harfhayeablagh.blogfa.com
حرف های ابلقحرف های ابلق - میان این همه هیاهو کمی آرام باش
http://harfhayeablagh.blogfa.com/
حرف های ابلق - میان این همه هیاهو کمی آرام باش
http://harfhayeablagh.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
0.3 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
15
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.281 sec
SCORE
6.2
حرف های ابلق | harfhayeablagh.blogfa.com Reviews
https://harfhayeablagh.blogfa.com
حرف های ابلق - میان این همه هیاهو کمی آرام باش
harfhayeablagh.blogfa.com
حرف های ابلق -
http://www.harfhayeablagh.blogfa.com/post-8.aspx
میان این همه هیاهو کمی آرام باش. خواب که پرتم کرد. از گستاخی فاصله ای که نبود. طعمش عجیب گوشه مغزم گیر کرده. و تنها نارنج هایی که که اگر پرتقال بودند. کسی اینجا سیگار نمی کشد؟ يك تكه شعر نوك زبانم را گم كرد. لطفا" پايتان را بلند كنيد! گدا ها شیک ترین درزها را پاره می کنند. که توی پیاده رو مد می چرخد. . . وعینکی که تنش به هنرپیشه دیشب خورده. امروز از آن فیلم هاست! نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۸۹ساعت 21:43 توسط لاله نجفی. Design By : Night Melody. به حرف های من رنگی بزن ابلق. هفته چهارم دی ۱۳۹۰.
حرف های ابلق -
http://www.harfhayeablagh.blogfa.com/post-4.aspx
میان این همه هیاهو کمی آرام باش. نوشته شده در دوشنبه یازدهم بهمن ۱۳۸۹ساعت 9:39 توسط لاله نجفی. Design By : Night Melody. به حرف های من رنگی بزن ابلق. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۹۱. هفته چهارم دی ۱۳۹۰. هفته سوم اسفند ۱۳۸۹. هفته چهارم بهمن ۱۳۸۹. هفته دوم بهمن ۱۳۸۹. اراده گریز از شعر. چیزی شبیه من. . . قالب های نایت ملودی. Design by : Night Melody.
حرف های ابلق -
http://www.harfhayeablagh.blogfa.com/post-5.aspx
میان این همه هیاهو کمی آرام باش. به نام او که آرامبخش دلهاست. . . هر آغازی بهانه داره و بهانه من برای آغازبیشتر شنیدن . به وب لاگم خوش اومدین . حرف های ابلق منتظر نظرهای شماست. نوشته شده در دوشنبه یازدهم بهمن ۱۳۸۹ساعت 9:48 توسط لاله نجفی. Design By : Night Melody. به حرف های من رنگی بزن ابلق. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۹۱. هفته چهارم دی ۱۳۹۰. هفته سوم اسفند ۱۳۸۹. هفته چهارم بهمن ۱۳۸۹. هفته دوم بهمن ۱۳۸۹. اراده گریز از شعر. چیزی شبیه من. . . قالب های نایت ملودی. Design by : Night Melody.
حرف های ابلق
http://www.harfhayeablagh.blogfa.com/91022.aspx
میان این همه هیاهو کمی آرام باش. به جفت های خیابان که نگاه می کنم گل مژه می گیرم. تا یکی ، دو روزی به دنیا چشمک بزنم. و درون نعلبکی چای شنا کنم. دریا را باید صرفه جویی کرد. انزلی همینجوری آب شد. از پری هایی که بلوتوث کنان به چشمت می رسند. جدید ی می زند. من کوچه ها را رنده می کنم. تو خیابان ها را بخور بده. ساعت را ببندیم، کسی ما را نمی شناسد. عقربه ها را بکاریم. امسال محصول وقت داریم. تا حوصله مان سر ببرد. بیخ تا بیخ پرسه ها را. شاید هم به پشه ها خون اهدا کردیم دست از سر بالشت ها برداشتند.
حرف های ابلق -
http://www.harfhayeablagh.blogfa.com/post-6.aspx
میان این همه هیاهو کمی آرام باش. پنجره های مست که تلگراف متروکه متروکه سر داده اند. از مژه ای که. به خاطر توپی پلاستیکی پلک ندارد. حیاط بکر می شود. از فرار مغز پیرزن. علف ها هرز نیستند. وقتی کسالت دیوار را برطرف می کنند. به من من پاهایم نگاه می کنم. این زنگ از خوشحالی جیغ می کشد! خانه قورتم می دهد! و دنجی از خاطرات مو به مو. با تمام توپ هایی که به طرز فکرم برخورده اند. نوشته شده در سه شنبه دوازدهم بهمن ۱۳۸۹ساعت 12:42 توسط لاله نجفی. Design By : Night Melody. به حرف های من رنگی بزن ابلق. هفته چهارم دی ۱۳۹۰.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
15
گفتار پندار - سنگسار
http://www.goftarependar.blogfa.com/post-8.aspx
آخرین سنگ بر زمین افتاد آخرین عقده نیز خالی شد. آخرین شرم با فنا پیوست آخرین حرص انتقالی شد. با تعجب سوال می پرسید تا کمر از چه دفنی ای مادر؟ این چه بازی است غرق خون شده ای؟ من که دوسش ندارم هیچ آخر! بازی شاه، دزد و جلاد است؟ باز هم دزد طالع ما شد؟ این چه شاهی است حکم او این است؟ دست جلاد کل آرا شد؟ کودک بی گناه چشمش را بر سراپای نعش مادر دوخت. ترس و وحشت وجود او لرزاند جانش از این همه حقیقت سوخت. آشنا و غریب می گفتند عاقبت سزای خویش بدید. او زنا کرد، حق او این بود طعم کردار های خویش چشید. چیزی شبیه من .
گفتار پندار - پندار
http://www.goftarependar.blogfa.com/post-9.aspx
ای دل نادان چرا عاقل شدی؟ ذره ای بودی چرا کامل شدی؟ بی خرد بودی صفایی داشتی بین این مردم تو جایی داشتی. در میان ایده هایت گم شدی بر خلاف سیرت مردم شدی. رنج ها بردی که این سان گشته ای حال از جهدت پشیمان گشته ای. چون به آتش جهل خود افروختی در غم و رنج حقایق سوختی. در نظر ها گه ستمگر می شوی گاه مرتد گاه کافر می شوی. گاه گمراه و گهی دیوانه ای گاه بر خویشان خود بیگانه ای. چون بود یکباره نادان می شدی؟ در جهانی غیر پنهان می شدی؟ ای دل نادان قمارت باختی قدر این نادانیت نشناختی. گوش/ ای آویخته از دیوار.
گفتار پندار - شکوه از خدا
http://www.goftarependar.blogfa.com/post-4.aspx
خداوندا تو از بالا به زیر آی و کنار بنده ات بنشین. که تا گویم تو هم چون من دچار وهم و هذیانی. خداوندا تو گفتی در همین جایی عصای پیری و درمان بیماری،چراغی در شب تاری. نمی دانم از این گفتار بی رنگت چه پنداری! خداوندا من آنم، بنده گمراه، جوان عاصی نادان بی فردا. ولی امشب تو باید با من نادان به سر آری. که تا گویم جهانت محفل غم هاست. و تو با وعده های پوچ و تو خالی. چه سان یاران بی بختت نگه داری. خداوندا تو گفتی بی غرض بخشنده دلسوز انسانی. تو خود گفتی اگر من ناجهت رفتم. مثال رسم جلادان مرا در آتش دوزخ بسوزانی.
گفتار پندار - دیر آمدی (این شعر به سفارش دوست عزیزم مسعود سروده شد)
http://www.goftarependar.blogfa.com/post-5.aspx
دیر آمدی (این شعر به سفارش دوست عزیزم مسعود سروده شد). ای ستاره آمدی در شام من حال بنگر بر خیال خام من. آمدی تا شکوه از کارم کنی رخنه ها در دید و افکارم کنی. بر خیالت من همان دیروزیم؟ عاشق و سرشار از دلسوزیم؟ دیگر از دنیای تو دل کنده ام گریه ام خاموش ، غرق خنده ام. تو نبودی در شب سرد نیاز بی تفاوت چون شدی آگه ز راز. تو ندیدی گریه ها و درد من دل بریدی از نگاه سرد من. یاد داری التماست کرده ام؟ در نگاه باغ ، یاست کرده ام؟ یاد داری ترک یارت کرده ای؟ فتنه در انجام کارت کرده ای؟ یاد داری بانگ بر ما داشتی؟
گفتار پندار
http://www.goftarependar.blogfa.com/8908.aspx
دیر آمدی (این شعر به سفارش دوست عزیزم مسعود سروده شد). ای ستاره آمدی در شام من حال بنگر بر خیال خام من. آمدی تا شکوه از کارم کنی رخنه ها در دید و افکارم کنی. بر خیالت من همان دیروزیم؟ عاشق و سرشار از دلسوزیم؟ دیگر از دنیای تو دل کنده ام گریه ام خاموش ، غرق خنده ام. تو نبودی در شب سرد نیاز بی تفاوت چون شدی آگه ز راز. تو ندیدی گریه ها و درد من دل بریدی از نگاه سرد من. یاد داری التماست کرده ام؟ در نگاه باغ ، یاست کرده ام؟ یاد داری ترک یارت کرده ای؟ فتنه در انجام کارت کرده ای؟ یاد داری بانگ بر ما داشتی؟
گفتار پندار - مادر
http://www.goftarependar.blogfa.com/post-11.aspx
مادر ای س نبل زیبایی من ای شده مونس تنهایی من. ای همه طالع من بودن تو جان دهم از بر آسودن تو. مادر این دل که زتو دور شده ست این جهان در نظرم گور شده ست. مادر ای لحظه لبخند و سرور ای همه علت فریاد غرور. ای تو دل سوخته چون شمع سحر در کنارت شدم از غصه به در. خالق قصه آغازی تو شاعر شعر هر آوازی تو. این جهانی که تورا سوخته بود سالها این لب ما دوخته بود. بر زبان نامده پنداشته ها بی ثمر گشته همه کاشته ها. حال خواهم که زبان باز کنم قصه عشق تو آواز کنم. گویم از عشق تو بی تاب شوم همدم زهره و مهتاب شوم.
گفتار پندار
http://www.goftarependar.blogfa.com/8907.aspx
خیام پیام آور بیداری. از خانه به میخانه. سبک بال تر از پروانه. با چشم و دلی به کار دنیا نگران. می رفت، مگر وانهد این بار گران. در کوی و گذر رهگذران را می دید. می سوخت ز سرنوشت آن بی خبران. در کارگه کوزه گران. فریاد بر آورد که :. انگشت فریدون و سر کیخسرو. هر ذره ز خاک کیقبادی و جمی است. پیغام خموش مرگ در هر قدمی است. آوای هزاران بشر خاک شده. در زیر رواق آسمان می پیچید. گ ل بر سر چرخ کوزه گر می چرخید. انگار که صاحب صدا را می دید. هان کوزه گرا، بپای. پادشاه، آن دست گدای. پا بر سر و روی من به خواری مگذار.
گفتار پندار
http://www.goftarependar.blogfa.com/8909.aspx
آخرین سنگ بر زمین افتاد آخرین عقده نیز خالی شد. آخرین شرم با فنا پیوست آخرین حرص انتقالی شد. با تعجب سوال می پرسید تا کمر از چه دفنی ای مادر؟ این چه بازی است غرق خون شده ای؟ من که دوسش ندارم هیچ آخر! بازی شاه، دزد و جلاد است؟ باز هم دزد طالع ما شد؟ این چه شاهی است حکم او این است؟ دست جلاد کل آرا شد؟ کودک بی گناه چشمش را بر سراپای نعش مادر دوخت. ترس و وحشت وجود او لرزاند جانش از این همه حقیقت سوخت. آشنا و غریب می گفتند عاقبت سزای خویش بدید. او زنا کرد، حق او این بود طعم کردار های خویش چشید. سخن دشمن بد خو...
گفتار پندار
http://www.goftarependar.blogfa.com/9002.aspx
مادر ای س نبل زیبایی من ای شده مونس تنهایی من. ای همه طالع من بودن تو جان دهم از بر آسودن تو. مادر این دل که زتو دور شده ست این جهان در نظرم گور شده ست. مادر ای لحظه لبخند و سرور ای همه علت فریاد غرور. ای تو دل سوخته چون شمع سحر در کنارت شدم از غصه به در. خالق قصه آغازی تو شاعر شعر هر آوازی تو. این جهانی که تورا سوخته بود سالها این لب ما دوخته بود. بر زبان نامده پنداشته ها بی ثمر گشته همه کاشته ها. حال خواهم که زبان باز کنم قصه عشق تو آواز کنم. گویم از عشق تو بی تاب شوم همدم زهره و مهتاب شوم.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
حرفهای شنیدنی
ظهر بسیار نزدیک است. نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۰ساعت 13:17 توسط احمد فیضی صیفی. بیوگرافی وزندگی نامه ارد بزرگ. آزادي باجي به مردم نيست! چرا که مال و داشته آنهاست. اين سخن از آن مرديست که براي بسياری از جوانان نسل امروز الگو بوده و سخنانش حامل بغضها و درد های آنهاست . ا ر د بزرگ اندیشمند، متفکر، نظریهپرداز و نقاش ایرانی است. ارد بزرگ در شهر مشهد به دنیا آمده است. اما اصلیتش از شهرستان شیروان در شمال خراسان است. مادر ارد بزرگ از ایل بزرگ قشقایی بوده است. آزادیخواهی و میهن پرستی دو رکن و...
مزخرفــ نوشتــ هایِ یکـ منــ
مزخرف نوشت های یک من. یه وختاییم هس بهش فک میکنی با خودت میگی انگاری سرش شلوغه نرم سمتش بهتره در حالیکه شدیدا به حرف زدن باهاش احتیاج داری و نمیدونی که شاید اونم دقیقا همون زمان بهت احتیاج داره! تو میشینی تنهایی به غصه هات فک میکنی اون هم. اصن شاید اونم فک میکنه تو واسش وخ نداری.و اینجوریه که دوتاتون با داشتن هم بازم تنهایین.دوتاتون با داشتن هم بازم غصه دارین.با اینکه اگه یکیتون فقط گوشی برمیداشت شماره ی اونکی رو میگرفت فقط میگفت:امروز سر ساعت فلان،اونجا باش وضع جفتتونم فرق میکرد. :. تاريخ شنبه پنجم مردا...
حرفهای . . .
ساقی توئی و باده توئی و سبو توئی. آبی به رنگ عشق توئی آبرو توئی. جلدم ، کبوترم ، هدفم کو به کو توئی. مقصود من از این همه بق بق بقو توئی. از بام خاطرات حرم جم نمی خورم. از غیر دستهای تو گندم نمی خورم. پیش تو عقده ی دل وا نکنم ، پس چه کنم؟ سر بازار عاشقی آقا ، اشک نم نم چقدر می ارزد؟ شب سرد بدون مهتاب است. شعر هائی برای . . . از غیر دستهای تو گندم نمی خورم. نام مرا به عشق تو مادر حسن گذاشت. روستای مادری روستای شعر و ادب (رامشه). مادر فدایتان بشود شاعر غزل. سلام بر پیامبر اعظم (ص). محفل شعر آئینی انگور*.
حرفهای معمولی
حرفهایی از همه جا و همه چیز. رسانه و اعتماد مردم (ديدگاه رييس جمهور منتخب به مخاطبان رسانه ها). یکشنبه سی ام تیر 1392 ساعت 15:2. در سخنان چندي پيش رييس جمهور منتخب كه در همايش "افق رسانه" ايراد شد نكاتي در مورد رسانه بيان شد كه مي تواند راهگشاي همه رسانه ها به ويژه رسانه ملي و بخصوص سيماي جمهوري اسلامي ايران باشد. از آن استفاده مي كنم و به شرايط تاثير گذاري رسانه بر مخاطب مي پردازم:. نوشته شده توسط کرمی. بازخوانی رقابتها در ادوار انتخابات ریاست جمهوری. یکشنبه هفدهم خرداد 1388 ساعت 19:10. تفاوت میرحسین با...
كاغذ هاي خط خطي
كاغذ هاي خط خطي. Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA. نوشته شده در یکشنبه 20 بهمن1392ساعت 1:52 توسط نيلوفر. دنیای این روزای من. دلم به اندازه ی تمام لحظات نبودنت برایت تنگ شده. این روزها زخم هایم بیشتر درد میکند.حس کلاف سردرگمی را دارم که بی هدف تلاش برای باز شدنش دارد. گنگممثل اغاز حیات یک گل.گیجم.مثل خواب دم بعد از ظهر.نه خوبم نه بدم.مثل طعم گس یک سیب. من هستم اما.انگار نیستم. من هنوز استوارم اما.شکستم. من همه چیز هستم و هیچ چیز نیستم. دلم به اندازه ی تمام غروب های جمعه گرفته است. كاش زندگي ر...
حرف های ابلق
میان این همه هیاهو کمی آرام باش. به جفت های خیابان که نگاه می کنم گل مژه می گیرم. تا یکی ، دو روزی به دنیا چشمک بزنم. و درون نعلبکی چای شنا کنم. دریا را باید صرفه جویی کرد. انزلی همینجوری آب شد. از پری هایی که بلوتوث کنان به چشمت می رسند. جدید ی می زند. من کوچه ها را رنده می کنم. تو خیابان ها را بخور بده. ساعت را ببندیم، کسی ما را نمی شناسد. عقربه ها را بکاریم. امسال محصول وقت داریم. تا حوصله مان سر ببرد. بیخ تا بیخ پرسه ها را. شاید هم به پشه ها خون اهدا کردیم دست از سر بالشت ها برداشتند. دستم را رها نکن.
حرف های آخر
سلام بچه ها با عرض پوزش متاسفانه به علت سنگین بودن درسا زیاد نمیتونم به وب بسرم پس تا اطلاع ثانوی پست گذاشتن تعطیله پس فعلن. فردا های روشن (فائزه خانوووم). جالب انگیز و خنده دار! Bioclub ( m.s Kimya. ای اهل حرم میر و علمدار نیامد. کم کم مدرسه ها هم دارن شرو میشن آرزوی موفقیت برای همتون دارم با شرو شدن مدرسه ها فک نکنم بتونم مظلب بذارم واسه همین فقط نظرا رو تایید میکنم پس ایشالا تا تابستون سال بعد. آخه دلت میاد نظر ندی . تاريخ : جمعه هشتم فروردین 1393 20:28 نویسنده : یه سمپادی. ورقه ی امتحانی بعضیا. از فر...
حرفهای آرزو
زندگي دفتري از خاطره هاست. يک نفر در دل شب. يک نفر در دل خاک. يک نفر همدم خوشبختي هاست. يک نفر همسفر سختي هاست. چشم تا باز کنيم عمرمان مي گذرد. ما همه همسفريم . نوشته شده در شنبه بیستم مهر ۱۳۸۷ساعت 16:0 PM. اي تفاهم عميق نگاهم! تو از تبار كدامين قبيله اي و حرفهايت از كدامين ديار؟ حرفهايي كه با ترنمش سبز مي شوم. تو احساس كلامت را به كدامين آفتاب پيوند زدي؟ و صداي تو از كدامين باران. كه مهربان ترين آهنگ محبت است؟ چشم هايت بهار كوچه هاي احساس را به وام داشت. و دست هايت التيام من. صداي تو جاري است. نوشته شده...
♥.♥.♥حرف های عاشـــــــــــــــقان♥.♥.♥
حرف های عاشقان . . حرف های چند دوست عاشق. بیا و معجزه کن . غروب های دلگیر پاییز هم. آرزوی پنهانی ام همین است. همه ی خودم را. در آغوشت پیدا کنم! دوشنبه ۱۳۹۲/۰۸/۱۳ دختر گمنام. توبیشتر از هر کس می دانی. من از بلندی این فاصله می ترسم! چشم دهان نیست که داد بکشد به داد چشم های من برس! دوشنبه ۱۳۹۲/۰۸/۱۳ دختر گمنام. دلم برات تنگ شده! کدوم گوری هستی بدادم برس. تو آغوش کی بال و پر میزنی. به چشمهای کی زل زدی بی شرف؟ بزن زندگیمو تبر میزنی. شب زجه های من عاشقه. لبات رو کدوم لب تداعی شده. تنت خو گرفته به دستهای کی؟
طلوع عشق
گاهی می اندیشم خبر مرگ. مرا با توچه کس میگوید؟ این ان روی تو را کاشکی. می دیدم شانه بالا زدنت. را بی قید که مهم نیست. زیاد و تکان دادن سر که:. نوشته شده در سه شنبه دوم اسفند ۱۳۹۰ساعت 15:34 توسط فریناز. خسته ام از این هیاهو،تو بیا کمی وفا کن. با عبور چون بهارت به دلم پنجره وا کن. بیا فانوس شبم باش وقت تردید ستاره. تا نگاهت مثل بارون تو چشای من بباره. پر از خیال بارون،مثل یک دشت شقایق. کاش تو لحظه ی دیدار نمی زد نبض دقایق. مثل پروانه چه آروم توی خوابم پا می ذاری. عطر گل های بهار رو،تو اتاقم جا می ذاری.
دلنوشته های معین و کوثر...
دلنوشته های معین و کوثر. سلام,خوش اومدین.این وبلاگو ازطرف معین و کوثر رجبی تقدیم می کنیم به تمام عاشقای واقعی. سلام به همه . امیدوارم حالتون خوب باشه. ما هم خوبیم . ببخشین چند مدته نمیایم خیلی سرمون شلوغه اتفاقایی افتاد ک . . ! ولی خدارو شکر خیلی به هم نزدیک. تر شدیم. ایشاا. تا قبل عید ما نامزد میشیم خانوادهامون کاملا موافقن و قول دادن ک زود واسمون جشن. بگیرن خیلی از این قضیه خوشحالیم.تو رو خدا واسمون دعا کنین و ارزوی خوشبختی کنین مام. یکشنبه ۷ مهر۱۳۹۲ ] [ 15:53 ] [ معین و کوثر رجبی ] . شده قده یه دنیا.
