khaneyechoobi.com
Index of /Wordpress-4.1-fa IR.zip.
http://www.khaneyechoobi.com/
Wordpress-4.1-fa IR.zip.
http://www.khaneyechoobi.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
Hasan firoozi
mashha●●●●●●ad blv
ma●●ad , razavi, 9193835991
IR
View this contact
Hasan firoozi
mashha●●●●●●ad blv
ma●●ad , razavi, 9193835991
IR
View this contact
Hasan firoozi
mashha●●●●●●ad blv
ma●●ad , razavi, 9193835991
IR
View this contact
Hasan firoozi
mashha●●●●●●ad blv
ma●●ad , razavi, 9193835991
IR
View this contact
BUY YOUR DOMAIN
10
YEARS
3
MONTHS
20
DAYS
REALTIME REGISTER BV
WHOIS : whois.yoursrs.com
REFERRED : http://www.realtimeregister.com
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
0
SITE IP
0.0.0.0
LOAD TIME
0 sec
SCORE
6.2
Index of / | khaneyechoobi.com Reviews
https://khaneyechoobi.com
Wordpress-4.1-fa IR.zip.
خانه باد
گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد! کوتاه نوشته هایی از یک کوه نورد. خبرت را از باد بگیرم. که خانه زاد موهای توست. نوشته شده در دوشنبه 1393/10/01. ساعت 21:22 توسط حمید رضا. آدمیزاد جایی را که هست خوش ندارد. نوشته شده در جمعه 1393/08/30. ساعت 10:57 توسط حمید رضا. گاه عشق گم است اما هست، هست، چون نیست. عشق مگر چیست؟ آن چه که پیداست؟ نه، عشق اگر پیدا شد که دیگر عشق نیست. معرفت است. عشق از آن رو هست، که نیست. پیدا نیست و حس می شود. می کوباند و می دواند. دیوانه به صحرا . نوشته شده در سه شنبه 1393/08/27. زماني ک...
بهشت این دنیایم!
بهشت این دنیایم همین جاست خانه ای که بوی خدا می دهد. امروز مهم ترین تصمیم زندگیمان را می گیریم! تصمیمی که می تواند منجر به رشدمان شود! می تواند بهمان فرصت بروز خیلی ویژگی های مثبتمان را بدهد! یک صبر در مثبت در جهت رشد! شنبه هفتم دی 1392 ] [ 10:35 ] [ صهبا ] . این روزها خدا مارا محکم در آغوش گرفته! این روزها تمام می شود! یک خانه ی خوب و امن! یک سقف پر از آرامش! جایی که فقط من باشم و تو! جایی که پر از بوی خدا باشد! این روزها تمام می شود! کنار هم بودنمان است که می ماند! امتحانتت سخت تر می شود. خانه ی بهشتی 2.
خانه بیوشیمی نجف اباد
خانه بیوشیمی نجف اباد. سلام ب دوستای خوبم .این وبلاگ صرفا جهت اطلاع شما درست شده و هیچ جنبه ی شخصی نداره.امیدوارم مطالب وبلاگ بتونه بهتون در پیشرفت درسی کمک کنه.نظر خصوصی بدون تایید حذف میشه پس لطفا در صورت وجود هر مشکل یا سوال در مورد وبلاگ ب تالار گفتمان برید. ۱۵ بعد از ظهر. درد یک احساس ناخوشاینداست که در اثر تحریک گیرنده های درد که به آنها (نوسیسپوتور)گفته می شود ایجاد می شود. این تحریک میتواند در اثر آسیب بافتی ایجاد شود مثل ضربه" حرارت بالا یا زخم یادراثر عوامل شیمیایی ایجاد شود که دسته اول. محل قر...
Khaneyechoob
!*صبح بارانی*!
باران غوغای رودخانه ی همسایگی است. صاحبه این وب فوت شده. نوشته شده در شنبه 6 دی1393ساعت 22:32 توسط رودخانه ای خروشان. یکسری از آدما هستن که اگه تو. زندگیت نمی اومدن، الآن داشتی. با خیال راحت نفس میکشیدی :(. نوشته شده در شنبه 10 آبان1393ساعت 0:10 توسط رودخانه ای خروشان. به بعضیام باس گفت هی رفیق . اگه وجود زدن حرف حق و نداری . لااقل واس اونایی که حرف ناحق میزنن دست نزن ! نوشته شده در شنبه 10 آبان1393ساعت 0:9 توسط رودخانه ای خروشان. هنر این نیست که تو شرایط خوب حالت خوب باشه. پس سعی کن خوب باشی. نوشته شده ...
خانه دلم
به منت دگران خو مکن که در دو جهان - رضای ایزد و انعام پادشاهت بس. مادر و مادری کردن. یا به بچه نزدیکی و دلتنگ برای خودت یا به خودت نزدیک و دلتنگ برای بچه. مادری پر از عشق است و لبخند و قهقهه، پر از ایثار و از خود گذشتگی، اما مادری کلافگی دارد، اضطراب دارد، گم گشتگی دارد. مادری عصبانیت دارد، غم دارد، تنهایی دارد. نوشته شده در دوشنبه بیست و هشتم مهر 1393ساعت 23:30 توسط دل آرام. میانه ی سینه و گلو. بالای سرم خالی است، کسی میفهمد چه میگویم؟ نوشته شده در یکشنبه هفتم اردیبهشت 1393ساعت 23:19 توسط دل آرام. دیشب ...
ميان عاشق و معشوق هیچ حايل نيست
ميان عاشق و معشوق هیچ حايل نيست. پنجره زیباست اگر بگذارند . چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند : : من از اظهار نظرهای دلم فهمیدم . عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند. حسب حالی ننوشتیم و شد ایامی چند . نوشته شده در تاريخ چهارشنبه ٢۳ شهریور ۱۳٩٠ توسط مهتاب نظرات . 24 آذر 89 تا 24 تیر 91 ، میشه 1سال 7 ماه. این 24 خیلی یهویی اتفاقی اینجوری شدا. اومدم بعد از چند وقت سری بزنم به خلوتگاهم که دیدم چه نوایی و نایی که اونم ممنون. بچه های قلم هستم ،بعدشم که دیدم تو آرشیوم یه تیتر بی نوشته دارم. آخه نوازش مامان یه چیز دیگست.
کوچه دلتنگی ها
حتی می تواند نام یک شعر باشد. که سوت یخ زده ی واژه هایش را. در خیابانی بلند قدم بزنی. که سیگارت را با چراغ های قرمزش روشن کنی. وقتی پیاده روهایش را مردان دیگری به خانه برده اند. و دیگر مهم نیست. کسی که همیشه دلم می خواست. بیشتر از عرض یک خیابان با تو قدم بزنم. نام یک فصل می شود. از دندان های تو سوز برف می آید. و خنده هایت چقدر به فاجعه نزدیکند. من یخ می زنم. و دیگر سخت است بگویم چقدر دوستت دارم. و چقدر می ترسم از خیابان هایی. که به خانه ی تو می ریزند و سقف اتاق من قندیل می بندد. و تمام رنگ های گرم دنیا را.
