fereshteh-eshgh.blogfa.com

jazire-tanhayi.blogfa.com

جزیره تنهایی

http://www.jazire-tanhayi.blogfa.com/8903.aspx

روز مادر مبارک باد. روز زن و مادر را به مادر گرامی خودم. و به تمام مادرها و زنهای مهربون روی زمین. تبریک میگم و امیدوارم همیشه زنده و عین گل. به خودمم تبریک میگم چون کسی بهم تبریک نگفت! این هم یه هدیه ی ناچیز به مادر های گل روی زمین. نوشته شده در سه شنبه یازدهم خرداد ۱۳۸۹ساعت 22:17 توسط آباجی و دادا. آی آدما گوش بکنین وصیت من. آی شمایی که می گیرین جنازه ی من. دستای منو از توی تابوت بیرون بذارین. تا که بدونن هیچی از این دنیا نبردم. خالیه این دستای من. تو رو خدا موهای منو شونه نکشین. تا که بدونن دست نوازش.

jazire-tanhayi.blogfa.com

جزیره تنهایی - عشق کاغذی...!

http://www.jazire-tanhayi.blogfa.com/post-42.aspx

نوشته شده در پنجشنبه پنجم مهر ۱۳۸۶ساعت 23:17 توسط آباجی و دادا. آی آدما گوش بکنین وصیت من. آی شمایی که می گیرین جنازه ی من. دستای منو از توی تابوت بیرون بذارین. تا که بدونن هیچی از این دنیا نبردم. خالیه این دستای من. تو رو خدا موهای منو شونه نکشین. تا که بدونن دست نوازش. نکشیدن روی سر من. اگه گسی سراغمو ازت گرفت. تو رو خدا نذارین بره. آخه اونه قاتله من. بگید چشاش به در بود نیومدی سراغش. بگید که یاد تو بود نیومدی سراغش. بگید که تک پرت بود نیومدی سراغش. بگید که عاشقت مرد دیگه نیا سراغش. لحظه ای با من باش.

roseyellow.blogfa.com

عشق و دلدادگي -

http://www.roseyellow.blogfa.com/post-134.aspx

عشق و محبت و دلدادگي. نوشته شده در شنبه سوم فروردین ۱۳۸۷ ساعت 14:3 توسط خودم. گناهم چیست که دوستت دارم(مرتضی). بعد از کد بالا اين کد را به ان اضافه کنيد. This free script provided by danlod.com (amirxp).

roseyellow.blogfa.com

عشق و دلدادگي - بهترین روز دنیا

http://www.roseyellow.blogfa.com/post-132.aspx

عشق و محبت و دلدادگي. ببین طلوع چشمات به دنیا چه قشنگه. نگاه شیطون تو صمیمی و یکرنگ. روز تولد توست همه میگن مبارک. گلها رو تو گلدون جا بدین. باغچه ها رو آب پاشی کنید. ماه و ستاره در نیان تو اومدی به جشنمون. می ارزه برق چشم تو به نور سرتاپاشون. روز به این قشنگی هرگز کسی ندیده. صدای ساز و آواز به آسمون رسیده. امروز فقط روز توست می خوام دنیا بدونن. برای اسم زیبات بخونم عاشقونه. تو آمدی به دنیا تو قلبم من نشستی. خوش اومدی عزیزم که عشق من تو هستی. منم تا دنیا دنیاس قدر تو رو می دونم. از ته دل می خونم.

roseyellow.blogfa.com

عشق و دلدادگي - قصه عشق-قسمت یازدهم

http://www.roseyellow.blogfa.com/post-136.aspx

عشق و محبت و دلدادگي. همه کسانی که این داستان و می خونن می خوان. بدونن که بالاخره آخر این داستان به کجا می رسه. ولی نه من و نه حسین و نه هیچکس دیگه جز خدا. نمی دونه که آخرش چی می شه. امروز یعنی ۲۷/تیر/۸۷ سالگرد دوستی ما است یعنی روزی که ما با هم آشنا شدیم امروز دوستی ما ۴ ساله شد. یا آینده بی حسین؟ پس تکلیف این عشق چی می شه؟ یعنی آینده من با حسین خراب می شه؟ نوشته شده در پنجشنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۸۷ ساعت 15:26 توسط خودم. گناهم چیست که دوستت دارم(مرتضی). بعد از کد بالا اين کد را به ان اضافه کنيد.

roseyellow.blogfa.com

عشق و دلدادگي - قصه عشق(قسمت ششم)

http://www.roseyellow.blogfa.com/post-125.aspx

عشق و محبت و دلدادگي. اما چه فرقی کرد؟ عین اون یک هفته رو حسین جان زنگ زد ولی من خیلی سختم بود خیلی گریه میکردم. وکم تجربه بودم یک شب درمیان باهاش سر چیزای الکی قهر بودم خیلی خنده دار بود. هر وقت مامان از من میپرسید از حسین چه خبر؟ میگفتم:من چه میدونم من باهاش قهرم،مامان میگفت بازم قهرید؟ بیچاره حسین خیلی نازم و میکشید اما من خیلی لوس بودم.بالاخره مامان گفت این جوری نمیشه که! بند کفشامو ۲ دور دور پام پیچونده بودم و گره های محکم زده بودم. نوشته شده در شنبه بیست و دوم دی ۱۳۸۶ ساعت 13:26 توسط خودم.

jazire-tanhayi.blogfa.com

جزیره تنهایی - اینجا برای گم شدن اونقدرام بزرگ نیست.

http://www.jazire-tanhayi.blogfa.com/post-211.aspx

اینجا برای گم شدن اونقدرام بزرگ نیست. نگا که می کنم می بینم ما هممون یه چیزایی رو گم کردیم. می بینم ما تو لحظه های شبیه به هم زندگی می کنیم اما ازشون واسه خودمون خوب و بد می سازیم. مدام درگیر اینیم که یه کدومشون رو بسازیم واسه اینکه ازش لذت ببریم، یا نذاریم یکیشون پیش بیاد به خاطر اینکه دوستش نداریم یا واسمون فایده ای نداره. یه کمی که دقیق تر نگا می کنم، می بینم انگار ما همگی، خودمون گم شدیم. نوشته شده در پنجشنبه هفتم مرداد ۱۳۸۹ساعت 20:11 توسط آباجی و دادا. آی آدما گوش بکنین وصیت من. خالیه این دستای من.

jazire-tanhayi.blogfa.com

جزیره تنهایی - دوست دارم دادا

http://www.jazire-tanhayi.blogfa.com/post-41.aspx

نوشته شده در چهارشنبه چهارم مهر ۱۳۸۶ساعت 13:56 توسط آباجی و دادا. آی آدما گوش بکنین وصیت من. آی شمایی که می گیرین جنازه ی من. دستای منو از توی تابوت بیرون بذارین. تا که بدونن هیچی از این دنیا نبردم. خالیه این دستای من. تو رو خدا موهای منو شونه نکشین. تا که بدونن دست نوازش. نکشیدن روی سر من. اگه گسی سراغمو ازت گرفت. تو رو خدا نذارین بره. آخه اونه قاتله من. بگید چشاش به در بود نیومدی سراغش. بگید که یاد تو بود نیومدی سراغش. بگید که تک پرت بود نیومدی سراغش. بگید که عاشقت مرد دیگه نیا سراغش. لحظه ای با من باش.