fnqk.blogfa.com

alikarimipashaki.blogfa.com

همه دنیای ما

http://www.alikarimipashaki.blogfa.com/9111.aspx

وقتی انگیزه های نوشتن نیست. وقتی که دیگر نوشتن ابزاری است. برای رسیدن به دنیاو تعلقات آن. همه تلاش آدمایی است. که می نویسند تا بمانند. یا غم نانشان است. ما را به نوشتن راهی نیست. تاریخ دوشنبه نهم بهمن ۱۳۹۱ ساعت 8:8نویسنده علی. تو مرا می شناسی. نیازهای مرا و حس های. غریبی که من و تو را به پشت پنجره کشاند. آنجا که سار بر لب پنجره بالهای خیس خود را می تکاند. من هم پلک نزدم. من بودم و تو بودی خدا. خدا بود و تنهایی بود و سار. مهربانی بود و فرشته بود و عشق. و من وتو آغاز شدیم. آقا کلاغه و خانم فنجه.

alikarimipashaki.blogfa.com

همه دنیای ما

http://www.alikarimipashaki.blogfa.com/9009.aspx

وقتی سکوت می کنی. جیرک جیرک های دیوار کاهگلی. همسایه هم برات لالایی می خوانند. وقتی قریاد می کشی. بچه لوس همسایه خوابیده. و مثل همیشه تب ۴۰ درجه. تاریخ یکشنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۰ ساعت 8:40نویسنده علی. تو مرا می شناسی. نیازهای مرا و حس های. غریبی که من و تو را به پشت پنجره کشاند. آنجا که سار بر لب پنجره بالهای خیس خود را می تکاند. من هم پلک نزدم. من بودم و تو بودی خدا. خدا بود و تنهایی بود و سار. مهربانی بود و فرشته بود و عشق. و من وتو آغاز شدیم. آقا کلاغه و خانم فنجه. کلبه دوستی ستاره خانم. دل خسته سپیده خانم.

alikarimipashaki.blogfa.com

همه دنیای ما - لالایی

http://www.alikarimipashaki.blogfa.com/post-130.aspx

وقتی سکوت می کنی. جیرک جیرک های دیوار کاهگلی. همسایه هم برات لالایی می خوانند. وقتی قریاد می کشی. بچه لوس همسایه خوابیده. و مثل همیشه تب ۴۰ درجه. تاریخ یکشنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۰ ساعت 8:40نویسنده علی. تو مرا می شناسی. نیازهای مرا و حس های. غریبی که من و تو را به پشت پنجره کشاند. آنجا که سار بر لب پنجره بالهای خیس خود را می تکاند. من هم پلک نزدم. من بودم و تو بودی خدا. خدا بود و تنهایی بود و سار. مهربانی بود و فرشته بود و عشق. و من وتو آغاز شدیم. آقا کلاغه و خانم فنجه. کلبه دوستی ستاره خانم. دل خسته سپیده خانم.

alikarimipashaki.blogfa.com

همه دنیای ما - داع دل

http://www.alikarimipashaki.blogfa.com/post-129.aspx

می آید می دانم. در عجبم چرا در جیاط خانه یار. وقتی هراس تیره گی بر پنجره دل. او مدتی است فریاد را از. و مرا سببی است اگر مهمان کاشانه. تاریخ چهارشنبه بیست و پنجم آبان ۱۳۹۰ ساعت 13:13نویسنده علی. تو مرا می شناسی. نیازهای مرا و حس های. غریبی که من و تو را به پشت پنجره کشاند. آنجا که سار بر لب پنجره بالهای خیس خود را می تکاند. من هم پلک نزدم. من بودم و تو بودی خدا. خدا بود و تنهایی بود و سار. مهربانی بود و فرشته بود و عشق. و من وتو آغاز شدیم. آقا کلاغه و خانم فنجه. کلبه دوستی ستاره خانم. دنیای موزیک آقا سعید.

alikarimipashaki.blogfa.com

همه دنیای ما -

http://www.alikarimipashaki.blogfa.com/post-133.aspx

اگر ماهی از سال بودم. فروردین با بوی پامچالش. اگر یک روز هفته بودم :. اگر یک عدد بودم. ۶۱ که خدا میدونه چرا. اگر جهت بودم :. به سمت عقب بر می گشتم. اگر همراه بودم :. اگر نوشیدنی بودم :. اگر گناه بودم :. اگر درخت بودم :. اگر گل بودم :. اگر آب و هوا بودم :. اگر رنگ بودم :. اگر پرنده بودم : سهره. اگر صدا بودم :. اگر فعل بودم :. اگر زمان بودم :نوجوانی. اگر یک خیابان بودم :. اگر یک فیلم بودم :. اگر یک پزشک بودم :. اگر یک پنجره بودم :. رو به به پنجره دیگر. اگر تاریخ بودم :. تو ۲۰۰۰ سال پیش می موندم.

alikarimipashaki.blogfa.com

همه دنیای ما -

http://www.alikarimipashaki.blogfa.com/post-132.aspx

امروز بهونه قشنگی پیدا شد. از نوع خوب و سرشار از انرژی. یکی را می شناسم به. پنجره دلش تاب آویزون کرده. با طناب بلند احساس. بوی ساندویچ مغز اذیتش میکنه. او از مسیو تشکر میکنه. در پیچ اولین کوچه. ورق های پاره کتاب علومش. او مغز خوشمزه ای دارد. که به دلش التماس میکنه. تاریخ چهارشنبه سی ام فروردین ۱۳۹۱ ساعت 10:48نویسنده علی. تو مرا می شناسی. نیازهای مرا و حس های. غریبی که من و تو را به پشت پنجره کشاند. آنجا که سار بر لب پنجره بالهای خیس خود را می تکاند. من هم پلک نزدم. من بودم و تو بودی خدا.

alikarimipashaki.blogfa.com

همه دنیای ما

http://www.alikarimipashaki.blogfa.com/9005.aspx

من هم سکوت می کنم. من هم سکوت خواهم کرد. تاریخ یکشنبه سی ام مرداد ۱۳۹۰ ساعت 13:38نویسنده علی. که نه دل خواست و نه عقل. تو هنوز سکوت را بهتر از فریاد می فهمی؟ من دلم هزار بار سکوت را شکست. تاریخ چهارشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۰ ساعت 12:25نویسنده علی. من هم مثل توام. دیر بزرگ می شوم. دیر می فهمم که سایه خدا. بلندتر از خاطر من و توست. تو سکوت می کنی بزرگ می شوی. من فریاد می زنم. تا در پس کوچه های دلتنگی دیروز. به حس های کودکیم پناه برم. تو باز سکوت می کنی به. راستی چرا وقتی رفتی. درب های ایستاده بر پاشنه.

alikarimipashaki.blogfa.com

همه دنیای ما

http://www.alikarimipashaki.blogfa.com/9101.aspx

اگر ماهی از سال بودم. فروردین با بوی پامچالش. اگر یک روز هفته بودم :. اگر یک عدد بودم. ۶۱ که خدا میدونه چرا. اگر جهت بودم :. به سمت عقب بر می گشتم. اگر همراه بودم :. اگر نوشیدنی بودم :. اگر گناه بودم :. اگر درخت بودم :. اگر گل بودم :. اگر آب و هوا بودم :. اگر رنگ بودم :. اگر پرنده بودم : سهره. اگر صدا بودم :. اگر فعل بودم :. اگر زمان بودم :نوجوانی. اگر یک خیابان بودم :. اگر یک فیلم بودم :. اگر یک پزشک بودم :. اگر یک پنجره بودم :. رو به به پنجره دیگر. اگر تاریخ بودم :. تو ۲۰۰۰ سال پیش می موندم.

alikarimipashaki.blogfa.com

همه دنیای ما

http://www.alikarimipashaki.blogfa.com/9102.aspx

بزرگترین آرزوهای ما کوچکترین زحمت ها برای خداست. اینو که خودش گفته. تاریخ شنبه دوم اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت 9:46نویسنده علی. تو مرا می شناسی. نیازهای مرا و حس های. غریبی که من و تو را به پشت پنجره کشاند. آنجا که سار بر لب پنجره بالهای خیس خود را می تکاند. من هم پلک نزدم. من بودم و تو بودی خدا. خدا بود و تنهایی بود و سار. مهربانی بود و فرشته بود و عشق. و من وتو آغاز شدیم. آقا کلاغه و خانم فنجه. کلبه دوستی ستاره خانم. دنیای موزیک آقا سعید. دل خسته سپیده خانم. دختر رودسری مریم خانوم.