chakavakeashegh.blogfa.com

zendounedel912.blogfa.com

غم تنهایی - زیاد فکر می کنیم

http://www.zendounedel912.blogfa.com/post-129.aspx

و زخمهای من همه از عشق است.، از عشق.، از عشق. . زیاد فکر می کنیم. ما آدمهای پرسردردی هستیم البته اولش عادی بودیم دانشگاه می رفتیم. سعی می کردیم درس بخونیم رویای مهندس شدن داشتیم. آن بیرون هم اگر هرروز ملت توی سر و مغز هم می زدند عین خیالمان نبود. همه را می دیدیم ها! هل زدن پیرمردها برای نشستن روی صندلی های مترو. ویراژ موتورسوارها لای دست و پای این تاکسی نارنجی ها. قیمتهایی که هی بالا می رفتند. بچه هایی که استعدادشان توی مدرسه عین آب جوب هدر می رفت. دوستانی که تند تند معتاد می شدند. می خندیدیم به شان .

zendounedel912.blogfa.com

غم تنهایی - نفرین

http://www.zendounedel912.blogfa.com/post-128.aspx

و زخمهای من همه از عشق است.، از عشق.، از عشق. . ولی آن دستها که از کلبه آرزوهایم. نوشته شده در ۸۸/۱۲/۱۰ساعت 15:35 توسط نیما. همه با آینه گفتم . آری ، همه با آینه گفتم که خموشانه مرا می پایید. گفتم : ای آینه با من تو بگو. چه کسی بال خیالم را چید؟ چه کسی صندوق جادویی اندیشۀ من غارت کرد؟ چه کسی خرمن رویای گلهای مرا داد به باد؟ سر انگشت بر آینه نهادم پرسان. چه کسی آخر . چه کسی کشت مرا؟ می خواستم زندگی کنم راهم را بستند. ستایش کردم گفتند خرافات است. گریه کردم گفتند بهانه است. خندیدم گفتند دیوانه است.

zendounedel912.blogfa.com

غم تنهایی

http://www.zendounedel912.blogfa.com/8712.aspx

و زخمهای من همه از عشق است.، از عشق.، از عشق. . چگونه فراموشت کنم که سالها در خیالم سایه ات. را می دیدم و طپش قلبت را حس. می کردم و به جست وجوی. یافتنت به درگاه پروردگارم دعا می کردم که خدایا پس. کی او را خواهم یافت. چگونه فراموشت کنم که همزمان با تولدت. در قلبم همه فراموش شدند . نوشته شده در 87/12/22. ساعت 20:29 توسط نیما. همه با آینه گفتم . آری ، همه با آینه گفتم که خموشانه مرا می پایید. گفتم : ای آینه با من تو بگو. چه کسی بال خیالم را چید؟ چه کسی صندوق جادویی اندیشۀ من غارت کرد؟ خندیدم گفتند دیوانه است.

zendounedel912.blogfa.com

غم تنهایی

http://www.zendounedel912.blogfa.com/8802.aspx

و زخمهای من همه از عشق است.، از عشق.، از عشق. . در طول زندگی سیاهم هرگز فرصت اینکه چند دقیقه از ته دل. به خاطر سیه روزی خودم اشک بریزم نداشتم . تنها یک بار در کشمکش یک درد جانکاه صمیمانه خندیدم . اما به خدا اگر بدانی این خنده تصادفی را چقدر وحشیانه در. لرزش لبانم شکستند . وای اگر بدانی . نوشته شده در 88/02/03. ساعت 11:40 توسط نیما. در تمام این سالها سرتاسر زندگی عشقها و اشکهای پنهانی من. بازیچه خنده ها محبتها و پایکوبی های ساختگی بود . نوشته شده در 88/02/03. ساعت 11:25 توسط نیما. همه با آینه گفتم .

zendounedel912.blogfa.com

غم تنهایی - سکوت مرگ

http://www.zendounedel912.blogfa.com/post-134.aspx

و زخمهای من همه از عشق است.، از عشق.، از عشق. . همیشه فکر می کنم چگونه در سکوت. احساس می کنم باید فرو ریخت. باید به مرگ رضایت داد . نوشته شده در ۸۹/۰۵/۲۵ساعت 12:0 توسط نیما. همه با آینه گفتم . آری ، همه با آینه گفتم که خموشانه مرا می پایید. گفتم : ای آینه با من تو بگو. چه کسی بال خیالم را چید؟ چه کسی صندوق جادویی اندیشۀ من غارت کرد؟ چه کسی خرمن رویای گلهای مرا داد به باد؟ سر انگشت بر آینه نهادم پرسان. چه کسی آخر . چه کسی کشت مرا؟ می خواستم زندگی کنم راهم را بستند. ستایش کردم گفتند خرافات است.

zendounedel912.blogfa.com

غم تنهایی

http://www.zendounedel912.blogfa.com/8812.aspx

و زخمهای من همه از عشق است.، از عشق.، از عشق. . ولی آن دستها که از کلبه آرزوهایم. نوشته شده در 88/12/10. ساعت 15:35 توسط نیما. همه با آینه گفتم . آری ، همه با آینه گفتم که خموشانه مرا می پایید. گفتم : ای آینه با من تو بگو. چه کسی بال خیالم را چید؟ چه کسی صندوق جادویی اندیشۀ من غارت کرد؟ چه کسی خرمن رویای گلهای مرا داد به باد؟ سر انگشت بر آینه نهادم پرسان. چه کسی آخر . چه کسی کشت مرا؟ می خواستم زندگی کنم راهم را بستند. ستایش کردم گفتند خرافات است. گریه کردم گفتند بهانه است. خندیدم گفتند دیوانه است.

i-miss-u.blogfa.com

.:دختر تنها:.

http://www.i-miss-u.blogfa.com/8902.aspx

غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت. پياده آمده بودم پياده خواهم رفت. طلسم غربتم امشب شکسته خواهد شد. و سفره ای که تهی بود بسته خواهد شد. و در حوالی شبهای عيد همسايه. صدای گريه نخواهی شنيد همسايه. همان غريبه که قلک نداشت خواهد رفت. و کودکی که عروسک نداشت خواهد رفت. منم تمام افق را به رنج گرديده. منم که هر که مرا ديده در گذر ديده. منم که نانی اگر داشتم از آجر بود. و سفره ام که نبود از گرسنگی پر بود. به هر چه آينه تصويری از شکست من است. به سنگ سنگ بناها نشان دست من است. اگر به لطف و اگر قهر می شناسندم. اگر چه ک...

i-miss-u.blogfa.com

.:دختر تنها:.

http://www.i-miss-u.blogfa.com/8601.aspx

بگذار روشهایم را بشمرم:. به ژرفا و پهنا و بلندایی. که روحم را توان رسیدن به آن هست. آنگاه که سرشار از حسی ناپیدا. و کمال زیبایی هستم! به اندزای خاموشترین نیاز هم روز. به افتاب و نور شمع! چنان مردمانی که برای حقیقت می جنگند! چنان مردمانی که به سماع در می ایند! که اندوه دیر سال مرا محو می کند! و با ایمان کودکی ام. با عشقی که از دست رفتنی می نماید! وبا قدیسین از دست رفته ام! اشکهای تمام زندگی ام! و اگر خدا بخواهد. نشد یک لحظه از یادت جدا دل.زهی دل افرین دل مرحبا دل! Design By : Night Melody. پرم شكست تو اين.

i-miss-u.blogfa.com

.:دختر تنها:.

http://www.i-miss-u.blogfa.com/8605.aspx

رنج هست ، مرگ هست ، اندوه جدايي هست ،. اما آرامش نيز هست ، شادي هست ، رقص هست ، خدا هست. زندگي ، همچون رودي بزرگ ، جاودانه روان است. زندگي همچون رودي بزرگ كه به دريا مي رود ،. دامان خدا را مي جويد . خورشيد هنوز طلوع ميكند. فانوس ستارگان هنوز از سقف شب آويخته است :. بهار مدام مي خرامد و دامن سبزش را بر زمين مي كشد :. امواج دريا ، آواز مي خوانند ،. بر ميخيزند و خود را در آغوش ساحل گم ميكنند. گل ها باز مي شوند و جلوه مي كنند و مي رويند. تولد هر كودك ، نشان آن است كه :. خدا هنوز از انسان نااميد نشده است.

i-miss-u.blogfa.com

.:دختر تنها:.

http://www.i-miss-u.blogfa.com/8602.aspx

شب سردی است و من افسرده. راه دوری است و پايي خسته. تيرگی هست و چراغی مرده. می کنم تنها از جاده عبور. دور ماندند زمن آدمها. سايه ای از سر ديوار گذشت. غمی افزود مرا بر غمها. فکر تاريکی و اين ويرانی. بی خبر آمد تا با دل من. قصه ها ساز کند پنهانی. نيست رنگی که بگويد با من. اندکی صبر سحر نزديک است. هر دم اين بانگ بر آرم از دل. وای اين شب چقدر تاريک است. خنده ای کو که به دل انگيزم. قطره ای کو که به دريا ريزم. صخره ای کو که بدان آويزم. مثل اينست که شب نمناک است. ديگران را هم غم هست به دل. غم من ليک غمی غمناک است.