faanoosekhiall.persianblog.ir
فانوس خیال من...فانوس خیال من...
http://faanoosekhiall.persianblog.ir/
فانوس خیال من...
http://faanoosekhiall.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
2.1 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
15
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
2.141 sec
SCORE
6.2
فانوس خیال من... | faanoosekhiall.persianblog.ir Reviews
https://faanoosekhiall.persianblog.ir
فانوس خیال من...
فانوس خیال من...
http://faanoosekhiall.persianblog.ir/1390/2
کاشکی می توانستیم مثل ترافالمادوری ها به مفهوم زمان فکر کنیم! رشته کوهی به هم پیوسته که هر موقع بخواهی، هر کجای آن را که بخواهی، نگاه کنی. بارها و بارها قسمت های دوست داشتنی اش را مرور کنی! و هرگاه قسمتی از آن دلت را زد دیگر محل سگش هم نگذاری! ای کاش می توانستیم در لحظاتی از زندگیمان که دوستشان داریم متمرکز شویم. ای کاش باورمان می شد که کسی که مرده است فقط به ظاهر مرده است. در زمان گذشته، خیلی هم زنده ست اتفاقا! چراکه بابا همیشه می توانست از خاطرات عمو جان برایم بگوید. اگر مثل ترافالمادوری ها به زمان...
فانوس خیال من...
http://faanoosekhiall.persianblog.ir/1389/6
ای کاش خنده هایت،. دیگر تن هیچ کسی را نلرزانند. آنقدر که می دانمشان لطیف نمانند. ای کاش چشمانت از یادشان برود،. پیچ و تاب می خواهند چکار،. کامل نیستی اگر که انسان باشی! فرشته ی همین چند خنده ی پیش تر من. کمی هم به فکر دلت باش! نوید - شهریور ۱۳۸۹. 1637;:۳۳ ب.ظ ; ۱۳۸٩/٦/۱۱. از خنده های شیرین تو بود. ای کاش این آخرین تکه های روشنایی،. که مدام در گوشم نجوا می کنند،. در تاریکی محض نبودنت. نوید - شهریور ١٣٨٩. من : دانشجوی رشته ی هوش مصنوعی خراب شده ی امیرکبیر. شبکه اجتماعی بهشت من. باشگاه مدیران و متخصصان.
دایی نوید... - فانوس خیال من...
http://faanoosekhiall.persianblog.ir/post/6
یه روزی از روز های ٧ تا ١٠ فروردین دایی می شم. از خوشحالی تو پوست خودم نمی گنجم! کاشکی ١٠ فروردین این عزیز دوست داشتنی من به دنیا بیاد که هر سال دو تایی با هم تولدمون رو جشن بگیریم. یه هفته س که انگیزه دارم واسه زنده بودن. خدایا ازت ممنونم. یه خواهر زاده ی تپل دوست داشتنی و سالم بهم بده لطفا. چقد سخته این همه انتظار. فردا می خوام اولین کادوش رو واسش بخرم :) عاشقتمممممممممممممممم. 1777;۱:٠۱ ب.ظ ; ۱۳۸٩/٥/۱٦. من : دانشجوی رشته ی هوش مصنوعی خراب شده ی امیرکبیر. شبکه اجتماعی بهشت من. باشگاه مدیران و متخصصان.
زندگی - فانوس خیال من...
http://faanoosekhiall.persianblog.ir/tag/زندگی
یه روزی از روز های ٧ تا ١٠ فروردین دایی می شم. از خوشحالی تو پوست خودم نمی گنجم! کاشکی ١٠ فروردین این عزیز دوست داشتنی من به دنیا بیاد که هر سال دو تایی با هم تولدمون رو جشن بگیریم. یه هفته س که انگیزه دارم واسه زنده بودن. خدایا ازت ممنونم. یه خواهر زاده ی تپل دوست داشتنی و سالم بهم بده لطفا. چقد سخته این همه انتظار. فردا می خوام اولین کادوش رو واسش بخرم :) عاشقتمممممممممممممممم. 1777;۱:٠۱ ب.ظ ; ۱۳۸٩/٥/۱٦. من : دانشجوی رشته ی هوش مصنوعی خراب شده ی امیرکبیر. شبکه اجتماعی بهشت من. باشگاه مدیران و متخصصان.
ترافالمادور - فانوس خیال من...
http://faanoosekhiall.persianblog.ir/post/10
کاشکی می توانستیم مثل ترافالمادوری ها به مفهوم زمان فکر کنیم! رشته کوهی به هم پیوسته که هر موقع بخواهی، هر کجای آن را که بخواهی، نگاه کنی. بارها و بارها قسمت های دوست داشتنی اش را مرور کنی! و هرگاه قسمتی از آن دلت را زد دیگر محل سگش هم نگذاری! ای کاش می توانستیم در لحظاتی از زندگیمان که دوستشان داریم متمرکز شویم. ای کاش باورمان می شد که کسی که مرده است فقط به ظاهر مرده است. در زمان گذشته، خیلی هم زنده ست اتفاقا! چراکه بابا همیشه می توانست از خاطرات عمو جان برایم بگوید. اگر مثل ترافالمادوری ها به زمان...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
15
زمزمه های زیر لب
http://z3mz3m3h.blogspot.com/2011/09/blog-post_26.html
زمزمه های زیر لب. Monday, September 26, 2011. انگشتان دست راستش حاشیه ترمه روی میز را در مسیر کوتاهی می رفت و برمی گشت. داشت می گفت هنر هم باید زبانی باشد که آدم ها بتوانند با آن با هم حرف بزنند وگرنه پشیزی نمی ارزد. صدایش صاف بود. نه صدایش دورگه بود: یگ رگه زندگی، یک رگه خلوص. سرش پایین بود. انگشتانش می رفت و برمی گشت. می گفت گریه کردن هنر نیست. من اما داشتم گریه می کردم. هنر نمی کردم. فقط نمی خواستم بمیرد. September 26, 2011 at 10:37 PM. September 27, 2011 at 9:58 AM. Subscribe to: Post Comments (Atom).
زمزمه های زیر لب
http://z3mz3m3h.blogspot.com/2011/09/blog-post_09.html
زمزمه های زیر لب. Friday, September 09, 2011. می گویند فراموشی دفاع طبیعی بدن است در برابر رنج. توی دلم می گویم راست می گویند خوب. حق دارند که این را می گویند خوب. دستم می رود که گوشه بالا سمت راست صفحه صد و پنجاه کتاب همنوایی شبانه ارکستر چوب ها. را توی جعبه بنفش با گل های ریز سفید. ر. را توی یک جعبه مات نارنجی . پ. را توی یک جعبه تمام مشکی براق. و همین طور نون. کنجی دیگر و اتاقکی دیگر و جعبه ای دیگر و آدمی دیگر و آهی دیگر. خيلي تشبيهات قشنگي به كار بردي. که دوستى واقعى به رشد خود ادامه خواهد داد حتى در...
زمزمه های زیر لب
http://z3mz3m3h.blogspot.com/2011/10/blog-post_11.html
زمزمه های زیر لب. Tuesday, October 11, 2011. از اول اشتباه بود. این که توی گوش هر کسی که رد شد زمزمه کردم. و نگاه هم نکردم که بعد از شنیدن زمزمه های زیر لبم چه طور دارند نگاهم می کنند. باید ناشناس می نوشتم. حالا هم بار و بندیلم را جمع کردم و بردم این جا:. Http:/ m0rningside.blogspot.com/. من که شما را نمی شناسم. شما هم من را نشناسید تا من بتوانم خودم بمانم. زنی که آوازش از سرانگشتانش جوانه می زند. Subscribe to: Post Comments (Atom). از اول اشتباه بود. این که توی گوش هر کسی که رد شد . از پشت یک سوم.
زمزمه های زیر لب: July 2011
http://z3mz3m3h.blogspot.com/2011_07_01_archive.html
زمزمه های زیر لب. Monday, July 25, 2011. این بار با آن بار یک فرق اساسی داشت. یعنی جای من و تویش عوض شده بود. یعنی این بار من سر. من نمی خواهم که .". و من دیگر چیزی نشنیدم. مطلقا هیچ. این جور بود که من لعنتی هیچ وقت نفهمیدم تو ی لعنتی با آن بغض شکسته لعنتی ات چه چیزی را نمی خواستی. پن1 برداشت آزاد است! Wednesday, July 20, 2011. باز دوباره این یکی شاخش را هم می شکنند و خوشحال می شوند و هی به خودشان افتخار می کنند و هی می شکنند و باز به خودشان افتخار می کنند و هی و باز و هی و باز و . یعنی واقعا این طور نیست.
زمزمه های زیر لب: May 2011
http://z3mz3m3h.blogspot.com/2011_05_01_archive.html
زمزمه های زیر لب. Monday, May 02, 2011. اصلا قیافه این گوسفند یک طوری است که نمی شود بهش نخندید. یک جوری نگاهت می کند که چاره ای نداری جز این که بخندی. حرف می زند با آدم اصلا. پن شب می گوید: حالا این که می گویی باهات خرف می زند را که جدی نمی گویی که؟ نه؟ شوخی می کنی دیگر. یک جوری که حس می کنم ترسیده دیوانه ای چیزی شده باشم که با عروسک ها حرف می زنم و از این چیزها. بعد. فردا توی فروشگاه خرس و خرگوش و گوسفند و خوک و بقیه عروسک ها را بر می دارد و بالا پایین می کند و آخر می گذارد سر جایش و می گوید: نه!
زمزمه های زیر لب
http://z3mz3m3h.blogspot.com/2011/09/blog-post_25.html
زمزمه های زیر لب. Sunday, September 25, 2011. یک دو . سه. نباید بیشتر از این وقت ببرد. چون یک چیز دیگری می شود اصلن. حرف ها که بمانند توی دل آدم کم کم شروع می کنند به گندیدن. بعد حرف گندیده را نمی شود برداشت نوشت یک جایی. می خواهم بگویم زندگی آدم بوی گند می گیرد. یکی و آن یکی و آن یکی دیگر بهم می گویند نویسنده! یعنی تنها کاری که می توانم بکنم این است که سرم را بیاندازم پایین و یک جور پوزخند عجیب بزنم و زیرلب حرفشان را تکرار کنم که هه! Subscribe to: Post Comments (Atom). به روز شدن بعد از مدتها…. May Tomo...
زمزمه های زیر لب: August 2011
http://z3mz3m3h.blogspot.com/2011_08_01_archive.html
زمزمه های زیر لب. Tuesday, August 23, 2011. پسرک داد می زند: خاله فردا بیاین خونه ما. داستان از این قرار بود که با هم که دوست شدیم اول کمی با غازها بازی کردیم و پسرک هی دنبالشان دوید و هی صدایشان زد: عقاب! و من هی بهش گفتم که این ها که عقاب نیستند و غاز هستند و به خاطر همین هم جوابش را نمی دهند. بعد او هی دوید دنبالشان و داد زد: گاز! و هی سنگ های بنفش و قهوه ای و سیاه را پیدا کرد و جمع کرد توی مشت هایش و به من هم گفت که پیدا کنم و برای همه شان ابراز احساسات کرد وهی گفت: من همه شونو دوس دارم. و دلم نمی آی...
زمزمه های زیر لب: February 2011
http://z3mz3m3h.blogspot.com/2011_02_01_archive.html
زمزمه های زیر لب. Saturday, February 19, 2011. یازده هزار کیلومتر کش بیاید و پاره نشود. مامان هم انگار می ترسد که من واقعا تمام شوم می گوید که خیالم راحت باشد. می گوید که نمی رود. خیالم راحت می شود و وجدانم معذب. و نمی دانم هنوز که آیا من و امثال من این جا تمام شویم می ارزد به این که آنجا تعداد آدم ها از گرگ ها بیشتر شود یا نه. اول اسفند ماه هشتاد و نه به وقت تهران. Monday, February 14, 2011. سنگ بزرگ موذیانه می خندد و دستش را مشت می کند. می خواهد بزند. چشم هایم را می بندم. سرم گیج می رود. خیلی آدم ها با...
زمزمه های زیر لب
http://z3mz3m3h.blogspot.com/2011/09/blog-post_02.html
زمزمه های زیر لب. Friday, September 02, 2011. مامان دنیایش با من فرق می کند. یعنی دنیای آرزوهایمان از اساس با هم فرق می کند. یعنی تفاوت دنیای آرزوهایی که او برای من. داشته و دارد با دنیای آرزوهایی که خودم برای خودم دارم از بهترین محله لس آنجلس است است تا همان محله پرت توی بوئنوس آیرس که قرار است یک روزی بشود پناهگاهم. نمی گویم آرزوهایی که خودم برای خودم داشته. September 2, 2011 at 9:05 PM. Enghadr in neveshte raje be man dorost bood ke fekr mikonam afkaramo dozdidi! September 7, 2011 at 4:26 PM. تقدیم به...
زمزمه های زیر لب: March 2007
http://z3mz3m3h.blogspot.com/2007_03_01_archive.html
زمزمه های زیر لب. Sunday, March 04, 2007. Et si tu n'existais pas . و اگر تو وجود نمی داشتی، به من بگو، من برای چه وجود می داشتم؟ برای سرگردانی در دنیایی بدون تو، بدون امید و بدون حسرت. و اگر تو وجود نمی داشتی، می کوشیدم برای آفرینش عشق. مثل نقاشی که تولد رنگ های روز را، در زیر سرانگشتانش می نگرد. و چه کسی از آن روی می گرداند؟ و اگر تو وجود نمی داشتی، به من بگو، من برای که وجود می داشتم؟ رهگذرانی آرمیده در میان بازوانم، که هیچ گاه دوستشان نمی داشتم. و اگر تو وجود نمی داشتی، من ذره ای بیش نمی بودم. Le sec...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
فـــــــــــــــــــانوس
آیات و امتحان . نوشته شده توسط: اباصلت ابراهیمی. شنبه 7 بهمن 1391-09:00 ق.ظ. برای آزمایش من و توست. باید منتظر بلای الهی بود . قوم صالح ، ناقه را که پی کردند. حضرت صالح پیامبر.ع. فرمودند:. سه روز در خانه بمانید و منتظر بلا بمانید.". و یکی از آیات الهی. ولایت" است . که اگر قدرش ندانیم مستحق عذابیم/. نوشته شده توسط: اباصلت ابراهیمی. جمعه 6 بهمن 1391-01:25 ق.ظ. سن و قد نمی شناسد . به یاد شهدای نوجوان. ما قرنهاست که . نوشته شده توسط: اباصلت ابراهیمی. چهارشنبه 4 بهمن 1391-09:41 ق.ظ. کوه و بیابانم آرزوست .
فانوس روشنایی
1777;٤ امرداد ۱۳٩۳ : ۱٠:٠٠ ب.ظ :. نويسنده : مامان امیر مهدی. 1777;٤ امرداد ۱۳٩۳ : ۸:٢٩ ب.ظ :. نويسنده : مامان امیر مهدی. یکی از تواناییهای خاص امیر مهدی خوردن غذا در طی یک تا دو ساعته. پس بابای امیر مهدی قانونی وضع کرد به این روال: که هر زمان غذای مامان و بابا تمام شد امیر مهدی تا ده دقیقه بعد فرصت داره به غذا خوردن ادامه بده اما اگر بیشتر طول کشید باید تنها به آشپزخانه بره و غذاش را تموم کنه. نويسنده : مامان امیر مهدی. طی این تابستون برای امیر مهدی و دختر همسایه کلاس آناتومی بدن گذاشته بودم. پی نوشت: ...
فانوس راه
یاد روز سلطان غزل. امروز گرچه ۲ روز از نمادین روز بزرگداشت مردی میگذرد که جهان وامدار فکر و هنر و عشق و زیبایی صفت اوست اما باز گفتن از او بی لطف نیست. امروز زاد روز اوست که با الا یا ایها الساقی شروع کرد و عشق را آسان نمود و خون در دلها افکند. فقط امروز روز او نیست که هر روز با خواندن یک غزلش مست می شویم و خود را در آیینه صفاتش می بینیم. این روزها که شعر کیمیای نایاب زمان است و شاعری چون تو نادره دوران لحظه لحظه های احساسمان را از ناب ترین غزلهایت سرشار میسازیم باشد تا ذره ای از عمق زیباییت را درک کنیم.
فانوس خاموش....
غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت. این شعر را یکی از اساتید در کلاس مثنوی، بدون هیچ مقدمه ای درحالی که چشم به افق های دور دوخته بودند شروع به خواندن کردند و همه را محظوظ نمودند. غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت. پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت. طلسم غربتم امشب شکسته خواهد شد. و سفرهای که تهی بود، بسته خواهد شد. و در حوالی شبهای عید، همسایه! صدای گریه نخواهی شنید، همسایه! همان غریبه که قلک نداشت، خواهد رفت. و کودکی که عروسک نداشت، خواهد رفت. منم تمام افق را به رنج گردیده،. منم که هر که مرا دیده، در گذر دیده.
فانوس خیال من...
کاشکی می توانستیم مثل ترافالمادوری ها به مفهوم زمان فکر کنیم! رشته کوهی به هم پیوسته که هر موقع بخواهی، هر کجای آن را که بخواهی، نگاه کنی. بارها و بارها قسمت های دوست داشتنی اش را مرور کنی! و هرگاه قسمتی از آن دلت را زد دیگر محل سگش هم نگذاری! ای کاش می توانستیم در لحظاتی از زندگیمان که دوستشان داریم متمرکز شویم. ای کاش باورمان می شد که کسی که مرده است فقط به ظاهر مرده است. در زمان گذشته، خیلی هم زنده ست اتفاقا! چراکه بابا همیشه می توانست از خاطرات عمو جان برایم بگوید. اگر مثل ترافالمادوری ها به زمان...
Faanoos Magazine مجله فانوس – The Lantern of Hope
Your Cart: 0 items - £. Mon - Sat 8.00 - 20.00. Video & Photography. Web & Graphic Design. TRAVEL & ADVENTURE. TECH & DIGITAL. WOMENSWEAR & ACCESSORIES. MENSWEAR & ACCESSORIES. HEALTH & BEAUTY. HAIR & MAKEUP. SKINCARE & FRAGRANCE. FITNESS & NUTRITION. SKINCARE & FRAGRANCE. HAIR & GROOMING. FITNESS & NUTRITION. The Lantern of Hope. The Lantern of Brightness. We offer wedding, events, commercial. Responsive web design. ecommerce. Logo and branding design. Flyers and Leaflets Print. Monday – Saturday. Insta...
Fanoos
2014 Faanoos Restaurant All Reserved. Design and Developed By:. Welcome To Faanoos Restaurants. We are delighted to welcome you to the Faanoos Restaurants website. We have filled it with images and information which we hope will keep you up to date on the quality and value for money that we offer at our restaurants.
عروسک کوکی
پرواز را به تو الهام می کند. مدرسه پرواز دسته جمعی دوچرخه ها. چای دو قند پهلو یا قهر گربه ها؟ چرا من را ول کردی و رفتی؟ گفت و گوی تلفنی اوباما و قالیباف. کد جست و جوی گوگل. پیج رنک سایت شما. از سرنگ های بیمارستان لقمان. شاید از چنگ زدن ملافه ها به ناخن های بی علاقگیم. شاید از فرو رفتن سرنگ به محدوده ی شفاف فراموشی. صاف بالا می رفت از رگ هام. شاید وقتی که سویه های پنهان از شبیخون سرخ استقبال کردند. شاید از خیابان های نمناک بانگ هول فرا گرفته بودتم. نمی دانم چه ". خواب دارد می بیند. دارد در خواب آینه ی دیگر.
wordpress | Just another WordPress site
October 28, 2015. Welcome to WordPress. This is your first post. Edit or delete it, then start blogging! Just another WordPress site. Proudly powered by WordPress.