ilsole.blogfa.com

antunio.blogfa.com

نامه هاي عاشقانه يك پيامبر - و او کنار من است . . . همیشه . . . هر لحظه

http://www.antunio.blogfa.com/post-69.aspx

نامه هاي عاشقانه يك پيامبر. و او کنار من است . . . همیشه . . . هر لحظه. و اما شاید لحظه ای دیگر درست همان لحظه ای باشد که مدت هاست منتظرش بودی . . . چقدر زندگی غیر منتظره است. برای من که همیشه اتفاق ها در لحظه ای رخ می دهد که فکرش را هم نمی کنم . و خدای من مرا شگفت زده می کند. مثلا همین چند روز پیش داشتم برای امتحانم درس می خواندم که ناگهان دلم لرزید و دست هایش را بر روی شانه ام حس کردم. سلام کردم و از بودنش خوشحال شدم. خیلی خوشحال اما یکدفعه چیزی گفت که همه ی وجودم را لرزاند. خدای من دوستت دارم.

pixiepixy.blogfa.com

...حال مرا و شکوه تو را پایانی نیست - یادداشت نوزدهم...

http://www.pixiepixy.blogfa.com/post-51.aspx

حال مرا و شکوه تو را پایانی نیست. این شب یلداییه حسابی دلم گرفته. بی سبب نيست چنين فريادم. بی گناه در دام عشق افتادم. وقتی پيمان دل و می بستيم. گفته بوديم فقط عاشق هستيم. ولی با عشق نگفتيم هرگز. از دو ایل نا برابر هستیم. از دو ایل نابرابر هستیم. اگه بيهوده نمی ترسيدم. عشقو آن گونه که هست می ديدم. شايد اين لحظه ی غمگين وداع. قلبمو دوباره می بخشيدم. کاش از اين عشق نمی ترسيدم! نوشته شده در جمعه بیست و نهم آذر ۱۳۸۷ 19:34 توسط فهیمه. DESIGN BY : NIGHT SILENCE. نون و الق لم و ما ی س طرو ن. هفته او ل اسفند ۱۳۸۸.

pixiepixy.blogfa.com

...حال مرا و شکوه تو را پایانی نیست - یلدا(یادداشت هجدهم)

http://www.pixiepixy.blogfa.com/post-50.aspx

حال مرا و شکوه تو را پایانی نیست. باز هم شب عشق ، شب شوق ، شب دل. کاش می دانستی که چه شوری در دلم. باز حافظ خواندیم ودل عاشق من. با کلام نابش در مجلس ثنا،. رنگ رخساره ی من باز خبر می دهد از سر درون. از یاد نگاه تو کنون در تنم. تو اشارت کردی وبه یک ناز نگاه. رنگ و رخسار و درون جمله به یک. راز بودن تو چیست که به یک شرم حضور. دل و دین و عقل و عشق ،این چنین. و تو سر مشق شد ی این دل پر سودا را. چشم من پس از آن،مست. بی پر وا شد. عشق من و وصال تو ،چشم من ونگاه تو. در پس رفتن توام،قص ه ی. هفته او ل اسفند ۱۳۸۸.

pixiepixy.blogfa.com

...حال مرا و شکوه تو را پایانی نیست - یادداشت پانزدهم(پنجره ی چشم تو)

http://www.pixiepixy.blogfa.com/post-46.aspx

حال مرا و شکوه تو را پایانی نیست. یادداشت پانزدهم(پنجره ی چشم تو). پنجره ی چشم تو. تو از چشمت چه می بینی. مست و لا یعقل. تو از چشمت چه می بینی. تو از چشمت چه می بینی. تو از چشمت چه می بینی. من از چشمان خود دیدم. که یک دخترک معصوم. من از چشمان خود دیدم. که یک راهبه ی زیبا. من از چشمان خود دیدم. که یک ساحره ی تنها. من از چشمان خود دیدم. چرا یک دم نمی پرسی. که این و آن چرا بودند؟ چرا از من نمی پرسی. که این وآن کجا بودند؟ من از نا باوری اینجا. نه یک دم بلکه هر لحظه. نه یکبار بلکه بارها را. گنه کردم و برگشتم.

pixiepixy.blogfa.com

...حال مرا و شکوه تو را پایانی نیست - یادداشت بیست و دوم(فاصله)

http://www.pixiepixy.blogfa.com/post-54.aspx

حال مرا و شکوه تو را پایانی نیست. یادداشت بیست و دوم(فاصله). یادداشت بیست و دوم. هوای سرد امشب هم،درون دست تو مانده. از هوای برفی شهر نیست. دلت برفی و سرد مانده. نگاهت گرم و روشن نیست،من از چشمان تو دیدم. هوای بین ما سرد است. من از فاصله پرسیدم. سلامم را نگه داشتم. سلامت را نگه داشتی. چه جای پرسشی باقیست،که قبلا پاسخم دادی. نمی دانم چه کردم که. چنین من را ز خود راندی. تمام هستی ام امشب درون دست تو یخ زد. نگاهم از تو ترسید و. به سوی آسمان پر زد. زمانه می دهد پاسخ،تمام آههایم را. باد برد آرزویم را.

pixiepixy.blogfa.com

...حال مرا و شکوه تو را پایانی نیست - یادداشت سیزدهم...(نیاز خاموش)

http://www.pixiepixy.blogfa.com/post-43.aspx

حال مرا و شکوه تو را پایانی نیست. یادداشت سیزدهم.(نیاز خاموش). دلم غرق بی تابی بود. هستی ام غوغا بود. غرق بی تابی ماند. تو در خود مست مست. خویش را فریاد زدم. تن من ساقی بود. در خویش گریان می شوم. جسمت شعله ور شده. در خویشتن گم می شوم. جامه در تن سوزی. کاش هوس رخت خود بربندد. فاصله ها تن پوش است. این هیاهو از چیست؟ از چه بود که سر شدم؟ از چه تو ما می شوی؟ از چه من تو می شوم؟ نوشته شده در جمعه هفدهم خرداد ۱۳۸۷ 16:43 توسط فهیمه. DESIGN BY : NIGHT SILENCE. نون و الق لم و ما ی س طرو ن. هفته او ل اسفند ۱۳۸۸.

antunio.blogfa.com

نامه هاي عاشقانه يك پيامبر

http://www.antunio.blogfa.com/8710.aspx

نامه هاي عاشقانه يك پيامبر. پیش تر ها بیش از این از عشق گفته بودم . احساس می کنم که ذره ذره ی بدنم اسیر سکونی وحشتناک است! اکنون که در کنارت هستم چرا؟ اکنون که در تو گمم چرا؟ چرا نمی توانم تمام آن چه هست را به تو بنمایانم؟ انگار نه انگار که تمام وجودم دیوانه ی توست و من به تو چه می گویم! فقط همین دوستت دارم ساده را! تو مثل قصه های هزار و یک شبی. و فقط نه برای هزار ویک شب. که برای هر دمی. هر نفس کنار منی . چند وقتی است که فکر می کنم که نکند تو خود منی! اصلآ چه تفاوتی دارد؟ تو که در جاده ی باز طبیعت شادی.

antunio.blogfa.com

نامه هاي عاشقانه يك پيامبر

http://www.antunio.blogfa.com/8811.aspx

نامه هاي عاشقانه يك پيامبر. وای خدای من چه روز خوبی . متشکرم. نوشته شده در جمعه نهم بهمن ۱۳۸۸ساعت 10:42 توسط دنيا. به وبلاگ نامه های عاشقانه یک پیامبر خوش آمدید. تو که در جاده ی باز طبیعت شادی. من از این کوچه ی مسدود راهها میبینم. و تو می خندی و می گویی:. خاطراتی که ته دلم سنگینی میکنن. در جستجو تردید نکن.

antunio.blogfa.com

نامه هاي عاشقانه يك پيامبر

http://www.antunio.blogfa.com/8905.aspx

نامه هاي عاشقانه يك پيامبر. ر وزها میان و می رن و من نمی دونم که باید چه کنم؟ می ترسم از این که اون جلوها چیزی نباشه. می ترسم که رویاهام جا بمونن. و بدتر از همه مدتیه که به دنبال عشقم ، می بینمش ، احساسش می کنم اما نمی تونم درکش کنم. از من دور شده ، به من رخ نشون نمی ده نباید بگم اما فکر می کنم تغییر کرده و می ترسم که دیگه عشق نباشه . می ترسم که آخرش روی صفحه ی دلم با یه فونت مشکی پررنگ بنویسن :. نوشته شده در دوشنبه هجدهم مرداد ۱۳۸۹ساعت 20:32 توسط دنيا. به وبلاگ نامه های عاشقانه یک پیامبر خوش آمدید.

antunio.blogfa.com

نامه هاي عاشقانه يك پيامبر

http://www.antunio.blogfa.com/8602.aspx

نامه هاي عاشقانه يك پيامبر. امروز ۱۶ اردیبهشت روز تولدمه . من تنهایی .تنهایی . مثل همیشه هست حال و هوایم بارانی. تو ای مه من در این مه بیا به مهمانی. من یه اردیبهشتی چهار فصلم که کسی نمیتونی هوای ۱ دقیقه بعدم رو پیش بینی کنه فعلآ که ناراحتم تا شبو نمی دونم؟ نوشته شده در یکشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۸۶ساعت 14:24 توسط دنيا. روزهای اردیبهشتی من . سلام به تو ماه قشنگ من . چه قدر اسفند دود کردیم. برای تو روز اردیبهشتی. که میرسی همین روزها. از همین راه . شما ها هم که بی معرفت یه سری به من نمی زنید. سفر از پیش تو؟