eshgammohammad.blogfa.com
غمکده عشق مریمغمکده عشق مریم - ... و من پذیرفتم که عشق افسانه است
http://eshgammohammad.blogfa.com/
غمکده عشق مریم - ... و من پذیرفتم که عشق افسانه است
http://eshgammohammad.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
34
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.266 sec
SCORE
6.2
غمکده عشق مریم | eshgammohammad.blogfa.com Reviews
https://eshgammohammad.blogfa.com
غمکده عشق مریم - ... و من پذیرفتم که عشق افسانه است
غمکده عشق مریم -
http://www.eshgammohammad.blogfa.com/post-79.aspx
و من پذیرفتم که عشق افسانه است. ممنون از کسایی که دلداریم میدن ولی محمد دیگه برای من مرده. جمعه ۶ اردیبهشت۱۳۹۲ ] [ ۲۰:۴ بعد از ظهر ] [ مریم بی محمد ] . سلام به وب منو عشقم خوش اومدين من اين وبو واسه عشقم محمد ساختم هركي خوشش نيومد زود بزنه به چاك. گفتم:خدایا از همه دلگیرم. گفتم:خدایا دلم را ربودند. خنده ای کردو گفت:تو یا من؟ گفت: بیشتر از من؟ گفتم : خدایا کمک خواستم. گفتم خدایا دوستت دارم. گفتم:خدایا اینقد نگو من. گفت: من توام تو من. دل نوشته های یه عاشق. بیا تو زیبا شو. عاشقانه های محمد و شراره.
غمکده عشق مریم
http://www.eshgammohammad.blogfa.com/author-eshgammohammad.aspx
و من پذیرفتم که عشق افسانه است. Miay chert mighy zer ezafi moghofffffffffffff. جمعه 13 اردیبهشت1392 ] [ 1:54 بعد از ظهر ] [ مریم بی محمد ] . نمیدونم چرا فراموش کردن آدما اینقدر سخت شده. تا میای فراموشش کنی یاد حرفاش میفتی و یه لبخند غمگین میزنی. یکشنبه 8 اردیبهشت1392 ] [ 10:28 قبل از ظهر ] [ مریم بی محمد ] . ممنون از کسایی که دلداریم میدن ولی محمد دیگه برای من مرده. جمعه 6 اردیبهشت1392 ] [ 8:4 بعد از ظهر ] [ مریم بی محمد ] . خیلی سخته خیلی سخت که یکی رو دوست داشته باشی ولی اون دوست نداشته باشه. شنبه 19 ا...
غمکده عشق مریم -
http://www.eshgammohammad.blogfa.com/post-73.aspx
و من پذیرفتم که عشق افسانه است. تموم شد رهاجون اگه پستامو کامل میخوندی میفهمیدی چیه دردم. خوش باش اونی که راحت شدی. خوش باش مطمئن باش یه روز تقاص کاراتو پس میدی. خوش باش دخترک مطمئن باش یه روزم تو رو مثل من میندازه دور. خوش باش که مال. تو شد همه عشقم همه کسم. خوش باش که قلبم از سنگ شد. خوش باش دخترک لرررررر. خوش باش که مریم مرد. خوش باش که دیگه چیزی از مریم باقی نمونده. خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا این وسط منو میبینی میبینی؟ چیکارت کردم خدا که باید. بهم دادی بگیرو خلاصم کن.
غمکده عشق مریم
http://www.eshgammohammad.blogfa.com/9111.aspx
و من پذیرفتم که عشق افسانه است. یکشنبه 8 بهمن1391 ] [ 0:56 قبل از ظهر ] [ مریم بی محمد ] . نمیدونم نمیدونم واقعا همه چیز تموم شد به همین سادگی نمیدونم فکر میکردم جزو. فراموش شدگان هستم ولی نمیدونستم تا این حد. پنجشنبه 5 بهمن1391 ] [ 3:30 بعد از ظهر ] [ مریم بی محمد ] . میدونم که میای میدونم که میخونی دخترک پس خوب بخون از اول ولش. یکشنبه 1 بهمن1391 ] [ 12:4 بعد از ظهر ] [ مریم بی محمد ] . سلام به وب منو عشقم خوش اومدين من اين وبو واسه عشقم محمد ساختم هركي خوشش نيومد زود بزنه به چاك. گفت: بیشتر از من؟
غمکده عشق مریم
http://www.eshgammohammad.blogfa.com/9107.aspx
و من پذیرفتم که عشق افسانه است. فدای محمد بشم میدونم ازم دلخوری ولی خیلی زود بهت میزنگم ببخشید. شنبه 1 مهر1391 ] [ 12:15 بعد از ظهر ] [ مریم بی محمد ] . سلام به وب منو عشقم خوش اومدين من اين وبو واسه عشقم محمد ساختم هركي خوشش نيومد زود بزنه به چاك. گفتم:خدایا از همه دلگیرم. گفتم:خدایا دلم را ربودند. خنده ای کردو گفت:تو یا من؟ گفت: بیشتر از من؟ گفتم : خدایا کمک خواستم. گفتم خدایا دوستت دارم. گفتم:خدایا اینقد نگو من. گفت: من توام تو من. دل نوشته های یه عاشق. بیا تو زیبا شو. عاشقانه های محمد و شراره.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
علی و مریم
http://www.alimaryam1.blogfa.com/post/20/بی-تو-
به نام عشق ، بزرگترین نعمتش . وبزرگترین اشتباه زندگیم . آه ای خفته که من چشم براهت دارم. خانه ام ابری و چشمان تو همچون خورشید. چه کنم دست خودم نیست اگر می بارم. کم برای من از این پنجره ها حرف بزن. من بدون تو از این پنجره ها بیزارم. هدیه ناچیز تقدیم شما. در شان شما نیست همین را دارم. من که تا عشق تو. باقیست زمین گیر توام. لااقل لطف کن از روی زمین بردارم . نوشته شده توسط علی و مریم در دوشنبه دهم مهر ۱۳۹۱ ساعت 19:46 موضوع عاشقانه ها لینک ثابت. داستان عاشقانه یک وبلاگ نویس. دل م را می گویم. بپرس: تا ساعت چند؟
علی و مریم
http://www.alimaryam1.blogfa.com/post/18/عشق-واقعی-
به نام عشق ، بزرگترین نعمتش . وبزرگترین اشتباه زندگیم . روزها می گذشت و او زندگی رنگارنگ دانشگاهی را بدون توجه پشت سر می گذاشت. به یاد نداشت چند بار دست های دوستی را که به سویش دراز می شد، رد کرده بود. در این چهار سال تنها در پی آن بود که برای فوق لیسانس در دانشگاهی که پسر درس می خواند، پذیرفته شود. در تمام این مدت دختر یک بار هم موهایش را کوتاه نکرد. زن پنجاه و پنج ساله شد، از همسرش جدا شده بود و تنها زندگی می کرد. در این سالها پسر با پول های دختر تجارت خود را نجات داد. روزی دختر را پیدا کرد و خ...مدتی ...
علی و مریم
http://www.alimaryam1.blogfa.com/tag/داستان-عاشقانه
به نام عشق ، بزرگترین نعمتش . وبزرگترین اشتباه زندگیم . روزها می گذشت و او زندگی رنگارنگ دانشگاهی را بدون توجه پشت سر می گذاشت. به یاد نداشت چند بار دست های دوستی را که به سویش دراز می شد، رد کرده بود. در این چهار سال تنها در پی آن بود که برای فوق لیسانس در دانشگاهی که پسر درس می خواند، پذیرفته شود. در تمام این مدت دختر یک بار هم موهایش را کوتاه نکرد. زن پنجاه و پنج ساله شد، از همسرش جدا شده بود و تنها زندگی می کرد. در این سالها پسر با پول های دختر تجارت خود را نجات داد. روزی دختر را پیدا کرد و خ...مدتی ...
علی و مریم
http://www.alimaryam1.blogfa.com/tag/عاشقانه
به نام عشق ، بزرگترین نعمتش . وبزرگترین اشتباه زندگیم . آه ای خفته که من چشم براهت دارم. خانه ام ابری و چشمان تو همچون خورشید. چه کنم دست خودم نیست اگر می بارم. کم برای من از این پنجره ها حرف بزن. من بدون تو از این پنجره ها بیزارم. هدیه ناچیز تقدیم شما. در شان شما نیست همین را دارم. من که تا عشق تو. باقیست زمین گیر توام. لااقل لطف کن از روی زمین بردارم . نوشته شده توسط علی و مریم در دوشنبه دهم مهر ۱۳۹۱ ساعت 19:46 موضوع عاشقانه ها لینک ثابت. دختر در بیست و پنج سالگی از دانشگاه فارغ التحصیل شد و در شهر پسر...
علی و مریم
http://www.alimaryam1.blogfa.com/post/17/داستان-عاشقانه-یک-وبلاگ-نویس
به نام عشق ، بزرگترین نعمتش . وبزرگترین اشتباه زندگیم . داستان عاشقانه یک وبلاگ نویس. آخیش ، همه چیزفعلا تموم شد ، دیگه تنهای تنها شدم ، دیگه وقتی غصه میخورم کسی نیست که ناراحت بشه و غصه بخوره ، چرا همه به من طور دیگه ای نگاه میکنند ، حتی درختهای بلند این خیابان که به خیابان انقلاب ختم میشه ، چرا بهش گفتم اونطرفی بره! این محمد رضا هم دست بردار نیست ، میخوای بری برو دیگه کسی کاری باهات نداره، حنما شبنم بهش زنگ زده گفته ، فقط اون میدونه حال من الان چطوریه ، بله محمد جان ، چیکار داری؟ دل م را می گویم. دریاف...
علی و مریم
http://www.alimaryam1.blogfa.com/post/21/دریا-شدی-
به نام عشق ، بزرگترین نعمتش . وبزرگترین اشتباه زندگیم . ديدم که تو دريا شدي و رود شدم / در وسعت چشمان تو محدود شدم. آن روز که در آتش عشق افتادم / سرسبز تر از آتش ن. نوشته شده توسط علی و مریم در دوشنبه دهم مهر ۱۳۹۱ ساعت 19:49 موضوع عاشقانه ها لینک ثابت. داستان عاشقانه یک وبلاگ نویس. سلام دوست عزیز . ممنون که به وبلاگم سر زدی . دل م را می گویم. تنهایی م را می گویم. این روزها اگه کسی گفت: من عاشقتم. بپرس: تا ساعت چند؟ دانلود مجموعه کتابهای آموزش نرم افزار . دانلود آموزش نرم افزار 3d max. هفته دوم مهر ۱۳۹۱.
علی و مریم
http://www.alimaryam1.blogfa.com/post/15/افسوس-
به نام عشق ، بزرگترین نعمتش . وبزرگترین اشتباه زندگیم . خوشحالی دلم را شکستی؟ ولی بدان ای نازنین! آنچه شکستی تصویر زیبای خودت بود. که در دلم ساخته بودی . میف همیدی و قتی ی ه. ب رات گ ری ه. میک ن ه ی عنی ا ز ه م ه چیز ش. و لي ا فسوس م ری م. میف همیدی و قتی ی ه م رد. ب رات گ ری ه. میک ن ه ی عنی ا ز ه م ه چیز ش. ب رات گ ذ شت ه ! و لي ا فسوس م ری م. نوشته شده توسط علی و مریم در شنبه بیست و پنجم شهریور ۱۳۹۱ ساعت 17:36 موضوع عاشقانه ها لینک ثابت. داستان عاشقانه یک وبلاگ نویس. دل م را می گویم. بپرس: تا ساعت چند؟
علی و مریم
http://www.alimaryam1.blogfa.com/post/16/علی-احساس
به نام عشق ، بزرگترین نعمتش . وبزرگترین اشتباه زندگیم . برای دانلود آهنگهای خودم که به خاطر عشقم خوندم میتونید به آدرسه. Aliehsas.ir سایت تخصصی علی احساس. نوشته شده توسط علی و مریم در شنبه بیست و پنجم شهریور ۱۳۹۱ ساعت 18:36 موضوع لینک ثابت. داستان عاشقانه یک وبلاگ نویس. سلام دوست عزیز . ممنون که به وبلاگم سر زدی . دل م را می گویم. تنهایی م را می گویم. این روزها اگه کسی گفت: من عاشقتم. بپرس: تا ساعت چند؟ دانلود مجموعه کتابهای آموزش نرم افزار . دانلود آموزش نرم افزار 3d max. دانلود آموزش نرم افزار 3d flash.
علی و مریم
http://www.alimaryam1.blogfa.com/tag/داستان-خوب
به نام عشق ، بزرگترین نعمتش . وبزرگترین اشتباه زندگیم . روزها می گذشت و او زندگی رنگارنگ دانشگاهی را بدون توجه پشت سر می گذاشت. به یاد نداشت چند بار دست های دوستی را که به سویش دراز می شد، رد کرده بود. در این چهار سال تنها در پی آن بود که برای فوق لیسانس در دانشگاهی که پسر درس می خواند، پذیرفته شود. در تمام این مدت دختر یک بار هم موهایش را کوتاه نکرد. زن پنجاه و پنج ساله شد، از همسرش جدا شده بود و تنها زندگی می کرد. در این سالها پسر با پول های دختر تجارت خود را نجات داد. روزی دختر را پیدا کرد و خ...مدتی ...
علی و مریم
http://www.alimaryam1.blogfa.com/post/19/عشق-
به نام عشق ، بزرگترین نعمتش . وبزرگترین اشتباه زندگیم . چشمانش پر بود از نگرانی و ترس ، لبانش می لرزید ، گیسوانش آشفته بود و خودش آشفته تر. سلام کوچولو مامانت کجاست؟ نگاهش که گره خورد در نگاهم، بغضش ترکید. قطره های درشت اشکش ، زلال و و بی پروا چکید روی گونه اش. ماماااا.نم . ما.مااا نم. ا چرا گریه می کنی عزیزم ، گم شدی؟ گریه امانش نمی داد که چیزی بگوید ، هق هق ، گریه می کرد. ببین ، ببین منم مامانم و گم کردم ، ولی گریه نمی کنم که ، الان با هم میریم مامانامون و پیداشون می کنیم ، خب؟ آره گلم، آره قشنگم، منم ...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
34
اشعار مذهبی آذری
اشعار و مداحی آذری. نوحه و مرثیه آذری. برای دیدن ویدیوهای مداحی ومرثیه سرایی آذری. نوشته شده در شنبه بیستم تیر ۱۳۹۴ساعت 15:35 توسط هادی. شام غریبان حضرت علی (من کلام : کاتب اردبیلی). گلدوق عزا ساخلیاق، حیدرکر اره بیز. وئرماقا باش ساغلیقی، قولسوز علمداره بیز. شیعه نجف شاهینه، ساخلیوب عالم عزا. اوغلی حسین و حسن، اگنینه گئیمیش قرا. مجلسماتم قوروب، آل رسول خدا. آغلیون امداد ائداق، عترت اطهاره بیز. اولماسا هر کیمسهنین چشمی بوگون اشگبار. شاه ا م مدن اولور، حشرگونی شرمسار. ظلمیلن اولدی شهید، منبع هشت وچهار.
عشق
مادری گوش فرزندش را گرفته کشان کشان با خود می برد . مردی را دید که از روبرو می آمد به آن مرد گفت کودکم را دعوا کنید او حرف مرا گوش نمی دهد پسرک مات و مبهوت به سیمای مردانه و استوار مرد می نگریست اشکهایش زیر چشمانش حلقه زده بود لباسی کهنه بر تن داشت و کفش در پایش نبود ، انگشتان پاهایش در زیر لایه ایی از خاک پنهان بود . زندگیم را سیاه کرده از صبح تا شب دنبالش هستم و از روی دیوار، پشت بام همسایه و بازار پیدایش می کنم . مرد به چشمان کودک نگاه می کرد و کودک لبانش به خنده باز شده بود . و من هم گفتم پدر و مادرم .
روشهای همسرداری وخوشبختی
در زبان فارسی واژه های گوناگون و متنوعی برای بیان احساسات و افکار وجود دارد. اما افرادی که به بد دهانی و دشنام گویی عادت کرده اند مکررا از چند واژه معدود تکراری، رکیک و زننده استفاده می کنند. چرا بد دهانی و دشنام گویی ناپسند است. بد دهانی از اعتبار و شان شما کاسته و شخصیت شما را زیر سوال می برد. روابط شما را به خطر می اندازد. نزد دیگران از احترام کمتری برخوردار خواهید شد. نشان دهنده آن است که شما روی رفتار و هیجانات خود کنترلی ندارید. نشانه عدم خویشتنداری و ضعف شخصیتی. عدم بلوغ هیجانی. شما با کنترل زبان ...
گل یاس
تاريخ : شنبه 26 اسفند1391 نویسنده : یاسی. به نام و عشق خدای خوبم. امیدوارم از وبم خوشتون بیاد. تاريخ : چهارشنبه 21 اسفند1392 نویسنده : یاسی. تاريخ : چهارشنبه 16 بهمن1392 نویسنده : یاسی. برای یک مادر خیلی سخته بچه شو جیگر گوششو بزرگ کنه برای خودش یه مرد بشه درست زمانی که می خواد اون رو تو لباس دامادی بغل کنه یهو همه چی عوض شه و اون رو تو کفن به آغوش بگیره. کاش میشد لاغر کنم خیلی لاغر. پنج کیلو شم . تا دوباره برم رو پاهای مامانم بخوابم ! خوشا آنانکه مردانه می میرند و تو ای عزیز! و صدایی شنیدم که مرا لرزاند!
مطالب شیک
غمکده عشق مریم
و من پذیرفتم که عشق افسانه است. Miay chert mighy zer ezafi moghofffffffffffff. جمعه 13 اردیبهشت1392 ] [ 1:54 بعد از ظهر ] [ مریم بی محمد ] . نمیدونم چرا فراموش کردن آدما اینقدر سخت شده. تا میای فراموشش کنی یاد حرفاش میفتی و یه لبخند غمگین میزنی. یکشنبه 8 اردیبهشت1392 ] [ 10:28 قبل از ظهر ] [ مریم بی محمد ] . ممنون از کسایی که دلداریم میدن ولی محمد دیگه برای من مرده. جمعه 6 اردیبهشت1392 ] [ 8:4 بعد از ظهر ] [ مریم بی محمد ] . خیلی سخته خیلی سخت که یکی رو دوست داشته باشی ولی اون دوست نداشته باشه. شنبه 19 ا...
عشقم پدرم
چقدر زود دلتنگ خدا شدی و رفتی ولی یادت همیشه تو دلم جاودان میماند پدر جان. با عرض سلام خدمت بزرگواران طاعاتتون قبول عیدتون هم مبارک. این دومین عید فطری هست که بدون بابا جونم گذشتم چقدر دلم براش تنگ شده کاااااش الان پیشم بود. دوعید هست که به جای دیدن روی بابام روز عید میرم سر خاکشو میبوسم . خیلی دلم براش تنگ شده برای صداش برای کوثر گفتنش . بابا چقدر زود از بینمون رفتی این رسمش نبود . چقدر دلم برای قدیما تنگ شده . بابایی تو باید تو این روزا بودی تا همه چی اینجوری به هم نمیریخت. شب 23 ماه رمضان. پنجشنبه است...
آغاز بودن وتـــــــــولدت مبارکــــــــ
آغاز بودن وتولدت مبارک. Тαναℓσ єт мσBαяαк ηαƒαѕαм. سلام به همه اونایی که میان به وبلاگ عشقم. این وبلاگ رو برای تولدش که 7/22/ هست درست کردم. میدونم چیز کمی هست. ولی همین که تو قلب هم هستیم یه دنیا بیشتر ارزش داره. امیدوارم تا آخر عمر کنار هم باشیم و عشق هم بمونیم. خیلی دوستت دارم رضاجونم. تاريخ شنبه دوازدهم مهر 1393ساعت 18:43 نويسنده ƧÅℜƛ. همیشه به قداست چشمهای تو ایمان دارم چه کسی چشمهای تو را رنگ کرده است. چه وقت دیگر گیتی تواند چون تویی خلق کند؟ فرشته ای فقط در قالب یک انسان. امشب شب تولد توست. من بما...
ωــ ـامــ ــانــمـــ בֿوωــ ـت בֿارمـــ
Ω ام انم בֿوω ت בֿارم. هیچ وقت معنی آخرین جملتو نفهمیدمبیتو بهترین زندگیو میسازم. ته قصه ما تلخه. مرسی که برگشتی سامی. دوشنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۲ 18:13 atiye. ای خدا فردا بخیر بگذره. سامی فردا میخوام بت زنگ بزنم. نمیدونم منو بشناسی یا نه. نمیدونم چرا یه ترس و دلهره ای تو دلمه. همش استرس فردا رو دارم. شاید گریه امونم نده با فاطی حرف بزنی. نمیدونم از چی میترسم. فقط میدونم این ترسه خیلی شیرینه. خدا جون فردا رو بخیر بگذرون. Тαɢε: یه پیام واسه عشقم. چهارشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۲ 18:17 atiye. هیچکس نمے دان د!
사랑의 바다 دریای عشق تو
사랑의 바다 دریای عشق تو. اینجا همه چیز درهمه. میخوام درباره خودم و وبم شرح بدم حتما مطالب زیرو بخونید. 4-دوست دارم دوستان زیادی تو وب یا جاهای دیگه پیدا کنم و باهاشون دوست بشم. 5-اگه میخوایید باهام تو ارتباط باشید بیاید به فیس فارسی. 1-من توهفته 1روز اپ میکنم پس لطف کنید تو هفته یه بار بیایید ونظر بدبد. 2-اگه خواستید اینجا نویسنه شید میتونید از هر مطالبی که خواستید بذارید. 3-اگه خواستید منو بلینکید بااسم"دریای عشق تو"بلینکیدوتو نظرات بهم بگید با چه اسمی لینکتون کنم. خواسته هاتون درباره وب. ممنون که سر زدید.
برای عشقم...
عشقمتنها دلیل نفس کشیدنم. این وبلاگ یه هدیه ست. برای کسی که از ته دل میپرستمش. کسی که عاشقش بودم و عاشقم بود.اما از هم جدامون کردن.آخرشم. گفتن به خاطر خودتون بود. بیخیال.این وب فقط جاییه که حرفای دلمو توش بزنم. امیدوارم یه روز هدیه شو ازم بگیره. عشقممن هنوزم دوستت دارم. نوشته شده در پنجشنبه هشتم اسفند 1392ساعت 16:2 توسط یه عاشق. دلمون برات تنگ شده بود اومدیم زیارتت کنیم! دختر: توباز گفتی ضعیفه؟ پسر: خب منزل بگم چطوره؟ دختر: وااااای از دست تو! پسر: باشه باشه ببخشید ویکتوریا خوبه؟ آها یه کم می پیچه! وقتی ت...