mahsimabbb.persianblog.ir
دلتنگ - قاصدک
http://mahsimabbb.persianblog.ir/post/35
چه مغرورانه اشك ريختيم . چه مغرورانه سكوت كرديم . چه مغرورانه التماس كرديم . چه مغرورانه از هم گريختيم . غرور هديه شيطان بود و عشق هديه خداوند . هديه شيطان را به هم تقديم كرديم و هديه خداوند را از هم پنهان كرديم . این روزها ، آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست. که رخت های دلتنگیم را ، فرصتی برای ،خشک شدن نیست . نوشته شده در ۱۳٩٠/٤/٢٠ساعت ٦:٥٤ ب.ظ توسط MAHSIMA نظرات . از دوست چه می ماند در آینه فردا، جز حرف دل انگیزش جز خاطره ای زیبا مهسا mb. سرنوشت انسان را تنها محبت معلوم میکند و بس. پلی به اسمون اسمونیا.
mahsimabbb.persianblog.ir
گلایه - قاصدک
http://mahsimabbb.persianblog.ir/post/40
چه مغرورانه اشك ريختيم . چه مغرورانه سكوت كرديم . چه مغرورانه التماس كرديم . چه مغرورانه از هم گريختيم . غرور هديه شيطان بود و عشق هديه خداوند . هديه شيطان را به هم تقديم كرديم و هديه خداوند را از هم پنهان كرديم . ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﺮﯼ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﯽ ﻣﻦ ﺑﺸﯿﻨﻢ ﭘﺸﺖ ﻓﺮﻣﻮﻥ . . ؟ ﻟﻨﮓ ﺑﯿﺎﺭﻡ ﺷﯿﺸﻪ ﺟﻠﻮ ﺭﻭ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﻨﻢ؟ جان من ﺍﯾﻨﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﺒﯿﻨﯿﻢ! نوشته شده در ۱۳٩۱/٤/٢٤ساعت ٤:٥٩ ق.ظ توسط MAHSIMA نظرات . از دوست چه می ماند در آینه فردا، جز حرف دل انگیزش جز خاطره ای زیبا مهسا mb. سرنوشت انسان را تنها محبت معلوم میکند و بس.
mahsimabbb.persianblog.ir
قاصدک
http://mahsimabbb.persianblog.ir/1389/10
چه مغرورانه اشك ريختيم . چه مغرورانه سكوت كرديم . چه مغرورانه التماس كرديم . چه مغرورانه از هم گريختيم . غرور هديه شيطان بود و عشق هديه خداوند . هديه شيطان را به هم تقديم كرديم و هديه خداوند را از هم پنهان كرديم . تنها یک بار رخصت دیدار یافتند. و چون به یکدیگر رسیدند. لیلی از مجنون به رسم عشاق چیزی طلبید. از دو جهان جز این جان ناقابل چیزی ندارم. جان تو به چه کار آیدم؟ و سپس از آستر جامه اش سوزنی بیرون آورد و به لیلی داد. لیلی پرسید: این چیست؟ شب ها با این سوزن بیرون می کشم. نا راستی ات در عشق معلومم شد.
mahsimabbb.persianblog.ir
قاصدک
http://mahsimabbb.persianblog.ir/1391/4
چه مغرورانه اشك ريختيم . چه مغرورانه سكوت كرديم . چه مغرورانه التماس كرديم . چه مغرورانه از هم گريختيم . غرور هديه شيطان بود و عشق هديه خداوند . هديه شيطان را به هم تقديم كرديم و هديه خداوند را از هم پنهان كرديم . ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﺮﯼ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﯽ ﻣﻦ ﺑﺸﯿﻨﻢ ﭘﺸﺖ ﻓﺮﻣﻮﻥ . . ؟ ﻟﻨﮓ ﺑﯿﺎﺭﻡ ﺷﯿﺸﻪ ﺟﻠﻮ ﺭﻭ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﻨﻢ؟ جان من ﺍﯾﻨﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﺒﯿﻨﯿﻢ! نوشته شده در ۱۳٩۱/٤/٢٤ساعت ٤:٥٩ ق.ظ توسط MAHSIMA نظرات . از دوست چه می ماند در آینه فردا، جز حرف دل انگیزش جز خاطره ای زیبا مهسا mb. سرنوشت انسان را تنها محبت معلوم میکند و بس.
mahsimabbb.persianblog.ir
تقدیم به مادران - قاصدک
http://mahsimabbb.persianblog.ir/post/33
چه مغرورانه اشك ريختيم . چه مغرورانه سكوت كرديم . چه مغرورانه التماس كرديم . چه مغرورانه از هم گريختيم . غرور هديه شيطان بود و عشق هديه خداوند . هديه شيطان را به هم تقديم كرديم و هديه خداوند را از هم پنهان كرديم . به تمام دردهایت/گل بوسه می زنم من/نه به حکم یک وظیفه/که به پاس عشق و مهرت./تو نسیم. سالهایی/که پس از گذشت ایام/هنوز بر دل ما/به لطافت بهاری/تو بهار سالهایی./به تمام سالهایت. این سروده را به. مادرم و تمامی مادران و خانوم های دنیا. سرنوشت انسان را تنها محبت معلوم میکند و بس. پلی به اسمون اسمونیا.
mahsimabbb.persianblog.ir
قاصدک
http://mahsimabbb.persianblog.ir/1390/3
چه مغرورانه اشك ريختيم . چه مغرورانه سكوت كرديم . چه مغرورانه التماس كرديم . چه مغرورانه از هم گريختيم . غرور هديه شيطان بود و عشق هديه خداوند . هديه شيطان را به هم تقديم كرديم و هديه خداوند را از هم پنهان كرديم . به تمام دردهایت/گل بوسه می زنم من/نه به حکم یک وظیفه/که به پاس عشق و مهرت./تو نسیم. سالهایی/که پس از گذشت ایام/هنوز بر دل ما/به لطافت بهاری/تو بهار سالهایی./به تمام سالهایت. این سروده را به. مادرم و تمامی مادران و خانوم های دنیا. سرنوشت انسان را تنها محبت معلوم میکند و بس. پلی به اسمون اسمونیا.
mahsimabbb.persianblog.ir
قاصدک
http://mahsimabbb.persianblog.ir/1390/4
چه مغرورانه اشك ريختيم . چه مغرورانه سكوت كرديم . چه مغرورانه التماس كرديم . چه مغرورانه از هم گريختيم . غرور هديه شيطان بود و عشق هديه خداوند . هديه شيطان را به هم تقديم كرديم و هديه خداوند را از هم پنهان كرديم . این روزها ، آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست. که رخت های دلتنگیم را ، فرصتی برای ،خشک شدن نیست . نوشته شده در ۱۳٩٠/٤/٢٠ساعت ٦:٥٤ ب.ظ توسط MAHSIMA نظرات . اولین روز بارانی را به خاطر داری؟ غافلگیر شدیم چتر نداشتیم خندیدیم دویدیم وبه شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم. دومین روز بارانی چطور؟
mahsimabbb.persianblog.ir
به تو می نازم - قاصدک
http://mahsimabbb.persianblog.ir/post/39
چه مغرورانه اشك ريختيم . چه مغرورانه سكوت كرديم . چه مغرورانه التماس كرديم . چه مغرورانه از هم گريختيم . غرور هديه شيطان بود و عشق هديه خداوند . هديه شيطان را به هم تقديم كرديم و هديه خداوند را از هم پنهان كرديم . به تو می نازم. در دیاری که رفیقان همه دل میشکنند به تو نازم که صفایت غم دل میشکند. نفسم میگیرد بغض در قلب و گلویم جای میگیرد. بی تو دور چشمانم را قاب اشک زود میگیرد. وقتی که نباشی این دلم سرد میشود زود می میرد. همسفر هیچ راهی بی تو پایان نمیگیرد. تو با من باش تا این قلب و دلم آرام گیرد.
mahsimabbb.persianblog.ir
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟... - قاصدک
http://mahsimabbb.persianblog.ir/post/34
چه مغرورانه اشك ريختيم . چه مغرورانه سكوت كرديم . چه مغرورانه التماس كرديم . چه مغرورانه از هم گريختيم . غرور هديه شيطان بود و عشق هديه خداوند . هديه شيطان را به هم تقديم كرديم و هديه خداوند را از هم پنهان كرديم . اولین روز بارانی را به خاطر داری؟ غافلگیر شدیم چتر نداشتیم خندیدیم دویدیم وبه شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم. دومین روز بارانی چطور؟ پیش بینی اش را کرده بودی چتر آورده بودی و من غافلگیر شدم سعی می کردی من خیس نشوم و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود. و سومین روز چطور؟ پلی به اسمون اسمونیا.
mahsimabbb.persianblog.ir
قاصدک
http://mahsimabbb.persianblog.ir/1390/7
چه مغرورانه اشك ريختيم . چه مغرورانه سكوت كرديم . چه مغرورانه التماس كرديم . چه مغرورانه از هم گريختيم . غرور هديه شيطان بود و عشق هديه خداوند . هديه شيطان را به هم تقديم كرديم و هديه خداوند را از هم پنهان كرديم . به تو می نازم. در دیاری که رفیقان همه دل میشکنند به تو نازم که صفایت غم دل میشکند. نفسم میگیرد بغض در قلب و گلویم جای میگیرد. بی تو دور چشمانم را قاب اشک زود میگیرد. وقتی که نباشی این دلم سرد میشود زود می میرد. همسفر هیچ راهی بی تو پایان نمیگیرد. تو با من باش تا این قلب و دلم آرام گیرد.