charkheshepouch.blogsky.com
چرخش پوچچرخش پوچ - شاید لذت به پوچی رسیدن
http://charkheshepouch.blogsky.com/
چرخش پوچ - شاید لذت به پوچی رسیدن
http://charkheshepouch.blogsky.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.4 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
19
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
31.3.232.171
LOAD TIME
0.406 sec
SCORE
6.2
چرخش پوچ | charkheshepouch.blogsky.com Reviews
https://charkheshepouch.blogsky.com
چرخش پوچ - شاید لذت به پوچی رسیدن
نسخه قابل چاپ
http://www.charkheshepouch.blogsky.com/print/post-13
Don't move yourselves . جاده باریک می شود .
www.charkheshepouch.blogsky.com
http://www.charkheshepouch.blogsky.com/m
چرخش پوچ
http://www.charkheshepouch.blogsky.com/1392/05
شاید لذت به پوچی رسیدن. شنبه 26 مردادماه سال 1392. آمار بازدید وبلاگو دیدم ریدم به خودم. ۲۶۰۰۰ تا بازدید؟ لینک ثابت و زمان نگارش: 09:07 ب.ظ. من تنها نشستهام و مینویسم و تو نمیخوانی که بخواهی بدانی چه فکر میکنم. دستانم هم خالی اند و سرد سرد. تعداد بازدیدکنندگان : 28555. No Nothing Else Matters.
جاده - چرخش پوچ
http://www.charkheshepouch.blogsky.com/1388/09/08/post-13
شاید لذت به پوچی رسیدن. یکشنبه 8 آذرماه سال 1388. Don't move yourselves . جاده باریک می شود . لینک ثابت و زمان نگارش: 12:44 ق.ظ. من تنها نشستهام و مینویسم و تو نمیخوانی که بخواهی بدانی چه فکر میکنم. دستانم هم خالی اند و سرد سرد. تعداد بازدیدکنندگان : 28553. No Nothing Else Matters.
چرخش پوچ
http://www.charkheshepouch.blogsky.com/1392/05/26/post-23
شاید لذت به پوچی رسیدن. شنبه 26 مردادماه سال 1392. آمار بازدید وبلاگو دیدم ریدم به خودم. ۲۶۰۰۰ تا بازدید؟ لینک ثابت و زمان نگارش: 09:07 ب.ظ. من تنها نشستهام و مینویسم و تو نمیخوانی که بخواهی بدانی چه فکر میکنم. دستانم هم خالی اند و سرد سرد. تعداد بازدیدکنندگان : 28554. No Nothing Else Matters.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
19
تنفس آرامی که می رفت و می ماند - روز جدایی
http://www.smoothbreath.blogfa.com/post/42
تنفس آرامی که می رفت و می ماند. چرا سایه ام تمام شد. چرا دور می شود این حال من. انگار خورشید افتاده روی بام همسایه. دود شد بخار چای. یخ زد گرمای دست. و باد ماند که می وزید و سوت می کشید و او هم می رفت. شاید یه روز پیشه همدیگه برگردیم. پاییز جایی برای نوشتن ندارد دیگر انگار. تنت لخت روی تخت. تو پیشنهاد آسمانی برای پایان. نوشته شده در شنبه نهم آذر 1392ساعت 22:51 توسط امیرحسین عاکفیان. گروه کوهنوردی دانشگاه امیرکبیر.
تنفس آرامی که می رفت و می ماند -
http://www.smoothbreath.blogfa.com/post/30
تنفس آرامی که می رفت و می ماند. چه زمان زود می گذرد چه خاطره های دور نزدیکند. همین چند خط پایین تر. نوشته شده در یکشنبه پانزدهم مرداد ۱۳۹۱ساعت 16:53 توسط امیرحسین عاکفیان. گروه کوهنوردی دانشگاه امیرکبیر.
تنفس آرامی که می رفت و می ماند -
http://www.smoothbreath.blogfa.com/post/46
تنفس آرامی که می رفت و می ماند. چه می شود آخر؟ اصلا اول چه بود. نوشته شده در یکشنبه سوم فروردین 1393ساعت 1:39 توسط امیرحسین عاکفیان. گروه کوهنوردی دانشگاه امیرکبیر.
تنفس آرامی که می رفت و می ماند - دیکشنری جدید آکسفورد
http://www.smoothbreath.blogfa.com/post/34
تنفس آرامی که می رفت و می ماند. باز می گویم از خودم که وای زندگی رسم عجیبی دارد رسم نساختن و کشتن. عشق یا درد می گذارد انتخاب کنی تو انتخاب می کنی می گویی عشق فردا می گویی نه مرگ مرگ آخرش هم هیچ نمی دهد جز درد هر دو. درد است که می ماند که دیر خالی می شود دیرتر از بقیه درد است که می چشی و یادت می رود که باید عادت کنی . درد است که آه می کشی سخت است که درد می کشی آری آری اینجا توی لنز آن جاده مه آلود آن سالن برفی و آن 4 سال که تمام شد و حال که ماندی و علی و حوضش را هم بردند. خلاص آخر کی می شوی؟
تنفس آرامی که می رفت و می ماند - دریاب
http://www.smoothbreath.blogfa.com/post/38
تنفس آرامی که می رفت و می ماند. دلم گرفت باز هوایی شدم انگار. هوای تو که هنوز زاده نشدی. دلم گرفت امشب از گناه درد. از این هوای سرد. و از این کوله بار پوچ به دوش خود. اه که باز اه می گویم. از این را رفته. خدایا خدایا خدایا دلم گرفته. از این گه گرفته. خودم را می گویم. نوشته شده در سه شنبه پنجم شهریور 1392ساعت 0:45 توسط امیرحسین عاکفیان. گروه کوهنوردی دانشگاه امیرکبیر.
تنفس آرامی که می رفت و می ماند -
http://www.smoothbreath.blogfa.com/post/43
تنفس آرامی که می رفت و می ماند. دل من هم یک روز شکسته بود. دل من هم خون بود. نمی دانم چه طور کار می کند این دنیا نمی دانم چگونه می گذرد این زندگی این روزها این لحظه های طولانی در پیش و کوتاه در پس غم گذشته و ترس آینده. نمی دانم آخر یک روز تو از من انتقام می گیری یا من از تو یا روزگار از ما. نمی دانم چه می شود بعضی وقتها نمی دانم حتی چه شده چرا اینجایم چرا اینجاییم چرا انقدر دور انقدر سرد نمی دان یک روز دلم می تپد برایت یا تا آخرش همین است این ماجرا تلخ تلخ خوابهایم شده روزمرگی روزهایم دردم شده تکرار جاها.
تنفس آرامی که می رفت و می ماند -
http://www.smoothbreath.blogfa.com/post/29
تنفس آرامی که می رفت و می ماند. تمام شد هر چه بود و نبود . و این فضای خالی باز دارد پیچ می خورد دور سرم . با یک ریتم نافرم . لعنت به نافرم لعنت به خاطره لعنت به من به تو لعنت به دریا لعنت به ما. خیال می کردیم که چه کجا چگونه. تو ویولن می زدی و من دست این که نشد هم نوازی. نوشته شده در یکشنبه پانزدهم مرداد ۱۳۹۱ساعت 16:47 توسط امیرحسین عاکفیان. گروه کوهنوردی دانشگاه امیرکبیر.
تنفس آرامی که می رفت و می ماند - عنوان
http://www.smoothbreath.blogfa.com/post/28
تنفس آرامی که می رفت و می ماند. یادت بیاید آن موقع که ما نبودیم آن موقع که واژه ات تکراری بود دلم می گرفت برای هیچ و پوچ یادم می آید اولش آنقدر تو را تکرار می کردم تا واقعی تر شوی تا بیایی تا دسته ی خشکیده تنیده ی جوهر خشک نشدنی احساس را باز نمناک کنی از اشکی که به چشمانمان یخ زده بود دل سردمان را ببری بسوزانی و دوباره درد جدید را بفهمیم. یادت می آید آیا این شب سوخته را آن شب سوخته را؟ یک چیز خوب.می شود. نوشته شده در چهارشنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۰ساعت 1:5 توسط امیرحسین عاکفیان. گروه کوهنوردی دانشگاه امیرکبیر.
تنفس آرامی که می رفت و می ماند -
http://www.smoothbreath.blogfa.com/post/45
تنفس آرامی که می رفت و می ماند. کم می شود زمان و نزدیک می شویم. به آخر آغاز این پایان. و خطر نابودی ننگ مرگ. می شود و انگار شده تکه کلام سلام این دوران. نوشته شده در یکشنبه سوم فروردین 1393ساعت 1:35 توسط امیرحسین عاکفیان. گروه کوهنوردی دانشگاه امیرکبیر.
تنفس آرامی که می رفت و می ماند - زنده باد
http://www.smoothbreath.blogfa.com/post/40
تنفس آرامی که می رفت و می ماند. اشک، اشک شرم، چیز جدیدیست. این شرم که می شود، می شود بعضی وقتها بماسد روی گونه ات خشک شود ترک بخورد حتی درد بگیرد این شرم از خویش چیز جدیدیست چیز ناجوریست دردناک است خودت ماندی کجا بروی تا نبینیش توی دریا روی موج دلت تاب بخورد یادت یرود تا کمی اب شورش به لبت برسد بدانی که داری اشک می ریزی اشک شرم. تو کهنه شدی حس. تو از مد افتادی توی این رنگینه بازار توی این هزارتوی خاکستری لعنت به زندگی لعنت به مرگ لهنت به تو زنده باد خدا. زنده باد روح که می ماند می گرید این حس نوام را.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
چرخش
من آن روحم که انکار می کند! و به درستی هم، چرا که هر چه هست، به سوی ویرانی پیش می رود. هر چه تو در یک کلام ویرانی بخوانی کار من است، عنصر راستین من است. فاوست. January 1, 2010. Image by Getty Images. Posted by HOUMAN H. POUYAN. December 29, 2009. با خورشیدی تیره از ابرهای سیاه. و اشباع شده از. سگهای زرد و کلاغهای سیاه. تنها درختی در آن است. درختی به ناز سر بر کشیده، اما خشکیده. و تو ای رهگذر. در کورسوی ستاره ها. صدای بومانش را از دور خواهی شنید. Posted by HOUMAN H. POUYAN. December 2, 2009. The New York ...
چرخش تولید کننده مهره چاکنت و واشر خورشیدی
خدمات تراش سی ان سی. تصاویر نمونه قطعات تولیدی.
از همه جا ، از همه رنگ
از همه جا ، از همه رنگ. نام : چرخش به 57. کوتاه در مورد فیلم و سریال. پیامک های امام زمانی. پیام های امام زمانی. جملات کوتاه و زیبا. نقدی کوتاه بر خانه ی همدلان. به نقل از رجانیوز. اشاره به امام زمان در سایر ادیان. حجاب در سینما و تلویزیون. وظایف ما در زمان غیبت. نظر حجتالاسلام قرائتی درباره سن ازدواج. ازدواج در سن جوانی. دخالت مردم در سیاست. با سلام و عرض احترام. با تشکیل گروه سیره ی شهدای شهرستان محل ات وبلاگ این هیئت راه اندازی شد ، لذا پس از این مطالب ما بر روی وبلاگ این گروه قرار خواهد گرفت .
شنا كردن تو يه قاشق آب
شنا كردن تو يه قاشق آب. نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم آذر 1391ساعت 18:28 توسط نازنين.
شعر و داستان
دوشنبه بیست و پنجم فروردین 1393 ] [ 22:59 ] [ کیمیا اسلامی ] . وقتی رفتی غم نشست توی دل ها. ستایش دلت بزرگ قد یه دریا. وقتی رفتی همه چیز بیرنگ بیرگ. تو رفتی و خاطراتت از پیشم نمیرن. هنوزم خونه ی ما عطرتو داره. وقتی رفتی شبامون شد بی ستاره. ستایش خیلی دلم هواتو کرده. میخوام باز بقل بگیرم تن سردت. ستایش تولدته اگه نیای دلم میگیره. نگاه کن مامانت رفته واست کادو بگیره. شمعاتو فوت کردمو برات ارزو کردم. که یه روز بشه بیام دورت بگردم. ستایش تی تولد بومویو تو نومویی. هنوز دونیایه نیدیی بوشویی. چهارشنبه بیست و یک...
چرخش پوچ
شاید لذت به پوچی رسیدن. شنبه 26 مردادماه سال 1392. آمار بازدید وبلاگو دیدم ریدم به خودم. ۲۶۰۰۰ تا بازدید؟ لینک ثابت و زمان نگارش: 09:07 ب.ظ. دوشنبه 30 فروردینماه سال 1389. منتقل شده ایم به اینجا:. Http:/ raiiseghabile.blogspot.com/. لینک ثابت و زمان نگارش: 08:35 ب.ظ. دوشنبه 30 فروردینماه سال 1389. وقتی کسی رو نداشته باشی تا باهاش درد و دل کنی و کوچیکترین مشکلاتتو به بزرگترین قلبت بگی، همون کوچیکترین ها خیلی راحت از پا درت می آرن. دربست حریم شخصی کاربران . لینک ثابت و زمان نگارش: 08:33 ب.ظ.
درخت سبز
نهایت ظرافت و زیبایی. خرید اتو موی مسافرتی. خرید اتو موی مسافرتی. اگر زیبایی مو هایتان برای شما اهمیت دارد و اگر به دنبال این هستید که در کمتریت زمان ممکن و بدون دخالت مواد شیمیایی حالتی که دوست دارید را به موهایتان بدهید ما استفاده از اتو مو. این در حالیست که استفاده از اتوی مو. به ریشه مو ها آسیبی نمی رساند و در واقع هر قسما از مو های خود را که دو ست داشته باشید می توانید به هر حالتی در آورید در حالیکه سشوار چنین خاصیتب ندارد. البرز خرید امکان خرید اینترنتی. موهاي صاف و خوش حالت. فوق العاده شيك و زيبا.
charkhestan
آداب و رسوم مردم چرخستان. مسولین یک موسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی می کند . که تا کنون حتی یک ریال هم به موسسه خیریه کمک نکرده است . مسولین موسسه خیریه به پیش او رفته به او گفتند آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کرده ایم و متوجه شده ایم که شما در آمد بسیار خوبی دارید . ولی تا کنون به خیریه کمک نکرده اید . آیا نمی خواهید در این امر خیر شرکت کنید . مسولین خیریه که کاملا شرمنده شده بودند گفتند نه نمی دانستیم ببخشید واقعا شما این همه گرفتاری دارید . الهم اغفر المومنين و المومنات. بهار ک...
زندگی
من آذینم اگه به این وبلاگ سر بزنید خوشحال میشم. ام پی تری پلیر صفحه نمایش دار. عينک مخصوص رانندگي در شب. عینک دید در شب. تاريخ : چهارشنبه سی ام مرداد ۱۳۹۲ 18:4 نویسنده : آذین. تاريخ : چهارشنبه سی ام مرداد ۱۳۹۲ 13:51 نویسنده : آذین. اسم قاشق را گذاشتی قطار، هواپیما، کشتی. تا یک لقمه بیشتر بخورم. شدی خلبان، ملوان، لوکوموتیوران. میگفتی بخور تا بزرگ بشی. و من عادت کردم که هر چیزی را بدون اینکه دوست داشته باشم قورت بدهم. حتی بغض هایم را. تاريخ : چهارشنبه سی ام مرداد ۱۳۹۲ 13:50 نویسنده : آذین. پیرمرد گفت: "از ...
فرشته کوچولو
من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی ولی با خفت و خواری پی شبنم نمیگردم. دستهایش آنقدر لاغر بود که حس میکرد میتواند آنها را از دستبندهایی که بدستش زده اند بیرون بیاود . جلوی قاضی به اتهام قتل ایستاد ولی فکر میکرد قاضی از قیافه اش خواهد فهمید که او قاتل نیست . وقتی طناب دار را به دور گردنش انداختند او هنوز انتظار نجات داشت . چند روز بعد که به قاضی خبر دادند قاتل اصلی دستگیر شده است فهمید که او در دادگاه خود را به موش مردگی نمیزد! نوشته شده در ساعت توسط امیر هوشنگ چرخگر. ز مثل زلزله یا زندگی. تا خانه بهتر...
خاطرات چرخ گردی
وبلاگی برای نوشتن خاطرات دوچرخه سواری خودم و جمعی از دوستانم ساختم تا شاید با این خاطرات انسانهای دیگری به این ورزش گرایش پیدا کنند. بسیار از بازدید شما متشکرم و درخواست دارم تا هر از چند وقت یک بار به این کلبه ما سری بزنید. سعی ما آپدیت هفتگی وبلاگ میباشد و رضایت شما بیننده گرامی. نظر هم فراموشتان نشود. شعر،طنز,مطالب جالب،عکس (1). ترین های دنیای دوچرخه (2). اطلاعات عمومی و گزارش ها (6). ساخت مسیر دوچرخه سواری در کوهستانهای کرج(2). ساخت مسیر دوچرخه سواری در کوهستانهای کرج. مسابقه دوچرخه سواری مرداب در ولز.