ عقاب. هجوم بردند،اولین دزدها در انعکاس داستان های شهرزاد به غارهای بزرگ گریختند و در زیر شهر. فقیر پر از فحشا ،میلیارد ها پول را در پشت پرده سحر پنهان کردند،بعد از آن دزدها ترکیبی شدند. از قدرت و جسارتی که با پستی و دون صفتی یک حیوان مخوف درهم آمیخته بود و چهره های. شده بود ،به فکر دریدن تن همسایهشان بودند تا لقمه ایی برای شام ...