farshadjan.persianblog.ir

saye512.persianblog.ir

...به سراغ من اگر می آیید

http://saye512.persianblog.ir/1390/6

به سراغ من اگر می آیید. به سراغ من اگر می آیید سخت و پیوسته بیایید نهراسید از اندیشه تنهایی من شیشه ای نازک نیست که ز هر لرزش اشکی ترکی بردارد صحنه خاطر تنهایی من قطعه سنگی شده از درد هزاران اندوه در هراس از پاییز. خیلی حس غریبیه دل تنگی. شده تا حالا که یه حس و حال عجیبی داشته باشیو حتی خودتم ندونی چته؟ فقط می دونم حس و حال زندگی کردنم نیست! واسه روزایی که از ته ته دلم می خندیدم. واسه یه لیوان شربت آلبالوی خنک خونه ی مادر بزرگم. واسه اون کسی که زمستونا باهم آدم برفی درست می کردیم و تابستونا بستنی یخی.

saye512.persianblog.ir

بـیا خــــری رهـا کـن - ...به سراغ من اگر می آیید

http://saye512.persianblog.ir/post/124

به سراغ من اگر می آیید. به سراغ من اگر می آیید سخت و پیوسته بیایید نهراسید از اندیشه تنهایی من شیشه ای نازک نیست که ز هر لرزش اشکی ترکی بردارد صحنه خاطر تنهایی من قطعه سنگی شده از درد هزاران اندوه در هراس از پاییز. بیا خری رها کن. روزی به رهی مرا گذر بود. خوابیده به ره جناب خر بود. از خر تو نگو که چون گهر بود. چون صاحب دانش و هنر بود. گفتم که جناب در چه حالی؟ فرمود که وضع باشد عالی. گفتم که بیا خری رها کن. آدم شو و بعد از این صفاکن. گفتا که برو مرا رها کن. زخم تن خویش را دوا کن. خر صاحب عقل و هوش باشد.

saye512.persianblog.ir

تفاوت عشق و ازدواج... - ...به سراغ من اگر می آیید

http://saye512.persianblog.ir/post/129

به سراغ من اگر می آیید. به سراغ من اگر می آیید سخت و پیوسته بیایید نهراسید از اندیشه تنهایی من شیشه ای نازک نیست که ز هر لرزش اشکی ترکی بردارد صحنه خاطر تنهایی من قطعه سنگی شده از درد هزاران اندوه در هراس از پاییز. تفاوت عشق و ازدواج. یک روز پدر بزرگم برام یه کتاب دست نویس آورد، کتابی بسیار گرون قیمت و. با ارزش. وقتی به من داد، تاکید کرد که این کتاب مال توئه مال خود خودته، و. من از تعجب شاخ در آورده بودم که چرا باید چنین هدیه با ارزشی رو بی هیچ. چند روز بعدش به من گفت کتابت رو خوندی؟ اینکارو می کنم. ...

saye512.persianblog.ir

سلامتی همه پدرا - ...به سراغ من اگر می آیید

http://saye512.persianblog.ir/post/123

به سراغ من اگر می آیید. به سراغ من اگر می آیید سخت و پیوسته بیایید نهراسید از اندیشه تنهایی من شیشه ای نازک نیست که ز هر لرزش اشکی ترکی بردارد صحنه خاطر تنهایی من قطعه سنگی شده از درد هزاران اندوه در هراس از پاییز. به سلامتی اون پدری که هنگام تراشیدن موی کودک مبتلا به سرطانش گریه ی. فرزندش رو دید ماشین رو داد به دستش در حالی که چشمانش پر از اشک بود گفت :. حالا تو موهای منو بتراش! به سلامتی پدری که نمی توانم را در چشمانش زیاد دیدیم ولی از زبانش هرگز. بچه اش ، اما بچه اش خجالت میکشه به دوستاش بگه این پدرمه!

saye512.persianblog.ir

...به سراغ من اگر می آیید

http://saye512.persianblog.ir/1391/4

به سراغ من اگر می آیید. به سراغ من اگر می آیید سخت و پیوسته بیایید نهراسید از اندیشه تنهایی من شیشه ای نازک نیست که ز هر لرزش اشکی ترکی بردارد صحنه خاطر تنهایی من قطعه سنگی شده از درد هزاران اندوه در هراس از پاییز. ممنون از تمام کسانیکه تو این مدت منو تحمل کردن،. شریک غم و شادی هم شدیم، ،. ممنون از همه ی دوستای وبلاگی و غیر وبلاگی. دست تک تکتون رو می بوسم. به دلایلی دیگه پست گذاشتن و رسیدگی به وبلاگ برام مقدور نیست. گرچه خیلی دوست داشتمش. آرزوی خوشبختی برای همه می کنم. چی فکر می کردیم ، چی شد! و گفت ازدو...

saye512.persianblog.ir

...به سراغ من اگر می آیید

http://saye512.persianblog.ir/1390/8

به سراغ من اگر می آیید. به سراغ من اگر می آیید سخت و پیوسته بیایید نهراسید از اندیشه تنهایی من شیشه ای نازک نیست که ز هر لرزش اشکی ترکی بردارد صحنه خاطر تنهایی من قطعه سنگی شده از درد هزاران اندوه در هراس از پاییز. می روم در ایوان، تا بپرسم از خود. مادرم سینی چایی در دست. گل لبخندی چید ،هدیه اش داد به من. خواهرم تکه نانی آورد ، آمد آنجا. پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد. شعر زیبایی خواند ، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین. با خودم می گفتم. زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست. زندگی درک همین اکنون است.

saye512.persianblog.ir

و باز هم سکوت ... - ...به سراغ من اگر می آیید

http://saye512.persianblog.ir/post/127

به سراغ من اگر می آیید. به سراغ من اگر می آیید سخت و پیوسته بیایید نهراسید از اندیشه تنهایی من شیشه ای نازک نیست که ز هر لرزش اشکی ترکی بردارد صحنه خاطر تنهایی من قطعه سنگی شده از درد هزاران اندوه در هراس از پاییز. و باز هم سکوت . گاهی آدم دلش می خواد بترکه! از بس که پره این لامصب. نمی دونم چرا خدا واسه این دل آدم سوراخ نذاشته! آخه چه جوری خالی شه پس؟ قول دادم از تو چشمام نزنه بیرون! نمی دونم چی کارش کنم! آخه چه جوری بگم که خالی شم! دلم می خواد بگم به یکی! یکی که باورم کنه! هیییییییی دل خوش خیال من .

saye512.persianblog.ir

تو که سراسر آرامشی... - ...به سراغ من اگر می آیید

http://saye512.persianblog.ir/post/126

به سراغ من اگر می آیید. به سراغ من اگر می آیید سخت و پیوسته بیایید نهراسید از اندیشه تنهایی من شیشه ای نازک نیست که ز هر لرزش اشکی ترکی بردارد صحنه خاطر تنهایی من قطعه سنگی شده از درد هزاران اندوه در هراس از پاییز. تو که سراسر آرامشی. وقت های بی تابی. وقت هایی که تاب خودم را هم ندارم . تشنه ی شهوای آرام بخش کلام تو. تویی که سراسر آرامشی. اشک می ریزم . آه می کشم . بهانه می آورم . حتی بعید نیست که جیغ بکشم . همپای خستگی هایم می شوی. همپای دل شکسته ام درد می کشی. درد می کشی و دم نمی زنی. تو سراسر آرامش منی.

saye512.persianblog.ir

...به سراغ من اگر می آیید

http://saye512.persianblog.ir/1390/12

به سراغ من اگر می آیید. به سراغ من اگر می آیید سخت و پیوسته بیایید نهراسید از اندیشه تنهایی من شیشه ای نازک نیست که ز هر لرزش اشکی ترکی بردارد صحنه خاطر تنهایی من قطعه سنگی شده از درد هزاران اندوه در هراس از پاییز. تو رو حتی تو رویامم ندیدم. ولی یه عمره جات خالیه. ندیدم و برات دل تنگ. فقط بگو کدوم هفته کدوم روز. می خوام کاری بدم دست خودم که. سپردی دست کی پیراهنت. اگه این باد سرگردون بذاره. بیا تا کفترا دورت بگردن. براشون هر قدم دونه بپاشی. چراغون می کنم پس کوچه ها رو. شاید قسمت بشه این جمعه باشی. نوشته ش...

saye512.persianblog.ir

...به سراغ من اگر می آیید

http://saye512.persianblog.ir/1390/11

به سراغ من اگر می آیید. به سراغ من اگر می آیید سخت و پیوسته بیایید نهراسید از اندیشه تنهایی من شیشه ای نازک نیست که ز هر لرزش اشکی ترکی بردارد صحنه خاطر تنهایی من قطعه سنگی شده از درد هزاران اندوه در هراس از پاییز. قورباغه ، وقتی شام زیاد خورده! نوشته شده در ۱۳٩٠/۱۱/٢٤ساعت ٧:٠۳ ‎ب.ظ توسط سایه نظرات . با دلم چه کنم؟ از تمام روز هایی که بی تو گذشت و به خاطرات امروزم پیوست. از تمام روزهای با تو که دیری نپایید . و از تمام لحظه های نبودنت که فردای من است. سالهای نبودنت را چگونه سر کنم؟ با دلم چه کنم؟