souzanchi.parsiblog.com
تاملی مجدد در پاسخهای دکتر پایا (5) - در مسیر
http://souzanchi.parsiblog.com/Posts/53/�����%20����%20��%20�������%20Ϙ��%20����%20(5)
هر کس را سر انجامى است ، شیرین و یا تلخکامى است . [نهج البلاغه]. تاملی مجدد در پاسخهای دکتر پایا (5). سه شنبه 93 بهمن 28 , ساعت 3:0 عصر. صفحه پنجم از تاملی مجدد در پاسخهای جناب آقای دکتر پایا. آقای دکتر پایا اصرار دارند که:. آیا چنین ادعاهای جزماندیشانهای درباره «انحصار» راه کسب معرفت و پیشاپیش باطل دانستن هر راه دیگری، از جانب کسانی که مهمترین شعار خود را نقد جزمگرایی و تشویق به چندصدایی قرار دادهاند پذیرفتنی است؟ سوال بنده این است که:. حداکثر در حوزهای است که کشف واقعی در کار نیست، بلکه صرفا ...
souzanchi.parsiblog.com
تاملی مجدد در پاسخهای دکتر پایا (4) - در مسیر
http://souzanchi.parsiblog.com/Posts/52/تاملي%20مجدد%20در%20پاسخهاي%20دکتر%20پايا%20(4)
دو تن در باره من تباه گردیدند ، دوستى که ازحد بگذراند و دروغ بافندهاى که از آنچه در من نیست سخن راند ] و این مانند فرموده اوست : که [ دو تن در باره من هلاک شدند دوستى که از حد گذراند و دشمنى که بیهوده سخن راند . ] [نهج البلاغه]. تاملی مجدد در پاسخهای دکتر پایا (4). سه شنبه 93 بهمن 28 , ساعت 4:0 عصر. صفحه چهارم از تاملی مجدد در پاسخهای جناب آقای دکتر پایا. 4) مدل دینشناسی. اولا این «کمک به مومنان در پی گیری هدف معرفتیشان» چگونه است؟ قبول دارم که دین به مومنان کمکهایی غیرگزارهای برای رسیدن به این ه...
sh-fp.mihanblog.com
رویش
http://sh-fp.mihanblog.com/post/111
و ال ذین جاهدوا فینا لن هدین هم س ب لنا. پیرزن افتاده بود روی تخت. جایی میان زندگی و مرگ. بگذار روشن تر بگویم در یک حرکت تدریجی به سوی مرگ. مدام به خدا و قرآن قسم می خورد که کمکش کنند. و اطرافیان عاجز تر از خودش، آرامبخش می دادند تا صدای ناله ها و قسم خوردن هایش آرام تر شود. هرچند قطع نمی شد. آن جا جایی میان زندگی و مرگ بود، گویی که بدنش، پیش از به خاک سپرده شدن شروع به تجزیه کرده بود. و جسمش پیش از قطع حیات، داشت کاملا از کار می افتاد. پایان تو چگونه خواهد بود؟ همه چیز قطع شود؟ بیا و جواب بده! شنبه 25 م...
sh-fp.mihanblog.com
رویش
http://sh-fp.mihanblog.com/post/tag/sms
و ال ذین جاهدوا فینا لن هدین هم س ب لنا. مراقب امتحان بودیم. در دو کلاس، به فاصله چند ده متر! من هر وخت مراقب امتحان میشم، بعد میبینم که از این بالا کوچکترین حرکت این ممتحن ها چقد معلومه، همش یاد ستارالعیوبی ه خدا می افتم. به قول پشت کامیونه: عجب صبری خدا دارد! چقدر عارفانه ب مسائل نگا میکنی! من نهایتا یاد تقلبای دوران دبیرستان خودم میفتم! دفه اولی ک مراقب شدم، رسمن گریه م گرفته بود! بعله ببین چه دوستایی داری! بعدن ک اشتباهی شهید شدم، بیا تو یادواره م این خاطره رو تعریف کن! ک روزگاری مداح هیأت فولاد.
sh-fp.mihanblog.com
رویش
http://sh-fp.mihanblog.com/post/101
و ال ذین جاهدوا فینا لن هدین هم س ب لنا. فرض کن. یک لحظه فرض کن. بیست و چند ساله باشی. تازه خدا به تو فرزندی داده باشد. اولین فرزندت را. با هزار امید و آرزو، نه ماه منتظر آمدنش بوده باشی. و درست در چهل روزه گی اش، همسرت، پدر فرزندت را از دست بدهی. یک هو. بی هوا. به دلیل سکته در خواب. سارا دوست صمیمی من نبود. یک همکار ساده بودیم در مدرسه، که دورادور دوستش داشتم. من فقط در حیرتم.از این ابتلائات الهی. از این آزمایش های سخت.چقدر مؤمن. می ماندیم، اگر جای سارا بودیم؟ چقدر این سوال جوابش سخت است. تا ز تن در آورم.
niloofaraneh.blog.ir
جمعهنوشت :: نیلوفرانه
http://niloofaraneh.blog.ir/category/جمعهنوشت
ریشه های ما به آب، شاخههای ما به آفتاب میرسد، ما دوباره سبز میشویم. ریشه های ما به آب، شاخههای ما به آفتاب میرسد، ما دوباره سبز میشویم. پای آن کاج بلند. تا ابد میان ما برقرار باد. چشمهای من به جای دستهای تو. من به دست تو، آب میدهم. تو به چشم من، آبرو بده. من به چشمهای بیقرار تو قول میدهم. ریشههای ما به آب. شاخههای ما به آفتاب میرسد. ما دوباره سبز میشویم. 34;قیصر امینپور". احمد بن موسی (ع). خاک های نرم کوشک. فان ک ق ریب! و ث ب ت لی ق د م صدق. نماز در خم آن ابروان محرابی. و أ ن ا الط ر ید ال ذ ی آو ی ت ه .
niloofaraneh.blog.ir
حسین(ع) :: نیلوفرانه
http://niloofaraneh.blog.ir/tag/حسین(ع)
ریشه های ما به آب، شاخههای ما به آفتاب میرسد، ما دوباره سبز میشویم. ریشه های ما به آب، شاخههای ما به آفتاب میرسد، ما دوباره سبز میشویم. پای آن کاج بلند. تا ابد میان ما برقرار باد. چشمهای من به جای دستهای تو. من به دست تو، آب میدهم. تو به چشم من، آبرو بده. من به چشمهای بیقرار تو قول میدهم. ریشههای ما به آب. شاخههای ما به آفتاب میرسد. ما دوباره سبز میشویم. 34;قیصر امینپور". احمد بن موسی (ع). خاک های نرم کوشک. فان ک ق ریب! و ث ب ت لی ق د م صدق. نماز در خم آن ابروان محرابی. و أ ن ا الط ر ید ال ذ ی آو ی ت ه .
sh-fp.mihanblog.com
رویش
http://sh-fp.mihanblog.com/post/protected/106
و ال ذین جاهدوا فینا لن هدین هم س ب لنا. مطلب رمز دار : الو! رمز را سؤال بفرمایید، عرض می کنم). این مطلب رمزدار است، جهت مشاهده باید کلمه رمز این مطلب را وارد کنید. شنبه 9 فروردین 1393 ] [ 10:20 ب.ظ ] [ س. هرمزان. تا ز تن در آورم. چامه و چکامه نیستند. تا به رشته ی سخن در آورم. تا ز نای جان بر آورم. دردهای من نهفتنی است. گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست. درد مردم زمانه است. مردمی که چین پوستینشان. مردمی که رنگ روی آستینشان. مردمی که نام هایشان. جلد کهنه ی شناسنامه هایشان. من ولی تمام استخوان بودنم. مرگ بر ...
khaneyedel.blogfa.com
خانه دلم - میانه ی سینه و گلو
http://www.khaneyedel.blogfa.com/post-207.aspx
به منت دگران خو مکن که در دو جهان - رضای ایزد و انعام پادشاهت بس. میانه ی سینه و گلو. گاهی آدم کلمه ندارد برای حرف زدن، یعنی فکرها هستند توی سر، میچرخند اما سرعتشون خیلی بیشتر از آنیست که آدم بتواند به کلام تبدیلشان کند، گاهی اما مثل الان من مشکل این است که کلمه ای هم نیست حتی. انگار همه ی فکر و ذکر من جمع شده اند در گذران زندگی، در بچه داری، در همسرداری، در خانه داری، در داریهایی که جایی برای کلمه ها نگذاشته اند. بالای سرم خالی است، کسی میفهمد چه میگویم؟ حلقه مطالعات فلسفه و اندیشه اسلامی.