dokhtare-ahanin90.blogfa.com
دخترآهنیدخترآهنی - - دخترآهنی
http://dokhtare-ahanin90.blogfa.com/
دخترآهنی - - دخترآهنی
http://dokhtare-ahanin90.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
1.7 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
2
SSL
EXTERNAL LINKS
97
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.672 sec
SCORE
6.2
دخترآهنی | dokhtare-ahanin90.blogfa.com Reviews
https://dokhtare-ahanin90.blogfa.com
دخترآهنی - - دخترآهنی
dokhtare-ahanin90.blogfa.com
دخترآهنی
http://www.dokhtare-ahanin90.blogfa.com/posts
پنجشنبه یکم اسفند ۱۳۹۲. 29بهمن 92 روز یکشنبه. یکشنبه بیست و هفتم بهمن ۱۳۹۲. دوشنبه بیست و یکم بهمن ۱۳۹۲. جمعه یازدهم بهمن ۱۳۹۲. جمعه یازدهم بهمن ۱۳۹۲. پنجشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۲. سه شنبه هفدهم دی ۱۳۹۲. کربلا من دارم میام. یکشنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۲. امروز21 آذرماه است.وقتی برای چیزی تلاش میکنی روزوساعت برات مهم میشه. پنجشنبه بیست و یکم آذر ۱۳۹۲. دوشنبه یازدهم آذر ۱۳۹۲. دوشنبه بیستم آبان ۱۳۹۲. پنجشنبه نهم آبان ۱۳۹۲. چهارشنبه هشتم آبان ۱۳۹۲. از زبان دل یک دوست. چهارشنبه هشتم آبان ۱۳۹۲. دوشنبه ششم آبان ۱۳۹۲.
پروفایل دخترآهنی
http://www.dokhtare-ahanin90.blogfa.com/Profile
ابران زمین-اصفهان نصف جهان. خیلی آدم خوبی نیستم.گاهی اوقات از دست خودم خسته میشم! خیلی زود گل لبخند روی لبام تبدیل به طوفان خنده میشه. اهل شوخي هستم وگاهي تيكه هام جالبه. خیلی زود چشمام پر بارون میشه. خیلی زود اشکام جاری میشه روی گونه هام.خوشم میاد که ازچشمم جاری میشن.میان پایین.مثله سرسره بازی می مونه. دوست دارم خودمو و دینمو و خدا مو بدونم کی هستیم و بشناسم.بشناسم همه چیزدر مورد خودم اعتقادم.دوست دارم تغییرکنم و بهتر بشم. خیلی زودقلبم پر از غم میشه. خیلی زود پر از امید.آرزو. عاشق بوی کاهگل خیس شده .
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
2
روزنوشت های میس میم - غرغر
http://www.missmiim.blogfa.com/post/70
روزنوشت های میس میم. الان که خواهر همسر زنگ زد جواب ندادم تلفن رو. حدس می زنم عصر می خواد بیاد این جا تا بریم بیرون هم بگرده هم خرید کنه ولی من هم حال و حوصله گشتن و خرید کردن رو تو خودم نمی دیدم هم این که خونه نامرتبه. می دونم خودم یه مقدار عصبی ام! حوصله این که برم یه غذا درست کنم هم اصلا ندارم ولی از این که وقتم داره به بیهودگی می گذره هم دارم حرص می خورم . اما خب اگه می گفتم نره هم مکافات بود. حوصله نداشت و بی طاقت بود . خودمم که بی حوصله ام! نوشته شده در شنبه ششم اردیبهشت ۱۳۹۳ساعت 14:1 توسط میس میم.
هــــــــــــــی روزگــــــــــــــــار ! - مطالب اردیبهشت 1394
http://d900.mihanblog.com/post/archive/1394/2
دیوانه چو دیوانه بیند خوشش آید. عاشق هوسهای عاشقانه ام دستهایت را به من بده به جهنم که مرا به جهنم میبرند به خاطر عشق بازی با تو! سلام دوستان عزیز به وبلاگ دیوانه. خوش آمدید امیدوارم لحظات خوبی. رو اینجا سپری کنیدپست اول ثابته. برای دیدن مطالب به پایین مراجعه. کنید با تبادل لینک هم موافقم. هرکسی خواست بنده رو. با اسم .دیوانه. لینک کنه و بهم. خبر بده با چه اسمی لینکش کنم. ارسال پیام به مدیر. لیست کامل آرشیو ها. کارت پستال های رویایی. گاه ارام گاه طوفان. ترس من فاصله هاست. صدای پائیز ابجی بهنوش.
نااااازنین - دردسر بزرگ شدن...!
http://www.mylove95.blogfa.com/post-7.aspx
منم خوبم چه خبر؟ مناز مدرسه خسته شدم. یادش بخیر اون موقه ها که دبستان و راهنمایی بودیم درسا چقدر آسون بود! واااااااااااای خدایااااااااااااااااااا دیگه حتی واسه خنده هم که شده باید آمادگی دفاعیم بخونیم! خلاصه امتحانه رو دادیم و فکر کنم همه بد! یه کلاس چهارده نفره دانش آموزای رشته ی ریاضی همه گند زدیم. اونوقت میشینیم دور هم از نقشه های مهندسیمون میگیم. نه شوخی کردم جدی این امتحان ریاضی از قبلیا بهتر بود. میخوام آمادگی دفاعی بخونم! نوشته شده در دوشنبه بیست و چهارم آبان ۱۳۸۹ساعت 13:45 توسط Nazanin.
نااااازنین -
http://www.mylove95.blogfa.com/post-12.aspx
به نام خدای مهربون من. سلاممممممممممم سلااااااااام سلاااااام.چطورین خوبین؟ خیلی دیر اومدم آره؟ نتمون قاطی کرده بود وحشتناااااااااک. تابستونمون شروع شده و حوصلمون به شدت سر رفته کلاس زبانمونم که چند روزیه خبری ازش نیست! راستی چند روز دیگه تولدمه. هه هه هه سیزده تیر چه روز خوشگلیه. سعی میکنم از این به بعد زود به زود بیام نت و آپ کنم اگه باز خراب نشه! فعلا یادم نمیاد چی بگم حرفی واسم نمیاد! زود میام بای تا های. نوشته شده در شنبه چهارم تیر ۱۳۹۰ساعت 23:19 توسط Nazanin. Design By : Night Melody.
نااااازنین
http://www.mylove95.blogfa.com/8906.aspx
تولد اونی که من دوسش دارم. تولد تولد تولدش مباااااااااااااااااارک. امروز تولد اونیه که من دوسش دارم. تولد آقا کیوان گل! و تولد یکی دیگه.امروز تولد پسر عمه هم هست. تولد هر دوشون مبااااااااارک. هدیه من به تو. بهترین آرزوهاست.آسمون آفتابی و شبای پر از ستاره.روزای قشنگ و خوشحالی های همیشگی. هدیم به پسر عمه. آرزوی شادی و همیشه بودن با عشقشه. تولد تولد تولدا مبااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارک. بفرمایید از خودتون پذیرایی کنید. پسر عشق من وتو عشقه.باور من! پسر ما همیشه با همیم. زیاد آپ میک...
روزنوشت های میس میم - یه عصر اردیبهشتی
http://www.missmiim.blogfa.com/post/71
روزنوشت های میس میم. از تصور اون همه چیزی که باید یاد بگیرم کمی هول شدم.اما می خوام تمام تلاشمو بکنم. ویتامین های خونم باز حسابی اومده پایین اما خب سعی می کنم خودم رو سرپا نگه دارم. کارای کلاس و خوندن درس هاش و تمرین کردنش یک طرف. خوندن برای کاری که می خوام تحویل بگیرم هم یه طرف . یه جورایی هرچی هم وقت می ذارم باز انگار کمه! حتی نمی رسم تمرین های کلاس رو انجام بدم و این ناراحتم می کنه چون فرصتیه که از استاد کمک بگیرم . شرکت مون هم هنوز نتونستیم ثبت کنیم. بابت یه اسم مسخره این قدر دارن طولش می دن!
روزنوشت های میس میم
http://www.missmiim.blogfa.com/1393/10
روزنوشت های میس میم. انگار شراکتم به ما نیومده. با هر کس طرف می شیم پرو می شه. البته تقصیر خودمونه ولی واقعا زشته که به هر کس یه کم محبت و احترام بیشتری داری همون برات دم درمیاره و کاری می کنه که پشیمون بشی . بگذریم اصن . خسته ام از بس سر این مسئله حرص خوردم و حرف زدم. ذوق کارمون هم توم فروکش کرده با این کارایی که این دختر می کنه. حالا باید بشینم یه سری کارامو انجام بدم و طرفای ساعت 3 بزنم از خونه بیرون. ساعت 4 جلسه دارم. سرم درد می کنه و گیج و خسته ام ولی باید به روی خودم نیارم. الان باید ماکارانی که هم...
روزنوشت های میس میم - شروع یه کار تازه
http://www.missmiim.blogfa.com/post/67
روزنوشت های میس میم. شروع یه کار تازه. می خواستم امروز برم دوست مهربون رو هم ببینم که ظاهرا مهمون دارن و نشد. از اون شرکت مزخرف هم بهم زنگ زد شخص رییس و داشت برام می خوند چه مدارکی رو باید ببرم که زدم توی کاسه کوزه اش و گفتم با این حقوق کم و این ساعت کاری زیاد نمیام. حسابی بهش برخورد و سریع قطع کرد که البته به درک . برم ببینم می شه یه ماوس خرید یا نه؟ نوشته شده در پنجشنبه بیست و یکم فروردین ۱۳۹۳ساعت 20:3 توسط میس میم. دست نوشته های یک دختر.
روزنوشت های میس میم
http://www.missmiim.blogfa.com/1392/07
روزنوشت های میس میم. بعد خیلی وقت نوشتم. چیزی که ذهنمو مشغول کرده و بابتش ناراضیم اون مسافرتیه که همسر می خواد خانواده ی منو برداره ببره تو ویلای خانواده ی خودش. حس خوبی به این مسئله ندارم و از خدا می خوام که جور نشه. خب دیگه باید برم پی کار و زندگی. نوشته شده در شنبه بیستم مهر ۱۳۹۲ساعت 11:43 توسط میس میم. دست نوشته های یک دختر.
روزنوشت های میس میم
http://www.missmiim.blogfa.com/1393/01
روزنوشت های میس میم. خیلی خسته ام. کلاس مون داره به سمت سخت شدن پیش می ره. باید از شنبه خیلی سفت و خوب کار کنم. حس خوبی دارم . احساس می کنم وضعیت کارمون می خواد درست بشه . امید به خدا . برای فردا هم خیلی ذوق دارم . ناهار رو با بچه ها می خورم . نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم فروردین 1393ساعت 23:21 توسط میس میم. شروع یه کار تازه. برم ببینم می شه یه ماوس خرید یا نه؟ نوشته شده در پنجشنبه بیست و یکم فروردین 1393ساعت 20:3 توسط میس میم. وقتی رزومه من و همسر رو خوند گفت شماها خودتون باید صاحب یه جایی باشین...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
97
همچون افتاب بدرخش
چهارشنبه 6 آذرماه سال 1392 : 11:22 ب.ظ :. ممنون میشم اگه به وبلاگ جدیدم سر بزنین. دوشنبه 20 آبانماه سال 1392 : 05:06 ب.ظ :. نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز دانش آموزان عالم را دانا کند. ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین. بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند. جمعه 17 آبانماه سال 1392 : 12:08 ب.ظ :. از ﺧﺪا ﭼﺎﻟﻪ ﭼﻮﻟﻪ. تا توانی دلی به دست اور. سهشنبه 7 آبانماه سال 1392 : 10:16 ب.ظ :. یکشنبه 5 آبانماه سال 1392 : 11:00 ق.ظ :. شنبه 27 مهرماه سال 1392 : 07:04 ب.ظ :. مردی میخواست زنش را طلاق دهد. دنیایی پر ...
همچون افتاب بدرخش
به این وبلاگمم سر بزنید. جمعه 1 آذر 1392 ] [ 10:12 ب.ظ ] [ سمیرا رفعتی. پنجشنبه 7 آذر 1392 ] [ 10:59 ب.ظ ] [ سمیرا رفعتی. پنجشنبه 7 آذر 1392 ] [ 07:59 ب.ظ ] [ سمیرا رفعتی. پنجشنبه 7 آذر 1392 ] [ 07:20 ب.ظ ] [ سمیرا رفعتی. پنجشنبه 7 آذر 1392 ] [ 05:39 ب.ظ ] [ سمیرا رفعتی. چهارشنبه 6 آذر 1392 ] [ 10:19 ب.ظ ] [ سمیرا رفعتی. چهارشنبه 6 آذر 1392 ] [ 09:45 ب.ظ ] [ سمیرا رفعتی. چهارشنبه 6 آذر 1392 ] [ 09:21 ب.ظ ] [ سمیرا رفعتی. سه شنبه 5 آذر 1392 ] [ 10:48 ب.ظ ] [ سمیرا رفعتی. هیچ کس با بخشیدن کوچک نمی شود.
دختـــــــر آفتاب*
زاده ی زمستانم و عاشق بارون ولی همسایه ی آفتاب گرم جنوبم. ننویسی همه حرفهایت در دل میپوسند. برای این که زنده بمانی. حتی اگر کسی نخواند. اما دلت می خواهد. نوشته شده در چهارشنبه هفتم اسفند 1392ساعت 13:45 توسط دختر آفتاب*. و پایم را به پیشانی اش میکوبم! من لج این خیابانی را که از هیچ طرف به. نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم آذر 1393ساعت 2:8 توسط دختر آفتاب*. دوست داشتن یک موجود در این است که پیر شدن با او را بپذیریم. . . نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم آذر 1393ساعت 1:45 توسط دختر آفتاب*. برادرش جواب داد :. انقلا...
دختر افتاب
خاطرات روزهای افتابی من. میخوام اینبار یه خاطره تعریف کنم که همه ازش درس بگیرن حتی خودم. دیروز دبیر انگلیسی یه سوال پرسید که هیچکس بلد نبود من دستمو بلند کردم دبیر که دید کسی بغیر از من دستشو بلند نکرده منو بلند کرد وقتی که جواب درست دادم. دبیر :هر نمره ای که بخوای بهت میدم. چون زرنگترین دختر کلاسمون که تو همه ی درسا خوبه ولی تو انگلیسی از من کم میاره بخاطر جواب غلط دادن به سوال قبلی دبیر 2 نمره ازش کم شد) من:2 نمره. من: نه همون 2 تا خوبه. دبیر: هرچقد بخوای بهت میدم. دبیر رو به بچه ها: چشمش نزنید. ببخشید...
♥ ♥ا_ღا_ღ غرور شیشه ای ا_ღا_ღ_♥♥
ا ღا ღ غرور شیشه ای ا ღا ღ. خدا بودن یعنی تمام مشکلات. سیب که شیرین است. سهل تو بگو زهر هرچه که باشد. بیار باتمام وجود میبلعم. تو فقط مرا از دنیا بنداز بیرون. مهم نيست چقدر بالايي! مهم اينه که اون بالا. لاشخوري" يا "عقاب" ! اونی که برای به دست آوردن محبت تو. حاضره تنش رو در اختیارت بذاره. و اونی که بخاطر به دنبال خودش کشوندن تو. تنش رو ازت میدزده. من به فاحشه بودن ذهن زنان باکره. و باکره بودن ذهن زنان فاحشه ایمان دارم. میشه تنهایی بازی کرد. میشه تنهایی سفر کرد. ولی خدایی خیلی سخته تنهایی. ریا از بین بره.
دخترآهنی
من وکار و دیگر هیچ. نوشته شده در تاريخ دوشنبه بیست و هفتم بهمن 1393 توسط دخترآهنی. آخرین بار مهرماه به وبلاگم سرزدم و امروز بهمن ماه 27 ام است! تنها کارهایی که این روزا میکنم. نوشته شده در تاريخ یکشنبه ششم مهر 1393 توسط دخترآهنی. این روزا میرم سرکار. پسری که اردیبهشت ماه عاشقانه دوستش داشتم داره ازدواج میکنه! الان راضیم از زندگیم. نوشته شده در تاريخ دوشنبه بیست و چهارم شهریور 1393 توسط دخترآهنی. خدا رو شکر اول از همه.الان میرم سرکار.دوماه میشه. خوشحالم. هرچی دارم از خدا و اهل بیت است. الان راضیم از زندگیم.
ما همگی آزادیم!!!
هی تو آره با خودتم! فقط کافی به خودت بیای! امشب شب یلداست.یک دقیقه اضافه! دلم میخواست یه دقیقه ی بیشتر رو به بهترین شکل استفاده کنیم و یک دقیقه بیشتر دوست داشته باشم و دوسم داشته باشی.دلم میخواست یک دقیقه بیشتر بخندیم.یک دقیقه بیشتر . بیخیال مهم نیست چی میخواستم . مهم اینه. نوشته شده در سه شنبه سی ام آذر ۱۳۸۹ساعت 14:27 توسط یه دختره! محض خالی نبودن عریضه و دور شدن پست قبل از جلوی چشمم این پست رو گذاشتم.همین! نوشته شده در شنبه بیستم آذر ۱۳۸۹ساعت 12:4 توسط یه دختره! یکی بیاید برایمان تولد بگیرد! و به قداست...
هرکس که "می داند" وارد نشود!
هرکس که می داند وارد نشود! چقدر دلم برای خودم و اینجا تنگ شده بود! الان پشت میزم، تو محل کارم نشستم! کار دارم اما خسته ام! شروع کردم به چک کردن این سایت و اون سایت! همینجوری اینجارو هم باز کردم و چنتا از پستامو خوندم! چقدر دورم از فرزانه ای که این تو بوده و چند سال شاید مهمترین لحظه های زندگیشو اینجا گذرونده! اصلا وقتی که می خوندم فکر می کردم این یه آدم دیگه بوده از اول نه من! اما هرچی که هست الان خوبم اما برای یه چیزای این فرزانه ای که الان باهاش غریبه شدم دلم تنگ شده! شاید برای همین راحت نوشتناش! حس می...
دختر آریایی
هر که خدا در او بدمد عاشق میشود. اینجا همه چیز آشفته است. از ذهن من بگیر تا. اینجا همه چیز تاریک است. از دل من بگیر تا. اینجا همه چیز طولانیست. از امید من به رسیدن به هدف بگیر تا. راه رسیدن شرکت به خانه! توی این شرکت خراب شده تمام دلخوشیم به اون اتاق بایگانی بود که کلیدش رو فقط خودم دارم. دوسش داشتم چون به هم ریخته و هرج و مرج بود. اونجا آرامش میگرفتم که اونجا هم به دستور مدیر عامل (! روز پنجشنبه کاملا" پاکسازی و مرتب شد! اینجا چقدر زیادی مرتبه. نوشته شده در شنبه بیستم تیر ۱۳۸۸ساعت 10:24 توسط شادی. دیشب ...
نوشته های یک دختر آریایی
نوشته های یک دختر آریایی. بچه ها به شوخی به قورباغه ها سنگ میزنند.قورباغه ها جدی میمیرند.(اریش فرد-آلمان). فک کنم نزذیک به ۲ ساله. به سرم زده بیام دوباره. خیلی چیزا عوض شده. نمیدونم اگه بیام چیا از خودم دارم بگم. داشتنشو که دارم.نمیدونم بگم؟ رفته بودم سایت مکارم شیرازی واسه تحقیق تفسیر موضوعی قرآن.استاد بهم گفت علل انگیزه های بی توجهی خود نسبت به حجاب را بطور عقلانی بیان کنید.یکی دیگم گفت.آرایش در اسلام چه حکمی دارد. نه.فحش نمیدم.خیلی چیزا عوض شده.من تقریبا هیچی نمیگم دیگه. مهرنوش این آهنگایی که از ارغوا...
