daghdagheh.blogfa.com
دغدغه های یک جواندغدغه های یک جوان -
http://daghdagheh.blogfa.com/
دغدغه های یک جوان -
http://daghdagheh.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
2.7 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
17
SSL
EXTERNAL LINKS
228
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
2.703 sec
SCORE
6.2
دغدغه های یک جوان | daghdagheh.blogfa.com Reviews
https://daghdagheh.blogfa.com
دغدغه های یک جوان -
daghdagheh.blogfa.com
دغدغه های یک جوان - باور کن...
http://daghdagheh.blogfa.com/post/24
دغدغه های یک جوان. ﻣﻦ ﭼﯿﺰ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧمی دﺍﺩﻡ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻨﺖ! ﮐﻤﯽ ﺩﻟﻢ می ﺷﮑﺴﺖ. و از ﺁﺭﺍﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻓﺎﺻﻠﻪ میﮔﺮﻓﺘﻢ! نوشته شده در یکشنبه بیست و سوم آذر 1393ساعت 12:3 توسط امیر.
دغدغه های یک جوان - یعنی...
http://daghdagheh.blogfa.com/post/20
دغدغه های یک جوان. بعضی وقت ها خداحافظ. یعنی : نذار برم. یعنی : برم گردون. یعنی : سفت بغلم کن. خداحافظ و کوفت . خداحافظ و زهر مار. نوشته شده در پنجشنبه بیست و نهم آبان 1393ساعت 12:1 توسط امیر.
دغدغه های یک جوان - یه روزی...
http://daghdagheh.blogfa.com/post/22
دغدغه های یک جوان. تو هم روزی می فهمی که نگاه کردن در چشمانش چه حالی دارد. می فهمی طعم این بی احساسی ها را. طعم این او را داشتن ها را.طعم این بی محلی ها را. تو هم روزی خیانت می بینی.تنها می شوی مثل من. آدمیمامامن و تو هیچ وقت به هم نمی رسیم. من و تو حالا از دو کوه هم سخت تر هستیم در رسیدن به هم. اما الان هر چه هستیم یادت نرود قبلا چگونه بودیم. برای آن روزهایی که هیچ وقت بازنمیگردد "یادش بخیر"کافیست. یادش بخیر.نگاهم که می کردی.نگاهت که می کردم. دیگر همه چیز بی معنی بود. جز توجز چشمانت.جزعشق.
دغدغه های یک جوان
http://daghdagheh.blogfa.com/1393/06
دغدغه های یک جوان. زن باس اينطوري باشه. ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﺯﯾﺎﺩ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻪ! ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺣﺮﻑ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﺮﺍی ﺯﺩﻥ. ﯾﻬﻮ ﺑﯽ ﻫﻮﺍ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻧﻪ ﺑﻬﺖ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﻪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ. ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﮕﻪ ﺍﺯ ﺩﺭ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻭ ﺁﺳﻤﻮﻥ ﺭﯾﺴﻮﻥ ﺑﺮﺍﺕ ﺑﮕﻪ. ﺑﺎ ﺫﻭﻕ ﺷﻮﻕ ﺑﮕﻪ , ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﺑﮕﻪ , ﺑﺎ. ﮐ ﯿﻒ ﻭ ﻧﻔﺲ ﺑﺮﯾﺪﻩ ﺑﺮﯾﺪﻩ ﺑﮕﻪ ﺣﺘﯽ ﺑﺎ ﺍﺷﮏ ﺑﮕﻪ. ﻓﻘﻂ ﺑﮕﻪ . ﺑﺬﺍﺭﻩ ﺻﺪﺍﺵ ﺭﻭ ﺑﺸﻨﻮﯼ .ﺑﺬﺍﺭﻩ ﺻﺪﺍﺵ ﺗﻮ ﺍﻭﻥ ﻓﻀﺎ ﺗﻮ. ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﭘﺨﺶ ﺑﺸﻪ. ﻫﺮ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺎﺱ ﯾﻪ ﺯﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ. ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﺤﺒﺖ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺮﺍی ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻩ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻪ. ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺲ ﭼﯽ ﻣﯿﮕﻪ! ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﺣﺮﻑ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ. ﺯﻥ ﻧﺒﺎﺱ ﺳﺎﮐﺖ ﺑﺎﺷﻪ. گاهی که خیلی غمگین میشوم.
دغدغه های یک جوان
http://daghdagheh.blogfa.com/1393/05
دغدغه های یک جوان. میخواهی بروی .برو. میخواهی ترکم کنی.بکن. من دیگر نیازی به تو ندارم. هر روز و هر شب. جای خالیت را با. دلتنگی های نفس گیر. پر میکنم.جای خالیت را. نیازی به تو نیست! نوشته شده در پنجشنبه سی ام مرداد 1393ساعت 19:18 توسط امیر. گاهی اوقات وقتی همه چیز تموم میشه . تو بر میگردی سر خط تازه میگی. عه عه کی تموم شد؟ برا چی اینطوری شد؟ گاهی اوقات تو غفلتی. که یهو با یک تلنگر بیدار میشی و میبینی چه اتفاقایی. افتاده و تو ازش خبر نداری. از خدای خودت میپرسی . یکی پس از دیگری. می رسی ته خط میشی. اعتراف ک...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
17
بوي بارون - مرگ تدریجی خاندان پهلوی
http://heselahze.blogfa.com/post-36.aspx
يه جور جيك جيك. مرگ تدریجی خاندان پهلوی. مرگ تدریجی یک خاندان. آخرین شاه ایران در وصیت نامه خودش خواسته بود تا در خاک ایران دفن شود. کوچکترین فرزند پهلوی عاشق ادبیات و تاریخ و ایران. قرعه دومین مرگ در خانواده پهلوی به نام کوچکترین فرزند این خانواده افتاد. لیلا در سی و یک سالگی در هتلی در لندن خودکشی کرد. او که در روز هفتم فروردین سال 1349 در تهران به دنیا آمد، در واقع چهارمین و کوچکترین فرزند محمد رضا پهلوی و فرح دیبا است. سومین قرعه مرگ در بوستون. از طرفی علیرضا همیشه عاشق فعالیت های هیجان انگیزی مانند ...
گذرنامه | صفحهٔ 2
https://gozarnameh.wordpress.com/page/2
درباره سید محمد فخار. Thanks for dropping by گذرنامه! Take a look around and grab the RSS feed. To stay updated. See you around! Latest Entries ». Filed under: دل نوشته ها. Mdash; بیان دیدگاه. آوریل 28, 2010. باز آمدم چون عید نو تا فک تان را بشکنم / وین چرخ مردمخوار را چنگال و دندان بشکنم. چرخ ار نگردد گرد دل، از بیخ و اصلش برکنم / گردون اگر دونی کند، گردن گردان بشکنم! نمایشگاه مطبوعات و من. Filed under: دست نوشته ها. Mdash; 3 دیدگاه. نوامبر 15, 2009. موسوی دروغگوی ماه مهر. Mdash; 2 دیدگاه.
به کربلا می رویم | گذرنامه
https://gozarnameh.wordpress.com/2010/12/31/به-کربلا-می-رویم
درباره سید محمد فخار. Thanks for dropping by گذرنامه! Take a look around and grab the RSS feed. To stay updated. See you around! به کربلا می رویم. Filed under: دل نوشته ها. Mdash; 6 دیدگاه. دسامبر 31, 2010. و حالا که این نوشته روی صفحه ای دیگر از وب می رود. آرزویی دیگرم در بحر لطف حق غرق شده است. دلم هوای حسین گرفته و نورش به دلم تپشی دیگر بخشیدست. حالا به یمن حضرت سلطان طوس، راهی دیاری می شوم که سال ها به دل گردش طواف کرده ام. و حالا قرار است اصلش قسمتم شود. و آنان که نیاید به نظر را نیز به دعایی. پنج ج...
خراب اباد - میوه ممنوع
http://www.kharaababad.blogfa.com/post-164.aspx
فارغ التحصیل جامعه شناسی دانشگاه تهران, روزنامه نگار. حميد رضا عسگر نژاد. دراز کشیده ام روی کاناپه نارنجی کنار هال خانه.نگاهم دور اتاقم می گردد و روی سیب قرمز می ماند.سیبی قرمز از ظرف میوه بر می دارم.گاز می زنم.صدای مامان توی گوشم می پیچد"هیچ وقت از سیب قرمز خوشم نیامده ،انگار توش پنبه است". واقعا سیب تا این حد بی مزه ارزشش را داشته؟ اصلا فکر کن به جای این سیب ماه روی بدمزه ،هر میوه دیگری ممنوعه لقب می گرفت،به خاطر خوردن یک میوه ما باید این همه مصیبت بکشیم؟ استفاده نکردن از نیروی شهوت؟ این که رانده شدن ا...
خراب اباد
http://www.kharaababad.blogfa.com/9006.aspx
فارغ التحصیل جامعه شناسی دانشگاه تهران, روزنامه نگار. حميد رضا عسگر نژاد. من ،تو، جاده ،هرسه. چراغ ماشین را یک لحظه خاموش کردی.من ماندم، تو ،جاده و تاریکی مطلق.انگار پرتاب شدم به دنیایی دیگر.به جایی که تنها آرامش در آن بود و دیگر هیچ.نمی دانم آرامش از تاریکی مطلق در جاده سرسبز و خنک بود یا وجود تو؟ پی نوشت:کاش زودتر با موتور تصادف کرده بودم تا زودتر تو را پیدا کنم. نوشته شده توسط زهرا(طاهره) بیگدلی در شنبه پنجم شهریور ۱۳۹۰.
بی بام - شیوانا ، زن و کاهن
http://bibam.blogfa.com/post-31.aspx
شیوانا ، زن و کاهن. در تاریخ مشرق زمین شیوانا کشاورزی بود که او را استاد عشق و معرفت و دانایی می دانستند. روزی پسر بچه ای نزد شیوانا رفت و گفت: مادرم قصد دارد برای راضی ساختن خدای معبد و به خاطر محبتی که به کاهن معبد دارد، خواهر کوچکم را قربانی کند. لطفا خواهر بی گناهم را نجات دهید. شیوانا به سراغ زن رفت و دید که زن به شدت دخترش را دوست دارد و چندین بار او را در آغوش می گیرد و می بوسد، اما در عین حال می خواهد کودکش را بکشد، تا بت اعظم معبد او را ببخشد و برکت و فراوانی را به زندگی او ارزانی دارد.
خراب اباد - بار دیگر جاده ای که دوستش دارم
http://www.kharaababad.blogfa.com/post-157.aspx
فارغ التحصیل جامعه شناسی دانشگاه تهران, روزنامه نگار. حميد رضا عسگر نژاد. بار دیگر جاده ای که دوستش دارم. تو خیلی مهربانی.خیلی.دوستانت را بی تعارف و ساده به گشت و گذاری در "جاده اشکور"دعوت می کنی و زندگی را دررگ های آنان با این سفر کوتاه جاری می کنی.انگار دققیه آخر تو ناجی می شوی.ناجی روح دوستانتت می شوی تا با تو گشتی در این جنگل های سرشار از زندگی بزنند و بعد که آدمی از نو شدند به زندگی عادی برگردند. نوشته شده توسط زهرا(طاهره) بیگدلی در یکشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۰.
خراب اباد
http://www.kharaababad.blogfa.com/9103.aspx
فارغ التحصیل جامعه شناسی دانشگاه تهران, روزنامه نگار. حميد رضا عسگر نژاد. دراز کشیده ام روی کاناپه نارنجی کنار هال خانه.نگاهم دور اتاقم می گردد و روی سیب قرمز می ماند.سیبی قرمز از ظرف میوه بر می دارم.گاز می زنم.صدای مامان توی گوشم می پیچد"هیچ وقت از سیب قرمز خوشم نیامده ،انگار توش پنبه است". واقعا سیب تا این حد بی مزه ارزشش را داشته؟ اصلا فکر کن به جای این سیب ماه روی بدمزه ،هر میوه دیگری ممنوعه لقب می گرفت،به خاطر خوردن یک میوه ما باید این همه مصیبت بکشیم؟ استفاده نکردن از نیروی شهوت؟ این که رانده شدن ا...
خراب اباد - روزی که تکرار نشد...
http://www.kharaababad.blogfa.com/post-155.aspx
فارغ التحصیل جامعه شناسی دانشگاه تهران, روزنامه نگار. حميد رضا عسگر نژاد. روزی که تکرار نشد. نه اشتباه نکردم.درست دیده بودم.او که سراسیمه ،جلوی دانشگاه شریف داشت می دوید،"رضادلبری"بود.داد زدم وگفتم " تواین جا چی کار می کنی تحریمی؟ کاش "وان یکاد خوانده بودیم و در فراز کرده بودیم"،تا بیست و پنجم خرداد،بارها تکرار شود. روزی که یکی از عزیزترین روزهای زنگی من است. نوشته شده توسط زهرا(طاهره) بیگدلی در جمعه بیست و هفتم خرداد ۱۳۹۰.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
228
سامانگاه زندگی ...
منم خوبم بلاخره مردم ديگه . از پا در اومدن! وقتي اين جمله ها رو خوندي ، يه آهنگ اپرا گونه توي ذهنت نيومد؟ زندگي ، روزمرگي ، كار ، تموم شدن انرژي ، شارژ ، عشق ، پول. با اين واژه ها چي؟ آهنگ پت و مت يا اشين برازندشونه نه؟ اما همه اون واژه هاي با ابهت و شيرين تو اين واژه هاي حقير شكل ميگيرن . براي زندگي ، بايد جنگيد ، برد ، باخت ، روزمرگي داشت ، تو روزمرگيا تلاش كرد و . نميگم آدم جنگجويي بودم و رويين تن! اما ياد گرفتم چجوري شكست بخورم . تو ، توي ذهنت اشين رو به صورت اپرا بنواز . هيچ اتفاق ويژه اي ، در كار ن...
دغدغه
شلمچه قطعه ای ازبهشت. داستانی در مورد دفاع مقدس. حریم و حرمت نگاه. روایت مظلومیت بچه های تخریب. خاطرات سرداران بختیاری- نجفیان- عموشاهی. بخشی از (سخنرانی شهید حاج احمد کاظمی). یادمان سرداران شهید لشكر 8 زرهی نجف اشرف در عملیات كربلای 5. یادمان سرداران شهید لشكر 8 زرهی نجف اشرف در عملیات كربلای 5. احکام ماه مبارک رمضان. بازی آنلاین همراه با جوایز نقدی. مهندس و برنامه نویس. محمد بهنام نیا (22). پنجشنبه 3 شهریور 1390. چند سطری با طلائیه به بهانه دیداری ازاین سرزمین خونین. ازكجا بگویم وازكجاشروع كنم:. بعد از...
مرده خفته بر خاک
مرده خفته بر خاک. خداوندا مرا در حریم امن چشمانت به آرامش برسان. باز هم شروعی دیگر. باز هم سکوتی دیگر. باز هم روزی دیگر. باز هم دیگر دیگر دیگر. پ ن: بگذر دیگر. نوشته شده در شنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۹۴ساعت 16:48 توسط سعید. امروز هم یکی از اون روزهایی بود که به اینجا سر زدم و خندیدم به گذشته. پ ن: کاش بگزرد. نوشته شده در یکشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۴ساعت 11:20 توسط سعید. فكر كردي خيلي آسي. نه عزيزم فقط مناسب يكي دو ساعت لاسي. نوشته شده در پنجشنبه چهارم مهر ۱۳۹۲ساعت 9:29 توسط سعید. تويي كه معشوق من بودي.
دغدغه
و در کتاب آسمانی به نام مقدس قلم قسم یاد میکند. امیدوارم یاریم کند در سیاه مشق هایم پاسدار حرمت قلم باشم. رشته ای بر گردنم افکنده دوست. این جمعه هم گذشت و نیامدی. ملک عبدالله در گذشت. همه دارند به پابوسی تو می آیند - طبق معمول من بی سروپا جا ماندم. گاهی باید دل کند. افسران جوان جنگ نرم. داد بی . داد. رشته ای بر گردنم افکنده دوست. یه وقتایی فکر میکنیم که خیلی خوب صلاح کار خودمون رو می دونیم و برای رسیدن به یه چیزی تلاش می کنیم. اما غافلیم از اینکه خدا بهتر از اون رو برامون در نظر گرفته. ۰۶ تیر ۹۴ ، ۰۰:۴۲.
دغدغه های یک جوان
دغدغه های یک جوان. به خودم افتخار میکنم که. کم اثرترین ماده مخدر هستم! به چشم خودم دیدم. من شده بود مثل آب خوردن. نوشته شده در جمعه بیست و هشتم آذر 1393ساعت 21:3 توسط امیر. ﻣﻦ ﭼﯿﺰ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧمی دﺍﺩﻡ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻨﺖ! ﮐﻤﯽ ﺩﻟﻢ می ﺷﮑﺴﺖ. و از ﺁﺭﺍﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻓﺎﺻﻠﻪ میﮔﺮﻓﺘﻢ! نوشته شده در یکشنبه بیست و سوم آذر 1393ساعت 12:3 توسط امیر. ﻣﺮﺳﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻭﻣﺪﯼ ﺩﯾﺪﻧﻢ . ﻋﺸﻘﻢ ﻗﻮﻝ ﺑﺪﻩ ﺯﻭﺩ ﺑﻪ ﺯﻭﺩ ﺑﯿﺎﯼ ﺩﯾﺪﻧﻢ ﺑﺎﺷﻪ؟ ﻭﺍﯾﺴﺎ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﭼﺮﺍ ﭼﺸﻤﺎﺕ ﺧﯿﺴﻪ . ﺩﺍﺭﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟ ﺗﻮ ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﮔﺮﯾﺖ ﺭﻭ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ . ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮﻡ ﻗﺸﻨﮕﻪ؟
دغدغه های من
اینجا شرح دغدغه های من خواهد .از هر کجا و هر چیزی. دیروز همینطور که رد میشدم خودم رو در کنار گلزار شهدا دیدم،توی یک لحظه کشیده شدم داخل. همینطور گشت میزدم توی گلزار و به عکسهای شهدا نگاه میکردم،همه ادمهای همین اجتماع بودند.درست مثل سهراب،مثل ندا و خیلی های دیگه. دلم گرفت و هنوز گرفته .همش چرایی هایی که توی ذهنم مونده آزارم میده.اخه چرا اینهمه آدم فدای قدرت طلبی های یک عده دیگه بشن.به هر صورت وقتی بچه ها توی جنگ شهید شدن،در حال مبارزه مسلحانه با دشمن بودن اما ندای عزیز رو تیر یه هموطن کشت. دقایق لرزان در ...
دلنوشته ....
غریبه ای در جزیره ی سرگردانی. و خداوند اشک را آفرید تا . کلبه ی من و تنهایی. شعر های زیبای من. از هر دری.اما روانشناسانه. The every thing in the hole. ღ Ն ѴƐ կ ƐѴƐЯ ღ. همه چی از همه جا. زندگی بافتن یک قالیست. دلنوشته های ری را. سامانه ارسال اس ام اس. سامانه ارسال اس ام اس. آدم ها زود پشیمان میشوند! گاهی از گفته هایشان، گاهی از نگفته هایشان. گاهی از گفتن نگفتنی هایشان. و گاهی هم از نگفتن گفتنی هایشان. جمعه چهارم بهمن 1392 ] [ 13:5 ] [ زهرا ]. هیچ کس نمی داند. پشت این چهره ی آرام،. در دلم چه می گذرد! ثانیه...
delneveshte
به خوابهایم سرک نکش . وقتی در بیداری هایم نمی یابمت. یکسال که بزرگتر می شم. یکسال که بزرگتر می شم. انگار بارهام هم سنگین تر می شن. زندگی هم سنگین تر میشه. اصلا انگار عمر هم سنگین تر می شه. گذر زمان هم برام سنگین می شه. خودم هم سنگین می شم. دیگه راحت نمی تونم قدم بردارم برای هر کاری و هر چیزی. دیگه دل دل می کنم با خودم که برم یا نه همونجا بمونم برای خودم. و به پلک زدنی، هر یکسالی که می گذره انگار چیزی ته دلم ، ته نشین می شه. و نمیدونم با اونهمه خاطره و گذشته چه کنم. حتی واژه ها و تکه کلام هام هم عوض می شن.
daghdaghehaye-bradar.blogfa.com
دغدغه های یک برادر برای خواهرش
دغدغه های یک برادر برای خواهرش. حرفهایی هست که در تنگنای سخن نمیگنجد. چشم بر هم نزنم تا که ایام فراق از در خانه ی تنهایی من دور شوند باز هم با تو قراری دارم که به سویت بپرم صبح دم مثل کبوتر در باد نه من آنم که بجز عشق بهاری دارم سر کوی ت بپرم آه از آن زلف سیاهت فریاد منم آن عاشق مست چه کسی هست که در چشم تو امید نب ست؟ چه کسی هست که بی هست تو می گوید هست؟ صبح دم مثل کبوتر باید که از این شهر غم آلوده ی تلخ -عاشق شمس شدیم و همه زندانی بلخ- کوچ کنیم. یکشنبه بیست و پنجم خرداد 1393 ] [ 14:31 ] [ آرش ] . از بزر...
daghdaghehaye-man.mihanblog.com
دغدغه های من
اشعاری در مدح امام خامنه ای. پرچم های سیاه شرق. تصاویر و طراحی های اسلامی. ஜ ஜ حرف هایی برای نگفتن ஜ ஜ. و این داستان ادامه دارد . عشق یعنی یه پلاک. پایگاه فرهنگی و اطلاع رسانی صاحب الزمان عج. دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه ای. انجمن اسلامی هنرستان جواد الائمه(ع) ، شهرستان رودان. افسر جوان جنگ نرم. پاتوق بچه شیعه ها. هر کجا ترسیدی . دلخوشم با نفسی . زندگی لحظه ی بیداری ماست . عینک ، ملحفه ، فرش! می دانم روزی . یاد من باشد . اینجا به هر دری بزنی باز مشهد است . عجب صبری خدا دارد. آخرین بروز رسانی :. فارغ از...
