goleyakh58.blogfa.com
گل يخگل يخ -
http://goleyakh58.blogfa.com/
گل يخ -
http://goleyakh58.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.4 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.359 sec
SCORE
6.2
گل يخ | goleyakh58.blogfa.com Reviews
https://goleyakh58.blogfa.com
گل يخ -
گل يخ -
http://www.goleyakh58.blogfa.com/post-101.aspx
نوشته شده در سه شنبه ۶ فروردین۱۳۸۷ساعت 20:14 توسط كتايون غلامي. مینویسم از زن نه برای تحکیم که برای تفهیم. مینویسم از باورم که تمامت من است. مینویسم از دل با نشان دل محض رضای دل.
گل يخ
http://www.goleyakh58.blogfa.com/8711.aspx
صانعی مرجع تقلید زنان برابر خواه. نوشته شده در پنجشنبه 10 بهمن1387ساعت 21:31 توسط كتايون غلامي. مینویسم از زن نه برای تحکیم که برای تفهیم. مینویسم از باورم که تمامت من است. مینویسم از دل با نشان دل محض رضای دل.
گل يخ -
http://www.goleyakh58.blogfa.com/post-110.aspx
دختر 19سالهایرانی جوانترین پروفسور جهان. یک دختر ایرانی 19ساله با دریافت درجه پروفسوری، رکورد 300 ساله سن دریافت این مدرک علمی را شکست. به گزارش جهان و به نقل از فارس، روزنامه حریت ترکیه نوشت: "عالیه صبور" دختر 19 ساله ایرانی ساکن آمریکا، نوشتن و خواندن را در 10 ماهگی یاد گرفت و در 10 سالگی دانشگاه را تمام کرد. این روزنامه افزود: عالیه در سن 14 سالگی مدرک دکترایش را گرفت و بهتازگی که به اخذ عنوان پروفسوری نایل شده، قرار است در دانشگاه "کونکوک" کره جنوبی به عنوان استاد، تدریس کند.
گل يخ
http://www.goleyakh58.blogfa.com/8702.aspx
در دیدار اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم با مراجع عظام، ایت الله صانعی از طرح چند همسری انتقاد کرد . اینکه طرح چند همسری چقدر مفید خواهد بود را در چندین ماه آینده در سالن های مملو از جمعیت دادگاهها شاهد خواهیم بود آنجا مشخص میشود که این طرح در اصل برای چه قشری از آدمها به تصویب رسیده ، آنهم وقتی طرف های دعوا عیان شوند که ازچه سن و چه طیفی با چه میزان توان مالی هستند که با چه انگیزه ای از این طرح استقبال کرده اند . چقدر ما تشنه آزمون خطائیم و چقدر هم وقتمان بسیار است برای هدر دادن.
گل يخ - زنان نباید از تبعیض های ناعادلانه رنج بکشند
http://www.goleyakh58.blogfa.com/post-107.aspx
زنان نباید از تبعیض های ناعادلانه رنج بکشند. نوشته شده در پنجشنبه ۲۷ فروردین۱۳۸۸ساعت 0:3 توسط كتايون غلامي. مینویسم از زن نه برای تحکیم که برای تفهیم. مینویسم از باورم که تمامت من است. مینویسم از دل با نشان دل محض رضای دل.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
یاد باد آن روزگاران
http://mandy1358.blogfa.com/post-51.aspx
یاد باد آن روزگاران. طبیعی است که حالا بعد از آن همه اضطراب. حالا پناه می برم به دعا به سادگی. به سهم همین :. هرچه که خواهد شد. نوشته شده توسط مهناز در جمعه ۲۴ اسفند۱۳۸۶ ساعت 0:50 لینک ثابت. دفترم را باز می کنم. اولین صفحه حکایت از نبودنت دارد. به صفحات دیگر نگاه می کنم. تمام صفحات دفتر را از جای خالیت از چشم انتظاریم و از امید به آمدنت پرکرده ام. تنها یک برگ سفید باقی مانده برگی که برای آمدنت خالی گذاشته ام.
یاد باد آن روزگاران
http://mandy1358.blogfa.com/post-55.aspx
یاد باد آن روزگاران. دوست با معرفت و مهربانم. ساعتی قبل که از سر بی حوصلگی برای چک کردن ایمیلهایم آمدم دیدم امسال فقط دو تبریک تولد داشتم. یکی از طرف همان سایت همیشگی که به "مهناز درخت طاقبستان" تبریک میگفت و یکی هم از طرف تو. پیامهای تبریک تو آنقدر زیبا و لطیف بود که با تمام وجود احساس شادی کردم.به وبلاگت آمدم تا ازتو و همه مهربانیهایت. تشکر کنم که دیدم آنجا هم مرا شرمنده کردی. محمد عزیز میدانم که در قالب کلمات نمی توان پاس محبت یک دوست را داشت اما امیدوارم سپاس و تشکر مرا. دفترم را باز می کنم.
یاد باد آن روزگاران
http://mandy1358.blogfa.com/post-46.aspx
یاد باد آن روزگاران. برای لحظه هایی که دلم میخواهد خدا با من حرف بزند. مرد نجواکنان گفت : ای خداوند و ای روح بزرگ ، با من حرف بزن . و چکاوکی با صدای قشنگی خواند،اما مرد نشنید . و سپس دوباره فریاد زد : با من حرف بزن و برقی در آسمان جهید و صدای رعد در آسمان طنین افکن شد ، اما مرد باز هم نشنید . مرد نگاهی به اطراف انداخت و گفت : ای خالق توانا ، پس حداقل بگذار تا من تو را ببینم . و ستاره ای به روشنی درخشید ، اما مرد فقط رو به آسمان فریاد زد :. نوشته شده توسط مهناز در یکشنبه ۴ آذر۱۳۸۶ ساعت 22:45 لینک ثابت.
یاد باد آن روزگاران
http://mandy1358.blogfa.com/post-49.aspx
یاد باد آن روزگاران. کاش تو خواننده این شعر باشی. از این دلبستگی های ساده ، دل بریده ام! كه عزیز بارانی ام را در جاده ای جا گذاشتم. یا در آسمان ، به ستاره ی دیگری سلام كردم. توقعی از تو ندارم. اگر دوست نداری درهمان دامنه ی دور دریا بمان هر جور تو راحتی . همین سو سوی تو از آن سوی پرده ی دوری. برای روشن كردن اتاق تنهاییم كافیست . من كه این جا كاری نمی كنم. فقط گهگاهگان دوست داشتنت را در دفترم حك می كنم . این كار هم كه نور نمی خواهد. می دانم كه به حرفهایم می خندی . حالا هنوز هم وقتی به تو فكر می كنم.
یاد باد آن روزگاران
http://mandy1358.blogfa.com/8704.aspx
یاد باد آن روزگاران. و ما همچنان سپری میکنیم. آسمان بیدار است و زمین خفته به آغوش زمان. چرخها می چرخند روزها می آیند از پس شب های بلند. چه كسی می داند كه چه تقدیری از آیینه ها می آید. من گمان می دارم كه خداوند رحیم از پی تصویرها. كه تجلی گر اسرار الهی است پیامی دارد. من و تو می دانیم كه پی هر تقدیر حكمتی می آید. كه نگاهی دارد به تكرار زمان. و چراغی دارد به آینده ای روشن كه خطاها نكنیم. من و فرسایش دل. تو و تصمیم و مكان ما. و تقدیر و زمان. چه شود آخر این داستان بلند؟ شب و روز می آیند. شب و روز می آیند.
یاد باد آن روزگاران
http://mandy1358.blogfa.com/post-53.aspx
یاد باد آن روزگاران. من و این دل بی درمان. اگر سکوت این گستره ی بی ستاره مجالی دهد،. می خواهم بگویم : سلام! اگر دلواپسی آن همه ترانه ی بی تعبیر مهلتی دهد،. می خواهم از بی پناهی پروانه ها برایت بگویم! از کوچه های بی چراغ! از این حصار هر دیوار! از این ترانه ی تار. مدتی بود که دست و دلم به تدارک ترانه نمی رفت! کم کم این حکایت دیده و دل،. که ورد زبان کوچه نشینان است،. که دیگر صدای تو را در سکوت تنهایی نخواهم شنید! راستی در این هفته های بی ترانه کجا بودی؟ کجا بودی که صدای من و این دفتر سفید،. به گوشت نمی رسید؟
یاد باد آن روزگاران
http://mandy1358.blogfa.com/post-57.aspx
یاد باد آن روزگاران. و ما همچنان سپری میکنیم. آسمان بیدار است و زمین خفته به آغوش زمان. چرخها می چرخند روزها می آیند از پس شب های بلند. چه كسی می داند كه چه تقدیری از آیینه ها می آید. من گمان می دارم كه خداوند رحیم از پی تصویرها. كه تجلی گر اسرار الهی است پیامی دارد. من و تو می دانیم كه پی هر تقدیر حكمتی می آید. كه نگاهی دارد به تكرار زمان. و چراغی دارد به آینده ای روشن كه خطاها نكنیم. من و فرسایش دل. تو و تصمیم و مكان ما. و تقدیر و زمان. چه شود آخر این داستان بلند؟ شب و روز می آیند. شب و روز می آیند.
یاد باد آن روزگاران
http://mandy1358.blogfa.com/post-45.aspx
یاد باد آن روزگاران. میل مرگی عجیب در من است. مثل شباهت سین به اصوات سادگی. مثل شباهت زندگی به نون و القلم. و الکاف. مثل شباهت پروانه و پری. مثل شباهت عشق به حرف عین - به حرف شین - به حرق قاف. یا بازی واژه با معنا. از همه گریزانم.از این همهمه گریزانم. دیگر سر هیچ بازاری نخواهم رفت. دیگر برای هیچ کس آواز نخواهم خواند. تا زنده ایم نگرانیم.وقتی هم که می میریم باز چشمهامان یک سو را می نگرند! اما ای کاش میان آن همه شد آمد شب و روز. ما راه خود را می رفتیم. تو سوی من بودی و من سوسوی تو بودم. اصلا به کسی چه مربوط.
یاد باد آن روزگاران
http://mandy1358.blogfa.com/post-52.aspx
یاد باد آن روزگاران. تنها منم که در خواب این همه زمستان لنگر نشین. هی بهار بهار برای باغ بابونه آرزو می کنم. حالا همین شوق بی قیمت و قاعده. همین حدود رویا و رفتن از پی نور. تا بر اقلیم شقایق و خیال پروانه پادشاهی کنیم. آمدن بهار و نوروز باستانی ایران جاوید را به شما و همه دوستان عزیزم شادباش می گویم. عیدتان مبارک و ایام به کامتان باد. نوشته شده توسط مهناز در پنجشنبه ۱ فروردین۱۳۸۷ ساعت 1:0 لینک ثابت. دفترم را باز می کنم. اولین صفحه حکایت از نبودنت دارد. به صفحات دیگر نگاه می کنم.
یاد باد آن روزگاران
http://mandy1358.blogfa.com/post-59.aspx
یاد باد آن روزگاران. نامه ای به همراه زندگیم. من با دو کلام دو حرف دو گونه راز گفتگوی عشق. را زمزمه می کنم.حرفی ساده برای تو. سالها بود که منتظر آمدنت بودم.سالها بود که چشم به راهت مانده بودم و در انتظار آمدنت چشمانم را به راهی دوخته بودم که پایانش را نمی دیدم. اما میدانستم روزی خواهی آمد.می دانستم از پس آن همه تشویش و دلهره خواهی آمد و تلخی درد انتظار را با شیرینی آمدنت از وجودم پاک خواهی کرد. و همیشه زمزمه می کردم:. ای نیمه ی گمشده ی من جای تو در لحظه هایم خالیست. تا تو ببایی من منتظرت می مانم. برایم چ...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
رفتن عادتشونه...
برو بارفتنت خیلی چیزا اومده توذهنم امانفس میکشم وهنوز ب یادتو زندم. شنبه هشتم فروردین ۱۳۹۴. ه مه بدهے های م را ه م ک ه صآف ک نم. ب دل خود مدیون مےمآنم. بے جواب مانده اش! یکشنبه سیزدهم مهر ۱۳۹۳. شادی کلام نامفهومی ست! و " دوستت می دارم " رازی ست ،. ک در میان حنجره ام دق میکند! و م ن چگونه بی تو نگیرد دلم؟ اینجا ک ساعت وآیینه و هوا ،. ب تو معتادند . دوشنبه یازدهم فروردین ۱۳۹۳. حس وحال این روزام. جهان خیس میشه تو چشمای خشکم. دلم تنگ میشه واسه خنده هامون. ی جوری بهت دل سپردم ک گاهی. یکشنبه سوم فروردین ۱۳۹۳.
گل يخ
بازی با اعصاب دیگران! 1 روزهای تعطیل مثل بقیه روزها ساعتتون رو كوك كنین تا همه از خواب بپرن. 2 سر چهارراه وقتی چراغ سبز شد دستتون رو روی بوق بذارین تا جلویی ها زود تر راه بیفتند. 3 وقتی میخواین برین دست به آب با صدای بلند به اطلاع همه برسونین. 4 وقتی از کسی آدرسی رو می پرسین بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوی چشمش از یه نفر دیگه بپرسین. 5 کرایه تاکسی رو بعد از پیاده شدن و گشتن تمام جیبهاتون به صورت اسکناس هزاری پرداخت کنید. 6 همسرتون رو با اسم همسر قبلیتون صدا بزنین. 7 جدول نیمه تموم دوستتون رو حل کنین.
طاها چت|آبان چت
بچه ها من دیگه این وبلاگ رو آپ نمیکنم هرکی کارم داره بیاد آبان چت آدرس جدید وبلاگم و بدم. I am mr majid Qazvin. در ضمن تو ابان چت با اسم شیدا هستم.
فصل سرد
همسایه ی تو ، خویشتن دیگر توست. که آن سوی دیوار ساکن است. در همدلی،همه ی دیوارها فرو می ریزند. و تو خویشتن دیگر خود را آن سوی دیوار می بینی. نوشته شده در شنبه شانزدهم شهریور 1392ساعت 2:29 توسط شکوفه ی اندوه. نوشته شده در سه شنبه بیستم دی 1390ساعت 0:48 توسط شکوفه ی اندوه. و باز می گم . زندگی باری بر دوش است یا بالی برای پریدن؟ همه چی فیلمی زیبا بود. نوشته شده در شنبه هفدهم اردیبهشت 1390ساعت 4:54 توسط شکوفه ی اندوه. تصمیمیبا یه مشت خاطره های خوب و بد مگه می شه تا ابد زندگی کرد؟ همه چی میگذره ولی اگه همه چی...
مرجان
اگه می شد دست جان مادر رو گرفت و رفت یه جای آروم. تازه حال خوشی هم داشته باشم. تازه مه و بارون هم بود. و من خالی از دغدغه های اخیرم بودم و همه مشکلاتم یه جا از ریشه از بین می رفت. اگه می شد به جان مادر می گفتم همه انرژیم رو فدای خنده هاش می کنم. لعنتیییییی خیلی سخته که نمی شه که بهش نشون بدم روزهای قشنگی هم هست. من همیشه مایوس نبودم انقدر. من هرگز مایوس نخواهم موند. نوشته شده در Sat 8 Dec 2012. ساعت 23:8 توسط مرجان. لعنت به همه چیز. نوشته شده در Wed 5 Dec 2012. ساعت 23:24 توسط مرجان. ساعت 23:23 توسط مرجان.
گل يخ
دختر 19سالهایرانی جوانترین پروفسور جهان. یک دختر ایرانی 19ساله با دریافت درجه پروفسوری، رکورد 300 ساله سن دریافت این مدرک علمی را شکست. به گزارش جهان و به نقل از فارس، روزنامه حریت ترکیه نوشت: "عالیه صبور" دختر 19 ساله ایرانی ساکن آمریکا، نوشتن و خواندن را در 10 ماهگی یاد گرفت و در 10 سالگی دانشگاه را تمام کرد. این روزنامه افزود: عالیه در سن 14 سالگی مدرک دکترایش را گرفت و بهتازگی که به اخذ عنوان پروفسوری نایل شده، قرار است در دانشگاه "کونکوک" کره جنوبی به عنوان استاد، تدریس کند. بنابراين نکته اي که بايد...
خونه ی ما دوتا
خونه ی ما دوتا. روز نوشتهای زندگی من و اقا موشه. دیگه از تو نه ! اینا رو احتمالا فقط برای خودم مینویسم. من و اقاموشه ۳ ماهه که توی این خونه جدید در کنار همیم. سه شنبه بیستم مهر 1389 ] [ 15:25 ] [ آقا موشه ی مهربون و خانومی ]. دیگه از تو نه ! وای امروز کلی درس خوندم. جه دختر خوبی.مامان رفته واسه نی نی های نرگس هدیه خریده. هرقدر من بش گفتم نری تا خودم هم بیام توجه نکرد.(نرگس از فضولی میمیرد. که دیگر بزرگ شده بودم. افتادم و باز افتادم. انقدر افتادنم ادامه داشت. که سقو ط نامیدمش. در خودم فریاد زدم :. یه خبر ...
مثل باران
باز باران باران شیشه ی پنجره راباران شست از دل من اما چه کسی نقش تورا خواهد شست. باران معشوقه ی من است! به پیش بازش در مهتابی می ایستم. میگذارم صورتم را و لباس هایم را بشوید! یعنی برگشتن هوای مه آلود و. باران یعنی قرار های خیس! باران یعنی تو برمیگردی. چهارشنبه نوزدهم شهریور 1393. چهارشنبه چهارم دی 1392. پاییز آمدست که خود را ببارمت. پاییز لفظ دیگر"من دوست دارمت". بر باد می دهم همه ی بود خویش را. یعنی تو را به دست خودت می سپارمت. باران بشو ، ببار به کاغذ ،سخن بگو. وقتی که در میان خودم می فشارمت. دنیای مرم...
سر و ته کوچه ما
سر و ته کوچه ما. انتخابات,حسن روحانی,سعید جلیلی,قالیباف. کلیپ / روز آخر ثبت نام کاندیدا ها و پریشانی در جبهه اصولگرایان. معرفی سایت / رسانه تصویری رصد تی وی. سامی یوسف و تبلیغ بی بی سی برای اسلامی خنثی. علامه مصباح يزدي : امروز بالابردن سطح آگاهي مردم در خصوص مسائل سياسي و اجتماعي، از اوجب واجبات است. علامه مصباح يزدي: طرح موضوع ارتباط با کدخدا، لگد زدن به ميراث خميني(ره) است. استاد و نظریه پرداز اقتصاد از جلیلی می گوید فیلم. چرا نباید در رای به جلیلی شک کرد؟ جلیلی مینویسم , شهدا شاهدند. وي جي واي ام.
نون و ریحون
دخترم امروز برای تو مینویسم. دخترم امروز برای تو مینویسم. سالها بعد اگر بدنیا آمدی و بزرگ شدی. قد کشیدی و خانوم شدی. دلم میخواهد تو را از همه ی پسرهای محله و مدرسه و دانشگاه دور کنم. دلم میخواهد نگذارم از خانه بیرون بروی. دلم میخواهد رنگ آفتاب را فقط در حیاط خانه ببینی. دخترم میدانم از من متنفر میشوی میدانم مرا بدترین مادر دنیا میدانی میدانم . خوب میدانم اما دخترکم اگر بدانی چه بر سر جوانی مادرت آمد. چگونه دلش شکست و آرزوهایش تباه شد از مادر گله نمیکنی. مجلس ترحیم من . آمدم مجلس ترحیم خودم،. که هوای دل من.
گل یخ
خدایا من چه گناهی کرده ام که اینگونه از آغوش گرمت جدا افتاده ام؟ من باور کرده ام که:شاید زندگی یک فریب ساده ی کوچک است. فریب ساده ی کوچکی که آن هم از دست عزیزی است که هیچ کس جز او برایت محترم نیست! من باور کرده ام اگر همه ی غصه ها هم آوار شوند باز هم میتوان لابلای خارهای خلیده در گل آرزوها. باز هم یک معجزه از جنس لطافت ومحبت یافت و باور کرد هنوز نفس هایت هستند. تقدیم به کسی که در این روز های بیکسی بهتر از هر کسی حرفهایم را باور دارد. نوشته شده در یکشنبه سیزدهم مرداد 1392ساعت17:3توسط یه تنهای خسته. نمیخوا...