sara-parsi.blogfa.com
سارا - ﻣﻦ
http://sara-parsi.blogfa.com/post-625.aspx
بشوی اوراق اگر همدرس مایی/ که حرف عشق در دفتر نباشد. ﻣﻦ ﻳﻜﺒﺎﺭ ﺁﺏ ﺑﻮﺩﻡ. ﺟﺎﺭﻱ ﻧﺒﻮﺩﻡ. ﻣﻮﺝ ﻣﻲ ﺧﻮﺭﺩﻡ و ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﺑﻮﺩﻡ. ﺁﺭاﻣﺶ ﺩاﺷﺘﻢ و ﻓﻜﺮ ﻧﻤﻲ ﻛﺮﺩﻡ . ﺑﻲ ﻓﻜﺮ و ﺭاﺿﻲ ﺑﻮﺩﻡ. ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ اﻣﺎ. ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ. ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻮﺩﻡ و ﻣﺘﺼﻞ ﺑﻮﺩﻡ. بعد از آن فهمیدم که بودن می تواند متفاوت باشد. می تواند فقط باشد. نوشته شده در یکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۳ساعت 15:0 توسط سارا. من یک مسافر هستم. از سرزمینی که نشناختم به سرزمینی که نمی شناسدم و هستم تا جهان سرزمین من شود. ساناز خجسته سمیعی (خجسته). درمان گام به گام تنبلی. تهمینه حدادی (خرمالوی سیاه).
shazdearashk.blogfa.com
شازده ارشک -
http://shazdearashk.blogfa.com/post-490.aspx
به همین سادگی و همینقدر سریع 6 سال گذشت. وقتی رسیدیم دم در مدرسه ، اونقدر معلم برای خوش آمدگویی ایستاده بودند که ارشک مرا به کل فراموش کرد و دوید داخل مدرسه. رفتم که بپرسم مواظب بچه ام هستین که دیگر نتوانستم اشک هایم را نگه دارم ، آنقدر با بغض حرف زدم و آنقدر صورتم را کج و معوج کردم تا بتوانم جلوی گریه ام را بگیرم و چند کلمه حرف بزنم که فکر کنم بعد از رفتنم کلی به من خندیده اند. احساس کردم پسرم از دستم رفت ، بزرگ شد و من دیگر نمی توانم بفهمم پشت دیوارهای مدرسه چه می کندو. خوب نبود ، اول مهر را چه کنم!
shazdearashk.blogfa.com
شازده ارشک - دوباره سلام
http://shazdearashk.blogfa.com/post-488.aspx
می خواستم دوباره اومدنم با عکس و توضیحات مفصل باشه ،. می خواستم خیلی زودتر از اینا بیام و شادیم رو باهاتون تقسیم کنم ،. می خواستم از بزرگ شدن پسرم و تولد دخترم خیلی زودتر از اینها باهاتون حرف بزنم ،. ولی انگار یادم رفته بود که نگهداری از نوزاد چقدر وقت می گیره ، اونم وقتی یک پسر 6 ساله پرانرژی داری که کلی برنامه و کار برای انجام داره ،. اصل موضوع همین بود ، ما شدیم یک خانواده 4 نفره! من خیلی خوش شانس ام و حالا یک دختر کوچولو به جمعمون اضافه شده ،. نوشته شده در دوشنبه 27 خرداد1392ساعت 12:38 توسط مامان ارشک.
bluerain.blogfa.com
باز باران...
http://www.bluerain.blogfa.com/8607.aspx
خوابم درست از آب در اومد و بازی مساوی شد ، آنهم در روزی که استقلال خیلی خوب بازی کرد. در ضمن ،امروز بیست و سوم مهر ماه روز تولد من بود. نوشته شده توسط بابک در Mon 15 Oct 2007. امروز گرفتار مرض بی مغزی شدم ، عصر وقتی که رسیدم خونه در رو که باز کردم افتادم تو تخت و خوابیدم ، ازفرط خستگی. در این یک ساعت کلی هم خواب دیدم که هیچ کدام به یادم نمی آید و از این بابت ناراحتم ، چون مدتیه که خوابهام محقق میشن. آخرینش هم پیداشدن فلش دیسک کاترین بود. دیسک دیگه ای از کیفش در آورد ازش پرسیدم مگه قبلی رو پیدا نکردی؟
bluerain.blogfa.com
باز باران...
http://www.bluerain.blogfa.com/8804.aspx
نوشته شده توسط بابک در Mon 6 Jul 2009.
bluerain.blogfa.com
باز باران...
http://www.bluerain.blogfa.com/8702.aspx
امروز بعد از کم و بیش یکسال. در آناناس فروغ نازنین ام. رو دیدم و اصلا هم حسودی ام نشد که او کلی زیبا تر و شاداب تر از یک سال پیش بود و من در این مدت. خیلی بیشتر از یک سال پیرتر و بی ریخت تر شده. وقت خوبی بود یا نمی دونم شاید برای من خوش می گذشت و لامص ب چه به سرعت. علیمان رو باز هم نشد که ببینم ، این بار هم شانس یار من نبود و. رفیق نیلو هم که گرفتاریهاش خیلی زیاده نیومده بود. آدمها به دلخوشی نیاز دارند و یکی از بزرگترین دلخوشی های. که حالم خوش نیست خسته ،کسل و بی حوصله ام ، اما قرار است بعدا بیشتر بنویسم.
lifeb4death.wordpress.com
ساختارشکنی | Life Before Death
https://lifeb4death.wordpress.com/2010/01/13/ساختارشکنی
زندگی پیش از مرگ. کمی در باره خودم واین وبلاگ. ژانویه 13, 2010. از کی تا حالا؟ اصلن معنیش چیه که میشه باهاش مردم رو محاکمه کرد؟ پاسخی بگذارید لغو پاسخ. دیدگاهتان را اینجا وارد نمایید. در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی شمایلها کلیک نمایید:. نشانی هرگز عمومی نمیشود). شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. ( بیرون رفتن. شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. ( بیرون رفتن. شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. ( بیرون رفتن.
lifeb4death.wordpress.com
اوت | 2007 | Life Before Death
https://lifeb4death.wordpress.com/2007/08
زندگی پیش از مرگ. کمی در باره خودم واین وبلاگ. دههی شصت ما هم جنگیدیم! اوت 28, 2007. ما هم میجنگیدیم. جنگ هوایی با هواپیما، هلیکوپتر یا روی زمین با تانک! همه جا البته دستهی گوشتکوبی با ما بود! اونهایی که وضع باباشون بهتر بود دستهی خلبانی داشتن. دسته قایقی خیلی کمیاب بود فکر کنم فقط «سامان» داشت. بله دوستان ما دوران کودکیمون اصلن شبیه پدر مادرهامون نبود! ATARI 2600 حاصل شد.پدر، این انقلاب تکنولوژیک رو برای ما به قیمت 11هزار تومن خرید. بله یادمه! کم سیریش نشده بودیم که برامون آتاری بخرن! اون طفلی هم حال و ...
bluerain.blogfa.com
باز باران...
http://www.bluerain.blogfa.com/8709.aspx
این فیلم جدیدی نیست اما دیدنش رو به همه توصیه میکنم. نوشته شده توسط بابک در Sun 14 Dec 2008. Trust in the lord,with all your heart,. And lean not on your understanding;. In all your ways acknowledge him. And he shall make your paths straight. نوشته شده توسط بابک در Sun 7 Dec 2008. به دریایی در افتادم. شعر ناب عطار و صدای بلورین سالار عقیلی تا به کجا که نمی برد مرا. به دریایی در اوفتادم که پایانش نمیبینم. به دردی مبتلا گشتم که درمانش نمیبینم. در این دریا یکی در است و ما مشتاق در او.