eshghname74.mihanblog.com

love0story.blogfa.com

تنهایی در خیابان های شلوغ - مبهم

http://www.love0story.blogfa.com/post/24

تنهایی در خیابان های شلوغ. گلوی آدم را باید گاهی بتراشند! تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود! دلتنگی هایی که می توانند آدم را خفه کنند . . . حوصله نوشتن هم ندارم. این همه دلتنگی دیگر نه با خواندن کم می شود ، نه نوشتن. دلم تو رامی خواهد! به هر زبانی که باشد. بغضم به چند زبان زنده دنیا مسلط است! کاش اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه حالت چطوره؟ و تو جواب میدی خوبم! کسی باشه که محکم بغلت کنه و آروم تو گوشت بگه:. ﻣﯿﮕﻪ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﻧﺒﺎﺵ ، ﻫ ﻪ. ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﻪ ﺁﺏ ﺑﮕﯽ ﺧﯿﺲ ﻧﺒﺎﺵ. سه شنبه چهارم مهر ۱۳۹۱ 23:43 زهره. نوشته های یه جوا...

love0story.blogfa.com

تنهایی در خیابان های شلوغ - امروز تولد بهترین دوست دنیاست...!

http://www.love0story.blogfa.com/post/36

تنهایی در خیابان های شلوغ. امروز تولد بهترین دوست دنیاست! تولد تو تولد من است. من تمام طول سال بیدار مانده ام. که مبادا روز تولد تو تمام شود. و من در خواب بمانم. و نتوانم به تو بگویم. جمعه بیست و هفتم بهمن ۱۳۹۱ 11:20 زهره. سلام دوستان من زهره هستم دختری مرموز. طبق گفته ی مامانم و اجیم مغرورم اما خودم این جوری فکر نمی کنم. مهربون و با بقیه زود ارتباط برقرار میکنم پر شور گاهی غمگین گاهی شاد وگاهی هم مبهم. عاشق هیجان هستم ومطالب طنز رو هم دوست دارم خیلی به شعر مخصوصا غمگین علاقه دارم. شکلک های لیدی ریحانا.

melinadadafarin.mihanblog.com

عاشقانه های خاك خورده... - اوج پرواز

http://melinadadafarin.mihanblog.com/post/12

عاشقانه های خاك خورده. اینجا سرزمین تنهایی هاست.سرزمین عاشقان دلخسته. دارم راه میرم رو زمین سخت.روی زمینی كه محكم وبا غرور رویش راه میرویم و دل نمیكنیم.باد ملایمی صورتم را مینوازد.آه میكشم.كاش میتوانستم پرواز كنم.اما بال ندارم.جای بال روی دستانم تیر میكشد.جای پرهایم خالیست.چشمهایم را میبندم.اكنون بال دارم.بالهایم را باز میكنم.پاهایم دیگر روی زمین نیست. از دیوارها میگذرم.بازهم اوج میگیرم.از دیوارها بالاتر میرم.انقدر بالا كه دیگر هیچ دیواری را نمیبینم.وحشت و هیجان. عاشق میشوم و .فرود می آیم. فروشگاه های ای...

melinadadafarin.mihanblog.com

عاشقانه های خاك خورده... - مطالب آبان 1390

http://melinadadafarin.mihanblog.com/post/archive/1390/8

عاشقانه های خاك خورده. اینجا سرزمین تنهایی هاست.سرزمین عاشقان دلخسته. دل بسته تمام چیزهایی هستم که تو را یاد من می آورد. دل بسته شال و کلاهی که عطر تو را هدیه می آورد. دل بسته آن عکس یادگاری در جشن میلاد تنت. دل بسته اولین نگاه پرمعنای بی تکرارت. دل بسته آخرین وداع و آن نگاه غمگین. دل بسته خنده های تو. دل بسته گریه های تو. دل بسته کنج خلوت اتاق خوابم به یاد تو. دل بسته آن لحظه ناب دلبری های تو. دل بسته راز و نیاز با خدا برای تو. دل بسته لمس دستانت در خیالم کنار تو. دل بسته دادن شادی هایم برای تو.

melinadadafarin.mihanblog.com

عاشقانه های خاك خورده... - دلم....

http://melinadadafarin.mihanblog.com/post/21

عاشقانه های خاك خورده. اینجا سرزمین تنهایی هاست.سرزمین عاشقان دلخسته. کاش در آن لحظه که تقدیم تو شد هستی من. میسپردم که مراقب باشی. جنس این جام بلور استر از عشق و غرور است. نوشته شده در جمعه 23 دی 1390 ساعت19:16 توسط melina d. رنگ این سرزمین سیاه و یكرنگه.آدمهای اینجا عادت ندارن به هر كسی بگن دوستت دارم.رسم دارن به كسی كه دوستش دارن بگن مواظب خودت باش. تو رسمشون این نیست كه یه قصر رویایی بسازن.آخه بی سرزمین تر از باد هستندو بی پرد مثل فریادن. آدمها اینجا تو رسمشون اینه كه یكرنگ باشن و بی ریا.بدون دروغ.

melinadadafarin.mihanblog.com

عاشقانه های خاك خورده... - من خیلی شجاعم....

http://melinadadafarin.mihanblog.com/post/13

عاشقانه های خاك خورده. اینجا سرزمین تنهایی هاست.سرزمین عاشقان دلخسته. شجاعت میخواد كه بگم. حداقل به خوم میگم كه تورو خیلی دوستت دارم.این شجاعت میخواد كه تو رو با كسی دیگه میبینم و دم نمیزنم. شجاعت میخواد وقتی اونو خیلی دوستش داری و من.تو دلم میگم چقدر دوستت دارم. آخه چه كنم دست خودم نیست.این گناه قلبمه. نوشته شده در دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت10:23 توسط melina d. رنگ این سرزمین سیاه و یكرنگه.آدمهای اینجا عادت ندارن به هر كسی بگن دوستت دارم.رسم دارن به كسی كه دوستش دارن بگن مواظب خودت باش.

melinadadafarin.mihanblog.com

عاشقانه های خاك خورده... - من عاشق احساسی هستم كه تو برام میاری

http://melinadadafarin.mihanblog.com/post/17

عاشقانه های خاك خورده. اینجا سرزمین تنهایی هاست.سرزمین عاشقان دلخسته. من عاشق احساسی هستم كه تو برام میاری. قاب شیشه ای چشمات منو با تو آشنا كرد. من تو رویای تو بودمبی خبر منو صدا كرد. قاب شیشه ای چشمات برا من مثل نفس شد. برا قلب عاشق من همه چیز و همه كس شد. من به آرزوم رسیدم به تن تب دار دستات. دستهای تو مال من شد تو پناه امن چشمات. سرنوشتم زیر و رو شد،شبم از ستاره پر شد. كویر زخمی دستهام،عاقبت دوباره گل شد. ریشه های خشك و خوابم غم پاییز رو رها كرد. باورم جوونه داد و محشری دیگه به پا كرد.

dostedost.blogfa.com

توقف ممنوع - توثف ممنوع

http://www.dostedost.blogfa.com/tag/توثف-ممنوع

اگر پای رفتن ندارم با باورم راه می روم. جايي خسته مي شويم و توقف مي کنيم که موفقيت آنجاست يا آتقدر در حسرت يافته ها و داشته هاي ديگرانيم که زير پاي خود را نمي بينيم. هرچه قدر هم ضعيف باشي ، گاهي تکيه گاهي امن خواهي بود. ممکن است که من منکر چيزي باشم ولي لزومي نمي بينم که آن را به لجن بکشم يا حق اعتقاد به آن را از ديگران سلب کنم .نمايشنامه کاليگولا - آلبر کامو. نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۱ساعت14:1توسط مریم و نسیم. خاطرات خانه ييلاقي/ويرجينيا وولف). نمايشنامه کاليگولا - آلبر کامو). پس این همه و...

dostedost.blogfa.com

توقف ممنوع - داستان کوتاه

http://www.dostedost.blogfa.com/tag/داستان-کوتاه

اگر پای رفتن ندارم با باورم راه می روم. اندكي مرا دوست بداري كافي ست. همه چيز از آن عروسي لعنتي شروع شده بود و هستي اش را به باد فنا داده بود. كاش دنيا جور ديگري بود. شام عروسي گيرش نيامده بود و اين كوچكترين دغه دلي اش از اين دنيا و آن عروسي كذايي بود. تا پيش از اين عروسي فكر ميكرد معاوضه ي آن فك فاميل بي معرفت و آك بند در حد صفرش با هر نوع همدمي مثلا خرگوشي، موشي، جانوري، حشره اي چيزي! او لري بود كه كسي براي دعواي آن شب آدم حسابش نكرده بودند. حتي شام هم گيرش نيامده بود. خاك وچوكم . هي هي. خاطرات خانه يي...

dostedost.blogfa.com

توقف ممنوع - مراقب حرکاتمون باشیم!

http://www.dostedost.blogfa.com/post-174.aspx

اگر پای رفتن ندارم با باورم راه می روم. پسر جواني در کتابخانه از دختري پرسيد:. مزاحمتان نمي شوم کنار دست شما بنشينم؟ دختر جوان با صداي بلند گفت:. نمي خواهم يک شب را با شما. تمام دانشجويان در کتابخانه به پسر که بسيار خجالت زده شده بود نگاه کردند. پس از چند دقيقه دختر به سمت آن پسر رفت و در کنار ميزش به او گفت: من روانشناسي پژوهش مي کنم و ميدانم مرد ها به چه چيزي فکر ميکنند، گمان کنم شمارا خجالت زده کردم درست است؟ پسر با صداي بسيار بلند گفت: 200 دلار براي يک شب! من و تنهاييم و يه دنيا حرف نزده.