farzane00700.blogfa.com
غرور ،عشق ، دروغغرور ،عشق ، دروغ - مختلف
http://farzane00700.blogfa.com/
غرور ،عشق ، دروغ - مختلف
http://farzane00700.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.6 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
18
SSL
EXTERNAL LINKS
8
SITE IP
209.126.116.165
LOAD TIME
0.563 sec
SCORE
6.2
غرور ،عشق ، دروغ | farzane00700.blogfa.com Reviews
https://farzane00700.blogfa.com
غرور ،عشق ، دروغ - مختلف
غرور ،عشق ، دروغ
http://www.farzane00700.blogfa.com/1392/05
غرور ،عشق ، دروغ. نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم مرداد 1392ساعت 14:16 توسط سارا . بدترین درد مردن نیست دل بستن به کسیه که کنارت نیست. نوشته شده در یکشنبه بیستم مرداد 1392ساعت 13:58 توسط سارا . دوباره مهمونم کن ، به بوسه ي پنهوني. دوباره مجنونم کن به همين آسوني. دوباره مهمونم کن ، به لذت يک بوسه. که از تب آغوشت ، تنم داره مي سوزه. بيا و افسونم کن ، عاشق و حيرونم کن. با کام داغ لبهات، مست و پريشونم کن. بگو واسم مي موني ، تو حسم مي دوني. صداقت اين عشق ، از تو چشام مي خوني. بوي عطر تن تو ، تو خاطراتم. اگه کس...
غرور ،عشق ، دروغ -
http://www.farzane00700.blogfa.com/post/74
غرور ،عشق ، دروغ. نوشته شده در پنجشنبه نهم آبان ۱۳۹۲ساعت 22:19 توسط سارا .
غرور ،عشق ، دروغ
http://www.farzane00700.blogfa.com/1392/07
غرور ،عشق ، دروغ. آرزو کردی که روزی عاشقت عاقل شود. چارده شب صرف شد دیوانگی کامل شود. ماه می خواهد به رویت گاه تشبیهش کنند. گاه میخواهد به سوی ابرویت مایل شود. کفر می گویم ولی جا داشت با چشمان تو. آیهی تغییر قبله ناگهان نازل شود. لکه خونی در حصار سینه گاهی می تپید. عشق تو نگذاشت این بیچاره روزی دل شود. قلعهای از ماسه بود ایندل که آبش برده است. سرنوشتش بود پابند لب ساحل شود. از همان اول اسیر موج و گردابم هنوز. کار ما آسان نبود اول سپس مشکل شود. حس من در هایوهوی شهر میدانی چه بود؟
غرور ،عشق ، دروغ -
http://www.farzane00700.blogfa.com/post/75
غرور ،عشق ، دروغ. نوشته شده در پنجشنبه نهم آبان ۱۳۹۲ساعت 22:19 توسط سارا .
غرور ،عشق ، دروغ
http://www.farzane00700.blogfa.com/archive
غرور ،عشق ، دروغ.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
18
خۆشه ویستی - مجبور
http://www.arezoomoslemi.blogfa.com/post/2
بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی. دلت بگیره ولی دلگیری نکنی. شاکی بشی ولی شکایت نکنی . گریه کنی اما نذاری اشکات پیدا شن. خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری. خیلی حرفارو بشنوی ولی نشنیده بگیری! خیلی هادلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی. نوشته شده در جمعه بیست و یکم تیر ۱۳۹۲ساعت 0:3 توسط آرزومسلمی. سلام دوستان گلم ، آرزو هستم متولد 1374 ودر سقز زندگی می کنم .به وبم خوش اومدین امیدوارم لحظات خوشی را در وبلاگم سپری کنید. غرور ، عشق، دروغ. که ژال حه سه ن زاده. شادباش.دنیا دو روزه. دخترا انقدر ساده نباشید.
خۆشه ویستی - شعر فروغ
http://www.arezoomoslemi.blogfa.com/post/4
نگه دگر به سوی من چه می کنی؟ چو در بر رقیب من نشسته ای. به حیرتم که بعد از آن فریب ها. تو هم پی فریب من نشسته ای. به چشم خویش دیدم آن شب ای خدا. که جام خود به جام دیگری زدی. چو فال حافظ آن میانه باز شد. تو فال خود به نام دیگری زدی. برو برو.به سوی او، مرا چه غم. تو آفتابی . او زمین . من آسمان. بر او بتاب ز آن که من نشسته ام. به ناز روی شانه. بر او بتاب ز آن که گریه می کند. در این میانه قلب من به حال او. کمال عشق باشد این گذشت ها. دل تو مال من ، تن تو مال او. تو که مرا به پرده ها کشیده ای. غرور ، عشق، دروغ.
خۆشه ویستی
http://www.arezoomoslemi.blogfa.com/1392/04
نگه دگر به سوی من چه می کنی؟ چو در بر رقیب من نشسته ای. به حیرتم که بعد از آن فریب ها. تو هم پی فریب من نشسته ای. به چشم خویش دیدم آن شب ای خدا. که جام خود به جام دیگری زدی. چو فال حافظ آن میانه باز شد. تو فال خود به نام دیگری زدی. برو برو.به سوی او، مرا چه غم. تو آفتابی . او زمین . من آسمان. بر او بتاب ز آن که من نشسته ام. به ناز روی شانه. بر او بتاب ز آن که گریه می کند. در این میانه قلب من به حال او. کمال عشق باشد این گذشت ها. دل تو مال من ، تن تو مال او. تو که مرا به پرده ها کشیده ای. دختر موهایی بسیا...
خۆشه ویستی - شعری کوردی
http://www.arezoomoslemi.blogfa.com/post/1
گهر یهک یهکیش سنوورهکان مین رێژ بکهن. ههموو رۆژێ لهگهڵ بهری بهیاندا. بهرهو ئاسۆ له دوو دهدهم دهزووی نیگام. تۆ دهبیته باڵدارێکی ئهفسانهیی و. نوشته شده در پنجشنبه بیستم تیر ۱۳۹۲ساعت 18:5 توسط آرزومسلمی. سلام دوستان گلم ، آرزو هستم متولد 1374 ودر سقز زندگی می کنم .به وبم خوش اومدین امیدوارم لحظات خوشی را در وبلاگم سپری کنید. غرور ، عشق، دروغ. که ژال حه سه ن زاده. شادباش.دنیا دو روزه. دخترا انقدر ساده نباشید. ابدانان شعر. شعر کوردی. هورامان هانه به رچه م. کلبه مجازی دل نوشته ها.
خۆشه ویستی
http://www.arezoomoslemi.blogfa.com/1392/05
پس از سقوط جمهوری، هیمن به شهر سلیمانیه در کردستان عراق پناهنده شد و در آنجا اقامت گزید. در آنجا دستگیر شد ولی مخفیانه به لاچین بازگشت. پس از قرارداد آشتی ۱۱ مارس ۱۹۷۰ میان مبارزهگران کرد و حکومت عراق، هیمن به بغداد رفته و در آنجا اقامت گزید و عضو فعال فرهنگستان علوم کرد شد. تاریک و روون"، مجموعه اشعار ۱۹۷۴. ناله جودایی"، مجموعه اشعار ۱۹۷۹. پاشهروکی ماموستا هیمن"، مجموعه مقالات، مهاباد ۱۹۸۳. چه پكیك گول و چه پكیك نیرگز". نوشته شده در یکشنبه ششم مرداد ۱۳۹۲ساعت 17:36 توسط آرزومسلمی. غرور ، عشق، دروغ.
خۆشه ویستی - زندگینامه ماموستا هیمن
http://www.arezoomoslemi.blogfa.com/post/5
پس از سقوط جمهوری، هیمن به شهر سلیمانیه در کردستان عراق پناهنده شد و در آنجا اقامت گزید. در آنجا دستگیر شد ولی مخفیانه به لاچین بازگشت. پس از قرارداد آشتی ۱۱ مارس ۱۹۷۰ میان مبارزهگران کرد و حکومت عراق، هیمن به بغداد رفته و در آنجا اقامت گزید و عضو فعال فرهنگستان علوم کرد شد. تاریک و روون"، مجموعه اشعار ۱۹۷۴. ناله جودایی"، مجموعه اشعار ۱۹۷۹. پاشهروکی ماموستا هیمن"، مجموعه مقالات، مهاباد ۱۹۸۳. چه پكیك گول و چه پكیك نیرگز". نوشته شده در یکشنبه ششم مرداد ۱۳۹۲ساعت 17:36 توسط آرزومسلمی. غرور ، عشق، دروغ.
خۆشه ویستی - داستان عاشقانه
http://www.arezoomoslemi.blogfa.com/post/3
آن شب برای نخستین بار دلتنگی را به معنای واقعی حس کرد. روزها می گذشت و او زندگی رنگارنگ دانشگاهی را بدون توجه پشت سر می گذاشت. به یاد نداشت چند بار دست های دوستی را که به سویش دراز می شد، رد کرده بود. در این چهار سال تنها در پی آن بود که برای فوق لیسانس در دانشگاهی که پسر درس می خواند، پذیرفته شود. در تمام این مدت دختر یک بار هم موهایش را کوتاه نکرد. دختر در بیست و پنج سالگی از دانشگاه. چشم دوخته بود و بدون آنکه شرابی بنوشد، مست شد. است همسرش از او جدا شده و طلبکارانش هر روز او را آزار می دهند. دختر ...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
8
فرزانه
به مادرم گفتم : آخر این خدا کیست؟ که هم در خانه ی ما هست و هم نیست. تو گفتی مهربان تر از خدا نیست. دمی از بندگان خود جدا نیست. چرا هرگز نمی آید به خوام؟ چرا هرگز نمی گوید جوابم؟ نماز صبحگاهت را شنیدم. تو را دیدم،خدایت را ندیدم. به من آهسته مادر گفت: فرزند! خدا را در دل خود جوی یک چند. خدا در رنگ وبوی گل نهان است. بهار و باغ و گل از او نشان است. خدا در پاکی و نیکی است فرزند! بود در روشنایی ها خداوند. نوشته شده در شنبه چهارم مرداد 1393ساعت 0:7 توسط فرزانه. وقت تگرگ و بارونه. هوا شده خیلی سرد. به خونه ما بیا.
Avazak.ir
دوشنبه 19 مهرماه سال 1389 : 11:52 ب.ظ : نویسنده : فرزانه. هیچ صدایی به جز وزش باد به گوش نمی رسه. ساختمون دانشگاه از دور دیده می شه. یک روز جدید در دانشگاه علوم پزشکی سمنان. حدودا سه هفته از اومدن من به اینجا می گذره و من تقریبا با همه چیز آشنا شدم و همه چیز طبق روال طبیعی خودش پیش میره. باید ترم 4 باشم اما به دلیل تلاقی واحدهام با همدیگه یک ترم عقب افتادم، عوضش واحدهام سبک شده! واحد های این ترمم خیلی پراکنده هستن و با بچه های ترم 2 و 3 و 4 کلاس دارم! به جز دوری و دلتنگی خانواده و دوستان ملالی نیست.
farzaneh
May 10, 2010. Sample works at RADIO ZAMANEH. Posted by farzaneh on May 10, 2010 10:43 PM. January 9, 2009. ای که گفتی که چرا بايد رفت. از کجائی و کجا بايد رفت. گويدت مژدۀ "عيسی مسيح. از خدائی به خدا بايد رفت. Posted by farzaneh on January 9, 2009 5:01 PM. September 26, 2008. بعد از شايد سالها پيدا كردم آهنگمو. ميدونم بهار شده, بهارتان گلباران. زاده خزان هستم ديگه. Http:/ iranianmp3s.com/home/player/index.php? Posted by farzaneh on September 26, 2008 4:08 PM. اين محبت بي مرز تو، جادو ميكند. شقايق من هميشه...
Antares | Farzane’s biggest and general blog!
Farzane’s biggest and general blog! THE INTERVIEW WITH GOD. November 26, 2009. I dreamed I had an interview with God. در رویا دیدم که دارم با خدا حرف میزنم. خدا از من پرسید. So you would like to interview me. مایلی از من چیزی بپرسی؟ I said, If you have the time. من گفتم، اگر وقت داشته باشید. My time is eternity. وقت من ابدی است. What questions do you have in mind for me. چه پرسشی در ذهن داری که می خواهی از من بپرسی؟ What surprises you most about human kind. That they get bored with childhood. What are so...
FARZANE
مثل نماز خوندنه وقتی به یکی نیت کردی دیگه نباید به اطرافت نگاه کنی. چهارشنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۳ 10:15 -. نشد چراغ خانه ام باشی و باد رختهایمان را سره بند در هم بپیچاند. یکشنبه شانزدهم فروردین ۱۳۹۴ 21:32 -. یادم نمی ره بوی عطری که واست خریدم اون روز برفی. به جز اسم تو روی لب های من اون روز ها نبود دیگه حرفی. یادمه اون روز دست هاتو آروم گذاشتی توی دست های من. گفتی بهترین روز های زندگی یعنی روز های با تو بودن. سوز برف دست هاتو می لرزوند اما گرم گرم بود دل تو. اون روز هیچ کسی تو خیابون نبود به جز قلب من و تو.
غرور ،عشق ، دروغ
غرور ،عشق ، دروغ. نوشته شده در پنجشنبه نهم آبان 1392ساعت 22:23 توسط سارا . نوشته شده در پنجشنبه نهم آبان 1392ساعت 22:19 توسط سارا . نوشته شده در پنجشنبه نهم آبان 1392ساعت 22:19 توسط سارا . نوشته شده در پنجشنبه نهم آبان 1392ساعت 22:19 توسط سارا . آرزو کردی که روزی عاشقت عاقل شود. چارده شب صرف شد دیوانگی کامل شود. ماه می خواهد به رویت گاه تشبیهش کنند. گاه میخواهد به سوی ابرویت مایل شود. کفر می گویم ولی جا داشت با چشمان تو. آیهی تغییر قبله ناگهان نازل شود. لکه خونی در حصار سینه گاهی می تپید. جونم به نگاش جو...
آسمان سهم من است...
آسمان سهم من است. تقدیم به خدایی که در پستوی خانه ها گم است! من گمان میکردم رفتنت ممکن نیست. نوشته شده در شنبه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۰ساعت 17:18 توسط فرزانه. با تو از عشق میگفتم. و از اینکه آیا فرصتی دوباره هست؟ در جواب صدایی بی وقفه میگفت:. مشترک موردنظر خاموش میباشد! نوشته شده در دوشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۰ساعت 22:58 توسط فرزانه. کمی هوا در یک سرنگ! نوشته شده در یکشنبه بیست و سوم بهمن ۱۳۹۰ساعت 23:30 توسط فرزانه. کاش میدانستی فراموش کردنت همچون برآورده شدن آرزوهایم محال است! سیب را با عشق بچین. معلمم نگا...
قبله دوم من خواهرم است
قبله دوم من خواهرم است. جیگرتو بذار کنار من بیام بخورمش بعدن. مراقب نفس من باش. اگه دوباره ببینمت انقدا سفت بغلت میکنم مماختو میکشم لپاتو گازگازی میکنم خل بازی درمیارم واست تا هممه این غصه هات یادت بره ابجی جان. فک کنم باید بگذره اینا یچیزایی بایدیه اما نمیدونم چرا:-( ولی مطمئنم خداکاری میکنه که نهایتا به آرامش برسی ان شاءالله خیلی زوووود. سلام نفسی ابجی، دل قنج آور یگانه. فردا میزنگم بهت ابجی. فردا میرم ساری ساعت 10 حرکت میکنم. اتوبوس پیدا نکردم با سمند میرم با نیلو و دوتا دیگه از بچه ها. نفسی که می آید.
خاطرات زندگی من
بی خیالی طی کن! یکی از شب های بهاری بود که به فرزانه زنگیدم ( ساعت ۲:۳۰ نیمه شب) آخه می دونین ایشون مثل جغد می مونن روزا می خوابن و نصف شب بیدارن. گوشی رو برداشت و گفت چی شده به من زنگ زدی؟ منم گفتم من که همیشه زنگ می زنم این شما هستی که بر خلاف همیشه که سریع جواب میدادی این روز ها جواب نمیدی! خلاصه گفت پنج شنبه ظهر ساعت ۲.۳۰ زنگ بزن.منم خوشحال! روز ها گذشت تا رسیدیم به پنج شنبه! زنگ زدم جواب نداد اس ام اس زدم جواب نداد و چند روز بعد در یک اقدام غافل گیر کننده گوشیشو کلا خاموش کرد! نوشته شده در شنبه سی ا...
تا اطلاع ثانوی پسوردش دسته منه
تا اطلاع ثانوی پسوردش دسته منه. Sorry, no posts matched your criteria. Create a free website or blog at WordPress.com.
لحظه جدایی
ازم پرسيد:به خاطر كي زنده هستي؟ با اينكه دوست داشتم با تمام وجودم فرياد بزنم(به خاطر تو). بهش گفتم:به خاطر هيچكس. پرسيد:پس به خاطر چي زنده هستي؟ با اينكه دلم داد ميزد (به خاطر تو). با يه بغض غمگين بهش گفتم:به خاطر هيچي. ازش پرسيدم:تو به خاطر چي زنده هستي؟ در حاليكه اشك توي چشمش جمع شده بود گفت:. به خاطر كسي كه به خاطر هيچ زنده است). نوشته شده در سه شنبه نهم اردیبهشت 1393ساعت 18:23 توسط فرزانه. به قلبم نشستی نگفتم چرا؟ دلم رو شکستی نگفتم چرا؟ یکی خواب شب های من را ربود. چو دیدم تو هستی نگفتم چرا؟