boghzeyekfereshteh.blogfa.com
بغض یک فرشتهبغض یک فرشته - شرح زندگی از دریچه ى دوربین من
http://boghzeyekfereshteh.blogfa.com/
بغض یک فرشته - شرح زندگی از دریچه ى دوربین من
http://boghzeyekfereshteh.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.2 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
2
SSL
EXTERNAL LINKS
69
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.172 sec
SCORE
6.2
بغض یک فرشته | boghzeyekfereshteh.blogfa.com Reviews
https://boghzeyekfereshteh.blogfa.com
بغض یک فرشته - شرح زندگی از دریچه ى دوربین من
بغض یک فرشته - رصد کردن تـو
http://www.boghzeyekfereshteh.blogfa.com/post/109
با توجه به اینکه این فوتوبلاگ بر پایه عکس قرار گرفته، تا هنگام بالا آمدن تصاویر صبور باشید،از موسیقی لذت برده و به چیزهای خوب فکر کنید. برگرفته شده از قالب ایماژیست.
بغض یک فرشته - نوعی خودآزاری
http://www.boghzeyekfereshteh.blogfa.com/post/112
معلوم/ نیست/ انسان چرا / همیشه / عاشق/ کسی می شود / که / شایستگی عشقش را / ندارد / شاید / این تنها راه/ برای باز یافتن / تعادل / از دست رفته ی / دنیایی/ است که/ در آن زندگی می کنیم / این قدیمی ترین/ نوع خودآزاری است / عشق ورزی /به کسی که قادر/ به عشق ورزی/ نیست/ و احمقانه ترین / نوع آن. با توجه به اینکه این فوتوبلاگ بر پایه عکس قرار گرفته، تا هنگام بالا آمدن تصاویر صبور باشید،از موسیقی لذت برده و به چیزهای خوب فکر کنید. برگرفته شده از قالب ایماژیست.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
2
نارنجستـــان - حادثه ها جایی در امتداد اغوشت اتفاق می افتد
http://cheragh-akhar.mihanblog.com/post/925
حادثه ها جایی در امتداد اغوشت اتفاق می افتد. ز : 02:22 ب.ظ. تو آنقدر حادثه ای. که زیبایی ات در دهانم بوی الکل می دهد. که اضطرابم در پیراهنت بوی سیگار. که وراجی ام در چشمهایت خواب می رود. که دستم زیر شانه ات. خطوط شکسته ی اندامم. در آغوشت نستعلیق می شود. که می نویسی ام قج قج صدا می دهد. پیچ های هرز تخت خواب. تا رنج از دهان. در زخمه ی ناگهانی ناخن ات بر شانه ام. می شود : آخ. و تا آخرش می خندم. اصلن من افسرده ام. ولی تو را به کافکا ترجیح می دهم. پن 2: دوست دارم مثل یه دیالوگ محشر وسط یه فیلم در پیتی. ابزار ...
نارنجستـــان
http://cheragh-akhar.mihanblog.com/page/1
ز : 05:10 ب.ظ. افسردگی یعنی خیابان بی دویدن. آسانسوری که کش می آید از رسیدن. یعنی هماغوشی و گریه، عق زدن، شک. یعنی بدون عشق مانند عروسک. زخمی که لای استخوانم مانده وحشی. مثل پلنگی خشمگین بالای نعشی. عق می زنم ته مانده های هق هقت را. این ریسمان لعنتی هم عاشقت را. اندوه این شبهای بی اندازه با من. کودک ولی در قالب اجباری زن! دارد تنفس می کند من را هوایت. هی می کشم سیگار با انگشتهایت. هی می دوم توی خیالی که نباشی. سر می خورم با هر دویدن روی کاشی! افسردگی دست هایت روی شانه. خط چین چشمی خواب آلوده میان. از ریم...
نارنجستـــان - چند سال بعد
http://cheragh-akhar.mihanblog.com/post/933
ز : 10:56 ق.ظ. ده سال بعد از حال این روزام. با کافه های بی تو در گیرم. گفتم جهان بی تو ینی مرگ. ده ساله رفتی و نمیمرم. ده سال بعد از حال این روزام. تو ، توو آغوشه یکی خوابی. من گفتم و دکتر موافق نیست. تو بهتر از قرصای اعصابی. ده سال بعد از حال این روزام. من چهل سالم میشه و تنهام. با حوصله قرمز سفید آبی. رنگین کمون میسازم از قرصام. میترسم از هرچی که جا مونده. از ریمل با گریه هات جاری. از سایه روشن های بعد از من. از شوهری که دوستش داری. گرم هماغوشی و لبخندی. توو بستر بی تابتون تا صبح. تکلیف تنهاییم روشن بود.
نارنجستـــان - مطالب رسول یونان
http://cheragh-akhar.mihanblog.com/post/category/39
ز : 12:32 ق.ظ. از رویایی به رویایی. گاه از قطب جنوب سر در می آورم. گاه از دریای کارائیب. گاه , سیاه. با زردها چای می خورم. با سرخ ها چپق می کشم. من در همه جا زندگی می کنم. به پاهای غازهای وحشی چسبیده است. سنجاق شده به :. ز : 08:33 ب.ظ. وقتی تلفن زنگ می زند. یعنی از یاد نرفته ای. حتی اگر به اشتباه شماره ات را گرفته باشند. خیلی از آدم ها هستند که. شماره شان حتی به اشتباه گرفته نمی شود. سنجاق شده به :. ز : 04:01 ب.ظ. من در قاب پنچره نگذاشتهام. با این همه شرمندهی توام. در مرز خواب و بیداریست. سنجاق شده به :.
نارنجستـــان
http://cheragh-akhar.mihanblog.com/page/5
ز : 09:34 ب.ظ. مسافر کناری ام که پیاده شد. پنجره ای گیرم آمد. باقی مسیر را گریستم . سنجاق شده به :. ز : 01:38 ب.ظ. من هم مثل شما. نازکتر از گ ل و. آدم وقتی خیلی تنهاست. اول آرامآرام با خودش حرف میزند،. بعد بی که همسایهای بفهمد. شروع میکند به خواندن یک آواز خیلی دور،. خودش میداند این حرفهای نزدیک به د ر شتی دریا. ممکن است برای فانوس شکستهی ساحلی. مشکل و معنای پوشیدهای پیش بیاورد،. اما باز میخواند، میخواند، بلند هم میخواند.). و من چقدر بیچراغ. از همین کوچههای خاموش ناآشنا گذشتم و. یک شیر پاک خورده نبود.
نارنجستـــان - ایمیل
http://cheragh-akhar.mihanblog.com/post/927
ز : 09:01 ب.ظ. ایمیل زد به یك شب غمگین كه. كه حرف های خسته تری دارد. از پنجره به قلب تو وارد شد، هرچند بغض خانه دری دارد. خورشید را نشانه گرفته باز، باید تو را به خود بپرد از هیچ. در خانه ی امید شترمرغی ست كه فكر می كند كه پری دارد. دیگر دوباره شعر نخواهم گفت، دیگر دوباره شعر نخواهم گفت. تكرار می شود به خودش هر روز. و فكر می كند اثری دارد. ایمیل می زند به شبی غمگین كه مطمئن شده ست نمی آید. ایمیل می زند به شبی غمگین كه چشم های منتظری دارد. خالی ست جای اسم فرستنده مثل سكوت بین من و دنیا. كه از جزیره ی متروك.
نارنجستـــان - عشقبازی بین کتاب ها
http://cheragh-akhar.mihanblog.com/post/923
عشقبازی بین کتاب ها. ز : 08:16 ب.ظ. تنم را بکشم به لبهات. بگذار برات کتاب بخوانم. کتاب را بگیر توی دستهات. دستم را دورت حلقه میکنم. اگر توی گوشت گفتم. و فرار کردم چی؟ تاب میخوری در تنهایی من. نگاهت مرا مرد میکند. به کی بگویم وقتی نیستی؟ تا کجا راه بروم تا تمام شوم؟ من هم عادت نمیکنم. کتاب را بالا بگیر ببینم. گاهی هم برگرد و بوسم کن. حواست به داستان هست؟ بیا از اول شروع کنیم. دیدی باز عاشقت شدم؟ Http:/ cheragh-akhar.mihanblog.com. كه از جزیره ی متروك. نامه ای را در بطری روانه ی آبهای عالم كرده ام. لیست کا...
نارنجستـــان - گریه های من
http://cheragh-akhar.mihanblog.com/post/921
ز : 08:23 ب.ظ. مگر نسیم ، رسانده به خانه بوی تو را. که تیغ ک ند شده ، قرص بی اثر شده ست! مرا بگیر در آغوش لعنتیت عزیز. که گریه های من از شب بزرگتر شده است. بعدا نوشت- یه اهنگ که دوسش دارم :. سنجاق شده به :. Http:/ cheragh-akhar.mihanblog.com. كه از جزیره ی متروك. نامه ای را در بطری روانه ی آبهای عالم كرده ام. اگر كسی عاشق باشد. میتواند كلماتم را بخواند. و با همان شیشه برایم شراب می آورد. مدیر وبلاگ : ĐФŇΨА. محمد رضا شفیعی کدکنی. JUsT fOr My TeAcHeR ( تانی ا ). راز های فاش شده از یهود و ماسون ها.
نارنجستـــان
http://cheragh-akhar.mihanblog.com/page/4
من ،تنهایی و مردی که هرگز نبود. ز : 07:20 ب.ظ. تو پیش از به دنیا آمدن م رده ای مرد. هیچ زنی پناه گاه نیست. و هیچ مردی تکیه گاه. و تو می دانستی شاید این ها را. که پیش از به دنیا آمدن م ردی! تو قرار بود مرا از این آتش بی آتش بس. که زندگی می خوانیم اش. به بال و پر ات بگیری. نطفه ات انگار بسته نشد. سنجاق شده به :. دنیای ما اندازه ی هم نیست. ز : 05:14 ب.ظ. دنیای ما اندازه هم نیست. من عاشق بارون و گیتارم. من روزها تا ظهر میخوابم. من هر شب تا صبح بیدارم. دنیای ما اندازه هم نیست. من خیلی وقتا ساکتم، سردم. ز : 11...
☂☂☂دل بی چتر مرا مهمان کن...☂☂☂ -
http://www.yekihast20.blogfa.com/post-29.aspx
دل بی چتر مرا مهمان کن. عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی دوستت خواهم داشت. واسه من دیگه عاشقی جاده ی یک طرفست. روزی ه زار بآر بای د برای دوستانم توضیح بدهم،. که در دنی ای بیرون از شعره آیم،. پای هیچ عشقی وسط نیست،. ب آور که نمی ک نن د،. جان تو رآ قسم میخورم! پس ت ثاب ت ). یکشنبه ۲۶ تیر۱۳۹۰ 12 تک پر. Design By : mihantheme.com. تار و پودش را از خوبی و مهر. خوش تر از تافنه یاس و سحر بافته ام. من دلاویزترین شعر جهان یافته ام! مثل همیشه برای تو . مینویسم. به نیت هرکه دوست داری . اینجآ آرامگآه بغض هآی کهنه ا ست.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
69
برای دلــــــــــــــــــــــــــم
دلم برات تنگ شده شوشوی نازم. سه شنبه سوم دی 1392 ] [ 11:23 ] [ مهناز ]. ه ر ڪ س هر جآ ڪ ﮧ בل ش میخواه ב، ب ایست ב! ا م ا م ט . ب ﮧ ڪ سی ا جآزه اینڪ ﮧ ب ﮧ جآﮮ تو בر ق لب م ט بن شین ב رآ نخواهم בآב. قلب م ט ، فق ط جآﮮ توست. دوشنبه ششم خرداد 1392 ] [ 16:42 ] [ مهناز ]. اینجا جایی است که وقتی زانوهایت را از شدت تنهایی بغل گرفته ای به جای همدردی برایت سکه می اندازند چه عجیب مردمانی! دوشنبه ششم خرداد 1392 ] [ 16:40 ] [ مهناز ]. فاصله هرچقدر هم کم و کوچیک باشه . بازم بزرگه به دکمه اسپیس روی کیبوردت نگاه کن !
حسرت
آه دوباره بار مي وزد. ولي نه! دوباره خاموش شد. به فاصله ي سه نقطه ها باد مي وزد! زوزه ي آخر يك سگ در خيابان ساكت مبهوت دوباره شنيده شد. زندگيش همچنان جاریست. ولی به فاصله ی شنیدن یک سه نقطه همه چیز تمام می شود و هیچکس نمی فهمد زوزه ی باد است یا زوزه ی سگ! نوشته شده در پنجشنبه نهم تیر ۱۳۹۰ساعت 0:19 توسط حسرت. خيابان شده جوي آب. شن ها در لغزشند، سگ ها از سرما به خود مي لرزند. فصل،قصل پائيز است در اين بهار سرد! شده ام طوطي هميشه خاموش .تو دوست داري كدامش باشد.اشك يا اميد؟ در کوجه های خیالم. سلام تو را باد ن...
بغض یاس
و باران بارید آنگاه که در گلوی ابر بغض یاس شکست. من در این کوچه به دنبال تو میگردم. این کوچه پر از عطر قدمهای تو است. این کوچه سراسر شعر است. این کوچه همانند رگ شهر در جریان. من در این کوچه که هستم. نه زمان می گذرد و نه عمر! این کوچه پر از خلوت توست. پر از نگاه معصومانه ی توست. آخر این کوچه تویی. و در این کوچه گمشده من! من در این کوچه به دنبال تو میگردم. تا بییایی و بگیری دستم. من که از عطر قدمهای تو مستم. با نگاهی دوخته بر تن ماه. همچنان بی قرار ، منتظر هستم! در این کوچه چراغی نیست! و این کوچه چه داراست!
بغــــض یاس
نویسنده : دیوید ع.نجاری. تاریخ:چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389-08:44 ب.ظ. دوباره باغچه گل میده. نویسنده : دیوید ع.نجاری. تاریخ:شنبه 28 فروردین 1389-02:29 ق.ظ. چون در آسمان پاکت پروازمیکردم. ولی توبارانی ازسنگ برسرم باریدی. نویسنده : دیوید ع.نجاری. تاریخ:سه شنبه 24 فروردین 1389-03:08 ق.ظ. نگات قشنگه ولیكن یه كم عجیب و مبهمه. من از كجا شروع كنم دوست دارم یه عالمه. من و گذاشتی و بازم یه بار دیگه رفتی سفر. نمی دونم شاید سفر برای دردات مرهمه. تا وقتی اینجا بمونی یه حالت عجیبیه. هوای رفتن كه كنی واسه تو فرقی نداره.
این روزها دلم اصرار دارد فریاد بزند . .
1605;ـכּ. 1669;اڪ څۅ ړנہ. 1683;فقـﺂ. 1591;ړآح. این روزها دلم اصرار دارد فریاد بزند . . این روزها دلم اصرار دارد فریاد بزند . . . من جلوی دهانش را میگیرم. وقتی میدانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد! این روزها من . . . خدای سکوت شده ام. خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا خط خطی نشود . . ! آرزوی خیلی ها بودم اما اسیر قدر نشناسی یک نفر شدم . . ! کسی نمیداند بر سنگ قبرش چه بنویسد. کسی نام او را نمیدانست،. ستانی در سوریه دنیا را ترک کرد. دنیایی که روشنایی را از او گرفت. او ساعتها شاید هم روزها. یا بخاطر برطرف...
بغض یک فرشته
معلوم/ نیست/ انسان چرا / همیشه / عاشق/ کسی می شود / که / شایستگی عشقش را / ندارد / شاید / این تنها راه/ برای باز یافتن / تعادل / از دست رفته ی / دنیایی/ است که/ در آن زندگی می کنیم / این قدیمی ترین/ نوع خودآزاری است / عشق ورزی /به کسی که قادر/ به عشق ورزی/ نیست/ و احمقانه ترین / نوع آن. با توجه به اینکه این فوتوبلاگ بر پایه عکس قرار گرفته، تا هنگام بالا آمدن تصاویر صبور باشید،از موسیقی لذت برده و به چیزهای خوب فکر کنید. برگرفته شده از قالب ایماژیست.
...رهـــــــآ
یه جای دنج برای همه ی بغض های زخمی. زندگی ست دیگر کاریش نمی شود کرد. گاهی همین زندگی گند میزند به تمام تصوراتت. و گاهی تصوراتت گند میزند به تمام زندگی. حال و روزم به هیچ کدامشان شبیه نیست . و بیشتر شبیه هردویشان است. انگار زندگی و تصوراتتم هیچ به هم نمی آیند. نوشته شده در شنبه ۱۳۹۴/۰۲/۱۲ساعت ۲۱:۲۴ بعد از ظهر توسط رهآ. عزادار دردی مانده ام که دست من امانت بود. به حالت بی وزنی رسیده ام. نه عمق اقیانوس راهم میدهند. و نه میتوانم شنا کنم روی این امواج. و نه به ساحل میرسم. تنها به سکون مبتلا شده ام. و سکوت.
بـــه یـــادم بـــاش
معضلی که نسل خردسال را عذاب می دهد. نشسته بودم کارامو می کردم که دیدم دختر 5 سالم نازی اومد طرفم. داشت گلوله گلوله اشک می ریخت! نوشته شده در شنبه ۱۳٩۱/۱٠/۱٦ساعت ۸:٥۱ ق.ظ توسط قلمدوش نظرات . مشکشو از آب پر کرد. خواست بره هیئت. چندین سال بود که سقای هیئت امام حسین بود. وقتی خواست از در خونه خارج بشه پسرش صداش زد. نوشته شده در جمعه ۱۳٩۱/۱٠/۱٥ساعت ۱٠:٠٦ ب.ظ توسط قلمدوش نظرات . و علی علی بن الحسین. و علی اولاد الحسین. و علی اصحاب الحسین. 1- برگ خشک. فانوس. تصویر یه شهر یا روستا توی شب، اونم از نمای بالا.
شعرهاودلتنگی ها
پیش چشم مردمان سگ صفت - - نان خشکی بهتراست ازمعرفت. صبركن مانده ي اين سفره زلبنان برسد. شايداز سينه و شايد كمي از ران برسد. سنگ بايد بخورد آن شكم پاره يتان. صبركن سفره ي پس مانده به ايران برسد. بگذاريد اگر خواجه حسن سير شده. تا كه يك لقمه ي نان دست غلامان برسد. ما كه از سينه و از ران نگرفتيم ولي. كاش از سفره ي اين خانه به ما نان برسد. مي خورد جيره به اندازه ي يك لقمه ي نان. هركسي زودتر از من دم زندان برسد. نوشته شده در جمعه هفدهم بهمن 1393 ساعت 15:12 توسط شاهین عیوضی. ﺍﯾﻨﻄﺮﻑ ﺷﻬﺮﻓﺮﺍﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﺍﺯﺩﺳﺖ ﺍﺳﯿﺪ.
آخرین خط خوردگی
زندگی از آن ماست. پس به روش خودمان زندگی کنیم. محسن عزیزم مدیر وبلاگ (آخرین خط خوردگی) از پیش ما رفت! بهار آمد اما بی تو. بهار رسید اما در حالی که سر به زیر انداخته بود. کاش هرگز نمی رسید. وقتی تو نیستی بهار زیبا نیست . وقتی تو نیستی شکوفه ها غمگینند. شقایق ها با صدای تو از خواب بر می خیزند. کاش بودی و می دیدی بهار بی تو بهار نیست. می گویند تا شقایق هست زندگی باید کرد. شقایق هست و محسن. من خاله ی محسن هستم. روح محسن اینقدر بزرگ بود که تحمل این دنیای کوچیکو. برای شادی روحش وصبر برای خانوادش دعا کنید.
بغض.حسرت
فقط در لحظه های دیدار و جدایی می توان به عظمت عشق نهفته در سینه پی برد. در نقاشی های تنهاییم. درنقاشی هایم تنهاییم را پنهان می کنم. در دلم دلتنگی ام را. در سکوتم حرف های نگفته ام را. در لبخندم غصه هایم را. چهارشنبه یکم بهمن 1393 ] [ 11:51 ] [ بانو. ] . نگفتم تا کنون، اما کنون بشنو:. تورا بیش از همه کس دوست میدارم. چهارشنبه نوزدهم آذر 1393 ] [ 14:24 ] [ بانو. ] . اونی که مدعی بود. پنجشنبه دوم مرداد 1393 ] [ 16:30 ] [ بانو. ] . هیچ فکری نمی کردم. پنجشنبه دوم مرداد 1393 ] [ 16:24 ] [ بانو. ] . ب ش قاب ها را...