dokhtarebaroonzade.blogfa.com
دختر با رون زدهدختر با رون زده -
http://dokhtarebaroonzade.blogfa.com/
دختر با رون زده -
http://dokhtarebaroonzade.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.3 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
38
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.286 sec
SCORE
6.2
دختر با رون زده | dokhtarebaroonzade.blogfa.com Reviews
https://dokhtarebaroonzade.blogfa.com
دختر با رون زده -
دختر با رون زده -
http://www.dokhtarebaroonzade.blogfa.com/post-54.aspx
دختر با رون زده. چه بیتابانه میخواهمات ای دوریات آزمون تلخ زندهبهگوری. چه بیتابانه میخواهمات ای دوریات آزمون تلخ زندهبهگوری. دیشب بارون میومد.باز بهاز بارونی شده انگار. نوشته شده در چهارشنبه سوم شهریور ۱۳۸۹ساعت 12:1 توسط ب. پاییزی هستم.عاشق بارون. سعی میکنم بیشتر متن ها یا شعر ها مال خودم باشه. اما اونایی هم که نیست دوسشون دارمو حسمو میرسونه. اینجا آرامش خواهم یافت شاید بعد از این گاهی برای آن گوشه ی دلم که صندوقچه ی کوچکیست بنویسم.شاید هم یک روز صبح بعد از صبحانه حذف کنم تمام نوشته های اینجا را.
دختر با رون زده - مثل اون روزا...!
http://www.dokhtarebaroonzade.blogfa.com/post-64.aspx
دختر با رون زده. تو خوب سوختن و مي شناسي. سكوتو از اونم بهتر! من آتيشم يه كاري كن. مي خوام مثل همون روزا! كه بارون بو د و ابريشم. دوباره از تو حريره تو. مثل چشمات ابري شم! نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم شهریور ۱۳۸۹ساعت 12:17 توسط ب. پاییزی هستم.عاشق بارون. سعی میکنم بیشتر متن ها یا شعر ها مال خودم باشه. اما اونایی هم که نیست دوسشون دارمو حسمو میرسونه. جناب آقای بهرام امانی.
دختر با رون زده -
http://www.dokhtarebaroonzade.blogfa.com/post-47.aspx
دختر با رون زده. بنا به پیشنهاد دوستان.نظرات ازین پس تایید خواهند شد. ممنون واسه یاد آوری. نوشته شده در سه شنبه بیست و دوم تیر ۱۳۸۹ساعت 13:23 توسط ب. پاییزی هستم.عاشق بارون. سعی میکنم بیشتر متن ها یا شعر ها مال خودم باشه. اما اونایی هم که نیست دوسشون دارمو حسمو میرسونه. اینجا آرامش خواهم یافت شاید بعد از این گاهی برای آن گوشه ی دلم که صندوقچه ی کوچکیست بنویسم.شاید هم یک روز صبح بعد از صبحانه حذف کنم تمام نوشته های اینجا را. جناب آقای بهرام امانی.
دختر با رون زده - بالای سقف آسمان
http://www.dokhtarebaroonzade.blogfa.com/post-56.aspx
دختر با رون زده. روزهايي كه مي پنداريم آسمان تا نزديك زمين آمده است و راهي براي نفس. كشيدن نيست. لازم نيست سرمان را پايين بياوريم و گردن كج كنيم تا مبادا سقف آسمان "گرومپ" بخورد توي سرمان. بايد سرمان را با شجاعت بالا بگيريم .اينها يك مشت ابر پشمكي هستن مي شود از ابرها عبور كرد .آن بالا هم ميتوان نفس كشيد . نترسيد.از بالاي ابرها زندگي كدر تر به نظر ميرسد. نوشته شده در شنبه ششم شهریور ۱۳۸۹ساعت 1:16 توسط ب. پاییزی هستم.عاشق بارون. سعی میکنم بیشتر متن ها یا شعر ها مال خودم باشه. جناب آقای بهرام امانی.
دختر با رون زده -
http://www.dokhtarebaroonzade.blogfa.com/post-57.aspx
دختر با رون زده. من آپم.چرا قبلا بیشتر می خوندینم؟ نوشته شده در شنبه ششم شهریور ۱۳۸۹ساعت 12:25 توسط ب. پاییزی هستم.عاشق بارون. سعی میکنم بیشتر متن ها یا شعر ها مال خودم باشه. اما اونایی هم که نیست دوسشون دارمو حسمو میرسونه. اینجا آرامش خواهم یافت شاید بعد از این گاهی برای آن گوشه ی دلم که صندوقچه ی کوچکیست بنویسم.شاید هم یک روز صبح بعد از صبحانه حذف کنم تمام نوشته های اینجا را. جناب آقای بهرام امانی.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
لحظه های من -
http://www.lahzehayeman.blogfa.com/post-131.aspx
دل خوش از آنيم که حج مي رويم. غافل از آنيم که کج مي رويم. کعبه به ديدار خدا مي رويم. او که همين جاست کجا مي رويم. حج بخدا جز به دل پاک نيست. شستن غم از دل غمناک نيست. دين که به تسبيح و سر و ريش نيست. هرکه علي گفت که درويش نيست. صبح به صبح در پي مکر و فريب. شب همه شب گريه و امن يجيب. نوشته شده در شنبه هفتم آبان ۱۳۹۰ساعت 11:10 توسط الهام. در انتظار طلوع خورشید.
لحظه های من -
http://www.lahzehayeman.blogfa.com/post-133.aspx
بچه های کوچولو هر ذره از بدنشان را دوست دارند.آنها نه احساس گناه می کنند،نه شرم ونه مقایسه ای در کار است.تو هم مثل آنها بوده ای،تا این که در مسیر رشد به دیگرانی گوش دادی که به تو گفته اندکه"چندان هم خوب نیستی" تو شروع کردی به ایراد گرفتن از بدنت ومدام فکر می کنی عیب ونقصی پیدا کردی. بیا تمام آن حرفهای بیهوده را دور بریزیم و باز هم بدنمان را دوست داشته باشیم و آن را همانطور که هست بپذیریم.البته بدن ما تغییر می کند واگر عشق خود را نثارش کنیم حتما بهتر خواهد شد. بدن خود را دوست بداریم". در انتظار طلوع خورشید.
دلنوشته های من
http://www.saeid0.blogfa.com/8903.aspx
من در این خلوت خاموش سکوت،اگر از یاد تو یادی نکنم میشکنم. نمیدونم این چه سریه که بعضی وقتها آدم دلش برای خودش تنگ میشود وقتی یاد روزها و. شبهای گذشتت می افتی که چه بودی و چه شدی. وقتی حسرت آشتی کردنهات با خدا را. میخوری بعد تازه یادت می آید که خیلی چیزها را از دست دادی. مناجات ها و سبک شدنهات همه اینها جزء لاینفک خاطراتت میشه. باز هم یادت میاد که. چقدر خوب بودی و پاک. یادت میاد دست به هر چیزی می گذاشتی یا رنگ خدائی داشت یا. خدای من.می خواهم حالا به تو بگویم میدونم که میدونی چقدر دوستت دارم. سرو به دیوار ...
لحظه های من
http://www.lahzehayeman.blogfa.com/9002.aspx
صدای زندگی در من نمی تواند به گوش زندگی در تو برسد،با این حال بیا گفتگو کنیم تا احساس تنهایی نکنیم. نوشته شده در جمعه بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۹۰ساعت 20:25 توسط الهام. زمین نفس می کشد،ما زندگی میکنیم،زمین نفس خود را حبس می کند ما می میریم. نوشته شده در جمعه بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۹۰ساعت 10:29 توسط الهام. شاید سالها بعددر گذر جاده ها. بی تفاوت از کنار هم بگذریم و بگوییم. این غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود". نوشته شده در پنجشنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۳۹۰ساعت 22:17 توسط الهام. بسیارگل از کف من برده است باد.
لحظه های من -
http://www.lahzehayeman.blogfa.com/post-137.aspx
اگر تنهاترین تنهاها شوم باز خدا هست.او جانشین همه نداشتن هاست.نفرین و آفرین ها. بی ثمر است.اگر تمامی خلق گرگ های هار شوند و از آسمان هول و کینه بر سرم بارد تو. تنهای مهربان و جاوید و آسیب ناپذیر من هستی.ای پناهگاه ابدی! تو میتوانی جانشین همه بی پناهی ها شوی. نوشته شده در چهارشنبه یازدهم آبان ۱۳۹۰ساعت 14:33 توسط الهام. در انتظار طلوع خورشید.
لحظه های من -
http://www.lahzehayeman.blogfa.com/post-136.aspx
من قصد دارم هر روز یک جمله مثبت از کتاب "بدن خود را دوست بداریم " رو توی وبلاگم بذارم امیدوارم براتون مفید باشه. نوشته شده در چهارشنبه یازدهم آبان ۱۳۹۰ساعت 8:2 توسط الهام. در انتظار طلوع خورشید.
لحظه های من -
http://www.lahzehayeman.blogfa.com/post-130.aspx
بعضی ها را هرچه قدر بخوانی. خسته نمیشوی! بعضی ها را هرچه قدر گوش دهی .عادت نمیشوند! بعضی ها هرچه تکرار شوند .باز بکر اند و دست نخورده! بعضی ها بی نهایت اند! اما فقط بعضی ها! نوشته شده در شنبه هفتم آبان ۱۳۹۰ساعت 7:18 توسط الهام. در انتظار طلوع خورشید.
لحظه های من
http://www.lahzehayeman.blogfa.com/8902.aspx
يك دانه كور / بي آنكه دنيا را ببيند / در لاي آجرهاي يك ديوار، گم بود / در آن جهان تنگ و تاريك / با باد و با باران غريبه / دور از بهار و نور و مردم بود / اما مدام احساس مي كرد / بيرون از اين بن بست / آن سوي اين ديوار، چيزي هست / اما نمي دانست، آن چيست / با اين وجود او مطمئن بود / اين گونه بودن زندگي نيست. هي شوق، پشت شوق. هي درد، پشت درد. و ديگر او در آن تن كوچك، نگنجيد. و دستي از نور. او را به سمت ديگري برد. وقتي كه چشمش را به روي آسمان وا كرد. يك عمر نابينايي او را دوا كرد. بيرون كشيد آخر خودش را. سوار ...
دلنوشته های من - هیشکی منو دوس نداره...
http://www.saeid0.blogfa.com/post-72.aspx
من در این خلوت خاموش سکوت،اگر از یاد تو یادی نکنم میشکنم. هیشکی منو دوس نداره. من اگر اشک به دادم نرسد میشکنم. زیر این چرخ کبود. زیر این سلطه ی سنگین سکوت. اگر از یاد تو یادی نکنم میشکنم. چه خوب میشد امروز یکی بود که به من میگفت تولدت مبارک. نوشته شده در یکشنبه بیست و هشتم شهریور ۱۳۸۹ساعت 10:57 توسط سعید. اینجا منم.جایی برای سکون و آرامش.فارغ از نقاب و پای بندیها. بخوان و قضاوت کن. دلم اندازه حجم قفس تنگ است. به جرم عاشقی (منیژه). شبم کم داره چشماتو(باران ). متروکه ای شبیه باغ.
دلنوشته های من - آمدی...
http://www.saeid0.blogfa.com/post-79.aspx
من در این خلوت خاموش سکوت،اگر از یاد تو یادی نکنم میشکنم. آمدي آتش بجانم ريختي. شعله بر دامان پاکم ريختي. آمدي با يک صدا مستم کني. ناگهان با يک نگاه هستم کني. آمدي من را رها سازي بدشت. قلب من افتاد زير پايت و شکست. خواستم تا که فراموشت کنم. بلکه در يادم در آغوشت کنم. خواستم تا بشويم اين گناه. غرقه گشتم در سيلاب فنا. خواستم تا نفس گيرم زخود. بلکه آرام گيرم بعد موت. اي دريغا مرگ هم من را نخواست. چونکه دامانم پليد بود از نخست. نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم آبان ۱۳۸۹ساعت 17:20 توسط سعید. بخوان و قضاوت کن.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
38
هوای دو نفره
گونه هایت خیس است. باز با این رفیق نابابت اسمش چ بود؟ باز با باران قدم زدی؟ هزار بار گفتم باران رفیق خوبی نیست برای تنهایی ها . همدم خوبی نیست برای دردها . فقط دلتنگی هایت را خیس و خیس تر میکند. سخت است درک کردن. د ختری که غم هآیش را. خودش میداند و دلش . که همه تنها لبخندهآیش را می بینند. جز همآن دختر نمیداند چقدر تنهاست. که چقدر می ترسد. از اعتمآد بی حآصلش! کوچ خواهم کرد اجباری. تا شب تنهایی باران. تا غم دلتنگی دریا. نه جای حسرت نیست. هیچکس از عشق ما چیزی نمی داند. هیچکس حرفم را نمی خواند. کوچ خواهم کرد .
دختر بارون
توغلیان یک حس خوبی. که به وجدمی آورد مرا. چون گرمای مطبوع خورشید پائیزی. که درسرمای برگ ریزان گرم میکند رگهای یخ زده باران را. توچون ماه آسمانی نقره فام و تنها. که میدرخشی درآسمان وجودم. من این جوانه های تازه امید که قلبم را شاد و باطراوت کرده را دوست میدارم. نوشته شده در سه شنبه دهم دی ۱۳۹۲ساعت 11:49 توسط دختر بارون. ازلابه لای دفتر خاطراتم. روزهای خوش را بیرون میکشم. همه را دوباره مرورمیکنم. لبخند رضایت برلبانم نقش می بندد. حال من مانده ام وهمین چندبرگ. خدایا دیگر به جهنمت نیازی نیست! تو بگو چه کنم.
دختری که معتاد بارون بود ....
دختری که معتاد بارون بود . من دلم می خواهد که ببارم از آن ابر بزرگ . هستم اگر مي روم گر نروم نيستم . بدون هیچ توضیحی می خوام حرفمو بزنم. می خوام این وبلاگو. الان نمی سوزونمش ولی فعلا. اره تعطیل می شه. که دیشب تا صبح ریختم و بقیه ساده از کنارش رد شدن. که صبح باز گونه هامو خیس کردن و با دیدنشون چشمای خواهرم هم بارونی شد و هر قطره اشک که از چشمای اون می افتاد صداش گوشمو کر میکرد ، گرماش تنم رو می سوزوند ، خودمو نفرین کردم ، از خودم بدم اومد ،. که بهش تحویل دادم ولی از ته دل نبود ، فقط برا اینکه اون اروم شه.
Dokhtare BaroOni
آخر همه ی قصه ها. تو شهرزادی و من. نوشته شده در جمعه 7 تیر 1392 ساعت 05:09 ق.ظ توسط sogand shafei. چشم ها سوی توست. امان از فریاد ها. وای از آن روزی که محتاجی. وای از آن روزی که محتاجی. نوشته شده در شنبه 26 اسفند 1391 ساعت 09:25 ب.ظ توسط sogand shafei. با دست هایی که دیگر دل خوش به النگو هایی نیست که زرق و برقش شخصیتم باشد. من زنم و به همان اندازه از هوا سهم می برم که ریه های تو. درد آور است من آزاد نباشم که تو به گناه نیفتی . قوس های بدنم به چشم هایت بیشتر از تفکرم می آیند . تمام حرف هایت عوض می شود .
dokhtarebarooni.persianblog.ir
دختر بارونی
بارون رحمته. رحمت خدا. من دختر بارونم و بارونی. هیچی ندارم که بگم. من یه ناشناسم که. . نوشته شده در ۱۳٩۱/۸/٤ساعت ٢:۱٠ ب.ظ توسط باران نظرات . من تحمل غم این دنیارو ندارم. . نوشته شده در ۱۳٩۱/۸/٤ساعت ٢:٠۸ ب.ظ توسط باران نظرات . بغض گلوم رو گرفته. زندگیم سخت تر از همیشه ست. نمی دونم چیکار کنم ، نمی تونم کاری کنم. سخته به خدا سخته. من منتظر معجزه م. من منتظر معجزه ام. قول میدم آدم خوبی باشم. دیگه بسه عذاب :(. بعضی وقتا به جایی میرسی. بعضی وقتا به جایی میرسی که هیچی برات معنی نداره. و با خودت میگی. کد جمله ...
دختر با رون زده
دختر با رون زده. Mobarak basheee.shadoo khooshbakhti ishala! نوشته شده در چهارشنبه سیزدهم شهریور ۱۳۹۲ساعت 11:43 توسط ب. که غیر ممکن نیست. نوشته شده در یکشنبه دهم شهریور ۱۳۹۲ساعت 22:16 توسط ب. Http:/ errantlady.blogfa.com/. نوشته شده در دوشنبه دهم تیر ۱۳۹۲ساعت 11:38 توسط ب. تو خوب سوختن و مي شناسي. سكوتو از اونم بهتر! من آتيشم يه كاري كن. مي خوام مثل همون روزا! كه بارون بو د و ابريشم. دوباره از تو حريره تو. مثل چشمات ابري شم! نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم شهریور ۱۳۸۹ساعت 12:17 توسط ب. از حرفهای آبی,.
غمکده
از ی جایی ب بعد. خرید ساعت مچی مردانه. خرید ساعت بند چرم الیزابت. خرید چراغ خواب لاک پشت. گالري عکس هاي زیبا. اس ام اس عاشقانه. خرید کیف پول آلوما والت. جمعه ۱۸ بهمن۱۳۹۲ ] [ 21:23 ] [ ستایش ]. جمعه ۱۸ بهمن۱۳۹۲ ] [ 21:17 ] [ ستایش ]. از ی جایی ب بعد. گاهی وقتا ما آدمها. از یک جایی به بعد. از یک روز به بعد. از یک ( نفر ) به بعد ،. دیگر هیچ چیز برامون معنی ندارد . نه رنگها ،نه خیابانها ،نه فصلها . گاهی وقتها ما آدمها از یک نفر. یکشنبه ۱۳ بهمن۱۳۹۲ ] [ 22:23 ] [ ستایش ]. شب خدا را دیدم! در آن گوشه می گریست!
دختران برتراز گل
چرا اسلام فقط زنان را محدود میکند؟ معبر سایبری بی سنگر. کلبه راز گل سرخ. یه سری بزن ضرر نمیکنی. چطور زیبا می آفرینی ام و انتظار داری خود را برای همگان نکنم؟ تو را فقط برای خودم آفریدم. دخترک،پشت چشمی نازک کرد و گفت:خدا که بخل نمی ورزد،بگذار آزاد باشم. خدا چادر را به دخترک هدیه داد*. دخترک با بغض گفت:با این؟ اینطور که محدودترم.اصلا می خواهی زندانی ام کنی؟ یعنی اسیر این چادر مشکی شوم؟ خدا قاطع جواب داد:بدون چادر،اسیر نگاه های آلوده خواهی شد.هر چیز قیمتی را که در دسترس همه نمی گذارند.تو جواهری. 1777; ب...
رگا
بی بهانه به خاطرم می ایی شاید همین باشد دلیل عزیز بودنت. وبلاگم حذف شده.همین ادرس بود. مطالبمو دوست داشتم . به هیچ کدومشون هم دسترسی ندارم. ای ای ای . خیلی هاش دلگفته های خودم بود. نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۴ساعت 1:41 توسط دخت ر ب آرون.
دلنوشته های یواشکی
سبز سبزم ريشه دارم
سبز سبزم ريشه دارم. نصر من الله و فتح قريب مرگ بر اين دولت مردم فريب! هی وقتا دلت می خواد با یکی مهربون باشی. دوستش داشته باشی و براش چایی بریزی! گاهی وقتا دلت می خواد یکی رو صدا کنی و بگی:. گاهی وقتا دلت می خواد "یکی". گاهی وقتا ما آدما چه چیزهای ساده ای رو نداریم! نوشته شده در تاريخ پنجشنبه 7 شهریور1392 توسط الهه ناز. نوشته شده در تاريخ سه شنبه 5 شهریور1392 توسط الهه ناز. قبل و بعد از سال تحویل تقدیم شما. امید وارم سالی پر از امید و شادمانی رو پیش رو داشته باشین. و تمام آرزوهاتون برآورده بشه.