gorgname.blogfa.com
من و تو یکی دهانیممن و تو یکی دهانیم - ره توشه ای داریم ...تقسیمش می کنیم...
http://gorgname.blogfa.com/
من و تو یکی دهانیم - ره توشه ای داریم ...تقسیمش می کنیم...
http://gorgname.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
0.2 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
17
SSL
EXTERNAL LINKS
19
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.234 sec
SCORE
6.2
من و تو یکی دهانیم | gorgname.blogfa.com Reviews
https://gorgname.blogfa.com
من و تو یکی دهانیم - ره توشه ای داریم ...تقسیمش می کنیم...
من و تو یکی دهانیم
http://www.gorgname.blogfa.com/9005.aspx
من و تو یکی دهانیم. ره توشه ای داریم .تقسیمش می کنیم. لعنت به دل سیاه شیطون. نوشته شده در جمعه بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۰ساعت 1:21 توسط دو زنده پر زندگانی،درین زمانه بی زمانی. به آنها که زنده اند.
من و تو یکی دهانیم - آدم نصفه نیمه...کار نصفه نیمه...
http://www.gorgname.blogfa.com/post-1.aspx
من و تو یکی دهانیم. ره توشه ای داریم .تقسیمش می کنیم. آدم نصفه نیمه.کار نصفه نیمه. مقوا زیر دستم داشت با کاتر خفه می شد . ساعت ها جون می کندن تا بگذرن. فقط من بودم. . صدای جیغ و داد یه سری آدم مست و سرخوش .در بسته ی اتاق . اشکایی که دونه دونه رو صفه ی مقوا می ریختن . افکار مخدوش. صدای دینگ دینگ. اس ام اس . نگران! می ترسیدم . تلفن زنگ می زد .در اتاق باز شد. جیغای مامان.غزال تلفن .سهند. اشک و سکوت من و خنده های سهند.غزال خدا بخواد مردی یا هنوز زنده ای؟ لبخندفردا باهات حرف می زنم.خدافظ. شاید یکی ناراحت شه؟
من و تو یکی دهانیم - فراموشی...
http://www.gorgname.blogfa.com/post-10.aspx
من و تو یکی دهانیم. ره توشه ای داریم .تقسیمش می کنیم. من هنوز زنده ام.اما با تفاوت هایی.من هنوز غزالم اما.شاید اگر نبودم بهتر بود.زندگی هنوووووز زندگی است .اما. دیگر ش.خ نیست که با من قهر کنه و من گریون برم دم خونه اشون با یه کادوی گنده ی صورتی و یه بغل گنده .تا بازم بی غرور و بی دلیل بهش بگم ببخشید تخسیر من بود.اما نبود.ش.خ دیگه حتی اسممو یادش نیست. دیگه ک.س نیست تا من دیر کنم و اون عصبانی بشه و من بخندم. بریم سینما و همه ی آخر هفته ها با هم باشیم.ک.س پای تلفن از من می پرسه شما؟ به آنها که زنده اند.
من و تو یکی دهانیم - قایقی که رهاست
http://www.gorgname.blogfa.com/post-2.aspx
من و تو یکی دهانیم. ره توشه ای داریم .تقسیمش می کنیم. پرنده ها.سلام.سکوت.صدای پروبال زدن می یاد.بهش می خندم.صداش می کنم چرا گوشه اتاق داری به پرنده ها مثله موضوع پروژه نگاه می کنی.می گه دلم می خواد .نه ولش کن یه عالم درس دارم.درس که چی بشه؟ به اتاق نگاه می کنم.شوق درس خوندن دوباره می گیره من رو.می خوای درس بخونی تا به چیزی که می خوای برسی.تازه مگه تو نمی گی درس خوندن رو دوست داری؟ آره از ته دلم.پس چرا هی ازین شاخه به اون شاخه می پری؟ اصلا نمی فهمم ها. این دیگه چه جورشه؟ آخه چه خبر توی این دنیا دایی؟
من و تو یکی دهانیم - مانعِ تو نمی شم...بپا سنگمون نشی...
http://www.gorgname.blogfa.com/post-5.aspx
من و تو یکی دهانیم. ره توشه ای داریم .تقسیمش می کنیم. مانع تو نمی شم.بپا سنگمون نشی. ما پرواز می کنیم. ما پرواز می کنیم. بیخیاله قلابای دور پا. ما پرواز می کنیم. بیخیاله تمام کلمه ها. ما پرواز می کنیم. نوشته شده در یکشنبه چهاردهم شهریور ۱۳۸۹ساعت 23:30 توسط دو زنده پر زندگانی،درین زمانه بی زمانی. به آنها که زنده اند.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
17
سال بلوا
http://akhereshahname.blogspot.com/2010/09/1.html
به نظر شما تحقق کدام گزینه عجیب تر است؟؟ 1 صعود تیم ایران به رتبه پنجم جهان در رده بندی فیفا. 3شنیدن کلمات رئیس جمهور فعلی از دهان رئیس جمهور قبلی(با در نظر گرفتن این نکته که "ما" فعلا رئیس جمهور نداریم! 4 تمام شدن پایان نامه من در مدت قانونی. راهنمایی: گزینه 1 را نمی توانید انتخاب کنید چون ما همین حالا هم جزء پنج تیم برتر هستیم فقط تحریم ها و لابی های کثیف جهانی نمی گذارند مطرح شویم. با توجه به اینکه گزینه 1 نیست از 2 شروع می کنیم:. هرچند آقای خاتمی شیره! 4از اونجا که من خواهرتم و هر روز با توام:. ۲۵ شه...
سال بلوا: January 2011
http://akhereshahname.blogspot.com/2011_01_01_archive.html
از در خود فرو رفتن می ترسیم. در حالیکه در جریان جاری زندگی فرو رفتن ترسناک تر است! بی درد و خونریزی می میری. بی اینکه بفهمی خودت را دود کرده ای، بی سیگار. چشمهایش خیال پرتقال بود و آب و آتشِ درهم.من کجایش بودم؟نمی دانم. زندگی بهتر. بود؟ نمی دانم. دست کم خودم را داشتم.ایستاده بودم سر جایم و به هیچ، لبخند می. اما حالا می روم و نمی دانم کجا.حالا می فهمم که می شود یک سال هم خوب زندگی. کرد خوب و بی سرانجام! پیوندهای مربوط به این پیام. پستهای قدیمیتر. اشتراک در: پستها (Atom). مشاهده نمایه کامل من.
سال بلوا: December 2010
http://akhereshahname.blogspot.com/2010_12_01_archive.html
آیا کسی هست مرا از این خواب بیدار کند؟؟؟ خواب من بغض. احتمال گریستن من بسیار است". ۱۰/۰۶/۱۳۸۹ ۱۲:۰۰:۰۰ قبلازظهر. پیوندهای مربوط به این پیام. از من چیزی زاده نمی شود. تا این قومی را نبینم که به دروغ درخت و عشق را/. سیب را به آتش رها میکنم که آنان/. نتوانند سیب را بو کنند و سپس بخورند/. تمام اندام مرا مه فرا گرفته است/. از مه اگر بیرون بیایم/. این قوم را میبینم که میخواهند/. رویا و روز مرا بدزند و در باغچه خانه شان دفن کنند/. لخته های رویا خونم را احاطه کرده است/. از دستانم دشنه ای قرض میگیرم/.
سال بلوا: July 2010
http://akhereshahname.blogspot.com/2010_07_01_archive.html
وقتی هر کس سر جای خودشه! دوباره چندین استاد دانشگاه تهران رو باز نشسته شدند! از بخت خوش ما این آقای مدیر کل، استاد -استاد تمام- دانشکده ما هستن و با پشتکار بسیار و البته لیاقتی که از خودشون نشون دادن پله های ترقی رو بله! ما دانشجوهای محجوب، جویای علم و زبون بسته هم بخواهیم یا نه تو هر دوره باید چند واحدی رو خدمتشون باشیم. از سوابقش -از لیسانس بگیرید راست تا دکترا-که بگذریم سوادش شهره عام و خاصه(البته ما خاص نداریم اونجا، همه مون از عوام هستیم! حیف این صندلی که تو روش نشستی. چهره آبیت پیدا نیست.}. فنجان چ...
سال بلوا: May 2010
http://akhereshahname.blogspot.com/2010_05_01_archive.html
13سال پیش -یک روز خوب-9صبح - داخلی، خانه. داشتم چشمها رو به زور باز می کردم،جمعه ای بود رخوتناک و پر خواب،اما تشنگی لج کرده بود، بلند شدم،مامان بالای سر بابا با شناسنامه ایستاده بود و انگار ته چشماش برق می زد. دیگه هیچ جمعه صبحی نخوابیدم. 1سال پیش-همان روز-5عصر-داخلی، استادیوم آزادی. اگر می شد حتی برای پلک زدن هم چشمامو نمی بستم، نه مامان بود نه بابا،اما همه چشمها برق می زد. پدر محمد جهان آرا حرف می زد و من به مردی نگاه می کردم که اون روز، روزش بود. دیگه هیچ وقت نخوابیدم. آه اگر آزادی سرودی می خواند.
سال بلوا: تو نباید بخوابی.... نه....
http://akhereshahname.blogspot.com/2010/09/blog-post_05.html
تو نباید بخوابی. نه. شب بیداری این لحظه ها مثل سطلی است که بگذاری زیر سقف اتاق، همانجا که مدام. چکه می کند. سطل هی پر شود و تو هی. ببریش لب ایوان خالیش کنی و دوباره پر. شود و .تو مدام در رفت و آمد باشی و هی خودت را لعنت کنی که تنبلیِ دیروز می. ارزید به این سقف سوراخ؟؟ بیداری. در و دیوار تو را می خورد و به روی خودت نمی آوری. تو محکومی به. قوی بودن. به قوی ماندن. کلمه ها از جلوی. چشم و نوک خودکارت فرار می کنند و. تو هنوز مقاومت می کنی. تو اسطوره ای. تو کسی را نمی رنجانی،فقط با. تو آدم ِاين لذت نيستي&...
سال بلوا: سید محمود طالقانی
http://akhereshahname.blogspot.com/2010/09/blog-post_10.html
مرد دین بود اما از دین سد نساخت، خود را به دین و دنیا آزمود و سربلند بیرون آمد. راهی که انتخاب کرده بود - انقلابی که او. می خواست- برای همه ما جا داشت، همه آن ها که ساکت بودند و همه آن ها که فریاد می زدند. هم ملی بود و هم مذهبی،که ملیتش شرفش بود و مذهبش آبروی درونش، و هرگز نگفت آن کس که مثل من نیست، اصلا "نباشد". اجباری حتی برای زنهای مسلمان هم نیست.چه اجباری؟ حضرت آیتالله خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش. بر می گرداند. همانقدر که اسیر بودند آزاده بود. سرو های سبز گفت. احترام به حقوق دیگران!
سال بلوا: می گفتم که الان شمال نبودیم که...*
http://akhereshahname.blogspot.com/2010/10/blog-post.html
می گفتم که الان شمال نبودیم که.*. سپیده از همه آدمهای توی ویلا رفیق تر بود، دلش می خواست آرامش و لذتشان را چیزی-هیچ چیز- به هم نریزد. حتی اگر در عوض، درون خودش غوغا باشد، سپیده آرامش خودش را می فروخت تا برای دیگران شادی بخرد. سپیده های توی ما رویشان نمی شود بیدار شوند، می ترسند. از امیر و پیمان و شهره که هر روز توی سرشان بزنند و نگاه های معنی دار تحویلشان بدهند.از نازی و منوچهر که نفهمند و نبینند.از احمد که حسرت همیشه شان است. ۱۸ مهر ۱۳۸۹ ه.ش.، ساعت ۱۲:۳۹. احمد حسرت هميشه ي سپيده نيست. کلی لایک به شادی!
سال بلوا: امروزِ من
http://akhereshahname.blogspot.com/2011/01/blog-post.html
از در خود فرو رفتن می ترسیم. در حالیکه در جریان جاری زندگی فرو رفتن ترسناک تر است! بی درد و خونریزی می میری. بی اینکه بفهمی خودت را دود کرده ای، بی سیگار. چشمهایش خیال پرتقال بود و آب و آتشِ درهم.من کجایش بودم؟نمی دانم. زندگی بهتر. بود؟ نمی دانم. دست کم خودم را داشتم.ایستاده بودم سر جایم و به هیچ، لبخند می. اما حالا می روم و نمی دانم کجا.حالا می فهمم که می شود یک سال هم خوب زندگی. کرد خوب و بی سرانجام! چرا همه به این نتیجه میرسن؟ :(. ۲۱ دی ۱۳۸۹ ه.ش.، ساعت ۱۸:۱۰. بگذار تا ازین شب دشوار بگذریم. اين بار د...
سال بلوا
http://akhereshahname.blogspot.com/2010/12/blog-post_27.html
آیا کسی هست مرا از این خواب بیدار کند؟؟؟ خواب من بغض. احتمال گریستن من بسیار است". ۱۰/۰۶/۱۳۸۹ ۱۲:۰۰:۰۰ قبلازظهر. از آینه بپرس نام نجات دهنده ات را. ۶ دی ۱۳۸۹ ه.ش.، ساعت ۰:۴۶. نه،من هرگز نمی نالم. قرن ها نالیدن بس است. می خواهم فریاد کنم. اگر نتوانستم،سکوت میکنم. خاموش مردن بهتر از نالیدن است. ۶ دی ۱۳۸۹ ه.ش.، ساعت ۱۶:۳۱. به من میگن فاطی از خاب بیدار کن! انقدر خوب بیدار میکنمممممم! گریست مریست یعنی چی دیگه؟؟؟ ۷ دی ۱۳۸۹ ه.ش.، ساعت ۰:۳۶. منم میشم دستیارت فاطمه.دوتایی تاثیرش بیشتره! من ميدونم شما بيدارين.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
19
Ġorġ Mallia – Of this, that… and the occasional cartoon
Of this, that… and the occasional cartoon. January 22, 2018. January 22, 2018. A line or sequence of people or vehicles awaiting their turn to be attended to or to proceed. Once a week I go to my favourite Qormi bakery to buy bread. It’s a popular bakery and there’s usually a crowd there waiting to be served. That’s right. A crowd. Not a queue. Definitely not, as the Oxford English Dictionary would have it, a line or sequence of people awaiting their turn to be attended . Why are we like this? They’ve al...
گـــرگــــ دنــــدانـــــ ســــفـــیــد
جک وعکس و مطالب عاشقانه. تولد انسان روشن شدن کبریتی است. و مرگش خاموشی آن! بنگر در این فاصله چه کردی؟ نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم اردیبهشت 1393ساعت 17:57 توسط گرگ جوان. کودکی با پای برهنه بر روی برفها. ایستاده بود و به ویترین فروشگاهی. نگاه می کرد زنی . در حال عبور او. دید، او را به داخل فروشگاه برد و. برایش لباس و کفش خرید و گفت:. مواظب خودت باش کودک پرسید:. ببخشید خانم شما خدا هستید؟ زن لبخند زد و پاسخ داد: نه من فقط. یکی از بنده های خدا هستم. می دانستم با او نسبتی داری. نداري که نشستي پاي تلوزيون؟
Default Web Site Page
If you are the owner of this website, please contact your hosting provider: webmaster@gorgmgo.com. It is possible you have reached this page because:. The IP address has changed. The IP address for this domain may have changed recently. Check your DNS settings to verify that the domain is set up correctly. It may take 8-24 hours for DNS changes to propagate. It may be possible to restore access to this site by following these instructions. For clearing your dns cache.
gorgmorg | Lichte und schattige Tage.
Der Alte Mann und das Lern. Der Ordner der Verdammnis. Geneigte Leserschaft: Ich bin gefühlte 4000 Jahre alt. Disziplinierter als mein immatrikuliertes Selbst oder als Schüler und ich kann tatsächlich sagen, dass ich wirklich sehr gerne lerne. Etwas genauer: Ich lerne inzwischen wirklich gern, ich pauke weiterhin höchst ungern - noch genauer, ich hasse es so sehr wie sonst ein hormonell übersteuerter 14jähriger es hassen kann. Es ist ja so still hier! Ich sollte Ende Oktober wieder ein wenig Freiluft hab...
Reliable Gaming Network
NA Pro Series Playoffs! We've gotten our groups drawn for our next big tournament! Episode #7 of the "PLAYS" series. The Minnesota Vikings are a…. Fri 14th Aug 2015 - 3:49am. Upon being selected in the…. Fri 14th Aug 2015 - 3:48am. One more reason we view the…. Fri 14th Aug 2015 - 3:48am. Ricardo Lockette was involved…. Fri 14th Aug 2015 - 3:47am. Tue 2nd Jun 2015 - 3:08am. We are proud to announce the newest installment in our ever expanding organization! Mon 20th Jul 2015 - 2:16am. RGN's 50k Pro Series.
من و تو یکی دهانیم
من و تو یکی دهانیم. ره توشه ای داریم .تقسیمش می کنیم. من هنوز زنده ام.اما با تفاوت هایی.من هنوز غزالم اما.شاید اگر نبودم بهتر بود.زندگی هنوووووز زندگی است .اما. دیگر ش.خ نیست که با من قهر کنه و من گریون برم دم خونه اشون با یه کادوی گنده ی صورتی و یه بغل گنده .تا بازم بی غرور و بی دلیل بهش بگم ببخشید تخسیر من بود.اما نبود.ش.خ دیگه حتی اسممو یادش نیست. دیگه ک.س نیست تا من دیر کنم و اون عصبانی بشه و من بخندم. بریم سینما و همه ی آخر هفته ها با هم باشیم.ک.س پای تلفن از من می پرسه شما؟ لعنت به دل سیاه شیطون.
→ Gorg Negre Rural — Ecotourism & Astrophysics | Gorg Negre Rural ←
Follow our tweets: @gorgnegre. You might be looking for our rural turism farmhouse. This is a site about some of the things we most care about: farming. And the beautiful rural tourist. Landscapes of central Catalunya. There's also a collection of articles about astrophysics. And free software, plus a few other bits and bobs. Straight to: Rural Guesthouse. Presidentials in Catalonia (2012-11-25). Tree Command as a Sitemap Generator. Hellip;flick through the news. Blogging with Emacs Org-mode and Jekyll.
SÜNKEL & PARTNER Software
Das Leistungsspektrum der Sünkel and Partner Software. Basiert auf Standard-softwareprodukten in den Bereichen Warenwirtschaft, Fertigung / PPS, Finanzbuchhaltung und Informationssystemen. Außerdem erbringt Sünkel and Partner Software. Alle Beratungs-, Schulungs-, und Programmierleistungen im Zusammenhang mit der Auswahl, Einführung und kundenspezifischen Anpassungen. Sünkel and Partner Software. Steht für aktuelle Softwaretechnologie und kundenorientierte Softwareentwicklung. Sünkel & Partner Software.
Blog de gorgo--2011 - NaDoR - Skyrock.com
Mot de passe :. J'ai oublié mon mot de passe. Mise à jour :. Abonne-toi à mon blog! Ajouter cette vidéo à mon blog. N'oublie pas que les propos injurieux, racistes, etc. sont interdits par les conditions générales d'utilisation de Skyrock et que tu peux être identifié par ton adresse internet (23.21.86.101) si quelqu'un porte plainte. Ou poster avec :. Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre. Posté le jeudi 11 avril 2013 11:32. N'oublie ...
Magamról
My name is Miklós Kolozsvári Grandpierre; I was born in Budapest in 1950. I learnt anatomy of arts between 1964-1970, and also during this period I learnt painting and graphic techniques from Endre Szász. At the age of 24, I became member of the Studio of Young Artist and the Community of Copper Engravers, where a number of well-known artists supported my development: Gyula Hinz, Jenő Barcsay, János Kass, Ádám Würz and Endre Szász. I illustrated nearly 160 books. Since 1982 I am a member of MAOE.
ღ...دَر گــُـرگُ میــشِ شــَـب...ღ
ღد ر گ رگ میش ش ب.ღ. احساس میکنم این روزها معنای زیبایی. را گم کرده ای . باور کن زیبایی در چشمهای رنگ روشن. باور کن هر چه قدر هم دماغت را کوچک. های زیبایی ات را تغییر بده . ظاهر زمانی به چشم خواهد آمدکه. آن وقت همه تو را زیبا. از صمیم قلب برایت آرزو میکنم که. گم شده ات را دوباره پیدا. جمعه بیست و هشتم فروردین ۱۳۹۴ 15:46 elahe. دوشنبه هجدهم اسفند ۱۳۹۳ 15:1 elahe. چهارشنبه دهم دی ۱۳۹۳ 21:51 elahe. از نف ڪشیכט واجب تره. جمعه دوم خرداد ۱۳۹۳ 20:0 elahe. دیگه بآ ه ر کسی گ رم نمیگیر م. جنبه ندآرن ت ه میگیر ن.