termeh88.blogfa.com
دخترم ترمه خاتون
http://termeh88.blogfa.com/cat-1.aspx
وقتی مامان و بابا کوچک بودند. مامان دیو و بابا دیو. فقط چند تا عکس. همین! ترمه - دختر اصیل ایران زمین. مینویسم برای تنها دخترم ، تینا. سه ساله های پر ماجرا. و خوراک مغزش هم که این روزها فقط سواله. سوال و سوال و باز هم سوال. تا وقتی که دود از سر ما بزرگ تر های دانا! هرچند گاهی تحمل این وضعیت سخته ولی گاهی هم خیلی خنده داره. خیلی وقت ها نمی دونم باید از کارهای ترمه عصبانی بشم یا بخندم! به هر حال این روزها خیلی از بودنش در کنارمون لذت می بریم و بودنش برامون شیرین و خاطره انگیزه. وقتی مادر نبودم . دخترک با ک...
termeh88.blogfa.com
دخترم ترمه خاتون
http://termeh88.blogfa.com/9107.aspx
وقتی مامان و بابا کوچک بودند. مامان دیو و بابا دیو. فقط چند تا عکس. همین! ترمه - دختر اصیل ایران زمین. مینویسم برای تنها دخترم ، تینا. رفتیم فروشگاه ، ترمه برای خودش یه آینه و شونه خرید. میگه این پرنسسیه. دامن می پوشه و با آینه و شونه پرنسسیش بازی می کنه. می خواستیم لگو بخریم . ازش پرسیدم : لگو کوچیک می خوای یا بزرگ؟ گفت: هر دوشو بگیر اول بزرگ ها رو می گذارم بعد کوچیک ها رو، تا یه قصر پرنسسی بشه. موضوعات مرتبط: خاطرات روزانه. سه شنبه هجدهم مهر 1391 ] [ 12:35 ] [ پریسا ]. موضوعات مرتبط: عکس ها. اخمهاش رو ...
mesleyekraz.blogfa.com
مثــــــل یک راز - آفتاب و بارون
http://mesleyekraz.blogfa.com/post-193.aspx
دوست دارم همه ی عاشقی ات را دربست/مثل یک راز ، به دستم بسپاری پس از این. دل من سیاس ولی آبی رو خیلی دوس دارم. روزای روشن آفتابی رو خیلی دوس دارم. بارون رو دوست دارم اما وقتی هوا بارونیه دل آدم می گیره. به خصوص بارونای بهار! و به خصوص اگه پشتش هی ابر تیره باشه و آفتاب نزنه و نزنه تا روزهای بعد. حالم این روزا یه جوراییه! احساس می کنم یه آدم طبیعی نیستم! پن: شعر از ترانه های سهیل محمودی. نوشته شده در یکشنبه هشتم اسفند ۱۳۸۹ساعت 8:29 توسط لبخند. در تو چون روح تو گم می شوم، آری پس از این. من دیگه مشروط نمیشم.
mesleyekraz.blogfa.com
مثــــــل یک راز
http://mesleyekraz.blogfa.com/8912.aspx
دوست دارم همه ی عاشقی ات را دربست/مثل یک راز ، به دستم بسپاری پس از این. شعر طنز با موضوع سهيل محمودي. حالم يه كم بهتره . تب ندارم خدا رو شكر. اومدم خودم يه چيزايي بنويسم كه برخوردم به اين شعر با مزه از سعيد بيابانكي، در مورد سهيل محمودي:. كچل است و سبیل هم دارد. هست خوشگل، سهیل محمودی. حلقه شاعران دنیا را. كرده كامل، سهیل محمودی. بین سهراب و حافظ و بیدل. شب قبل از رئیسجمهوری. بود فاضل سهیل محمودی! شب بعد از رئیسجمهوری. شد اراذل سهیل محمودی! من ندیدم كه استفاده كند. واكس یا ژل سهیل محمودی. به نقل از :.
mesleyekraz.blogfa.com
مثــــــل یک راز - مشاهده
http://mesleyekraz.blogfa.com/post-192.aspx
دوست دارم همه ی عاشقی ات را دربست/مثل یک راز ، به دستم بسپاری پس از این. در كوچه باغ هاي هياهو را. من تو را آه مي كشيدم. و تو لبخند مي زدي. ديگر نيستم كه ديگر. و شادي ات را به عالم سرايت دهم. نوشته شده در سه شنبه سوم اسفند ۱۳۸۹ساعت 9:8 توسط لبخند. در تو چون روح تو گم می شوم، آری پس از این. تا مرا مثل خودت، دوست بداری پس از این. وبلاگ مثل یک راز، مجالي است براي انديشيدن، گفتگو و تبادل نظر، مجالي هر چند كوتاه. نام پیشین این وبلاگ آشیانه ی آشنایی ها بود که به دلایلی تغییر کرد. من دیگه مشروط نمیشم.
mesleyekraz.blogfa.com
مثــــــل یک راز
http://mesleyekraz.blogfa.com/8909.aspx
دوست دارم همه ی عاشقی ات را دربست/مثل یک راز ، به دستم بسپاری پس از این. دایی ام چون مهندس هواپیمایی بود، همیشه راهش دور بود. امروز رفتم مهمونیش. به خوابم اومده بود و دعوتم کرده بود که برم بهشت زهرا دیدنش. خیلی سخت بود، خیلی سخت. سعی می کردم نرم بهشت زهرا. طاقت نداشتم. وقتی به خاک سپردیمش، تا چند روز قلب درد شدیدی داشتم، از بس فشار اومده بود بهم. سر مزارش رفتم. خاک بود و خاک. خاک رو نگاه می کردمو باور نمی کردم. فکر نمی کنم این داغ هیچ وقت برام کهنه بشه. می دونم او هست.بارها تو خواب دیدم که هست .
mesleyekraz.blogfa.com
مثــــــل یک راز
http://mesleyekraz.blogfa.com/8904.aspx
دوست دارم همه ی عاشقی ات را دربست/مثل یک راز ، به دستم بسپاری پس از این. خیلی وقته ازش خب ندارم. گاهی پیامکی و گله ای از این که هست. گاهی هست و گاهی نیست. نمی دونم در چه حاله. اون روز تو میدون ونک از جلوش رد شدیم. ما رو نشناخت و رد شد. تعجب کردم، برگشتم و بلند صداش کردم. نفهمید. چادر پوشیده بود و عینک آفتابی! شب بهش پیامک دادم:. تو امروز ونک نبودی؟ یکیو دیدم ونک که خیلی شبیه تو بود، با چادر و عینک آفتابی! من امروز عصر ونک بودم،اما نه چادر داشتم و نه عینک آفتابی! پ ن: این روزا سراب زیاد می بینم! اين سالکا...
mesleyekraz.blogfa.com
مثــــــل یک راز
http://mesleyekraz.blogfa.com/8907.aspx
دوست دارم همه ی عاشقی ات را دربست/مثل یک راز ، به دستم بسپاری پس از این. از این زندگی خالی. منو ببر به اون سالی. که تو اسممو پرسیدی. به روزی که منو دیدی. به پله های خاموشی. که با من رو برو می شی. یه جور، زل بزن انگاری. نمی شه چشم برداری. منو ببر به دنیامو. به اون دستا که می خوامو. به اون شبا که خندونم. که تقدیرو نمی دونم. از این اشکی که می لرزه. منو ببر به اون لحظه. به اون ترانه ی شادی. که تو یاد من افتادی. به احساسی که درگیره. به حرفی که نفس گیره. از این دنیا که بی ذوقه. منو ببر به دنیامو. یادداشت های خ...
mesleyekraz.blogfa.com
مثــــــل یک راز
http://mesleyekraz.blogfa.com/8908.aspx
دوست دارم همه ی عاشقی ات را دربست/مثل یک راز ، به دستم بسپاری پس از این. من همیشه به این جا می آیم و می آیم و می آیم. اما فقط وقتی به روزش می کنم که حرفی داشته باشم. دلیل این نبودن همین بود وبس! نوشته شده در جمعه بیست و یکم آبان ۱۳۸۹ساعت 1:14 توسط لبخند. در تو چون روح تو گم می شوم، آری پس از این. تا مرا مثل خودت، دوست بداری پس از این. وبلاگ مثل یک راز، مجالي است براي انديشيدن، گفتگو و تبادل نظر، مجالي هر چند كوتاه. نام پیشین این وبلاگ آشیانه ی آشنایی ها بود که به دلایلی تغییر کرد. من دیگه مشروط نمیشم.
mesleyekraz.blogfa.com
مثــــــل یک راز
http://mesleyekraz.blogfa.com/8910.aspx
دوست دارم همه ی عاشقی ات را دربست/مثل یک راز ، به دستم بسپاری پس از این. اي آنيما يا آنيموس من! و تو را در آن چه دارم و هستم نمي بينم. كجا بايد پيدايت كرد كه پيدا شوي و من گم نشوم؟ نوشته شده در چهارشنبه هشتم دی ۱۳۸۹ساعت 13:34 توسط لبخند. شكسته ام در خويش. و چارچوب عشقي كه داشتم،. چونان چهار تكبير صبح. بر باد رفته است. آن چنان گذشته ام را مي نگرم. كه گويا نبوده ام. نوشته شده در چهارشنبه هشتم دی ۱۳۸۹ساعت 13:31 توسط لبخند. راهي جلوي پاي من است. اما نمي دانم چرا! بيا و اين بار. تو چراغ راه من باش. نوشته شده ...