khakestarihayeman.blogfa.com
خاکستری های شاعر بد دهنخاکستری های شاعر بد دهن - زندگی خاکستری مرا وا میدارد به نوشتن
http://khakestarihayeman.blogfa.com/
خاکستری های شاعر بد دهن - زندگی خاکستری مرا وا میدارد به نوشتن
http://khakestarihayeman.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.6 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
19
SSL
EXTERNAL LINKS
1
SITE IP
209.126.116.165
LOAD TIME
0.563 sec
SCORE
6.2
خاکستری های شاعر بد دهن | khakestarihayeman.blogfa.com Reviews
https://khakestarihayeman.blogfa.com
خاکستری های شاعر بد دهن - زندگی خاکستری مرا وا میدارد به نوشتن
khakestarihayeman.blogfa.com
خاکستری های شاعر بد دهن
http://www.khakestarihayeman.blogfa.com/1392/11
خاکستری های شاعر بد دهن. زندگی خاکستری مرا وا میدارد به نوشتن. تهران امروز مریض است. دم نمیزند اما از هوایش پیداست. در جوی هایش خون آبه روان است. گوسفند ها، گوسفند قربانی مکنند. گوسفند ها، قربانی می خواهند. گوسفند ها ، آدم میکشند. روان برادران من است که سال هاست. آویزان جای جای این شهر است. تنشان حال در گور. نوری نعره می زند. ولی همی ما ک ر شده ایم. روزهای تکراری مان را برای خود بازگو میکنیم. روز های خاکستری مان را. بیاد روز های رنگینش سیگار روشن می کند. در دودش خیره می شود. هر روز برای خود مرور میکند.
خاکستری های شاعر بد دهن -
http://www.khakestarihayeman.blogfa.com/post/28
خاکستری های شاعر بد دهن. زندگی خاکستری مرا وا میدارد به نوشتن. بيا برگرديم به گذشته مان. بيا برگرديم به گذشته مان تا دوباره عاشقت باشم. بيا تا باز آرام رو به رويت بنشينم و به چشم هايت زل بزنم. بيا تا بنشينم برايت از آن شعر هاى خاكسترى مأيوس بگويم. بيا تا سوداى دلدادگى و شكست سر كنم. يه لحظه واسا حتى اگه برگردى ديگه من اونجا نيستم. احساس( دلتنگى براى حال گهى كه تهران بهم ميداد). نوشته شده در دوشنبه بیستم مهر ۱۳۹۴ساعت 6:27 توسط Parham Parsa. Powered By BLOGFA.COM.
خاکستری های شاعر بد دهن
http://www.khakestarihayeman.blogfa.com/1393/03
خاکستری های شاعر بد دهن. زندگی خاکستری مرا وا میدارد به نوشتن. هزیان های این تن تب دار. با رخوت از خواب بیدار شدم. تنم گویی در آتش می سوخت. ولی مغزم منجمد بود. از خانه که بیرون می آمدم. قدم هایم را دنبال می کرد. سوز سرما اشک هایم را روان کرده بود. یا شعر اخوان افتادم. هوا بس ناجوانمردانه سرد است). رخوت تن اجازه ی راه رفتن را هم نمی دهد. باز سرما چون تازیانه به صورت تب دارم می خورد. مغز من هنوز هم منجمد است. اتوبوسی که به قلب شهر می رفت ایستاد. و باز هم هجوم مردان. و باز هم هجوم. من بیرون را نگاه نمیکنم.
خاکستری های شاعر بد دهن -
http://www.khakestarihayeman.blogfa.com/post/24
خاکستری های شاعر بد دهن. زندگی خاکستری مرا وا میدارد به نوشتن. من طوفان زده ام. هنوز نميدانم كه رفتى. سكوت قبل از جدا شدنمان هنوز در گوشم زنگ ميزند. ساعتم به خواب رفته. ساعت ميخواهم چه كار؟ آينه ميخواهم چه كار؟ ساعتم راس رفتن تو ايستاده. آينه ام يك ربع قبل از رفتنت شكسته. وقتى هروز قرار است بازنده بودنم را به رخم بكشد بگذار شكسته باشد. برگرد تا برنده باشيم. نوشته شده در شنبه هفدهم مرداد ۱۳۹۴ساعت 23:59 توسط Parham Parsa. Powered By BLOGFA.COM.
خاکستری های شاعر بد دهن
http://www.khakestarihayeman.blogfa.com/1394/04
خاکستری های شاعر بد دهن. زندگی خاکستری مرا وا میدارد به نوشتن. دم شما گرم، پرهام. نوشته شده در چهارشنبه سی و یکم تیر ۱۳۹۴ساعت 1:32 توسط Parham Parsa. مارا همه شب نميبرد خواب. ما را همه شب نمیبرد خواب. ای خفته روزگار دریاب. در بادیه تشنگان بمردند. وز حله به کوفه میرود آب. نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۴ساعت 3:43 توسط Parham Parsa. Final et chi shod? هر بارى كه ديدمت يادمه كاملا با جزئيات ،با جزئيات كامل كدومشو ميخواى واست تعريف كنم؟ دخترك قدر خودت رو بدون. از ديده خون دل همه بر روى ما رود. امشب بع...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
19
خاكستري
ﺩﻟﯽ ﮐﻪ ﺑﺸﮑﻨﺪ "فریادش" ﺭﺍ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯽ ﻭﻟﯽ. "ﻧﻔﺮﯾﻧﺶ" ﺑﻪ ﺯﻣﯿنت ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯد. تاریخ چهارشنبه ۲۴ تیر۱۳۹۴ساعت نویسنده Raad. راجب این عکس بنویسید و جایزه بگیرین. تاریخ شنبه ۲۸ دی۱۳۹۲ساعت نویسنده Raad. بهترین نوشته در مورد این عکس جایزه ویژه دریافت می کند. تاریخ دوشنبه ۱۶ دی۱۳۹۲ساعت نویسنده Raad. نمی دانم دوستش دارم یا نه؟ با هم قدم میزنیم. دلم که میگیرد ، آغوشش را باز می کند و بر گونه هایم بوسه میزند. اما نمی دانم دوستش دارم یا نه؟ تاریخ جمعه ۶ دی۱۳۹۲ساعت نویسنده Raad. آرزوهای که نه نوشته می شود نه خوانده . گوشهایت عا...
MEHR@N
در تمام شب چراغی نیست. از بهشت گند تان، ما را. نوشته شده در پنجشنبه دوم آذر 1391ساعت 11:43 توسط MEHR@N. گذر آتش است از کاه. تو میگذری و من. نوشته شده در جمعه پنجم آبان 1391ساعت 12:54 توسط MEHR@N. که نشانی از کودکیهایم در آن نیست. درگیر یک شهر ، به این بزرگی. که هیچ جایش ، جای من نیست. درگیر یک خانه ، پر از خاطره. که حتی یکیش یاد من نیست. درگیر یک تخت ، که بعد اینهمه سال. اندازه ی تن خسته ام نیست. درگیر آسمان پشت پنجرهام. که حتی ماهش با ماه من یکی نیست. درگیر شعرهایی از حال و روز خودم. هیچ چیزش شکل من نیست.
روزهای خاکستری
سلام بر کسانی که خالق شرایطتند نه زاده شرایط. نوشته شده در جمعه ۲۶ اسفند۱۳۹۰ساعت 16:1 توسط علیرضا. در قمار دست و تیغ. بازنده رگهایم بودند . . . و شادمانه شریانم . . . چرا که در حیات تنها به خون . . . نوشته شده در چهارشنبه ۲۴ اسفند۱۳۹۰ساعت 16:16 توسط علیرضا. رهایی برای آنکس که آشیانی ندارد. کشنده است . . . نوشته شده در چهارشنبه ۲۴ اسفند۱۳۹۰ساعت 16:9 توسط علیرضا. کاش ارثیه ای جز درد . . . داشتم . . . نوشته شده در چهارشنبه ۲۴ اسفند۱۳۹۰ساعت 15:58 توسط علیرضا. حتی اگر تمام ساعت های جهان. بازم یکی هست که بگه.
خاکستری ها
خدایا من مؤمنم به اینکه هر که دلش هوای تو کند هوایش را داری. بسم الله الرحمن الرحیم. به نام خدای پاکی ها. ناپاكم و گناه آلود ، اما مي دانم. اگر نگاه رحمتت را بر من بيفكني. قلب من چون برف سفيد و پاك خواهد شد. ذهنم پريشان است ، قلبم بي قرار است. و افكارم شوريده اند و در مانده ام. پس رشته ي زندگي ام را به دست هاي امن تو مي سپارم. مرا قلبي ببخش كه براي ديگران بتپد. چشماني كه با اشك ديگران اشك بريزد. و دلي كه از شادي ديگران شاد شود. قلب ، چشم و دلي كه مرا با تمام آفرينش پيوند زند. ثبت نام شما نیست . روزی لقما...
خاکستری های شاعر بد دهن
خاکستری های شاعر بد دهن. زندگی خاکستری مرا وا میدارد به نوشتن. يك ماه و خورده اى. آدما ديوث تر از اون چيزين كه بهشون مياد همه كثافتى بيش نيستن ايجا ابن از من به شما نصيحت اين كشور تنها كارى كه واسشون كرده اينه كه بهشون اين تفكر رو داده كه تو خيلى خفنى تو شهرونده آمريكا اى ولى شهروند امريكا هيچ عنى نيستى ولى من آدماى هفت پشت غريب رو ميشناسم كه ميتونن از اعضاى خانوادت بهت نزديك تر بشن اما شما سر تا پاتونو گه گرفته و خودتون خبر ندارين. نوشته شده در پنجشنبه هفتم آبان ۱۳۹۴ساعت 4:38 توسط Parham Parsa. چند وقتي...
خاکستر
می خواهی از این کلبه تارم بروی. این گونه غریب از کنارم بروی. یک لقمه نان هست که با هم بخوریم. امشب به خدا نمی گذارم بروی. شاید فرجی.معجزه ای.چیزی سد کرد راهت را. شاید اگر بمانی من هم آدم شوم. شاید اگر نروی من هم بمانم. یک روز بلا بر سرمان می بارند. یک روز دگر, عزیزمان می دارند. کس هیچ ندانست و نخواهد دانست. فردا چه به روزگارمان می آرند؟ با پنجره اي شيفته نور شديم. با پنجره اي که بسته شد کور شديم. با يک فنجان چاي رسيديم به هم. با يک فنجان قهوه زهم دور شديم. چشمت را از دلم. پرواز پرنده را قفس گوش نکرد.
زیباترین تلاوت ها
و زمانی که فرشته مرگ جان آن ها را گرفت پروردگار خود را با بیم و امید میخوانند. تلاوت صوتی سوره مبارکه سجده استاد محمد صدیق منشاوی. تلاوتی بسیار زیبا و شنیدنی با صدای دلنشین و محزون استاد محمد صدیق منشاوی(ره). یکی از زیباترین اجراهای استاد. مدت زمان تلاوت:26دقیقه و 38ثانیه. مقطعی محزون از این سوره. و ل و ت ر ى إ ذ ال م ج ر م ون ن اک س و ر ء وس ه م ع ن د ر ب ه م ر ب ن ا أ ب ص ر ن ا و س م ع ن ا ف ار ج ع ن ا ن ع م ل ص ال ح ا إ ن ا م وق ن ون. تلاوت آیه ای از سوره بقره. طبقه بندی: تلاوت مجلسی. مدفن شیخ یاقوت، ...
خاکستری...
دلم رهایی میخواهد.جایی میان دستانت. به پرشین بلاگ خوش آمدید. با سلام و احترام. پیوستن شما را به خانواده بزرگ وبلاگنویسان فارسی خوش آمد میگوییم. شما میتوانید برای آشنایی بیشتر با خدمات سایت به آدرس های زیر مراجعه کنید:. Http:/ help.persianblog.ir. برای راهنمایی و آموزش. Http:/ news.persianblog.ir. اخبار سایت برای اطلاع از. Http:/ fans.persianblog.ir. برای همکاری داوطلبانه در وبلاگستان. Http:/ persianblog.ir/ourteam.aspx. اسامی و لینک وبلاگ های تیم مدیران سایت. و در صورت مشاهده تخلف با آدرس الکترونیکی.
لحظه های خاکستری
گاهی سفید می شوم گاهی سیاه و همیشه خاکستری. هر دختری که دوست داره. و گاهی روز نوشته های یه هم جنسش بخونه. که کلید یا همون رمز این. صندوقچه خاطرات بهش بدم. از این به بعد نظرات تایید نمیشه ولی حتما جواب داده میشه. نوشته های که توی صفحه اصلی هست نوشته های خودمه. و اونای که خودم ننوشتم اسم نویسندش پایینش میذارم. نوشته شده در شنبه بیست و چهارم تیر 1391ساعت 3:0 توسط دختر خاکستری. بسه دیگه هر چی تلاش میکنم به بن بست میرسم. یا ازدواج ریدم به زندگیم. خواستم ازدواج کنم که مشکلاتمو فراموش کنم. تو جامعه و حانواده؟
شایدفردایی نباشد
براي تو مي نويسم . براي تو مهربانم. امروز عجيب دلتنگ توام نميداني بودنت چه آرامشي به من ميداد. کاش ميدانستي امروز روزها هر لحظه و ثانيه نبودنت را به رخم مي کشند. کاش ميدانستي با نبودنت به سختي روزگارم را مي گذرانم. کاش کسي بود تنها فقط به گوشت ميرساند به اندازه تمام روزهاي نبودنت دلتنگتم. نوشته شده در 92/12/09. ساعت 16:48 توسط عاشق دلشکسته. داستان از منی که بی توشدم ی خاطره. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی؟ گفتم یا تو یا مرگ، تو هم گفتی ، یادته؟ کاش بودی م...
