ghorobodarya.blogfa.com
منم و خدایی که دستاش تو دستمهمنم و خدایی که دستاش تو دستمه -
http://ghorobodarya.blogfa.com/
منم و خدایی که دستاش تو دستمه -
http://ghorobodarya.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
1.8 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
41
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.844 sec
SCORE
6.2
منم و خدایی که دستاش تو دستمه | ghorobodarya.blogfa.com Reviews
https://ghorobodarya.blogfa.com
منم و خدایی که دستاش تو دستمه -
منم و خدایی که دستاش تو دستمه - امید شبهایم ..فردایم کو؟؟
http://www.ghorobodarya.blogfa.com/post/38/امید-شبهایم-فردایم-کو-
منم و خدایی که دستاش تو دستمه. امید شبهایم .فردایم کو؟ نوشته شده در پنجشنبه بیست و دوم مهر ۱۳۸۹ساعت 14:50 توسط فازی. دل نوشته ی این تن. یه روز نیمه تلخ. به خوندنش می ارزه.لبخند یادت نررررررررررررررره. سامانه رایگان اس ام اس. اس ام اس تبلیغاتی و منطقه ای.
منم و خدایی که دستاش تو دستمه - یه روز خوب میاد اینو من می دونم......
http://www.ghorobodarya.blogfa.com/post/40/یه-روز-خوب-میاد-اینو-من-می-دونم-
منم و خدایی که دستاش تو دستمه. یه روز خوب میاد اینو من می دونم. زود قضاوت نکنید :. مرد مسنی به همراه پسر 25 ساله اش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلیهای خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد. به محض شروع حرکت قطار پسر که کنار پنجره شسته بود پر از شور و هیجان شد. دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با لذت لمس می کرد فریاد زد: "پدر نگاه کن! درختها حرکت می کنند". مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد. ناگهان پسر دوباره فریاد زد: "پدر نگاه کن! دل نوشته ی این تن.
منم و خدایی که دستاش تو دستمه - یه روز خوب...
http://www.ghorobodarya.blogfa.com/post/35/یه-روز-خوب-
منم و خدایی که دستاش تو دستمه. سلام نمی دونم چرا کسی جواب سلامم و هیچ وقت نمی ده. ۱- پس نوید کجا رفتی؟ نمی دونی ما این جا دلمون واست تنگ می شه؟ پس چی شد یه دفعه ای .من منتظر اپ جدیدت بودم .بخدا صفحه که باز شد چند بار ادرسو چک کردم که درست اومدم یا نه.نوید .جان فازی بیا پیشمون. ۲-امروز به خاطر امید جون - قهوه جونم قالب جدید نمی ذارم. یه خواهره هم بود هی می اومد به ما می گفت حجابتون رو درست کنید وای شیوا اینقدر ترسیده بود. اعصابه ادمو خرد می کونن. والا. وای گفتم کباب کنسرت که تموم شد اومدیم بیایم بیرون تو ...
منم و خدایی که دستاش تو دستمه - ندارد..
http://www.ghorobodarya.blogfa.com/post/37/ندارد-
منم و خدایی که دستاش تو دستمه. من از آن روز که در بند تو ام آزادم . نمی دونم یه جوریم همش توی توهم به سر می برم .همش تو نخ اینده نا مفهوم و نا معلومم پرسه می زنم .چند روزم هست کم درس می خونم .نمی دونم چی میشه .خدایا کمکم کن .یه جوریم .به نظر تو دوست خوبم چی کار کنم. از تو فاز غم و درس بیام بیرون. اره دیگه شیول اپ کرد منم باید می کدم .تازه اینکه اعصاب مصابم ندارم .گفتم بیام درد و دل کنم. جمعه اپیده نشد چون اصلا تو مود اپیدن نبودم.شرمنده اخلاق ورزشیتون. خب قربونتون من برم. دل نوشته ی این تن. یه روز نیمه تلخ.
منم و خدایی که دستاش تو دستمه - یه روز نیمه تلخ
http://www.ghorobodarya.blogfa.com/post/48/یه-روز-نیمه-تلخ
منم و خدایی که دستاش تو دستمه. یه روز نیمه تلخ. کوک کن ساعت خویش! اعتباری به خروس سحری ، نیست دگر. دیر خوابیده و برخاستنش دشوار است. کوک کن ساعت خویش! که مؤذ ن ، شب پیش. دسته گل داده به آب. و در آغوش سحر رفته به خواب . کوک کن ساعت خویش! شاطری نیست در این شهر بزرگ. شاطران با مدد آهن و جوش شیرین. کوک کن ساعت خویش! که سحر گاه کسی. بقچه در زیر بغل ، راهی حم امی نیست. که تو از ل خ ل خ دمپایی و تک سرفه ی او برخیزی. کوک کن ساعت خویش! رفتگر م رده و این کوچه دگر. خالی از خ ش خ ش جاروی شب رفتگر است. یه روز نیمه تلخ.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
هنوز هم تنها میگریم
http://www.oboraztanhaei.blogfa.com/8911.aspx
هنوز هم تنها میگریم. بابا چرا منو تو این شرایط قرار میدین که تنهایی بگریم.من از این به بعد دیگه نمیخوام بگریم.مگه زوره. تو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی. من که از خواندن این غزل عارفانه مولانا کلی کیف کردم و سرحال شدم .شما هم بخوانید .چند بار بخوانید تا ضرب آهنگ درونی این غزل و حال مولانا را حس کنید و از عمق وجودتان بفهمید آنچه را مولانا گفته است . . . خوش باشید . . . نه سلامم نه علیکم. نه سپیدم نه سیاهم. نه چنانم که تو گویی. نه چنینم که تو خوانی. و نه آنگونه که گفتند و شنیدی. نه سمائم نه زمینم.
دختــــــر تنــــهای بــــاران
http://www.baranokhorshid.blogfa.com/9002.aspx
تو مپندار که خاموشی من، هست برهان فراموشی من! اومدم تا سالنامه های هر سالم رو اینجا پر کنم,. شاید درد دل هام برای خیلی ها اشنا باشه! منم و خدایی که دستاش تو دستمه*فازی*. هنوز هم تنها میگریم.*غزل*. دل نوشته های من. شادی های کوچک من*بی نام*. روزی که او خود اشکهای مرا پاک خواهد کرد. چه کسی بود صدا زد,نوید؟ یه دنیا سوتی*مهرنوش و سمیرا*. من نه منم.*ریحانه*. سکوت قلبت و بشکن و برگرد. خاطرات یک دکتر دیوونه.*خودم*. این داستان واقعی ست! تاريخ دوشنبه 12 اردیبهشت1390ساعت 8:51 بعد از ظهر نويسنده شی.ا.
دختــــــر تنــــهای بــــاران
http://www.baranokhorshid.blogfa.com/9003.aspx
تو مپندار که خاموشی من، هست برهان فراموشی من! اومدم تا سالنامه های هر سالم رو اینجا پر کنم,. شاید درد دل هام برای خیلی ها اشنا باشه! منم و خدایی که دستاش تو دستمه*فازی*. هنوز هم تنها میگریم.*غزل*. دل نوشته های من. شادی های کوچک من*بی نام*. روزی که او خود اشکهای مرا پاک خواهد کرد. چه کسی بود صدا زد,نوید؟ یه دنیا سوتی*مهرنوش و سمیرا*. من نه منم.*ریحانه*. سکوت قلبت و بشکن و برگرد. خاطرات یک دکتر دیوونه.*خودم*. اومدم یه مدت خداحافظی کنم و انشالله توی شهریور با خبر خوش برمیگردم.
دختــــــر تنــــهای بــــاران
http://www.baranokhorshid.blogfa.com/8903.aspx
تو مپندار که خاموشی من، هست برهان فراموشی من! اومدم تا سالنامه های هر سالم رو اینجا پر کنم,. شاید درد دل هام برای خیلی ها اشنا باشه! منم و خدایی که دستاش تو دستمه*فازی*. هنوز هم تنها میگریم.*غزل*. دل نوشته های من. شادی های کوچک من*بی نام*. روزی که او خود اشکهای مرا پاک خواهد کرد. چه کسی بود صدا زد,نوید؟ یه دنیا سوتی*مهرنوش و سمیرا*. من نه منم.*ریحانه*. سکوت قلبت و بشکن و برگرد. خاطرات یک دکتر دیوونه.*خودم*. سلام و عرض خسته نباشید به دانشجوهای کوشای وطن و خدا قوت به کنکوریای عزیز! اه اهخوشمزه شد خیلی!
دختــــــر تنــــهای بــــاران - دلتنگی
http://www.baranokhorshid.blogfa.com/post-120.aspx
تو مپندار که خاموشی من، هست برهان فراموشی من! اومدم تا سالنامه های هر سالم رو اینجا پر کنم,. شاید درد دل هام برای خیلی ها اشنا باشه! منم و خدایی که دستاش تو دستمه*فازی*. هنوز هم تنها میگریم.*غزل*. دل نوشته های من. شادی های کوچک من*بی نام*. روزی که او خود اشکهای مرا پاک خواهد کرد. چه کسی بود صدا زد,نوید؟ یه دنیا سوتی*مهرنوش و سمیرا*. من نه منم.*ریحانه*. سکوت قلبت و بشکن و برگرد. خاطرات یک دکتر دیوونه.*خودم*. نمیدونم اسمش اینه که برگشتم و این حرفا. یکی یکی باید بیام دیدن همه.
هنوز هم تنها میگریم
http://www.oboraztanhaei.blogfa.com/9001.aspx
هنوز هم تنها میگریم. بابا چرا منو تو این شرایط قرار میدین که تنهایی بگریم.من از این به بعد دیگه نمیخوام بگریم.مگه زوره. به هر کسی که این وبلاگ رو میخونه سلام. اول همه بازم بخاطر تاخیر طولانیم از همگی معذرت خواهی میکنم. ساله نو همتون مبارک.ایشالا سال خوبی برای همتون باشه و هر کس به هر آرزوی که میخواد برسه.(دوستان وبلاگی لطفا به ادامه مطلب رو بخونید). راستی دوستان راه حلی سراغ ندارین واسه ترک اعتیاد؟ من معتاد این کامپیوتر شدم و نمیدونم باید چیکار کنم. نوشته شده در شنبه ۱۳ فروردین۱۳۹۰ساعت 2:25 توسط غزل.
هنوز هم تنها میگریم - حکیم عمر خیام
http://www.oboraztanhaei.blogfa.com/post-134.aspx
هنوز هم تنها میگریم. بابا چرا منو تو این شرایط قرار میدین که تنهایی بگریم.من از این به بعد دیگه نمیخوام بگریم.مگه زوره. بر چهره گل نسیم نوروز خوش است در صحن چمن روی دل افروز خوش است. از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است. نوشته شده در جمعه ۲۷ اسفند۱۳۸۹ساعت 23:16 توسط غزل. دختر تنهای باران (دختر عمهی جیگرم شیوا ). یگانه کلامم سکوت (امید). همه به يك صدا ما ايراني هستيم. شب پر ستاره (زهرا). منم و خدایی که دستاش تو دستمه (فازی). خرزنه (یکی از اهالی). سایت رسمی فروغ فرخزاد.
دختــــــر تنــــهای بــــاران
http://www.baranokhorshid.blogfa.com/8910.aspx
تو مپندار که خاموشی من، هست برهان فراموشی من! اومدم تا سالنامه های هر سالم رو اینجا پر کنم,. شاید درد دل هام برای خیلی ها اشنا باشه! منم و خدایی که دستاش تو دستمه*فازی*. هنوز هم تنها میگریم.*غزل*. دل نوشته های من. شادی های کوچک من*بی نام*. روزی که او خود اشکهای مرا پاک خواهد کرد. چه کسی بود صدا زد,نوید؟ یه دنیا سوتی*مهرنوش و سمیرا*. من نه منم.*ریحانه*. سکوت قلبت و بشکن و برگرد. خاطرات یک دکتر دیوونه.*خودم*. یه قسمتایی از این کتابو میذارم که اگه دوست داشتین بخرین و از خوندن کتابش لذت ببرین. احمق مثل خر، ن...
دختــــــر تنــــهای بــــاران
http://www.baranokhorshid.blogfa.com/8907.aspx
تو مپندار که خاموشی من، هست برهان فراموشی من! اومدم تا سالنامه های هر سالم رو اینجا پر کنم,. شاید درد دل هام برای خیلی ها اشنا باشه! منم و خدایی که دستاش تو دستمه*فازی*. هنوز هم تنها میگریم.*غزل*. دل نوشته های من. شادی های کوچک من*بی نام*. روزی که او خود اشکهای مرا پاک خواهد کرد. چه کسی بود صدا زد,نوید؟ یه دنیا سوتی*مهرنوش و سمیرا*. من نه منم.*ریحانه*. سکوت قلبت و بشکن و برگرد. خاطرات یک دکتر دیوونه.*خودم*. نون داغ و تازه داشته باشیم و با پنیر و گردو یه صبحونه ی باحال بخورم و از پنجره بارونو ببینم. کم کم...
دختــــــر تنــــهای بــــاران
http://www.baranokhorshid.blogfa.com/8905.aspx
تو مپندار که خاموشی من، هست برهان فراموشی من! اومدم تا سالنامه های هر سالم رو اینجا پر کنم,. شاید درد دل هام برای خیلی ها اشنا باشه! منم و خدایی که دستاش تو دستمه*فازی*. هنوز هم تنها میگریم.*غزل*. دل نوشته های من. شادی های کوچک من*بی نام*. روزی که او خود اشکهای مرا پاک خواهد کرد. چه کسی بود صدا زد,نوید؟ یه دنیا سوتی*مهرنوش و سمیرا*. من نه منم.*ریحانه*. سکوت قلبت و بشکن و برگرد. خاطرات یک دکتر دیوونه.*خودم*. قبلنا چه جوری سلام میکردم ایا؟ خوب حال و احوال؟ ۱سالی یک بار خونه ی ما کن فیکون(درست نوشتم؟ خوب نت...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
41
آرشیو وبلاگهای ایرانی - ㋡♂ツغروب غمکده㋡♂ツ ツ♀㋡
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻥ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ. ﺗﻮ ﮐﻮﭼﻪ ﺗﺎﺭﯾﮏ ، ﺩﯾﺪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺑﺮﻭﺵ ﻣﯿﺎﺩ،. ﻣﺮﺩﻭﻧﮕﯿﺶ ﺭﻭ ﯾﺎﺩﺵ ﻧﺮﻓﺖ ﻭ ﺳﺮﺷﻮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ. ﻭ ﭼﻨﺎﻥ ﮔﻔﺖ ﭘﺨﺨﺨﺨﺦ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺳﻪ ﻣﺘﺮ ﺭﻓﺖ ﺭﻭ ﻫﻮﺍ ﺑﻌﺪﺵ ﺩﺭ ﺟﺎ ﺳﮑﺘﻪ ﮐﺮﺩ! ﻭﺍﻻ ﺑﺨﺪﺍ ﺍﺻﻦ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺗﺎ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﺗﻮ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎ ﭘﺮﺳﻪ ﺑﺰﻧﻪ. تو تاکسی بغلم نشسته داره لواشک میخوره. میگم خانومی لواشک نخور ضرر داره. میگه پدر بزرگم135سال عمر کرد. میگم چه ربطی داره؟ میگه چون سرش تو کار خودش بود و فضولی نمیکرد. تا حالا انقد قانع نشده بودم. الان چندروزه با هیشکی حرف نمیزنم. ﺩﺭﺩﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺷﻨﯿﺪ!
㋡♂ツغروب غمکده㋡♂ツ ツ♀㋡
ツغروب غمکده ツ ツ. پایان نامه ارشد دکترا. اجاره آپارتمان در ارمنستان. ممنون میشم اینستا منم فالوووو کنید. مرورگر شما پخش آنلاین را پشتیبانی نمی کند. کد نمایش افراد آنلاین. کد پرش به بالای صفحه وب. کد پیغام خوش آمدگویی. یه تست روانشناسی جالب دیگه .این تست سن عقل .از خود من 24 ساله بود . تاريخ : پنجشنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۴ 18:22 نویسنده : ابوالفضل حیدری. تاريخ : دوشنبه بیست و دوم تیر ۱۳۹۴ 15:32 نویسنده : ابوالفضل حیدری. تاريخ : یکشنبه بیست و یکم تیر ۱۳۹۴ 11:58 نویسنده : ابوالفضل حیدری. ۱۵ ﻧﻔﺮ block ﮐﺮﺩﻥ!
غروب غم انگیز
سایت خرید شارژ اسان به قید قرعه! با خرید شارژ در 3 بخش از روز یعنی هر 8 ساعت یکبار در 3 قرعه کشی روزانه که در سایت برگزار می شود شرکت داده شوند و به قید قرعه به افراد خوش شانس شارژ اهدا خواهد شد . مبلغ شارژ اهدایی در قرعه کشی روز به روز نیز افزایش خواهد یافت . نوشته شده در یکشنبه 12 آبان1392ساعت 3:40 توسط ĄŠĦĶĄЙ. حس بودنت قشنگ تری ن حس دنیاست. تو ڪﮧ باشی . هر روز را . ن ه! هر ثانیه را . عش ق است! نوشته شده در سه شنبه 26 شهریور1392ساعت 23:32 توسط ĄŠĦĶĄЙ. تنها و دلشکسته . با کوله باری از خاطرات. نوشته شده ...
عکس ستاره ها
یکشنبه 25 مرداد 1388. یکشنبه 25 مرداد 1388. شنبه 16 خرداد 1388. This image has been scaled to your browser window. Click on the image to view it in its original size. شنبه 16 خرداد 1388. شنبه 16 خرداد 1388. پنجشنبه 31 اردیبهشت 1388. دوشنبه 28 اردیبهشت 1388. دوشنبه 28 اردیبهشت 1388. تعداد کل صفحات : 16. چهره های چند از تاریخ ایران. بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. تعداد کل پست ها :. آخرین بروز رسانی :. Theme is created by: www.DesignDisease.com.
هر رفتنی رسیدن نیست
هر رفتنی رسیدن نیست. چهارشنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۸۹. نوشته شده توسط فاطمه و یک دوست در ۲۲:۴۷ بعد از ظهر. لینک به این مطلب. چهارشنبه نوزدهم آبان ۱۳۸۹. با تو از ستاره گفتم با تو از ترانه گفتم. با تو از هر چی که خواستی شعر عاشقانه گفتم. با تو گفتم که قناری چه جوری عاشق باغه. دستای لرزون عاشق چرا اینقدر داغ داغه. با تو گفتم عشق و ایثار راه و رسم تازه ای نیست. اسم موندگار عاشق اسم کم آوازه ای نیست. تو تموم قصه هامو چه صبورانه شنیدی. اما حرفی که نگام گفت هرگز و هرگز ندیدی. پر کشیدی پر کشیدی برای همیشه رفتی.
منم و خدایی که دستاش تو دستمه
منم و خدایی که دستاش تو دستمه. نمیدونم ولی دلم میخواد یه چیزی بنویسم .شاید این فضا .این صفحه تنها جاییکه میتونم هرچی دلم بخواد واسه دل خودم بنویسم .ثبت کنم. میخوام ثبت کنم تا الان اتفاقای خوشایند زندگیمو :. خواهرم یه نی نی ناناسی بدنیا اورد که شده همه زندگی من. خودم تونستم مهمانی بگیرم بیام دانشگاه تو شهر خودم.اصف. کلا میترسیدم ازگواهینامه گرفتن شایدم خنده دار باشه.:) ولی گرفتمش. با خاطراتی شاید به یادماندنی. فردا هم میخوام برم یونی اغاز ترم 3 .کاش واحدام جور شه خدااا. دل نوشته ی این تن. ساعت ۵.۳۰ زد...
*´*•.¸ ᘐhrobερaiℨ*´*•.¸
کلیه مطالب این وبلاگ. طراح قالب : آی تم. داش دیگه زمونه ما گزشته دیگه مردم اگه همین الان یه بچه لوتی ببینن میگن:. اینو نیگاه کن معلومه تازه ا پشت کوه اومده. کسی نیست بگه بابا تو که ا جلو کوه اومدی به چی رسیدی. خداییش امروز پا یه پیر مرد هم صحبت شدم خیلی ا پسرش شیکایت میکرد. میگفت پسرم آبروم رو برده یارو خودش پهلوون بوده اما اما. الان اگه پسر و دخترش رو ببینی اصلا کلت خط نمیده که بچه های پهلوون باشن. پسرش ته جوجه بازی شده غاطی مرغا ابرو برمیداری . موسیخ. موکنهسرخ آب سفید آب میزنه به صورتش. گفت : نه رفيقمه...
غروب پاییز
تا حرف عشق میشه من میرم. من سخت از این حرفا. منم یه روز عاشقی کردم. از وقتی عاشق شدم. دار و ندارم پای عشقم رفت. این جای خالی که تویه سینه م هست. این روزگار بد کرده با قلبم. کم بود از این زندگی. دلیل میبافم برای عشق. از آدمای این شهر بیزارم. به من نگو با عشق بی رحمی. غریبه م با این خیابونا. من از تمام شهر. از هرچی رابطه ست میترسم. همین که قلب تو مردد شد. خاطره ای رد شد. از وقتی عاشقش شدم ترسیدم. از وقتی عاشقش شدم. این روزگار بد کرده با قلبم. کم بود از این زندگی. دلیل میبافم برای عشق. کم بود از این زندگی.
غروب ساحل
تكه ناني دارم خرده هوشي سر سوزن ذوقي. مادري دارم بهتر از برگ درخت. دوستاني بهتر از آب روان. و خدايي كه در اين نزديكي است. لاي اين شب بو ها پاي ان كاج بلند. قبله ام يك گل سرخ. جا نمازم چشمه مهرم نور. دشت سجاده ي من. من وضو با تپش پنجره ها مي گيرم. در نمازم جريان دارد ماه جريان دارد طيف. سنگ از پشت نمازم پيداست. همه ذرات نمازم متبلور شده است. من نمازم را وقتي مي خوانم. كه اذانش را باد گفته باشد سر گل دسته ي سرو. من نمازم را پي تكبيرة الاحرام علف مي خوانم. پي قد قامت موج. پيشه ام نقاشي است. دشت هایی چه فراخ!
عشق ایمان وفاداری
بذار خیال کنم هنوز ترانه هامو میشنوی. هنوز هوامو داری و هنوز صدامو میشنوی. بذار خیال کنم هنوز یه لحظه از نیازتم. اگه تموم قصه هام هنوز ترانه سازتم. بذار خیال کنم هنوز پر از تب و تاب منی. روزا به فکر دیدنم شبا پر از خواب منی. شبا پر از خواب منی بذار خیال کنم تو دلتنگات. غروب که میشه یاد من میفتی. تویی که قصه ی طلوع عشق و گفتی و دوست دارمو نگفتی. بذار خیال کنم منم اون که دلت تنگه براش. اونی که وقتی تنهایی پر میشی از خاطره هاش. اونکه هنوز دوسش داری اونکه هنوز هم نفسه. بذار خیال کنم منم اونی که بودنش بسه.
عاشقانه
پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم. ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم. سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود. اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به وضوح حس می کردیم. می دونستیم بچه دار نمی شیم. ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی از ماست. اولاش نمی خواستیم بدونیم. با خودمون می گفتیم، عشقمون واسه یه زندگی رویایی کافیه. بچه می خوایم چی کار؟ اما در واقع خودمونو گول می زدیم. هم من هم اون، چون هر دومون عاشق بچه بودیم. تا اینکه یه روز علی نشست رو به رومو گفت: اگه مشکل از من باشه، تو چی کار می کنی؟ بالاخره...