gharibeashena66.blogfa.com
غریبه آشناغریبه آشنا -
http://gharibeashena66.blogfa.com/
غریبه آشنا -
http://gharibeashena66.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
16
SSL
EXTERNAL LINKS
37
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.312 sec
SCORE
6.2
غریبه آشنا | gharibeashena66.blogfa.com Reviews
https://gharibeashena66.blogfa.com
غریبه آشنا -
gharibeashena66.blogfa.com
غریبه آشنا - ت ر س
http://www.gharibeashena66.blogfa.com/post-12.aspx
سه حرف ولی مفهومی بزرگ برای زندگی من. واژه ای که کل زندگی مرا فرا گرفته. واژه ای که شالوده ی زندگی ام بر آن است. واژه ای که گریز از آن برایم ممکن نیست. ترس از خیانت، ترس از تنهایی، ترس از از دست دادن، ترس از . و تو ای زندگی، تویی که به ترسهایم آگاه بودی،. بی هیچ دلسوزی و در نهایت بی رحمی تلخی رنج همه ی ترسهایم را به من چشاندی. گاهی با خود میگویم شاید خواسته ای نشاندهی که قدرت تحمل همه را داشته ام. شاید خواسته ای مرا به من ثابت کنی ولی به چه بها؟ یعنی شناساندن من به من به بهای گرفتن عزیزی از من بود؟
غریبه آشنا - رد پا....
http://www.gharibeashena66.blogfa.com/post-7.aspx
تو رفتی رد پایت در دلم مان. شکوه خنده هایت در دلم ماند. دلم را با سحر خوش کرده بودم. ماجرایت در دلم ماند. شریک درد هایم بودی اما. غم بی انتهایت در دلم. هزار و یک شبم چون باد بگذشت. طنین قصه هایت در دلم. سپردی سر نوشتم را به پاییز. بهار با صفایت در دلم. علی رغم سکوت ساده من. سفر کردی صدایت در دلم ماند. مثل یک رویای برفی. تو رفتی رد پایت در دلم مان. نوشته شده در پنجشنبه ۲۳ اردیبهشت۱۳۸۹ساعت 18:58 توسط یک غریبه. خداوند ، هستی را با نام خود آغاز کرد ،. پس من نیز با نام او شروع می کنم. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۸۹.
غریبه آشنا - نیاز
http://www.gharibeashena66.blogfa.com/post-10.aspx
وقتی که دیگر نبود ،. من به بودنش نیازمند شدم. وقتی که دیگر رفت ،. من در انتظار آمدنش نشستم. وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد ،. من او را دوست داشتم. وقتی که او تمام کرد ،. من شروع کردم . وقتی او تمام شد ،. من آغاز شدم . و چه سخت است تنها متولد شدن ،. مثل تنها زندگی کردن. مثل تنها مردن . دکتر علی شریعتی ". نوشته شده در چهارشنبه ۵ خرداد۱۳۸۹ساعت 9:25 توسط یک غریبه. خداوند ، هستی را با نام خود آغاز کرد ،. وحی را با نام خود آغاز کرد و خود بيان ميکند که ابتدا و انتهای هرکار است. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۸۹.
غریبه آشنا - باران
http://www.gharibeashena66.blogfa.com/post-8.aspx
آنگاه بانوی پر غرور عشق خود را دیدم. در آستانه پر نیلوفر،. که به آسمان بارانی می اندیشید. و آنگاه بانوی پر غرور عشق خود را دیدم. در آستانه پر نیلوفر باران،. که پیرهنش دستخوش بادی شوخ بود. و آنگاه بانوی پر غرور باران را. که از سفر دشوار آسمان باز می آمد. نوشته شده در جمعه ۳۱ اردیبهشت۱۳۸۹ساعت 10:32 توسط یک غریبه. خداوند ، هستی را با نام خود آغاز کرد ،. وحی را با نام خود آغاز کرد و خود بيان ميکند که ابتدا و انتهای هرکار است. پس من نیز با نام او شروع می کنم. به نام خداوند بخشنده مهربان. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۸۹.
غریبه آشنا
http://www.gharibeashena66.blogfa.com/posts
پنجشنبه چهارم شهریور ۱۳۸۹. جمعه هفتم خرداد ۱۳۸۹. چهارشنبه پنجم خرداد ۱۳۸۹. بعد از من . سه شنبه چهارم خرداد ۱۳۸۹. جمعه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۸۹. پنجشنبه بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۸۹. سه شنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۸۹. یکشنبه نوزدهم اردیبهشت ۱۳۸۹. دل داده ام بر باد. سه شنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۸۹. سه شنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۸۹. سه شنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۸۹. سه شنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۸۹. Powered by BLOGFA.COM.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
16
کلبه عشق - نغمه روسپی
http://www.kolbeeshghe22.blogfa.com/post-71.aspx
زندگی عشق است افسانه نیست آنکه عشق را آفرید دیوانه نیست. بده آن قوطی سرخاب مرا. تا زنم رنگ به بی رنگی خویش. بده آن روغن ، تا تازه کنم. چهره پژمرده ز دلتنگی خویش. بده آن عطر که مشکین سازم. گیسوان را و بریزم بر دوش. بده آن جامه تنگم که کسان. تنگ گیرند مرا در آغوش. بده آن تور که عریانی را. در خ م ش جلوه دو چندان بخشم. هوس انگیزی و آشوبگری. به سر و سینه و پستان بخشم. بده آن جام که سرمست شوم. به سیه بختی خود خنده زنم :. روی این چهره ناشاد غمین. چهره یی شاد و فریبنده زنم. وای از آن همنفس دیشب من-. حوای اردی به...
کلبه عشق
http://www.kolbeeshghe22.blogfa.com/9001.aspx
زندگی عشق است افسانه نیست آنکه عشق را آفرید دیوانه نیست. آن هم به وقت باران. حالا با اینکه روزها از دلتنگیمان میگذرد. باز هم هواییت شدم. پ ن : دلتنگتم جان جانانم. نوشته شده در جمعه ۲۶ فروردین۱۳۹۰ساعت 22:21 توسط مجنون جان جانان. این روزها بیشتر از همه وقت دلتنگتم جان جانانم. وقتی چایی می نوشم یاد تو می افتم که چقدر چایی دوست داری. وقتی رنگهای آبی ، نارنجی و زرد می بینم یاد تو می افتم که چقدر این رنگها رو دوست داری. وقتی گلها را می بینم یاد تو می افتم که چقدر گل دوست داری ولی بهش الرژی داری. عشق حسد وغرورن...
کلبه عشق - ....
http://www.kolbeeshghe22.blogfa.com/post-70.aspx
زندگی عشق است افسانه نیست آنکه عشق را آفرید دیوانه نیست. ضیافت های عاشق را. خوشا بخشش ، خوشا ایثار. خوشا پیدا شدن در عشق. برای گم شدن در یار. چه دریایی میان ماست. خوشا دیدار ما در خواب. چه امیدی به این ساحل. خوشا فریاد زیر آب. خوشا خون جگر خوردن. خوشا از عاشقی مردن. اگر خوابم اگر بیدار. اگر مستم اگر هوشیار. مرا یارای بودن نیست. تو یاری کن مرا ای یار. تو ای خاتون خواب من. من تن خسته را دریاب. مرا هم خانه کن ، تا صبح. نوازش کن مرا ، تا خواب. دلیل بودن من بود. چراغ راه بیداری اگر بود. از تو روشن بود.
کلبه عشق
http://www.kolbeeshghe22.blogfa.com/9005.aspx
زندگی عشق است افسانه نیست آنکه عشق را آفرید دیوانه نیست. ضیافت های عاشق را. خوشا بخشش ، خوشا ایثار. خوشا پیدا شدن در عشق. برای گم شدن در یار. چه دریایی میان ماست. خوشا دیدار ما در خواب. چه امیدی به این ساحل. خوشا فریاد زیر آب. خوشا خون جگر خوردن. خوشا از عاشقی مردن. اگر خوابم اگر بیدار. اگر مستم اگر هوشیار. مرا یارای بودن نیست. تو یاری کن مرا ای یار. تو ای خاتون خواب من. من تن خسته را دریاب. مرا هم خانه کن ، تا صبح. نوازش کن مرا ، تا خواب. دلیل بودن من بود. چراغ راه بیداری اگر بود. از تو روشن بود.
کلبه عشق - آغوش
http://www.kolbeeshghe22.blogfa.com/post-66.aspx
زندگی عشق است افسانه نیست آنکه عشق را آفرید دیوانه نیست. برای چشم خاموشت بمیرم. کنار چشمۀ نوشت بمیرم. نمیخواهم در آغوشت بگیرم. که میخواهم در آغوشت بمیرم. نوشته شده در دوشنبه ۳۰ خرداد۱۳۹۰ساعت 10:39 توسط مجنون جان جانان. زندگی جیره ی مختصری است مثل یک فنجان چای و کنارش عشق است مثل یک حبه ی قند. زندگی را با عشق نوش جان باید کرد. این وبلاگ حقیرانه تقدیم به نیمای عزیزم( جان جانان من ). تا ابد دوستت دارم. پنجره ای رو به ماه. لحظه های بی کسی. عشق بازی این زمونه. آسمان را هوس بوسه زدن بر خاک است. به نام آرام دلها.
کلبه عشق
http://www.kolbeeshghe22.blogfa.com/9003.aspx
زندگی عشق است افسانه نیست آنکه عشق را آفرید دیوانه نیست. برای چشم خاموشت بمیرم. کنار چشمۀ نوشت بمیرم. نمیخواهم در آغوشت بگیرم. که میخواهم در آغوشت بمیرم. نوشته شده در دوشنبه ۳۰ خرداد۱۳۹۰ساعت 10:39 توسط مجنون جان جانان. به امید نگاهت ایستادن ،. به روی شانه هایت سرنهادن ،. مرا خوشتر از اینها آرزویی ست :. دهان کوچکت را بوسه. نوشته شده در دوشنبه ۲۳ خرداد۱۳۹۰ساعت 9:39 توسط مجنون جان جانان. بدین افسونگری ، وحشی نگاهی ،. مزن بر چهره رنگ بیگناهی. شرابی تو شراب زندگی بخش. شبی می نوشمت خواهی نخواهی. لحظه های بی کسی.
کلبه عشق - غزل عاشقانه
http://www.kolbeeshghe22.blogfa.com/post-69.aspx
زندگی عشق است افسانه نیست آنکه عشق را آفرید دیوانه نیست. دریای شورانگیز چشمانت چه زیباست. آن جا که دل به دریا زد همین جاست. در من ، طلوع آبی آن چشم روشن. یادآور صبح خیال انگیز دریاست. گل کرده باغی از ستاره در نگاهت. آنک چراغانی که در چشم تو برپاست. بیهوده می کوشی که راز عاشقی را. از من بپوشانی که در چشم تو پیداست. ما هر دومان خاموش خاموشیم ، اما. چشمان ما را در خموشی گفتگوهاست. دیروزمان را با غروری پوچ کشتیم. امروز هم ز آنسان ولی آینده ما راست. دور از نوازش های دست مهربانت. دستان من در انزوای خویش تنهاست.
کلبه عشق - خاکستر
http://www.kolbeeshghe22.blogfa.com/post-68.aspx
زندگی عشق است افسانه نیست آنکه عشق را آفرید دیوانه نیست. شبی پر کن از بوسه ها ساغرم. به نرمی بیا همچو جان در برم. تنم را بسوزان در آغوش خویش. که فردا نیابند خاکسترم! نوشته شده در جمعه ۱۰ تیر۱۳۹۰ساعت 23:50 توسط مجنون جان جانان. زندگی جیره ی مختصری است مثل یک فنجان چای و کنارش عشق است مثل یک حبه ی قند. زندگی را با عشق نوش جان باید کرد. این وبلاگ حقیرانه تقدیم به نیمای عزیزم( جان جانان من ). تا ابد دوستت دارم. پنجره ای رو به ماه. لحظه های بی کسی. عشق بازی این زمونه. آسمان را هوس بوسه زدن بر خاک است.
کلبه عشق
http://www.kolbeeshghe22.blogfa.com/9004.aspx
زندگی عشق است افسانه نیست آنکه عشق را آفرید دیوانه نیست. دریای شورانگیز چشمانت چه زیباست. آن جا که دل به دریا زد همین جاست. در من ، طلوع آبی آن چشم روشن. یادآور صبح خیال انگیز دریاست. گل کرده باغی از ستاره در نگاهت. آنک چراغانی که در چشم تو برپاست. بیهوده می کوشی که راز عاشقی را. از من بپوشانی که در چشم تو پیداست. ما هر دومان خاموش خاموشیم ، اما. چشمان ما را در خموشی گفتگوهاست. دیروزمان را با غروری پوچ کشتیم. امروز هم ز آنسان ولی آینده ما راست. دور از نوازش های دست مهربانت. دستان من در انزوای خویش تنهاست.
کلبه عشق - تولدت مبارک جان جانانم
http://www.kolbeeshghe22.blogfa.com/post-73.aspx
زندگی عشق است افسانه نیست آنکه عشق را آفرید دیوانه نیست. تولدت مبارک جان جانانم. Best wishes on your birthday and throughout the coming year. Wishing you good health and happiness in life. Here's to celebrating you! تمام لحظه های عمرم بدرقه نفس کشیدن توست. به دنبال کوچکترین فرصت بودم تا بزرگترین تبریک را نثار قلب مهربانت کنم. ورق خوردن برگ سبز دیگری از زندگی ات را تبریک میگویم. تولدت آذین زندگی ام باد . . . ای بهانه ی شیرینتر از شکر قندم. به عشق پاک کسی جز تو دل نمی بندم. همین بس است که اینک تویی خداوندم.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
37
غریب آشنا
نمیگم اون که دوستش دارم فرشته هست.اما آدمی هست که فرشته ها به مثل اون بودن حسرت میخورن. اعتراف تلخیه ولی واقعی.اشتباهم رو میگم. اگه تو هم منو نبخشی چه جوری از بنده هات بخوام منو ببخشن . خدا خودتو ازم نگیر.بقیه حق دارن ولی مگه تو از رگ گردن نزدیک تر نیستی؟ مگه حال دلمو نمیفهمی؟ پس به توکل نام اعظمت: بسم الله الرحمن الرحیم. و یه دل پر از کسی که به خودش اجازه داد یه تهمت بزرگ بزنه،من هیچ وقت حلالش نمیکنم چون حرفش حرف عادی نبود.فقط شاید با دلم بتونم کنار بیام که تلافی نکنم. جان یوسفت راستش را بگو. نیومدم مثل...
سیما(72)
من که نباشم دنیا یک من کم دارد. تو که نباشی من یک دنیا کم دارم. تاريخ سه شنبه ششم اسفند 1392ساعت 11:54 نويسنده سیما. خدایا برای داشتنش با قسمتت میجنگم پس. خط و نشان جهنمت را به رخم نکش. که جهنم تر از نبودنش سراغ ندارم. تاريخ سه شنبه ششم اسفند 1392ساعت 11:47 نويسنده سیما. توکه باشی سر به راهم رو به راهم. تو که نباشی میان سر به راهی و رو به راهی هیچکدام نیستم. تو که نباشی اواره ام. تاريخ سه شنبه ششم اسفند 1392ساعت 11:36 نويسنده سیما. میدونی بن بست زندگی کجاست. جایی که نه حق خواستن داری. کافی است تو بروی.
غریب آشنا
عشقت را رها کن اگر بازگشت از آن توست اگر بازنگشت از اول هم مال تو نبوده. شیکسپیر. بخاطر جابجایی منزل و اسباب کشی چند وقتی نمی تونم مرتب بیام نت. نمیدونم خونه ای که میریم نت داره یا نه اگه نداشته باشه تا وقتی کع وصل کنم از نت محرومم و دوستایی خوبم ازتون دور. امیدوارم که این مدت زیاد نباشه. نوشته شده در چهارشنبه 1391/06/01. ساعت 5:3 بعد از ظهر توسط غریب آشنا. می شود با هم بود. می شود با هم نفس کشید. می توانیم در عشق تن بشوییم. می توانیم در هم گم شویم. این گم شدن چه زیباست. زیباییش را حس میکنی. با آرزوی دید...
چند لحظه در 2 دل
چند لحظه در 2 دل. بعد از گذشت دو سال از آخرین پستی که گذاشتم امروز تصمیم گرفتم دوباره بیام و بنویسم. نوشته شده در جمعه ۱۳۸۹/۰۸/۲۸ساعت 16:24 توسط فرید. امیدورام که حالت خوب باشه و هر جا که هستی دست حق نگهدارت باشه. ممنون که اومدی سر بزنی. نظر بدی جبران می کنم. نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۸۷/۰۸/۲۹ساعت 14:15 توسط فرید. می خوام یه قصری بسازم پنجره هاش آبی باشه. من باشم و تو باشی و یک شب مهتابی باشه. می خوام یه کاری بکنم شاید بگی دوسم داری. می خوام یک حرفی بزنم که دیگه تنهام نزاری. اگر نگاهم نکنی ناز نگاتو بکشم.
در امتداد رویا...
گنجشک پر ، تقدیر پر ، رویا سه نقطه ! تلنگر قبل از عید! ماجرایی بهاری از یک مرد پائیزی. گزارش فیلم جدیدم 2. سایت شعر و ادبیات ( ادبستان ). سایت استاد رحیم پور ازغدی. سایت قیصر امین پور. دکتر سیامک بهرام پرور. سید حمید رضا برقعی. طلوع ماه ( رویا باقری ). شبانه های بی تو (غزل). کمتر از خاک ( زهره کشاورز ). ای پرنده بالهایم را بگیر (پسرعمو). وبسایت رسمی حسام الدین سراج. وبسایت رسمی محمدرضا شجریان. ایستگاه شانزدهم ( رجب بذرافشان ). علی اکبر لطیفیان - غلامرضا لک). سواد آینه ( رضا جعفری ). بچه های جنگ(هجوم 2).
غریبه آشنا
سه حرف ولی مفهومی بزرگ برای زندگی من. واژه ای که کل زندگی مرا فرا گرفته. واژه ای که شالوده ی زندگی ام بر آن است. واژه ای که گریز از آن برایم ممکن نیست. ترس از خیانت، ترس از تنهایی، ترس از از دست دادن، ترس از . و تو ای زندگی، تویی که به ترسهایم آگاه بودی،. بی هیچ دلسوزی و در نهایت بی رحمی تلخی رنج همه ی ترسهایم را به من چشاندی. گاهی با خود میگویم شاید خواسته ای نشاندهی که قدرت تحمل همه را داشته ام. شاید خواسته ای مرا به من ثابت کنی ولی به چه بها؟ یعنی شناساندن من به من به بهای گرفتن عزیزی از من بود؟ وقتی ...
غریب آشنا
نوشته شده در چهارشنبه نوزدهم آبان ۱۳۸۹ ساعت 16:47 توسط محمد. نوشته شده در چهارشنبه نوزدهم آبان ۱۳۸۹ ساعت 16:37 توسط محمد. نوشته شده در سه شنبه هجدهم آبان ۱۳۸۹ ساعت 12:33 توسط محمد. نوشته شده در سه شنبه هجدهم آبان ۱۳۸۹ ساعت 12:27 توسط محمد. يادش بخير وقتي از سركار ميومدي خونه و ميپريدم بغلت و ماچت ميكردم. وقتي از سر كوچه ميومدي از پشت پنجره ميديدمت و قربون صدقت ميرفتم. وقتي آخر شب جلو تلويزيون دراز ميكشيدي و فوتبال ميديدي من تو بغلت ميخوابيدم. وقتي تو درسام مشكل داشتم كمكم ميكردي و بهم ياد ميدادي. That pe...
دلـ ــ ــ ــ ــ ـــــــــــــــــتنگی...
می دونی وقتی خدا داشت. بدرقه ام می کرد. جایی که میری مردمی داره. تو کوله بارت عشق میذارم. قلب میذارم که جا بدی. اشک میدم که همراهیت کنه. و مرگ که بدونی بر می گردی. سلام دوستاى خوبم.ببخشيدمن دير ب دىرميااام.سرم شلوغه اخه امسال تازه سال اول دانشگامه. ازدواجم ک کردم.ديگه هيچ! االبته هنوزک کاراى دانشگاه رو کردم.کلاساش ک شروع نشده. بچه هاهمتون رو دوس دارم.بخدا دلم براتون تنگ شده نگين بى معرفتماااا. تشکر ويژه از اوناى ک زيادکامنت گذاشتن.مثل داداش گلم اميرحسين جان وهاناو.و. من عقدکردم با پسری به اسم سیدامین.
تنها برای چشمان تو می نویسم . . . !
تنها برای چشمان تو می نویسم . . ! تنها برای چشمان تو می نویسم که نگاهت تکراری از آسمان است. وقتی آسمان دفتر خاطرات. تنهایی من و تو را ورق می زد. آن شب به احترام چشمانمان باران بارید. کلمات جانی دوباره گرفت. و قصه تنهایی من و تو آغاز گردید. ماه من این را بدان. قصه شبهای تنهایی من و تو. آغاز قصه عشقی خواهد بود بی پایان. ماه من این قصه را با من گوش کن. برایت می نویسم از عشق. می نویسم تا مانند یک خاطره در ذهنت بماند! این وبلاگ پر از عشق را،. با تمام احساسات پاک و عاشقانه اش. به تو تقدیم می کنم و تا زمانی که.
عجب صبری خدا دارد
عجب صبری خدا دارد. یک زن و شوهر. سوژه ی قاصدک ها. سامانه رایگان اس ام اس. ارسال اس ام اس تبلیغاتی. وقتی آرومی و بی صداهیچی نمیگی فک میکنن تو دل نداری فک میکنن دارن با یه مجسمه صحبت میکنن که هرچی میگن نباید صدایی ازاون مجسمه دراد.چرا؟ خدایاااااااااا توکل هممون به خودته کمکمون کن خدایافقط تویی که حرفامونو بی منت گذاشتن میشنوی فقط تو ما رو میفهمی خدایااااااا خدای خوبم فقط تو بدیامونو تحمل میکنی اما بازم خوبی خدایا کمکمون کننننن بدون هدایت تو بدون عنایت تو ماهیچی نیستیمممممم.پس یادت نره تنهامون نزاری. بدون چ...
غریب آشنا
غریبی که آشنا شدم واینک غریب آشنا. یک وقت هایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی. و بچسبانی پشت شیشهی افکارت. باید به خودت استراحت بدهی،دراز بکشی. دست هایت را زیر سرت بگذاری و به آسمان خیره شوی. و بی خیال سوت بزنی ، در دلت بخندی به تمام افکاری که. پشت شیشهی ذهنت صف کشیده اند. آن وقت با خودت بگویی:. نوشته شده توسط غریب آشنا چهارشنبه سی ام بهمن 1392ساعت 23:58. آدم ها برای هم سنگ تمام می گذارند. اما نه وقتی که در میانشان هستی، نه. آن جا که در میان خاک خوابیدی. سنگ تمام را می گذارند و می روند ! است این همه آرامشم.
