barane-shaghayegh.blogfa.com
بــارانِ شقـایقب ارانِ شق ایق -
http://barane-shaghayegh.blogfa.com/
ب ارانِ شق ایق -
http://barane-shaghayegh.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
17
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.219 sec
SCORE
6.2
بــارانِ شقـایق | barane-shaghayegh.blogfa.com Reviews
https://barane-shaghayegh.blogfa.com
ب ارانِ شق ایق -
داستان داستان ها -
http://www.jentelmang.blogfa.com/post-13.aspx
دنبال یه همسر خوب می گردم. وقتی آن شب از سر کار به خانه برگشتم، همسرم داشت غذا را آماده میکرد، دست او را گرفتم و گفتم، باید چیزی را به تو بگویم. او نشست و به آرامی مشغول غذا خوردن شد. غم و ناراحتی توی چشمانش را خوب میدیدم. یکدفعه نفهمیدم چطور دهانم را باز کردم. اما باید به او میگفتم که در ذهنم چه میگذرد. من طلاق میخواستم. به آرامی موضوع را مطرح کردم. به نظر نمیرسید که از حرفهایم ناراحت شده باشد، فقط به نرمی پرسید، چرا؟ صبح روز بعد او شرایط طلاق خود را نوشته بود: هیچ چیزی از من نمیخواست و فقط یک ماه فرصت ...
داستان داستان ها
http://www.jentelmang.blogfa.com/9010.aspx
دنبال یه همسر خوب می گردم. دو داستان جالب یکی عاشقانه دیگری برادرانه. نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم دی ۱۳۹۰ساعت 12:27 توسط دکتر سامان. ادعای عجیب ناسا برای جابجایی کره زمین. نوشته شده در دوشنبه دوازدهم دی ۱۳۹۰ساعت 10:46 توسط دکتر سامان. نامه بسیار بسیار جالب به خدا. پیرزن نامه برای خدا نوشته بخونین. نوشته شده در دوشنبه دوازدهم دی ۱۳۹۰ساعت 10:35 توسط دکتر سامان. نوشته شده در دوشنبه دوازدهم دی ۱۳۹۰ساعت 10:25 توسط دکتر سامان. سه داستان بسیار جالب. نوشته شده در دوشنبه دوازدهم دی ۱۳۹۰ساعت 10:18 توسط دکتر سامان.
داستان داستان ها
http://www.jentelmang.blogfa.com/9011.aspx
دنبال یه همسر خوب می گردم. نوشته شده در شنبه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۰ساعت 12:27 توسط دکتر سامان. این وب متعلق به دکتر سامان است بسیار آدم جالبی هستم البته به نظر خودم چون اصلا غرور ندارم در زندگی هم احساس کمبود نکردم کلا راضی ام از همه چی. وبهای دوستان بسیار زیبا.
داستان داستان ها
http://www.jentelmang.blogfa.com/9102.aspx
دنبال یه همسر خوب می گردم. نوشته شده در چهارشنبه بیستم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 12:25 توسط دکتر سامان. این وب متعلق به دکتر سامان است بسیار آدم جالبی هستم البته به نظر خودم چون اصلا غرور ندارم در زندگی هم احساس کمبود نکردم کلا راضی ام از همه چی. وبهای دوستان بسیار زیبا.
داستان داستان ها - یگ خبر 2012
http://www.jentelmang.blogfa.com/post-10.aspx
دنبال یه همسر خوب می گردم. حرکت دادن زمین به نقطه ای خنک تر از منظومه خورشیدی. تنها ابزاری که برای انجام این انتقال نیاز خواهد بود چند ستاره دنباله دار در نزدیکی زمین است و پس از آن سیاره زمین در منطقه ای ایمن و خنکتر از منظومه خورشیدی قرار خواهد گرفت. مهر: گروهی از دانشمندان سازمان فضایی آمریکا با ارائه برنامه ای شگفت انگیز اعلام کردند به منظور نجات زمین از گرمای جهانی و افزایش طول عمر آن می توان این سیاره را به مداری دورتر انتقال داد. برنامه ای که توسط این محققان ارائه شده است هدایت کردن یک شهابسنگ.
داستان داستان ها - داستان های آموزنده
http://www.jentelmang.blogfa.com/post-4.aspx
دنبال یه همسر خوب می گردم. در یک پارک زنی با یک مرد روی نیمکت نشسته بودند و به کودکانی که در حال بازی بودند نگاه میکردند. زن رو به مرد کرد و گفت پسری که لباس ورزشی قرمز دارد و از سرسره بالا میرود پسر من است . مرد در جواب گفت : چه پسر زیبایی و در ادامه گفت او هم پسر من است و به پسری که تاب بازی میکرد اشاره کرد . مرد نگاهی به ساعتش انداخت و پسرش را صدا زد :. سامی وقت رفتن است . سامی که دلش نمیآمد از تاب پایین بیاید با خواهش گفت بابا جان فقط 5 دقیقه . باشه؟ وبهای دوستان بسیار زیبا.
داستان داستان ها - عشقی
http://www.jentelmang.blogfa.com/post-8.aspx
دنبال یه همسر خوب می گردم. زن وشوهر جوانی سوار برموتورسیکلت در دل شب می راندند. انها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند. زن جوان: یواشتر برو من می ترسم. مرد جوان: نه ، اینجوری خیلی بهتره! زن جوان: خواهش می کنم ، من خیلی میترسم. مردجوان: خوب، اما اول باید بگی دوستم داری. زن جوان: دوستت دارم ، حالامی شه یواشتر برونی. مرد جوان: مرا محکم بگیر. زن جوان: خوب، حالا می شه یواشتر برونی؟ مرد جوان: باشه ، به شرط این که کلاه کاسکت مرا برداری و روی. سرت بذاری، اخه نمی تونم راحت برونم، اذیتم می کنه. رفت تا او زنده بماند.
داستان داستان ها - دو داستان جالب یکی عاشقانه دیگری برادرانه
http://www.jentelmang.blogfa.com/post-11.aspx
دنبال یه همسر خوب می گردم. دو داستان جالب یکی عاشقانه دیگری برادرانه. پسرك پريد لبهی جوی آب و سعي كرد تعادلش را حفظ كند و شروع كرد. به راهرفتن. دخترك اما لبهی ديگر جوی آب را انتخاب كرد دوست نداشت پشت سر پسر. باشد فكر كرد اينجوری هميشه كنار هم هستند. سرش را كه بلند كرد، انتهاي جوی آب. در آن خيابان طويل درست پيدا نبود اما، يك چيز كاملا مشخص بود آنها موازی همديگر. می رفتند، با فاصله يك جوی آب از هم. رسيدنی در كار نبود، حتی تا قيامت. سال ها دو برادر با هم در مزرعه اي كه از پدرشان به ارث رسيده بود. هنگام غروب...
داستان داستان ها - داستان
http://www.jentelmang.blogfa.com/post-6.aspx
دنبال یه همسر خوب می گردم. مردی چهار پسر داشت. آنها را به ترتیب به سراغ درخت گلابی ای فرستاد که در فاصله ای دور از خانه شان روییده بود:. پسر اول در زمستان، دومی در بهار، سومی در تابستان و پسر چهارم در پاییز به کنار درخت رفتند. سپس پدر همه را فراخواند و از آنها خواست که بر اساس آنچه دیده بودند درخت را توصیف کنند . پسر اول گفت: درخت زشتی بود، خمیده و در هم پیچیده. پسر دوم گفت: نه. درختی پوشیده از جوانه بود و پر از امید شکفتن. پسر چهارم گفت: نه! درخت بالغی بود پربار از میوه ها. پر از زندگی و زایش!
داستان داستان ها - داستان عاشقی
http://www.jentelmang.blogfa.com/post-5.aspx
دنبال یه همسر خوب می گردم. عاشق بر نمی گردد! دختری به کورش کبیر گفت: من عاشق شما هستم. کورش به او گفت: لیاقت تو برادر من است که از من زیبا تر است و پشت سرت ایستاده است. دختر برگشت و کسی را پشت سر خود ندید. کورش به او گفت اگر عاشق بودی، پشت سرت را نگاه نمیکردی. نوشته شده در دوشنبه دوازدهم دی ۱۳۹۰ساعت 10:12 توسط دکتر سامان. این وب متعلق به دکتر سامان است بسیار آدم جالبی هستم البته به نظر خودم چون اصلا غرور ندارم در زندگی هم احساس کمبود نکردم کلا راضی ام از همه چی. وبهای دوستان بسیار زیبا.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
17
بارانِ رحمت
1608;صیت شهدا. 1587;اعت فلش مذهبی. غزل ظهور عطش انتظار. ابزار و قالب وبلاگ. بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. آخرین به روز رسانی :. تعداد کل مطالب :. موعود خدا مرد خطر می خواهد. آری، سفر عشق جگر می خواهد. ای جمعیت میلیونی عصر ظهور. او سیصد و سیزده نفر می خواهد. 1584;کر روزهای هفته. لیست کامل مطالب ارسالی. هفته دوم تیر 1394 1. هفته اول تیر 1394 1. هفته سوم خرداد 1394 1. هفته چهارم اردیبهشت 1394 2. هفته دوم اردیبهشت 1394 1. هفته اول اردیبهشت 1394 2. هفته سوم فروردین 1394 1. هفته دوم فروردین 1394 2. فریاد...
باران رؤیاها
دنیای قشنگ من و دوستام. صبح به مرغ و جوجه ها دون دادم ، مامان گاوها رو می دوشید بهش تو جابه جایی شیر کمک کردم. بعدم باهم ماست بستیم. چوپون ده گاوها رو برد چرا. ماهم اومدیم باغ. رحیم امروز خوب شده بود! فک کنم دیروز مریض بود. مث قبلا شده بود. ایننجوری. یکم با هم دعوا کردیم حالم اومد سر جاش. مش قربونعلی صدامونو شنید و از اون سر زمین هر دومونو صدا زد و رفتیم پیشش. به رحیم میگه دختر گل منو اذیت نکن! مش قربونعلی طرف من شده بود! کلی برام حرف زد ، جددی جددی! گفت تنوع کنیم ، بریم بالا درخت! رفت سمت چشمه ، یهو دید...
خيس تر از باران
خيس تر از باران. درد و دل با ايينه. امروز ازون روزا بود که اصلا دوس نداشتم ازجام پاشم. از همون اول از دنده چپ پاشدم. خدایا مراقبش باش زودتر حالش خوب شه. طاقت ندارم اینجوری رو تخت بیمارستان ببینمش. خدایا ادم کن کارت دارم. نوشته شده در پنجشنبه بیست و هفتم شهریور 1393ساعت 17:34 توسط afsane af. میشه نبینیشو دوسش داشته باشی. میشه تو حسرت صداش باشیو هنوز دوسش داشته. میشه حتی ندونی دستاش چه شکلیه و عاشق گرفتنشون باشی. میشه کنارن نباشه و هر لحظه کنار خودت احساسش کنی. میشه نباشه ولی باشه و تو عاشقش باشی. پری میگه...
؟!
یادم باشد که روز و روزگار خوش است. همه چیز روبراه و بر وفق مراد است و خوب. خدايا هميشه و هر لحظه يادم بنداز که نامحرم، نامحرم است چه در دنياي حقيقي، چه در دنياي مجازي يادم بنداز مادر س را که از نابينا رو مي پوشاند . نوشته شده در پنجشنبه پنجم اردیبهشت 1392ساعت 1:7 توسط زهرا. من همیشه به پیش باز حادثه رفته ام ، همیشه! هرگز حوصله نداشته ام که به چه کنم چه کنم ، دست هایم را بمالم تا حادثه در خانه را بزند. جلال آل احمد. و او چگونه آمد؟ یکی از 23 یادگار روزهای سمپادی. امواج برتر ( نخستین ماهنامه تخصصی برق ).
soooooooooookooooooot
عکس قبل از سربازی(یک روز قبل). نوشته شده در سه شنبه هفدهم اسفند 1389ساعت 11:59 توسط محسن. ماهی ها چه قدر ساده اند. قلاب علامت کدامین سوال است که بدان پاسخ میدهند؟ نوشته شده در سه شنبه هفدهم اسفند 1389ساعت 11:46 توسط محسن. دل آدمها مثل یک جزیره دور افتادست ،اینکه کی واسه اولین بار پا به جزیره میزاره مهم نیست مهم اون کسیه که هیچوقت جزیره را ترک نکند. فراموش کن آنچه را که نمی توانی به دست بیاوری و به دست بیاور چیزی را که نمی توانی فراموش کنی. تا حالا به بالهای یه جوجه اردک دقت کردید؟ نوشته شده در سه شنبه هف...
بــارانِ شقـایق
شعر باران
هفته سوم دی ۱۳۹۵. هفته دوم دی ۱۳۹۵. هفته او ل دی ۱۳۹۵. هفته چهارم آذر ۱۳۹۵. هفته سوم اردیبهشت ۱۳۹۵. هفته سوم آبان ۱۳۹۲. هفته سوم مهر ۱۳۹۲. هفته دوم مهر ۱۳۹۲. هفته سوم بهمن ۱۳۹۱. هفته چهارم دی ۱۳۹۱. هفته سوم آذر ۱۳۹۱. هفته چهارم شهریور ۱۳۹۱. هفته چهارم تیر ۱۳۹۱. هفته چهارم اردیبهشت ۱۳۹۱. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۹۱. هفته چهارم فروردین ۱۳۹۱. هفته سوم فروردین ۱۳۹۱. هفته سوم اسفند ۱۳۹۰. هفته او ل اسفند ۱۳۹۰. هفته چهارم بهمن ۱۳۹۰. هفته او ل بهمن ۱۳۹۰. هفته چهارم مهر ۱۳۹۰. هفته او ل تیر ۱۳۹۰. هفته او ل خرداد ۱۳۹۰.
باران شعر
اگر همیشه زمستان نیست،پس چرا همیشه سردم من. اگر آسمان روز بی ابر هم دارد، چرا همیشه می بارم. چرا همیشه از پشت یک شیشه غیرممکنم را دیدم که چه ساده است برای همسایه. آن قدمهای محالم که پیش پا افتاده است برای همسایه. و روزمره گشتن های رویایم که حقیقت کوچکی شده برای همسایه. اگر زخم فقط گاهی از عمر انسان است،پس چرا گاهی من تمام نمی شود. خسته از این همه چرای بی پاسخ مشت بر شیشه می کوبم. شیشه نمی شکند اما تکه پاره های من خرد می شود زیر پای تند دویدن های همسایه. باشدسکوت کن گل گندم سکوت کن. نوشته شده در سه شنبه ب...
ღღღ آواز زندگی ღღღ
ღღღ آواز زندگی ღღღ. نوروز باستانی 1390 بر همه پارسی زبانان خجسته باد. داستان تست هوش سنگ سیاه و سفید. رستم هم كچل شد *. سياه و سفيد *. عاشقانه با تو *. همه چیزهست وتونیستی *. دنیای بی آرزو *. خوب بد . زشت * *. دنیای بی وفا *. نوشته های من و داداشی *. از امروز ميخوام در مورد خلق و خوي خودم و اطرافيانم و كلا كساني كه ميبينم اينجا مطلب بنويسم.متاسفانه باران چند ماهيه كه نمياد وبلاگ برخلاف قول قبليش.2ماهي هم ميشه كه رشت بارون نيومده.به قول معروف هوا بس ناجوانمردانه گرم است. اما ميرسيم به اصل مطلب. این داستان...
باران سوخته
حرفهایی از جنس باران، با چشم دل بیا. هر کی یه جور باباشو بغل می کنه. نوشته شده در پنجشنبه هفدهم اسفند 1391ساعت 17:55 توسط عفت. طبقه بندی: بابا شهید. به علت مشکلات و کمبود وقت کمتر میام نت. اما به درخواست خواهر زاده عزیزم.فاطمه تجعفری سعی می کنم وبلاگم رو بروز رسانی کنم. نوشته شده در دوشنبه بیست و پنجم شهریور 1392ساعت 12:19 توسط عفت. یادت جریان دارد پدر. در پیچ و خم این شهر. یادت جریان دارد پدر. نوشته شده در یکشنبه نهم تیر 1392ساعت 15:24 توسط عفت. طبقه بندی: بابا شهید. برایت گل آورده ام.با صلوات. باران، ر...
باران سکوت
شنبه 8 شهریور 1393 ] [ 02:49 ب.ظ ] [ مریم ] [ نظرات ]. چند روز گذشته ، آخرین متنی را که نوشتم فراموش کردم! فقط میدانم از نبودنت رنجور گشته ام ،. حالا دیگر نطفه ی هیچ جمله ای در دفترم منعقد نمیشود. هیچ جمله ای سنگینیه ابراز عشقم را بر دوش نمیگیرد ،. دارم از نداشتن توان ،. برای نوشتن از تو درد میکشم ،. همچو عقیم شده ای به دنبال تلاش برای بارور کردن! پنجشنبه 24 اردیبهشت 1394 ] [ 01:40 ب.ظ ] [ مریم ] [ نظرات ]. جایی هست که دیگه کم میاری. از اومدنا , رفتنا , شکستنا. جایی که فقط میخوای یکی باشه ،. نن و تو فقط س.