ma-hich-ma-negah.blogfa.com
ما هیچ، ما نگاه
http://www.ma-hich-ma-negah.blogfa.com/post-328.aspx
جمعه نهم مرداد ۱۳۹۴. یا خیر حبیب و محبوب. این شعر من را رها نکرد. میانههای صبحانه خوردنم، آن موقعی که چایم تمام شد و رفتم چای دیگری برای خودم بریزم، به سرم زد بروم کتاب شعر قیصر، آن یکی که این شعر تویش بود را بیاورم. آوردم و گذاشتم کنار دستم. گشتم و پیدایش کردم. لقمه میگرفتم و چای مینوشیدم و این شعر را میخواندم. دو، سه بار خواندمش. خودش بود. حسش، حس امروز من بود. تصمیم گرفتم حفظش کنم، و کردم. آمدم اینجا امروزم را ثبت کنم، که اگر اوضاع، انشاءالله بهتر شد، یا نشد، امروز را از یاد نبرم. زن ها نمی روند.
ma-hich-ma-negah.blogfa.com
ما هیچ، ما نگاه
http://www.ma-hich-ma-negah.blogfa.com/9405.aspx
جمعه نهم مرداد ۱۳۹۴. یا خیر حبیب و محبوب. این شعر من را رها نکرد. میانههای صبحانه خوردنم، آن موقعی که چایم تمام شد و رفتم چای دیگری برای خودم بریزم، به سرم زد بروم کتاب شعر قیصر، آن یکی که این شعر تویش بود را بیاورم. آوردم و گذاشتم کنار دستم. گشتم و پیدایش کردم. لقمه میگرفتم و چای مینوشیدم و این شعر را میخواندم. دو، سه بار خواندمش. خودش بود. حسش، حس امروز من بود. تصمیم گرفتم حفظش کنم، و کردم. آمدم اینجا امروزم را ثبت کنم، که اگر اوضاع، انشاءالله بهتر شد، یا نشد، امروز را از یاد نبرم. زن ها نمی روند.
ma-hich-ma-negah.blogfa.com
ما هیچ، ما نگاه
http://www.ma-hich-ma-negah.blogfa.com/author-ma-hich-ma-negah.aspx
یکشنبه بیست و سوم خرداد ۱۳۹۵. امشب از شبهای تنهاییست. امروز رفتم بانک و کارت عابربانکم را عوض کردم. سال ۹۰ این حساب را باز کرده بودم. خردادماه آن سال، یادم هست، وقتی کارتم را از بانک گرفتم و دیدم رویش نوشته تاریخ انقضا: ۹۵/۳، به خودم گفتم اوووه چقدر مانده تا آن تاریخ! فکر کردم که چهها خواهد شد تا آن روز، و چه بر من خواهد گذشت و به کجاها خواهم رسید. امروز همانروز است و من دلم برای روزهای سال ۹۰ تنگ است. تاریخ انقضای کارتی که امروز گرفتم، ۱۴۰۰/۱ است! 23:40 / ریحانه سادات. یکشنبه پنجم اردیبهشت ۱۳۹۵. خانه نش...
ma-hich-ma-negah.blogfa.com
ما هیچ، ما نگاه
http://www.ma-hich-ma-negah.blogfa.com/post-321.aspx
سه شنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۳. صبوریم کمه، بیقراریم زیاده.خیلی زیاد. در ماندهام در حال خودم. صبرم کم است، کم. بیقرارم، بیتاب، کمصبر، بهانهگیر، گریهئو. من اینطوری نبودم. تاثیر چیست؟ دلتنگی آدمهای به سفر رفته؟ زیادی مهم شدن دنیا؟ بیتابم، ناصبورم. قرار نمیگیرم. خستهام. خسته. 22:29 / ریحانه سادات. من بر دلم از دوست، غباری دارم. از هیچ کجا تا خداحافظ.
ma-hich-ma-negah.blogfa.com
ما هیچ، ما نگاه
http://www.ma-hich-ma-negah.blogfa.com/post-318.aspx
سه شنبه دوم تیر ۱۳۹۴. دیر آمدی ای نگار سرمست. بلاگفا را بالاخره خدا آزاد کرد! حکایت ما، حکایت حسنی به مکتب نمیرفت/ وقتی میرفت، جمعه میرفت است. در این مدتی که بلاگفا مشکل داشت و نمیشد وبلاگ نوشت، چه فکرها که آمد توی سرم و افسوس خوردم که کاش میتوانستم بنویسمشان توی وبلاگم! حالا فقط یکیشان را یادم مانده. 13:41 / ریحانه سادات. من بر دلم از دوست، غباری دارم. از هیچ کجا تا خداحافظ.
ma-hich-ma-negah.blogfa.com
ما هیچ، ما نگاه
http://www.ma-hich-ma-negah.blogfa.com/post-326.aspx
یکشنبه بیست و ششم بهمن ۱۳۹۳. تضادهای درونی و بیرونی. تعجب کردم. زده بود توی خال. گفتم: ای، معمولی. همچین خوب هم نیست. بعد بهم گفت امشب حوصله ندارم. برو یه روز دیگه بیا بهت میگم چیکار کنی. یک خانمی با دخترش توی عطاری بود. گفت وا مگه میشه رابطهی آدم با مادرش خوب نباشه؟ توی دلم بهش گفتم آره، میشه. 0:2 / ریحانه سادات. من بر دلم از دوست، غباری دارم. از هیچ کجا تا خداحافظ.
mafhoum.blogfa.com
مفهوم - آذرنوشت
http://www.mafhoum.blogfa.com/post-135.aspx
نعره ای نیست، یلی نیست، غزل سازی نیست. عاشقی نیست، بتی نیست، به دل رازی نیست. همگان در پی مشتی زر و سیم اند مدام. گر نیازی است، به هم صحبتی اش نازی نیست. در دوصد توی منیت همه سرگشته شدیم. گرچه صد منزل عشق است، سراندازی نیست. همه با ساز غم نان به سماع اند، ولی. چونکه آواز تو نبود، سر پروازی نیست*. جامی ار هست فقط مانده از او سردردی. دردسر می شود آن می که ز دمسازی نیست. همه کس لاف کمال و خرد و هوش زند. آنکه او مات کند تیره شه بازی، نیست. هیچ بشمار تو آن ناصح کرگوش اصم. او نبی ای است کرا قدرت اعجازی نیست.
ma-hich-ma-negah.blogfa.com
ما هیچ، ما نگاه
http://www.ma-hich-ma-negah.blogfa.com/post-319.aspx
دوشنبه دوم تیر ۱۳۹۳. زندگی کردن یعنی چیکار کردن؟ به این فکر میکنم که خب،این قافلهی عمر دارد میگذرد. خیلی هم تند میگذرد، خیلی هم خوش میگذرد احیانا. اما به چی میگذرد؟ این جوانیای که هی همه میگویند هوایش را داشته باش، هدرش نده، دریابش، ازش استفاده کن و. دارد خیلی زود میگذرد. من هرچه فکر میکنم که یک سال گذشته از تابستان پارسال، باورم نمیشود. به نظرم میآید که خیلی کمتر گذشته، شش ماه نهایتن. آخر چرا اینقدر زود میرود؟ عمر خیلی زود دارد میگذرد و خیلی نمیدانم چهکارش باید کرد. 16:47 / ریحانه سادات.
ma-hich-ma-negah.blogfa.com
ما هیچ، ما نگاه
http://www.ma-hich-ma-negah.blogfa.com/post-327.aspx
شنبه پنجم اردیبهشت ۱۳۹۴. بر من ببار/ تا که برویم بهاروار. تا نزدیک ساعت ۶. توی همان دقایق بیخوابی این فکر آمد توی سرم که فردا، برای من یک شروع تازه خواهد بود. هنوز هم دارم بهش فکر میکنم و اصلا به خاطر همین جمله است که دارم الان مینویسم، بعد از مدتها. 17:49 / ریحانه سادات. من بر دلم از دوست، غباری دارم. از هیچ کجا تا خداحافظ.