angelic93-94.mihanblog.com
angelic
http://angelic93-94.mihanblog.com/post/119
چه می خواهی تو از جانم! مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی. اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی. غرورت را برای تکه نانی به زیر پای نامردان بیندازی. و شب ، آهسته و خسته. تهی دست و زبان بسته. به سوی خانه باز آیی. زمین و آسمان را کفر می گویی! اگر در روز گرما خیز تابستان. تنت بر سایه دیوار بگشایی. لبت بر کاسه مسی قیر اندود بگذاری. و قدری آن طرف تر عمارت های مرمرین بینی. و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو در روان باشد. زمین و آسمان را کفر می گویی! اگر روزی بشر گردی. زحال بندگانت با خبر گردی. دفتر های سبز ).
angelic93-94.mihanblog.com
angelic
http://angelic93-94.mihanblog.com/post/116
چه می خواهی تو از جانم! مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی. اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی. غرورت را برای تکه نانی به زیر پای نامردان بیندازی. و شب ، آهسته و خسته. تهی دست و زبان بسته. به سوی خانه باز آیی. زمین و آسمان را کفر می گویی! اگر در روز گرما خیز تابستان. تنت بر سایه دیوار بگشایی. لبت بر کاسه مسی قیر اندود بگذاری. و قدری آن طرف تر عمارت های مرمرین بینی. و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو در روان باشد. زمین و آسمان را کفر می گویی! اگر روزی بشر گردی. زحال بندگانت با خبر گردی. دفتر های سبز ).
angelic93-94.mihanblog.com
angelic
http://angelic93-94.mihanblog.com/post/110
چه می خواهی تو از جانم! مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی. اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی. غرورت را برای تکه نانی به زیر پای نامردان بیندازی. و شب ، آهسته و خسته. تهی دست و زبان بسته. به سوی خانه باز آیی. زمین و آسمان را کفر می گویی! اگر در روز گرما خیز تابستان. تنت بر سایه دیوار بگشایی. لبت بر کاسه مسی قیر اندود بگذاری. و قدری آن طرف تر عمارت های مرمرین بینی. و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو در روان باشد. زمین و آسمان را کفر می گویی! اگر روزی بشر گردی. زحال بندگانت با خبر گردی. دفتر های سبز ).
angelic93-94.mihanblog.com
angelic
http://angelic93-94.mihanblog.com/post/99
چه می خواهی تو از جانم! مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی. اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی. غرورت را برای تکه نانی به زیر پای نامردان بیندازی. و شب ، آهسته و خسته. تهی دست و زبان بسته. به سوی خانه باز آیی. زمین و آسمان را کفر می گویی! اگر در روز گرما خیز تابستان. تنت بر سایه دیوار بگشایی. لبت بر کاسه مسی قیر اندود بگذاری. و قدری آن طرف تر عمارت های مرمرین بینی. و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو در روان باشد. زمین و آسمان را کفر می گویی! اگر روزی بشر گردی. زحال بندگانت با خبر گردی. دفتر های سبز ).
angelic93-94.mihanblog.com
angelic
http://angelic93-94.mihanblog.com/post/111
چه می خواهی تو از جانم! مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی. اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی. غرورت را برای تکه نانی به زیر پای نامردان بیندازی. و شب ، آهسته و خسته. تهی دست و زبان بسته. به سوی خانه باز آیی. زمین و آسمان را کفر می گویی! اگر در روز گرما خیز تابستان. تنت بر سایه دیوار بگشایی. لبت بر کاسه مسی قیر اندود بگذاری. و قدری آن طرف تر عمارت های مرمرین بینی. و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو در روان باشد. زمین و آسمان را کفر می گویی! اگر روزی بشر گردی. زحال بندگانت با خبر گردی. دفتر های سبز ).
angelic93-94.mihanblog.com
angelic
http://angelic93-94.mihanblog.com/post/112
چه می خواهی تو از جانم! مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی. اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی. غرورت را برای تکه نانی به زیر پای نامردان بیندازی. و شب ، آهسته و خسته. تهی دست و زبان بسته. به سوی خانه باز آیی. زمین و آسمان را کفر می گویی! اگر در روز گرما خیز تابستان. تنت بر سایه دیوار بگشایی. لبت بر کاسه مسی قیر اندود بگذاری. و قدری آن طرف تر عمارت های مرمرین بینی. و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو در روان باشد. زمین و آسمان را کفر می گویی! اگر روزی بشر گردی. زحال بندگانت با خبر گردی. دفتر های سبز ).
angelic93-94.mihanblog.com
angelic
http://angelic93-94.mihanblog.com/post/100
چه می خواهی تو از جانم! مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی. اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی. غرورت را برای تکه نانی به زیر پای نامردان بیندازی. و شب ، آهسته و خسته. تهی دست و زبان بسته. به سوی خانه باز آیی. زمین و آسمان را کفر می گویی! اگر در روز گرما خیز تابستان. تنت بر سایه دیوار بگشایی. لبت بر کاسه مسی قیر اندود بگذاری. و قدری آن طرف تر عمارت های مرمرین بینی. و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو در روان باشد. زمین و آسمان را کفر می گویی! اگر روزی بشر گردی. زحال بندگانت با خبر گردی. دفتر های سبز ).
angelic93-94.mihanblog.com
angelic
http://angelic93-94.mihanblog.com/post/102
چه می خواهی تو از جانم! مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی. اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی. غرورت را برای تکه نانی به زیر پای نامردان بیندازی. و شب ، آهسته و خسته. تهی دست و زبان بسته. به سوی خانه باز آیی. زمین و آسمان را کفر می گویی! اگر در روز گرما خیز تابستان. تنت بر سایه دیوار بگشایی. لبت بر کاسه مسی قیر اندود بگذاری. و قدری آن طرف تر عمارت های مرمرین بینی. و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو در روان باشد. زمین و آسمان را کفر می گویی! اگر روزی بشر گردی. زحال بندگانت با خبر گردی. دفتر های سبز ).
angelic93-94.mihanblog.com
angelic
http://angelic93-94.mihanblog.com/post/118
چه می خواهی تو از جانم! مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی. اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی. غرورت را برای تکه نانی به زیر پای نامردان بیندازی. و شب ، آهسته و خسته. تهی دست و زبان بسته. به سوی خانه باز آیی. زمین و آسمان را کفر می گویی! اگر در روز گرما خیز تابستان. تنت بر سایه دیوار بگشایی. لبت بر کاسه مسی قیر اندود بگذاری. و قدری آن طرف تر عمارت های مرمرین بینی. و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو در روان باشد. زمین و آسمان را کفر می گویی! اگر روزی بشر گردی. زحال بندگانت با خبر گردی. دفتر های سبز ).