commondiary.blogfa.com

shadi2012.blogfa.com

شادی

http://www.shadi2012.blogfa.com/8909.aspx

خدایا تو بگو این منم آیا. که سراپا شده ام محو تمنا و نماشا. فقط این را بنویسید رسیده است لب تشنه به دریا. دلم آزاد شد از همهمه دور از همه. دفترچه خاطرات مشترک (انفجار). People are often unreasonable, illogical and self-centered; Forgive them anyway. مردم اغلب غیر منطقی و خود محور هستند، با این حال آنها را ببخشید. If you are kind, People may accuse you , of selfish, ulterior motives; Be Kind anyway. اگر مهربان باشید، ممکن است بگویند که تظاهر می کنید و انگیزه های پنهان دارید، با این حال مهربان باشید. به دن...

shadi2012.blogfa.com

شادی

http://www.shadi2012.blogfa.com/8908.aspx

خدایا تو بگو این منم آیا. که سراپا شده ام محو تمنا و نماشا. فقط این را بنویسید رسیده است لب تشنه به دریا. دلم آزاد شد از همهمه دور از همه. دفترچه خاطرات مشترک (انفجار). همیشه از خوبی آدمها برای خودت دیوار بساز. هروقت در حق تو بدی کردند، فقط یک آجر از دیوار بردار. بی انصافی است اگر دیوار را خراب کنی! نه فقط برای اینکه آنها لایق بخشش اند بلکه بخاطر آنکه تو لایق آرامش هستی. نوشته شده توسط شادی در یکشنبه سی ام آبان 1389 و ساعت 18:4.

shadi2012.blogfa.com

شادی

http://www.shadi2012.blogfa.com/9004.aspx

خدایا تو بگو این منم آیا. که سراپا شده ام محو تمنا و نماشا. فقط این را بنویسید رسیده است لب تشنه به دریا. دلم آزاد شد از همهمه دور از همه. دفترچه خاطرات مشترک (انفجار). من دهه شصت بدنیا آمدم. دنیا جای عجیبیست . نه آمدنش دست توست نه رفتنش . گاهی غبطه میخوری به کسی که چند نصف النهار آنطرف تر به دنیا آمده که چقدر امن تر از تو زندگی می کند . با اینکه خورشیدش چند ساعت دیر تر از تو به او می رسد . ما بازماندگان دهه شصت کم نیستیم . آنقدر زیادیم که ارثمان تنها خاکستر است . با اینکه تمام برنامه ها از جنگ بود .

shadi2012.blogfa.com

شادی

http://www.shadi2012.blogfa.com/9107.aspx

خدایا تو بگو این منم آیا. که سراپا شده ام محو تمنا و نماشا. فقط این را بنویسید رسیده است لب تشنه به دریا. دلم آزاد شد از همهمه دور از همه. دفترچه خاطرات مشترک (انفجار). اهل دانشگاهم - سهراب سپهری. حسرتش یک شب خواب! دوستانی همه از دم ناباب. و خدایی که مرا کرده جواب. قبله ام استاد است. خوب میفهمم سهم آینده من بیکاریست. من نمیدانم که چرا میگویند. مرد تاجر خوب است و مهندس بیکار. و چرا در وسط سفره ما مدرک نیست. چشم ها را باید شست. جور دیگر باید دید. باید از مردم دانا ترسید! باید از قیمت دانش نالید!

shadi2012.blogfa.com

شادی

http://www.shadi2012.blogfa.com/8904.aspx

خدایا تو بگو این منم آیا. که سراپا شده ام محو تمنا و نماشا. فقط این را بنویسید رسیده است لب تشنه به دریا. دلم آزاد شد از همهمه دور از همه. دفترچه خاطرات مشترک (انفجار). هر سفری آغازی و پایانی دارد و هر مسافری روزی باید به مقصد برسد. گرچه زندگی یک سفر طولانی باشد بازهم پایانی برایش باید یافت که خود میتواند آغاز سفر دیگری باشد. از مسافر ممنونم که در تمام این مدت مطالب و دستنوشته های زیبایش را برای شادی نوشت. سفر بخیر. نوشته شده توسط شادی در چهارشنبه بیست و سوم تیر 1389 و ساعت 0:19. شادی این روزا خیلی گرفتا...

shadi2012.blogfa.com

شادی

http://www.shadi2012.blogfa.com/8903.aspx

خدایا تو بگو این منم آیا. که سراپا شده ام محو تمنا و نماشا. فقط این را بنویسید رسیده است لب تشنه به دریا. دلم آزاد شد از همهمه دور از همه. دفترچه خاطرات مشترک (انفجار). اگه اینجوریه زندگی ما تو این دنیا چه معنایی داره؟ خدا با اون همه قدرت چه نیازی داره به اینکه مارو تو مسیری قرار بده که مقصدمونو میدونه؟ ما که معلومه چی کار قراره بکنیم، میشه خیلی راحت بدون اینکه مارو بازی بده و وقته خودشو تلف کنه جهنمیا رو بفرسته جهنم بهشتیام بفرسته بهشت از همون ابتدای خلقتشون. اعتراض میکنه چرا این رنگ رو نمیبینم؟ حالا با...

shadi2012.blogfa.com

شادی

http://www.shadi2012.blogfa.com/8902.aspx

خدایا تو بگو این منم آیا. که سراپا شده ام محو تمنا و نماشا. فقط این را بنویسید رسیده است لب تشنه به دریا. دلم آزاد شد از همهمه دور از همه. دفترچه خاطرات مشترک (انفجار). مرد هر روز دیر سر کار حاضر می شد، وقتی می گفتند : چرا دیر می آیی؟ جواب می داد: یک ساعت بیشتر می خوابم تا انرژی زیادتری برای کار کردن داشته. باشم، برای آن یک ساعت هم که پول نمی گیرم! یک روز رئیس او را خواست و برای آخرین بار اخطار کرد که دیگر دیر سر کار نیاید. مرد هر وقت مطلب آماده برای تدریس نداشت به رئیس آموزشگاه زنگ می زد تا. سه بار پدرش...

shadi2012.blogfa.com

شادی

http://www.shadi2012.blogfa.com/9001.aspx

خدایا تو بگو این منم آیا. که سراپا شده ام محو تمنا و نماشا. فقط این را بنویسید رسیده است لب تشنه به دریا. دلم آزاد شد از همهمه دور از همه. دفترچه خاطرات مشترک (انفجار). در ساعتی که سایه آدمهای کوچک بزرگ باشد آفتاب در حال غروب است. نوشته شده توسط شادی در سه شنبه سی ام فروردین 1390 و ساعت 9:53. از هنگامی که خداوند مشغول خلق کردن زن بود، شش روز می گذشت. فرشته ای ظاهر شد و عرض کرد : چرا اين همه وقت صرف اين يکی می فرماييد؟ خداوند پاسخ داد : دستور کار او را ديده ای؟ و شش جفت دست داشته باشد. گفت : شش جفت دست؟

shadi2012.blogfa.com

شادی

http://www.shadi2012.blogfa.com/9005.aspx

خدایا تو بگو این منم آیا. که سراپا شده ام محو تمنا و نماشا. فقط این را بنویسید رسیده است لب تشنه به دریا. دلم آزاد شد از همهمه دور از همه. دفترچه خاطرات مشترک (انفجار). وقتی کسی اندازت نیست. دست به اندازه خودت نزن! نوشته شده توسط شادی در سه شنبه هجدهم مرداد 1390 و ساعت 10:22.

shadi2012.blogfa.com

شادی

http://www.shadi2012.blogfa.com/9009.aspx

خدایا تو بگو این منم آیا. که سراپا شده ام محو تمنا و نماشا. فقط این را بنویسید رسیده است لب تشنه به دریا. دلم آزاد شد از همهمه دور از همه. دفترچه خاطرات مشترک (انفجار). بچه : مامان بزرگ این چه کتابیه تو چند ماهه داری میخونی و تموم نمیشه. مامان بزرگ : این قرآنه عزیزم ، تموم شده من هی دوباره میخونمش. بچه : کی امتحانشو دارین؟ مامان بزرگ : با لبخند ، چند سال دیگه عزیزم. بچه : فهمیدنش خیلی سخته؟ مامان بزرگ : نه. بچه : پس چرا اینقدر هی دوباره میخونیش؟ مامان بزرگ : آخه من قصه هاشو خیلی دوست دارم. مامان بزرگ : نه.