kaviresabz1389.blogfa.com
از تواز تو -
http://kaviresabz1389.blogfa.com/
از تو -
http://kaviresabz1389.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
14
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.203 sec
SCORE
6.2
از تو | kaviresabz1389.blogfa.com Reviews
https://kaviresabz1389.blogfa.com
از تو -
kaviresabz1389.blogfa.com
از تو
http://www.kaviresabz1389.blogfa.com/89072.aspx
دیوانه ترینم . باور نداری؟ روز هایی هست . بی تو هستم. ولی تک تک نفس هایت در من جاری است . نبض ات در گوشم می پیچید و من دیوانه تر از قبل در بین تمامی دیوار های سرخ پی. نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم مهر ۱۳۸۹ساعت توسط من بال دارم؟ روزهایی که بی تو میگذرد . گرچه با یاد توست ثانیه هاش . آرزو باز میکشد فریاد . در کنار تو میگذشت ای کاش . نوشته شده در سه شنبه سیزدهم مهر ۱۳۸۹ساعت توسط من بال دارم؟ هفته دوم مهر ۱۳۸۹. هفته او ل مهر ۱۳۸۹. هفته چهارم شهریور ۱۳۸۹. هفته سوم شهریور ۱۳۸۹. هفته دوم شهریور ۱۳۸۹.
از تو - فقط تو بودی
http://www.kaviresabz1389.blogfa.com/post-58.aspx
دست هام میلرزه . نفس هام بریده بریده است . اولین بارون پاییز دیشب خیسم کرد تا شاید. اشک هام بین قطره های بارون گم بشن . تگرگ که بارید فهمیدم خدا داره بهم میگه. دل آسمون بیشتر از تو گرفته . تا صبح هزار تا خواب جور وواجور دیدم . خواب تورو که بغلم کردی و منم محکم بهت چسبیدم. و بغضم ترکیده . تمام تلاشتو میکنی که آرومم کنی و مثل همیشه تو برنده بودی . تو تنها دلیل بودن منی . بازم میگم . باور کنی یا نه . تنها دلیل بودن . وقتی از تمام دنیا خسته ام و دلم گرفته . وقتی از اونی که توقعشو نداشتم اون همه نامردی و.
از تو - خوابم یا بیدارم ... تو با منی با من ...
http://www.kaviresabz1389.blogfa.com/post-45.aspx
خوابم یا بیدارم . تو با منی با من . احساس میکنم که خواب نبوده . عین حقیقت بود . ساعت ۲ بود که رفتم تو رختخواب و با کلی کلنجار تونستم به ذهنم بقبولونم که دست از سرم بردار! ولی نه . ظاهرن گولم زد تا بخوابم و توی خواب بیاد سراغم! تا خود صبح هم دست از سرم برنداشت . اون که میدونه تمام زندگی منه . بهترین دلیلم واسه زنده بودن و بزرگترین انگیزه ام واسه نفس کشیدن . توی خواب تمام عکساشو کنار هم چیده بودم و داشتم با خودم کلنجار میرفتم که بهترینش کدومه . شاید چون خواب بودم . حواسم نبوده که خودش بهترینه!
از تو - خدا اومد ؟؟
http://www.kaviresabz1389.blogfa.com/post-47.aspx
تا حالا شده دلت بخواد یه فریاد بلند بزنی که تمام زمین و آسمون بلرزه؟ تا حالا شده دلت بخواد خدا رو بلند صدا بزنی وبگی که این گ . . . که زده رو خودشم درستش کنه؟ نوشته شده در شنبه سیزدهم شهریور ۱۳۸۹ساعت توسط من بال دارم؟ دوست دارم که بگویم از عشق . از مهر . از تو که نام آشنای قلب منی . یا شاید بهتر . تنها نام آشنا . برای تو . تا ابد . تمامی مطالب نوشته شده در وبلاگ نوشته ی خود نویسنده است . بجز مطالبی که منبع آنها ذکر شده است.هرگونه کپی برداری بدون انتشار نام وبلاگ ممنوع است. هفته دوم مهر ۱۳۸۹.
از تو - عزیزم
http://www.kaviresabz1389.blogfa.com/post-49.aspx
چشمام نگران اند . مرتب پی تو این ور و اون ور می پرند . فکر میکنم. به لحظه های تموم نشدنیه عشقمون و لحظه های تموم شدنیه دیدارمون . خیلی زود شاید به اندازه یه لبخند! دلم واست تنگ میشه و دیدن دوباره ات میشه آرزوی دلم و رویای هر شبم . خیلی دیر میبینمت . انقدر دیر که تمام دیدارمون تو این فکرم که چرا اینقدر دیر به دیر؟ چرا دنیا کوچیکتر از این نبود تا بین دستای من و تو و قلبمون همین یه فاصله کوچیک هم نبود . به اینجا که میرسه بغضم میترکه . میدونم عزیزم . میدونم. هفته دوم مهر ۱۳۸۹. هفته او ل مهر ۱۳۸۹.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
تا ماه تا سکوت - عباس معروفی
http://www.dezirekelari.blogfa.com/tag/عباس-معروفی
تا ماه تا سکوت. با تو آشنا شدم با تو در همین مسیر. این دنیای کوچک و هفت میلیارد آدم! یعنی تو باور می کنی؟ دیده ای کسی آدم بشمرد؟ سبز آبی کبود من! همه ی دنیا فقط تویی. بقیه هم تکراری اند. نوشته شده در شنبه ۲۷ مهر۱۳۹۲ساعت 14:36 توسط دزیره. اینجا از ایلیا می نویسم.مخاطب حرفهای من ایلیاست.حرفهایی با طعم قهوه.حرفهایی با طعم حرفهای ایلیا. ایلیا هرگاه آمدی و مرا شناختی،به ستاره ای که منم ،نگاه کن .من آمدنت را خواهم دانست.رد پایت را می بوسم. میهمان عزیز گمشدگان سها. حنوب دریا شفق جنون موج. پاییز فصل اخر سال است.
تا ماه تا سکوت -
http://www.dezirekelari.blogfa.com/post-33.aspx
تا ماه تا سکوت. با تو آشنا شدم با تو در همین مسیر. حتما پیش خودت میگویی یک کاره بعد ازین همه نبودن,امده که شب ایلیا خوش! داشتم میخوابیدم.بخدا میخواستم بخوابم اگر این فونتبال لعنتی میگذاشت! میگذاشت که من یاد تو نیفتم.که اسیر حس درب و داغان مقایسه ام نمیکرد! به محمد گفتم دلم کمی بغل میخواهد.گفت "فوتبالمو ببینم میام! امدم روی تخت دو نفره,تنها ولو شدم.یک ءن از خاطرم گذشت اگر سارا از تو بغل میخواست,تو آدم رد کردن بغل خواهت نبودی! من فقط وانمود میکنم خوشبختم.ایلیا حداقل تو باور نکن. مگه میشه تو رو فراموش کرد؟
تا ماه تا سکوت -
http://www.dezirekelari.blogfa.com/post-37.aspx
تا ماه تا سکوت. با تو آشنا شدم با تو در همین مسیر. دارم م ا د ر میشم؟ نوشته شده در سه شنبه ۶ مهر۱۳۹۵ساعت 23:11 توسط دزیره. اینجا از ایلیا می نویسم.مخاطب حرفهای من ایلیاست.حرفهایی با طعم قهوه.حرفهایی با طعم حرفهای ایلیا. ایلیا هرگاه آمدی و مرا شناختی،به ستاره ای که منم ،نگاه کن .من آمدنت را خواهم دانست.رد پایت را می بوسم.
تا ماه تا سکوت - به کسی نگو!
http://www.dezirekelari.blogfa.com/post-36.aspx
تا ماه تا سکوت. با تو آشنا شدم با تو در همین مسیر. من تو انتخاب جایگزین تو اشتباه کردم.من پشیمونم و نمیدونم این پشیمونی رو کجا جار بزنم که نزنن تو دهنم! محمد رو انتخاب کردم درست وقتی که تو پیش چشمام نشسته بودی و پرسیدی: چقد میشناسیش؟ اون شب آخر برام مهم نبود محمد رو چقد میشناسم.فقط میخواستم بعد از رفتنت,کسی باشه که مثه تو دوستم داشته باشه! محمد هیچ شباهتی به تو نداره.نه مثه تو عاشق شعرامه,نه مثه تو پر انرژی و پر هیجانه ,نه مثه تو خنده رو و خوش برخورده.محمد جز دوست داشتن من,هیچ شباهتی به تو نداره!
تا ماه تا سکوت - اولین باران آبان
http://www.dezirekelari.blogfa.com/tag/اولین-باران-آبان
تا ماه تا سکوت. با تو آشنا شدم با تو در همین مسیر. در آتش خیال او با خود قدم زدم. پنج سال و سه ماه از آخرین باری که دیدمت میگذرد.اصلا خیال نداشتم حتی ده سال آینده هم ببینمت! میترسیدم ببینمت و تمام آنچه که آن روزها بودی، دیگر نباشی. میترسیدم سلام کنم و پاسخت به گرمی آن سالهای روشن نباشد.میترسیدم چشمهایم .چشمهایت.اما چشم که باز کردم دیدم قدمهایم دارد کم کم خیابانت را به انتها میرسانند! و تپش قلبم با هر ضربان،تن لرزانم را ده قدم به جلو پرتاب می کرد. خدا خدا میکردم آسمان بغضش را به قول خودت "یوهو" نترکاند!
تا ماه تا سکوت - در آتش خیال او با خود قدم زدم...
http://www.dezirekelari.blogfa.com/post-30.aspx
تا ماه تا سکوت. با تو آشنا شدم با تو در همین مسیر. در آتش خیال او با خود قدم زدم. پنج سال و سه ماه از آخرین باری که دیدمت میگذرد.اصلا خیال نداشتم حتی ده سال آینده هم ببینمت! میترسیدم ببینمت و تمام آنچه که آن روزها بودی، دیگر نباشی. میترسیدم سلام کنم و پاسخت به گرمی آن سالهای روشن نباشد.میترسیدم چشمهایم .چشمهایت.اما چشم که باز کردم دیدم قدمهایم دارد کم کم خیابانت را به انتها میرسانند! و تپش قلبم با هر ضربان،تن لرزانم را ده قدم به جلو پرتاب می کرد. خدا خدا میکردم آسمان بغضش را به قول خودت "یوهو" نترکاند!
تا ماه تا سکوت -
http://www.dezirekelari.blogfa.com/post-32.aspx
تا ماه تا سکوت. با تو آشنا شدم با تو در همین مسیر. از حافظه م برو بیرون.خاطراتتو یادم نمیاد.اما اسمت یادم نمیره با اینکه عوضش کردی الکس خاااان! نوشته شده در جمعه ۷ اسفند۱۳۹۴ساعت 22:50 توسط دزیره. اینجا از ایلیا می نویسم.مخاطب حرفهای من ایلیاست.حرفهایی با طعم قهوه.حرفهایی با طعم حرفهای ایلیا. ایلیا هرگاه آمدی و مرا شناختی،به ستاره ای که منم ،نگاه کن .من آمدنت را خواهم دانست.رد پایت را می بوسم.
تا ماه تا سکوت - لالایی
http://www.dezirekelari.blogfa.com/post-28.aspx
تا ماه تا سکوت. با تو آشنا شدم با تو در همین مسیر. شفقی که مدتهاست در غروب دلم بخواب رفته ای. زیاده گویی را دوست ندارم از روزی که آنهمه شعر ، آنهمه عاشقانه ، هیچ شد .پوچ شد.به تو نرسید. فقط آمده ام بگویم که از دهانم در رفت! نمیخواستم و در اوج نخواستن ،داستان عاشقی مان را به گوش کودک سه ساله ی خواهرم لالایی کردم. خوابش که نبرد،هیچ.تا هنوز نگران دختر جوان قصه اش مانده که یکشب زمستانی تا جایی که میتوانست،پیر شد. فقط خواستم بگویم کودک خواهر من.نفرین که نه،انگار هرشب قبل خواب،گلایه میکند از تو به خدای من.
تا ماه تا سکوت - من و ایلیا و قهوه....
http://www.dezirekelari.blogfa.com/post-31.aspx
تا ماه تا سکوت. با تو آشنا شدم با تو در همین مسیر. من و ایلیا و قهوه. می نشینم پشت میز خستۀ نا آشنا. نیم ساعت مانده اما تا قرارم با شما. چشم می دوزم به در شاید ترا وارد کند. لب فرو می بندم و آهسته می گویم بیا . صندلی رو به رو هم با کمی دلواپسی. می شمارد خاطرات قهوه ای خویش را. در هیاهوی سکوتم ناگهان سر می رسی. عطر قهوه سخت می پیچد درون این فضا. با نگاهی از عسل ز ل می زنم در چشم تو. با دو تا فنجان قهوه، تلخ می بینی مرا. قهوه را سر میکشم شاید که در من حل شود. لذت نوشیدن یک جرعه از آن چشمها.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
14
کویـــر سبز
باچشم های عاشق بیا تاجهان را تلاوت کنیم. من از نهایت شب حرف میزنم. من از نهایت تاریکی. و از نهایت شب حرف میزنم. اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیار. ویک دریچه که از آن. به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم. مرداد 1392 ، 1. تیر 1392 ، 1. خرداد 1392 ، 3. فروردین 1392 ، 5. بهمن 1391 ، 2. دی 1391 ، 3. آذر 1391 ، 4. آبان 1391 ، 11. مهر 1391 ، 32. شهریور 1391 ، 6. مرداد 1391 ، 3. لحطه های ساده اما ماندنی. چند جمله برای زندگی. به هم نیاز داریم. سخنانی چند از امام حسین (ع). دایره یا خط راست. بازدید این ماه :.
جمعیت کویر سبز کاشان
جمعیت کویر سبز کاشان. بکوشیم قلب سبز زمین از تپیدن نایستد. زندگی مورچه ها چگونه است؟ شگفتی های باورنکردنی از زندگی مورچه ها. در دنیا هزاران نوع مورچه زندگی می کنند که عاداتشان مانند انسان ها با یکدیگر تفاوت بسیار دارد، به همین جهت مکالمه و نوع زبان آنها نیز با یکدیگر متفاوت است. بنا بر نصر صریح آیه ۱۹ سوره نمل، وقتی حضرت سلیمان (صلوات الله و سلامه علیه) و همراهانش به وادی مورچگان وارد می شوند، مورچه ای می گوید:. اصلا تشکیلات مورچه ها از چه قرار است؟ نوعی مورچه به نام مورچه سائو، برگها را در انبارهای زیر ...
پروژه کویر سبز ایران
پروژه کویر سبز ایران. آ موزشکده کویر سبز-. ا خبار جهانی انرژی-. Wind and Solar Energy. 2- Solar Termal Energy In Iran. The largest irrigation Project in the world-. Bringing Water To The Deserts Of Iran. آماده دریافت آخرین خبر ها و اشتراک مطالب می باشد. آماده دریافت نظرات ومطالب مفید. شما کاربران گرامی هستیم. خدمتگزاران طرح کویر سبز ایران. پروفسور دکتر محمد ساعی استاد دانشگاه صنعتی شریف -مدیر ارشد مطالعات مکانیک و سیالات. مهندس مجتبی رضوانی بنیانگذار و مدیر تحقیقاتی پروژه. آقای محمود خمسی مدیر امور مالی.
جمعیت کویر سبز کاشان | Green Desert Society of Kashan
مسیر جاری: جمعیت کویر سبز کاشان. توجه : طبیعت در اثر پسماند و فاضلاب در حال نابودی است. به دلیل جمعیت بیش از حد کره زمین، نصف زباله های تولید شده در طبیعت ریخته می شود. زمان آن رسیده که کمتر زباله تولید کنیم و زباله ها را تفکیک کنیم. کمی وقت می برد. ولی ارزش دارد. درگیری مسلحانه محیط بانان و شکارچی شرور در منطقه حفاظت شده خائیز. ۴ ساعت درگیری مسلحانه شکارچیان متخلف و محیط بانان پارک ملی سرخه حصار. تالاب جازموریان به کانون ریزگرد و آلودگی های محیط زیستی تبدیل شده است. میوه درمانی گالری تصاویر میوه. آشنایی...
گروه نرم افزاری کویر سبز
سیستم مدیریت محتوا (CMS). نرم افزار بیمه تکمیلی. نرم افزار تعاونی مسکن. نرم افزار کتابخانه امانی. طراحی حرفه ای وب سایت. نرم افزار سفارش مشتری. نرم افزار تحت وب. نرم افزار تحت ویندوز. Bull; تولید نرم افزارهای مبتنی بر وب و ویندوز. Bull; تولید سامانه های یکپارچه اداری. Bull; تولید و پشتیبانی نرم افزارهای سفارش مشتری. Bull; تولید محصولات مالتی مدیا. Bull; تولید وب سایت های شخصی و سازمانی. Bull; ایجاد پرتال های اطلاع رسانی. Bull; راه اندازی وب سایت های فروشگاهی و خدماتی. Bull; طراحی گرافیکی رابط کاربری.
از تو
دیوانه ترینم . باور نداری؟ روز هایی هست . بی تو هستم. ولی تک تک نفس هایت در من جاری است . نبض ات در گوشم می پیچید و من دیوانه تر از قبل در بین تمامی دیوار های سرخ پی. نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم مهر ۱۳۸۹ساعت توسط من بال دارم؟ روزهایی که بی تو میگذرد . گرچه با یاد توست ثانیه هاش . آرزو باز میکشد فریاد . در کنار تو میگذشت ای کاش . نوشته شده در سه شنبه سیزدهم مهر ۱۳۸۹ساعت توسط من بال دارم؟ دست هام میلرزه . نفس هام بریده بریده است . اولین بارون پاییز دیشب خیسم کرد تا شاید. دل آسمون بیشتر از تو گرفته .
جنگل کویری
پس زندگی چه بود جز آهنگ یک نفس. موسیقی تبسم و غوغای زندگی. ای کاش میشد از گل آلاله کلبه ساخت. در آن نشست و رفت به دنیای زندگی. مفهوم زندگی نه به معنای بودنست. در یک گل است لذت معنای زندگی. نوشته شده در شنبه هفدهم مهر ۱۳۸۹ساعت 19:39 توسط سارا. مگر نه اشک، زیباترین شعر و بیتاب ترین عشق و گدازانترین ایمان. و داغترین اشتیاق و تبدارترین احساس و خالصترین گفتن. و لطیفترین دوست داشتن است که همه، در کوره یک دل، به هم آمیخته و ذوب شدهاند. و قطرهای گرم شدهاند، نامش اشک؟ گریهای که تعهد و آگاهی و شناخت محبوب یا فهمیدن.
شبيخون آرزوها در حصار آتش بس
شبيخون آرزوها در حصار آتش بس. ديوار نوشته هاي آزاد. با نفرت بیشتری به صحنه ی بوسیدن دو عاشق نگاه میکنند. تا صحنه ی اعدام یک نفر. زیستن با این مردمان دردناک است. نوشته شده در ساعت توسط كوير. دردها دارم. اندازه ي قطرات بارانی که ترم نمیکنند. وقتي تمام نگاه ها جرقه اي براي خواسته ای بی شرمانه شد. باختم تمام زنانگي ام را به تقدير عادلانه ات. به شبي. به مردی پولدار. به شبي که مهمان سكس گروهي بودم. به شبی كه تمام پرهيز هايت درش موج ميزد. دران شب بکارتم تنها ده هزار تومان ارزید.چه بازاری. درد م را درک نخواهی کرد.
آسمون پر ستاره
داستان زندگی مشترک ( پیر زن و پیرمرد! زن وشوهری بیش از ۶۰ سال با یکدیگر زندگی مشترک. داشتند.آنها همه چیز را به طور مساوی بین خود تقسیم. کرده بودند. در مورد همه چیز با هم صحبت می کردند و. هیچ چیز را از یکدیگر مخفی نمی کردند مگر یک چیز: یک. جعبه کفش در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش. خواسته بود هرگز آن را باز نکند و در مورد آن هم چیزی. نپرسد در همه ی این سالها پیرمرد آن را نادیده گرفته بود. و در موردجعبه فکر نمی کرد. اما بالاخره یکروز پیرزن به. بستر بیماری افتاد و پزشکان از او قطع امید کردند. نوشته شده تو...
مهدی مهدیزاده شهری - کویر شهر گناباد
مهدی مهدیزاده شهری - کویر شهر گناباد. ارائه مطالب علمی، بازی و سرگرمی. تاريخ : یکشنبه ششم مرداد ۱۳۹۲ 16:48 نویسنده : مهدی مهدیزاده شهری. رفتم جلسه ثبت نام ۱ساعت وایسادم. یارو اومده میگه میخوای ثبت نام کنی؟ پ ن پ اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو سیه مویتو ببینم بروم! پ نه پ خنده ار# # # #. مرغ و از فریزر در آوردم میگه می خوای غذا درست کنی؟ پ ن پ خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن! تاريخ : یکشنبه ششم مرداد ۱۳۹۲ 15:33 نویسنده : مهدی مهدیزاده شهری. شب قدر است و قدرش را بدانیم. Weblog Themes By Pichak.
بروبچه های کوچه پشتی
بروبچه های کوچه پشتی. اگر خدا قبول کند از این پس در این وبلاگ خواهم نوشت. اینجا. دلم تنگ شده است! نوشته شده در یکشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۳ ساعت 21:46 توسط بروبچه 2 ای. اما باید دانست کسی که برای محافظت از خویش به دور خود دیوار می کشد همواره در حال انفعال است. جواب تهاجم را باید با تهاجم داد و تنها در این صورت است که از انفعال خارج خواهیم شد دفاع یک وضع انفعالی است و فاعلیت همواره از آن مهاجم است. بنظرم بجای غرب چیزهای دیگری هم شاید بشود گذاشت. من کمی تغییر دادم در قسمت اول. اصل دو بخش اول از. چه عرض کنم والا.
