ghazal2ghazal.persianblog.ir

ramin5.blogfa.com

همدلی دوستانه - شعرهایم

http://www.ramin5.blogfa.com/post-148.aspx

ن اگر نتوانم ترا هر صبح. از صلیب سینه هایم پایین بکشم. یا نتوانی نشای نوازش را. برشالیزار ران هایم بکاری. من سفارت لبهایت را. درکشور بازوانم ،تعطیل اعلان می کنم . وقتی عشق سفیر ما نباشد محبوبم! نه سرآغاز و نه سرانجام این دنیارا می طلبم. خلاصه در تلاقی لبهایمان. باید دست بردارم از پرسه زدن درتو. اما تو خیابان بزرگی شده ای. که از تمام جسمم می گذری. دور برگردانی در کار نیست. بیدارم تاریشه ات را که زیر پوستم می دود. هولناک ست که تو از آن من باشی و بادیگری. جهان داستان و جملات زیبا. کوچه های خلوت شعر.

sherejiroft.blogfa.com

شعرجیرفت

http://www.sherejiroft.blogfa.com/1392/06

عجب نه آن است که من تو را دوست می دارم، که صاحب جمال برکمال را عاشق کم نیاید عجب از آن است که تو مرا دوست می داری، واز فرق تا قدم من همه عجز و خاکساری و آلودگی است. (روح الارواح). مجموعه شعر پلی که سیدش نمی خندد اثر ساسان شیبانی نژاد ، به جمع هشت کتاب پر بازدید سایت کتاب سبز پیوست . چند شعر از این مجموعه. همه ی ما روزی می میریم. وزندگی را به آنها که می آیند. به آنها که می آیند. بلاخره یک روز یکی. به تور دروازه می چسپاند. ومابرنده از بازی بیرون می رویم. که در زندگی بعدی ام. با او به پادگان می روم. من از ش...

sherejiroft.blogfa.com

شعرجیرفت -

http://www.sherejiroft.blogfa.com/post/2

عجب نه آن است که من تو را دوست می دارم، که صاحب جمال برکمال را عاشق کم نیاید عجب از آن است که تو مرا دوست می داری، واز فرق تا قدم من همه عجز و خاکساری و آلودگی است. (روح الارواح). مجموعه شعر پلی که سیدش نمی خندد اثر ساسان شیبانی نژاد ، به جمع هشت کتاب پر بازدید سایت کتاب سبز پیوست . چند شعر از این مجموعه. همه ی ما روزی می میریم. وزندگی را به آنها که می آیند. به آنها که می آیند. بلاخره یک روز یکی. به تور دروازه می چسپاند. ومابرنده از بازی بیرون می رویم. که در زندگی بعدی ام. با او به پادگان می روم. من از ش...

llili.blogfa.com

ماه لب ریخته - 63 سال

http://www.llili.blogfa.com/post/11

دستهای پیرم را در شعر ریختم. مهم نیست چقدر مرا میشناسی. 63سال پیش متولد شدم. پدرم جهان را درو می کرد. 63سال مادرم را ندیده ام. در کوچه های پاییزی. زیر لذت له شدن بارور می شدند. و اینک شعر خسته ی زمینم. پاهایم در آسمان رقصیدند. بی آنکه فرشته ای لبم را بو کند. مشق های کهنه زیادی به من دادند. که تابستان هم به مدرسه رفتم. بی آنکه پدرم چیزی بداند. جهان را دوست داشتم. مثل باور یک سنگ. و صبور . . . نوشته شده در پنجشنبه دهم مرداد ۱۳۹۲ساعت 8:52 توسط لیلی. سید عماد موسوی مرتضوی.

irajansariefard.blogfa.com

اشعارایـــــرج انصــــــــاری فرد - انجماد

http://www.irajansariefard.blogfa.com/post/25

در انجماد سربی وسرد اتاقها گرمم نمی کند هیجان اجاقها. هرروز در حوالی من خرد می شوند از انفجار بمب درونم عراقها. در کفه موازنه زندگی عجیب از حد گذشته اند ضریب طلاقها. دارم از این مشاجره ها پیر می شوم دیگرپراست گوشم ازاین واق واقها. دف می نوازدم شش وهشت ملایمی کل می کشند در سرمن اتفاقها. دم دم د دم د دم د د دم موج می زند می چرخم ازسماع همین اشتیاقها. از عاقبت بخیر دعاهای مادرم روزی سپید مانده در انبوه عاقها. بوی گلاب پیرهنش التیام کرد درمان پیرچشمی ام ازاین فراقها. تقدیم به اندیشه سبز دوستان.

sherejiroft.blogfa.com

شعرجیرفت

http://www.sherejiroft.blogfa.com/1391/08

به رابعه گفتند: تو او را می پرستی، می بینی؟ گفت: اگر ندیدمی، نپرستیدمی. (تذکرة الاولیا). شعری از محمد غزنوی. که نان از دستش. بابا دو بخش است. خیابان همهمه می خواهد. خیابان های شیب شب. خیابانی به خاطر من. سلام و عرض ادب به تمام شاعران جیرفت از دعوتتان متشکرم. از یونان و اسداللهی و گروس شعر بخوانند و شعر بگویند نه اینکه با تصاویر نارسا مخاطب را بپیچانند امیدوارم از من ناراحت نباشید دوستدار شاعران جیرفت(آرمین). امیدوارم از محمد غزنوی عزیز و دیگر شاعران خوب جیرفت بیشتر بخوانم. حرف اضافه ی فعل زیستن ، از نیست!

sherejiroft.blogfa.com

شعرجیرفت

http://www.sherejiroft.blogfa.com/1391/03

مجموعه ی شعر پشت گندم زارسروده ی مریم بالنگی منتشر شده است ، علاقه مندان می تواننداین مجموعه شعر راازانتشارات نشر دانش واقع در جیرفت ونشر کسری خردیداری نمایند . وبلاگ شعر جیرفت هم به نوبه خود برای این شاعر آرزوی موفقیت هرچی بیشتر رادارد . چند شعر از کتاب پشت گندم زار. آن همه ماهی در باغچه خانه ام کاشت. تا تمام رودخانه های جهان را برداشت کنم. این زمستان سخت طولانی است. چیزی اگر نماند برایم. اسبی را که بسیار دوست می دارم. درد می افتد روی دامن صفورا. دیشب سایه یک مرد. خم شده بود روی اندامم. از تاریکی می ترسم.

irajansariefard.blogfa.com

اشعارایـــــرج انصــــــــاری فرد

http://www.irajansariefard.blogfa.com/1392/05

درقاب شب سر می خورد تصویرباران خم می شود چتر نگاهم زیرباران. نم نم شمرده زیر لب تکرار می شد ابیات خوب عشق در تفسیرباران. شب درسیاهی اشک می ریزد پیاپی برشانه هایش می زند زنجیرباران. با آب پاک توبه گویی غسل می داد عصیان شوم شهر را تطهیرباران. در امتداد پاره خط های موازی پهنای شب را می درد شمشیرباران. می خواستم یک شعرمیهمانش بمانم یک دم امانم داد این بی پیر باران؟ ازمرگ تدریجی خلاصم کن رها کن جا مانده ام درجوخه بعد ازتیرباران. نوشته شده در سه شنبه پانزدهم مرداد ۱۳۹۲ساعت 0:1 توسط ایرج انصاری فرد.

irajansariefard.blogfa.com

اشعارایـــــرج انصــــــــاری فرد - موسم بیقراری

http://www.irajansariefard.blogfa.com/post/18

سر می روم از تحمل آیینه می میرم ازانتظارتا آدینه. بیزارم ازاین جنازه های سنگی پس ماندهء هرزه کاری پارینه. پاییزچه ساده می برد ازعمرم ایام گل وطراوت وسبزینه. تاثیرحرارت نگاهت این است آهی که شکفته درمیان سینه. می ترسم ازاین سربه هوایی نرسی درموسم بیقراری تهمینه. رفتم که سرت به سنگ شاید بخورد ای خیره سربی صفت مادینه. نوشته شده در یکشنبه چهاردهم مهر ۱۳۹۲ساعت 18:39 توسط ایرج انصاری فرد. تقدیم به اندیشه سبز دوستان. وبلاگ شعر رضا انصاري فرد. وبلاگ كامبيز حسين پور.

irajansariefard.blogfa.com

اشعارایـــــرج انصــــــــاری فرد - تبهکاران بی سر

http://www.irajansariefard.blogfa.com/post/20

دلگیرم از این زندگی از خویشتن هم کوه غرورم ازخروش کوهکن هم. دلسرد وغمگین می شوم وقتی غرورم افتاده درتابوت با غسل وکفن هم. یخ بسته ام در قلب اقیانوس ای تیر بشکاف ازهم سینهء دیماه ومن هم. بوی زمستان می دهد نجوای پاییز خمیازه های ممتد سرو کهن هم. گویی سحرگاه مجازات زمین است خیل تبهکاران بی سر. پیرهن هم. اندام عریان سپیداری که می رفت بردستهای چوبی هیزم شکن هم. با این همه افسردگی آشفته حالی نایی نمانده درنوای مرد. زن هم. شهرازهیاهوی عزاداران تهی بود غوغای شب ازماجرای گورکن هم. تقدیم به اندیشه سبز دوستان.