khasteaztanhai.persianblog.ir
خسته از تنهاییخسته از تنهايی
http://khasteaztanhai.persianblog.ir/
خسته از تنهايی
http://khasteaztanhai.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
1.6 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
6
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.625 sec
SCORE
6.2
خسته از تنهایی | khasteaztanhai.persianblog.ir Reviews
https://khasteaztanhai.persianblog.ir
خسته از تنهايی
khasteaztanhai.persianblog.ir
خسته از تنهایی
http://khasteaztanhai.persianblog.ir/post/3
1670;هارشنبه ۱٥ آذر ،۱۳۸٥. فرصتی نمانده پاهایم خسته است . باید رفت باید رها شد از حصار تنهایی و این جسارت. مرده نمی دانم چگونه.چراها در مقابل دیدگانم ریلی به امتداد تمام زندگی ساخته اند. شبانه آرزوهایم را در ژرف ترین نقطه کابوس زده ام دفن می کنم . و بابقچه خاکستری. خاطراتم راهی شهر رویایی خیال می شوم و از جاده های پر از ابهام و تردیدی که تو برایم. درست کردی می گذرم و چشم به راهی می بندم که هیچ امیدی به پایانش نیست. گام های لرزانم سکوت سردم را می شکند . و من در برهوت تنهایی خویش به شمارش.
خسته از تنهایی
http://khasteaztanhai.persianblog.ir/post/2
1670;هارشنبه ۱٥ آذر ،۱۳۸٥. دیگر به خلوت لحظه هایم عاشقانه قدم نمی گذاری ، دیگر آمدنت در خیالم آنقدر گنگ است. که نمی بینمت ، سنگینی نگاهت را مدتهاست که حس نکرده ام ، من مبهوت مانده ام که. چگونه این همه زمان را صبورانه گذرانده ای؟ من نگاه ملتمسم را در این واژه ها پرکرده ام. شاید دیگر زبانم از گفتن جملات هراسیده است و دستهایم بیش از هر زمان دیگر نام تو را. قلم می زند و در این سایه سار خیال با زیباترین رنگها چشمهایت را به تصویر می کشم و. بشوید و اینها برای یک عمر سر خوش بودن و شیدایی کردن کافی است . ما مثل م...
خسته از تنهایی
http://khasteaztanhai.persianblog.ir/post/1
1670;هارشنبه ۱٥ آذر ،۱۳۸٥. می دانی چه سخت نبودنت را بر دوش می کشم؟ کاش ببینی خرد شدن وجودی که پر از خالی بودن است . این دلتنگی ها را برایت می نویسم که بدانی اینجا بدون حضور گرم و مهربان تو. و بدانی بدون تو این بغض تلخ و کشنده رهایم نمی کند . هر چند عادت کرده ام. پشت لبخند ی از مصلحت مخفیش کنم . می دانم که مرا می فهمی . و نازنین دوست و خواهر خوبم . محبت را در نگاهت معنا کردم و صداقت را در وجودت احساس کردم و از لطف و محبت بی دریغ شما ممنونم همیشه بارانی باشی . آن شراب مگر چند ساله بود؟
خسته از تنهایی
http://khasteaztanhai.persianblog.ir/post/4
1670;هارشنبه ۱٥ آذر ،۱۳۸٥. التماست نمی کنم . هرگز گمان نکن که این آوازه را در وادی آوازهای من خواهی شنید . تنها می نویسم بیا بیا و لحظه ای کنار فانوس نفس های من آرام بگیر . حال هم به چراغ همین کوچه کوتاهمان قسم . بارش قطره ایی از ابر بارانی نگاهم کافی است . تا از تنگه تولد ترانه طلوع کنی . اما تو را به جان نفس های نرم کبوتران هره نشین . بیا و امشب بی واسطه ی سکسکه های گریه کنارم باش . مگر چه می شود یکبار بی پوشش پرده باران تماشایت کنم . مگر چه می شود؟ آن شراب مگر چند ساله بود؟
خسته از تنهایی
http://khasteaztanhai.persianblog.ir/post/6
1670;هارشنبه ۱٥ آذر ،۱۳۸٥. دستهایم را به تو بخشیدم. وقتی که سنگهای تنهایی. چشمه های جانت را انباشته بود. در تهاجم کلاغهای انزوا. دستهایم را به تو بخشیدم. وقتی که خوشه های اشک در چشمت دانه دانه می شد. و دلت شاخه های سنگین سیب بود. و شاخه های لرزان گیلاس. دستهایم را به تو بخشیدم. که آرزوهایم باغی بود در امتداد ویرانی. داسهای امیدت را کند کرده بود. دستی می خواهم و به وزن لبخند . نوشته شده در ٧:٤٠ ب.ظ. Null,'width=550, height=450, scrollbars=yes, resizable=yes');" C. آن شراب مگر چند ساله بود؟
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
6
داستان های خنده دار الهام و مهدی
http://elimeti3000.persianblog.ir/post/1
داستان های خنده دار الهام و مهدی. به نام تنها راهب کلیسای قلبم. باسلام خدمت شما دوستان عزیز گلمون. ما الهام و مهدی هستیم ، که این سایت را به تازگی ساخته ایم. لطفا هر وقت که می آیید نظر بدهید. هرچی هم که می خوا هید نظر بدهید تا در سایت برایتان بذاریم . بچه ها برای آپ اولمون یک داستان خیلی خنده دار گذاشتیم که اگه بخونید از خنده منفجر می شوید. فقط نظر یادتون نره. راستی در این سایت هر هفته داستان آپ می شه.به داستان زیر حتما توجه کنید:. آقای آدم گفت:( خبری نیست،به جز سلامتی! این آدم ها چرا به هم پشت کرده اند؟
سلامی به گرمی آفتاب - داستان های خنده دار الهام و مهدی
http://elimeti3000.persianblog.ir/post/6
داستان های خنده دار الهام و مهدی. سلامی به گرمی آفتاب. به نام تنها خالق هستی بخش. سلام دوستای گلمون.خوبید؟ سلامتید.امیدوارم هم خوش وهم خوب و هم سلامت باشید.امروز هم از اون داستانهای خنده دار گذاشتیم.پس حتما بخونید .خوب پس توجه شما رو به داستان جلب می کنم:. کلاغ خنده ای قارقاری کرد و گفت:( نخیر جانم! قاری نداشتم.یعنی کاری نداشتم.می خواستم ببینم این دکمه سالم است یا نه.حالا که فهمیدم سالم است کلی خوش به حالم شد.مگر نه بچه ها؟ روباه خنده ای زیر زیرکی کرد و گفت:( نخیر جانم! مثلا چه کارم می کنی؟ روباه گفت:( ک...
داستان های خنده دار الهام و مهدی
http://elimeti3000.persianblog.ir/1385/6/18
داستان های خنده دار الهام و مهدی. سلامی به گرمی آفتاب. به نام تنها خالق هستی بخش. سلام دوستای گلمون.خوبید؟ سلامتید.امیدوارم هم خوش وهم خوب و هم سلامت باشید.امروز هم از اون داستانهای خنده دار گذاشتیم.پس حتما بخونید .خوب پس توجه شما رو به داستان جلب می کنم:. کلاغ خنده ای قارقاری کرد و گفت:( نخیر جانم! قاری نداشتم.یعنی کاری نداشتم.می خواستم ببینم این دکمه سالم است یا نه.حالا که فهمیدم سالم است کلی خوش به حالم شد.مگر نه بچه ها؟ روباه خنده ای زیر زیرکی کرد و گفت:( نخیر جانم! مثلا چه کارم می کنی؟ روباه گفت:( ک...
سلام به بچه های گل - داستان های خنده دار الهام و مهدی
http://elimeti3000.persianblog.ir/post/4
داستان های خنده دار الهام و مهدی. سلام به بچه های گل. به نام آنکه پروانه حیران اوست. سلام امروز هم یک داستان خنده دار دیگه می ذارم که حتما بخونید.واقعا از نظراتتون ممنون. خیلی خوشحالمون کردید. امیدوارم از این داستان که می نویسم خوشتون بیاد وباز هم با نظرات قشنگتون ما رو خوشحال کنید.پس حالا می ریم. سراغ داستانمون که از خنده منفجر می شید:. همه اش به خاطر یک تکه پنیر. به سختی باز می شد.پس دفترچه ی بیمه اش را برداشت و رفت پیش دکتر.عجبا! دکتر کسی نبود جز آقا روباهه! دوست قدیمی، کمی تا قسمتی صمیمی،بد نباشد!
واايييييييييييييييی - داستان های خنده دار الهام و مهدی
http://elimeti3000.persianblog.ir/post/3
داستان های خنده دار الهام و مهدی. سلام به همتون اول از شقایق گلم ممنون که نظر داد و اجازه می ده شعر هی قشنگشو در سایتم بزارم دوستتون دارم باااااااای. نویسنده : الهام ومهدی باحال. ساعت ۱٠:٥٦ ق.ظ روز شنبه ٢۱ امرداد ،۱۳۸٥. پروفایل مدیر : الهام ومهدی باحال. سلام بعد از تموم شدن امتحانات اومدیم. سلام به بچه های گو گولی. سلام بچه های گلللللللللللل. سلامی به گرمی آفتاب. سهشنبه ٧ شهریور ،۱۳۸٥. سلام به بچه های گل. جمعه ٢٠ امرداد ،۱۳۸٥. دوشنبه ۱٦ امرداد ،۱۳۸٥. به سردی رود فرات. عاشقانه های مريم و محمد.
سلام به بچه های گو گولی - داستان های خنده دار الهام و مهدی
http://elimeti3000.persianblog.ir/post/9
داستان های خنده دار الهام و مهدی. سلام به بچه های گو گولی. باسلام خدمت شما دوستای گل. جواب:ها ها ها ها ها. سوال:گل مراد داره میخنده یا گریه میکنه؟ نویسنده : الهام ومهدی باحال. ساعت ٩:٠۸ ق.ظ روز پنجشنبه ٢٤ اسفند ،۱۳۸٥. پروفایل مدیر : الهام ومهدی باحال. سلام بعد از تموم شدن امتحانات اومدیم. سلام به بچه های گو گولی. سلام بچه های گلللللللللللل. سلامی به گرمی آفتاب. سهشنبه ٧ شهریور ،۱۳۸٥. سلام به بچه های گل. جمعه ٢٠ امرداد ،۱۳۸٥. دوشنبه ۱٦ امرداد ،۱۳۸٥. به سردی رود فرات. عاشقانه های مريم و محمد.
داستان های خنده دار الهام و مهدی
http://elimeti3000.persianblog.ir/post/2
داستان های خنده دار الهام و مهدی. به نام تک نوازنده ی قلبم. اول از همه سلام .کاخ تنهایی عزیز از نظرت ممنون و در پایین ترین صفحه ساییتت در قسمت نظرات نظر دادم حواسم نبود آپ جدیدته یا نه دوباره نظر می دم.وبچه ها از امروز به بعد سایتم خیلی باحال می شه کلی برنامه چیدم.ولطف کنید نظر هم بدید دیگه بابا مردم اینقدر که گفتم. دیگه قراره از اما واتسون و دنیل رد کلیف عکس بذارم امیدوارم به سایت داداشم رفته باشید نظر هم بدید من عکسهای جدیدی از اما و دنیل می گذارم تازه در دفعه های. بقیه ی شیر تو شیر. بچه گفت:( نه کاکو!
داستان های خنده دار الهام و مهدی
http://elimeti3000.persianblog.ir/1385/10/30
داستان های خنده دار الهام و مهدی. این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست. این چه شمعی است که دل ها همه پر وانه اوست. سلام سلام به تمام دوستای گل سایت. واقعا از تمام نظرات شما مهربون ها ممنونیم. راستی ماه محرم را به تمام دوستداران آن امام بزرگوار تسلیت میگوییم. دوستان عزیز امروز می خوام نظر همتون رو راجع به. و بدونم عشق از نظر شما چه جوریه. اگه اس ام اس یا شعر عاشقانه ای هم دارید بنویسید. قربون همتون بازم مثل همیشه با نظر های قشنگتون خوشحالمون کنید. بای بای بای بای. نویسنده : الهام ومهدی باحال.
داستان های خنده دار الهام و مهدی
http://elimeti3000.persianblog.ir/1385/5/14
داستان های خنده دار الهام و مهدی. به نام تک نوازنده ی قلبم. اول از همه سلام .کاخ تنهایی عزیز از نظرت ممنون و در پایین ترین صفحه ساییتت در قسمت نظرات نظر دادم حواسم نبود آپ جدیدته یا نه دوباره نظر می دم.وبچه ها از امروز به بعد سایتم خیلی باحال می شه کلی برنامه چیدم.ولطف کنید نظر هم بدید دیگه بابا مردم اینقدر که گفتم. دیگه قراره از اما واتسون و دنیل رد کلیف عکس بذارم امیدوارم به سایت داداشم رفته باشید نظر هم بدید من عکسهای جدیدی از اما و دنیل می گذارم تازه در دفعه های. بقیه ی شیر تو شیر. بچه گفت:( نه کاکو!
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
خسته از دنیا
ﻣﯿﮕﻦ ﺁﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﻤﯿﺮﻩ ﮐﻞ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺑﺪﻧﺶ ﺍﺯ ﮐﻞ ﮐﺎﺭﺍﯼ ﺑﺪ ﺍﻭﻥ ﺁﺩﻡ. ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﯿﺪﻩ ﺑﺮ ﻋﻠﯿﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﺷﺨﺺ! ﺣﺎﻻ ﯾﻪ ﺳﻮﺍﻝ ؟ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺍﯾﻦ ﺯﺑﻮﻥ ﻣﻦ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﯿﺪﻩ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺣﺮﻓﺎﯾﯽ ﺗﻮ ﺩﻟﻢ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ. ﺍﯾﻦ ﮔﻠﻮﻡ ﻣﯿﮕﻪ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ ﺑﻐﺾ ﮔﻠﻮﻡ ﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﺷﮑﻢ ﺟﻠﻮ. ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻧﺎﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﻧﯿﺎﺩ! ﺍﯾﻦ ﭼﺸﻤﻬﺎ ﻣﯿﮕﻦ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻧﺎﻣﺮﺩﺍ ﭼﻪ ﺷﺒﻬﺎﯾﯽ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ. ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺶ ﻧﯿﻮﻣﺪﻩ! ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﻻﻣﺼﺐ ﻣﯿﮕﻪ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺎﻫﺎ ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻣﺎ ﻣﺤﺒﺖ. ﺍﯾﻦ ﻣﻐﺰ ﻻﻣﺼﺐ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﮐﺴﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺸﻮﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺧﯿﻠﯽ. ﺑﺒﯿﻨﻢ ﻣﯿﮕﻦ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺟﻮﻭﻧﯿﺸﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺩﺍﻫﺎﯼ ﺑﻬﺘﺮ ﮐﻪ.
game over
بزن به سلامتی اون لحظه های که دلت آروم نمیگیره. بزن سلامتی اون روزای که یه پاکت سیگارم آرومت نمیکنه. بزن سلامتی همه این لحظه ه ا که عمرمون و تباه کرد. تاريخ سه شنبه دهم تیر 1393ساعت 10:42 نويسنده zahra. ﻣﻴﺰﻧﻢ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﻲ ﺳﻪ ( ﻓﺮﺩ ). ﭘﺪﺭﻡ، ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻭ ﺧﻮﺩﻡ ﻃﺎﻟﺐ ﺩﺭﺩ. ﻣﻴﺰﻧﻢ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﻲ ﺳﻪ ( ﻳﺎﺭ ). ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﻭ ﻗﻠﻴﻮﻥ ﻭ ﺳﻴﮕﺎﺭ. ﻣﻴﺰﻧﻢ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﻲ ﺳﻪ ( ﻓﺮﻭﻍ ). ﻣﺮﮒ ﻭ ﺗﺒﺎﻫﻲ ﻭ ﺷﻮﻕ ﺩﺭﻭﻍ. ﻣﻴﺰﻧﻢ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﻲ ﺳﻪ ( ﻳﺎﻏﻲ ). ﺭﺋﯿﺲ ﮔﺮﻭﻩ ﻭ ﺩﻟﺸﮑﺴﺘﻪ ﻭ ﺳﺎﻗﻲ. ﻣﻴﺰﻧﻢ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﻲ ﺳﻪ ( ﺑﺎﺯ ). ﺯﻧﺪﺍﻧﻲ ﻭ ﻳﺘﻴﻢ ﻭ ﺳﺮﺑﺎﺯ. ﻣﻴﺰﻧﻢ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﻲ ( ﺩﻭﺭ ). در خود فرو رفته ام.
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
لیست کامل عناوین یادداشتها. تعداد بازدیدکنندگان : 93694. Powered by blogsky.com. دوشنبه 21 دیماه سال 1388. نوشته شده توسط تنها تر از فریاد. کاش یکی بود یکی نبود . اول قصه ها نبود. دوشنبه 21 دیماه سال 1388. نوشته شده توسط تنها تر از فریاد. خاتون خودم کتیبه ای از آهم، دیگر زتو ملال نمی خواهم. حرفی بزن سکوت تو پیرم کرد، من واژه های لال نمی خواهم. تردیدی آنچنان که تو می دانی، مثل خوره به جان من افتادست. چیزی بگو که دلخوشی ام باشد، تقدیر و احتمال نمی خواهم. با اینچنین تبسم کمرنگی برگشتنت قشنگ نخواهد بود.
اشک از شکستن است سکوت از تنهایی
دریافت کد صفحه ورودی. اشک از شکستن است سکوت از تنهایی. نیستی و دلتنگ تو هستم ، با اینکه همیشه به یادتم ، باز هم در این یاد در فکر تو هستم نیستی و اشک است که حلقه زده در چشمانم ، یک لحظه در فکر رفتم که کاش اینک بودی در کنارم که آرامش بدهی به قلبم ، دلم گرفته همنفسم. تو خودت میدانی که وقتی نباشی در کنارم ، مثل حالا آشفته و پریشانم در این هوایی که دلم گرفته ، کاش میشد در کنارم بودی و با حضورت آرامم میکردی. که چگونه معجزه میشود، با وجود تو چه غوغایی میشود در دلم! سلام من به محرم. با تمام مداد رنگی های دنیا.
خسته از تنهایی
نوشته شده توسط سارا سه شنبه ۹ مهر۱۳۹۲ ساعت 11:9. هی فلانی. زندگی شاید همین باشد. یک فریب ساده و کوچک. من گمانم زندگی باید همین باشد. آن هم از دست عزیزی که. برایت هیچ کس چون او گرامی نیست. بی گمان باید همین باشد. نوشته شده توسط سارا چهارشنبه ۶ دی۱۳۹۱ ساعت 2:1. نوشته شده توسط سارا دوشنبه ۴ دی۱۳۹۱ ساعت 13:24. با يقين آمده بوديم و مردد رفتيم. به خيابان شلوغي که نبايد رفتيم. مي شنيديم صداي قدمش را اما. پيش از آنکه در را بگشايد رفتيم. زندگي سرخي سيبي ست که افتاده به خاک. به نظر خوب رسيديم ولي بد رفتيم. سلام من...
خسته از تنهایی
1670;هارشنبه ۱٥ آذر ،۱۳۸٥. دستهایم را به تو بخشیدم. وقتی که سنگهای تنهایی. چشمه های جانت را انباشته بود. در تهاجم کلاغهای انزوا. دستهایم را به تو بخشیدم. وقتی که خوشه های اشک در چشمت دانه دانه می شد. و دلت شاخه های سنگین سیب بود. و شاخه های لرزان گیلاس. دستهایم را به تو بخشیدم. که آرزوهایم باغی بود در امتداد ویرانی. داسهای امیدت را کند کرده بود. دستی می خواهم و به وزن لبخند . نوشته شده در ٧:٤٠ ب.ظ. Null,'width=550, height=450, scrollbars=yes, resizable=yes');" C. پر پر شد دلی که آغاز نکردی اش. Null,'wid...
خسته از زمونه
امشب به قصه دل من گوش می کنی فردا مرا چو قصه فراموش می کنی. متن آهنگ طاقت ندارم از شهاب تیام. یکی بیاد غم و از دلم درآره. جای غم اسم تورو قلبم بزاره. مگه غیر تو کسی و خواسته بودم ، مگه جز تو به کسی وابسته شدم. حسی که تو چشاته دنیای من. چشمایی که انگار با من حرف میزنی. کسی که زندگیشو پاک ریخته بپات ،. آره منم اونی که می میره برات. بگو بگو من دیگه طاقت ندارم. آخه به دوری تو عادت ندارم. یه چند شب که خواب راحت ندارم. بگو تو هم یه خواب راحت نداری. بگو تو هم مثل من طاقت نداری. بگو چی شد کسی که عکسهاشو دارم ،.
برای او که تنهایم گذاشت
برای او که تنهایم گذاشت. چگونه زیستن را تو به من بیاموز.چگونه مردن را خود خواهم آموخت. دقایقی تو زندگی هست که دلت برای کسی اونقدر تنگ میشه که می خواهی اونو از رویاهات بکشی بیرون ، تو دنیای واقعی و بغلش کنی. دوشنبه بیست و پنجم بهمن 1389 1:41 قبل از ظهر الناز. آخر راه اومدن با روزگار گره کوریه که بخت منه. که تموم اتفاقای بدش شاهد زندگی سخت منه. که تو خوردم و از حرارتش زبونه میکشم. یا تموم بی کسی هامو همش فقط از دست زمونه میکشم. بگو بازم هوامو داریو مثل همه منو تنها نمیزاری. بگو بازم هوامو داری و مثل همه منو.
خسته بال
ده سال گریه ، ده سال آرزو . ده سال گشته ام ، ده سال جستجو! امروز بی تو ام ، حسی شبیه مرگ. بغضی که بی تو ماند ، ده سال در گلو. انگار عشقمان بی آبرو شده. بردی برده ام ، ده سال آبرو. رفتی که خانه ام ، ویرانه تر شود. ویرانه را چرا ، کردیش زیرو رو. ده سال رفته ای ، ده سال مانده ام. در زیر این پتو. ده سال در به در ، رویای با تو را. هر روز کرده ام ، از خویش پرس و جو. یک واژه از لبت ، یک حسرت مدام. با تو نکرده ام ، ده سال گفتگو. یک روز گاهی ام ، یک سال می شود. ده روز بی تو ده سال آرزو. تاريخ : سه شنبه 1393/02/09.
:: پایگاه اطلاع رسانی مهندس حسن خسته بند ::
پروژه تصفیه خانه غازیان. پروژه تصفیه خانه غازیان. شبکه بهداشتی فاضلاب جهانی با اعتبار بانک جهانی. شبکه بهداشتی فاضلاب جهانی با اعتبار بانک جهانی. گزارش عملکرد مهر و آبان 93. اهم فعالیت های صورت گرفته توسط مهندس حسن خسته بند، نماینده مردم قهرمان بندرانزلی در مجلس شورای اسلامی در مهر و آبان 93. گزارش عملکرد تیر ماه 1393. اهم فعالیت های صورت گرفته توسط مهندس حسن خسته بند، نماینده مردم قهرمان بندرانزلی در مجلس شورای اسلامی (تیرماه 1393). رفع مشکلات گیلان نیازمند عزم جدی، همدلی و همیاری مردم و مسئولان است.
نوشته های من...
به وبم خوش آمدید. اینجا درد دل هام و نوشته های خودمو میزارم. خوشت اومد یا اگه هم درد بودی. نوشته شده در ۹۴/۱۲/۲۴ساعت توسط H-Sh. بعد از شناخت دیگران برای خودم قلبی ساختم. بعد از هر اتفاقی میگه هه و میخنده و میگه شاید قبلن میشکستم. الان خراش هم برنمی دارم. نوشته شده در ۹۴/۱۲/۲۴ساعت توسط H-Sh. درد دارم دردم میگیره وقتی به چیزایی فک میکنم که. قرار نیست هیچ وقت اتفاق بیفته. نوشته شده در ۹۴/۱۲/۰۶ساعت توسط H-Sh. نمیدانم چه چیز درست است و چه چیز غلط. نمیدانم کدوم کار را نباید می کردم. حقم کوله باری از اشک نبود.
