bamdade-khomar.blogfa.com

lemon-perfume.blogfa.com

lemon perfume -

http://lemon-perfume.blogfa.com/post-18.aspx

میوه می دهد سر انگشتانم. دستم که به نگاه تو می رسد. از این ساقه ی خشکیده تن. به باران بوسه هایت. عطر لیمو گرفته ام. تاريخ پنجشنبه ۲۱ مهر۱۳۹۰ساعت 14:2 نويسنده سیما. پر پرواز ندارم اما. دلی دارم و حسرت درناها. خوشا اگر نه رها زیستن. دانشجویان معماری پیام نور بوشهر. دانشجویان معماری پیام نور تهران. یا تو یا هیچکس. آنالی در سرزمین شگفت انگیزها. طراح،نقشه کش صنعتی و معماری. هندسه مناظر و مرایا. دانشجویان معماری پیام نور ارومیه. دوست دارم سرما بخورم.

khanoomi-papli.blogfa.com

من اینجا تو رو کم دارم

http://www.khanoomi-papli.blogfa.com/8810.aspx

من اینجا تو رو کم دارم. اگه می خوای ازت انتقاد نکنن: نه حرفی بزن نه کاری بکن نه کسی باش. مناجاتی از شهید بزرگوار. آرزو داشتم ، چه آرزو های بزرگی! چه آرزو های دور و درازی! چه آرزو های طلایی ای که احساس می کنم همه اش خاک شده. اکنون نا امید و دل شکسته دست ازآرزو هایم برداشته و تسلیم قضا و قدر. شده ام.فقیر، بدبخت و بینوا،دل بر مرگ نهاده ام و فهمی ده ام که در. خلال این تاریخ دراز پر درد،هزاران هزار چون منی ،آرزو های بلند در. سر داشته اند و همه پس از تجارب تلخ به خاک رفته اند. مرگ یا چیزی یا کسی وحشت کنم.

khanoomi-papli.blogfa.com

من اینجا تو رو کم دارم

http://www.khanoomi-papli.blogfa.com/8903.aspx

من اینجا تو رو کم دارم. اگه می خوای ازت انتقاد نکنن: نه حرفی بزن نه کاری بکن نه کسی باش. زن عشق می کارد و کینه درو می کند. دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر. می تواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسر هستی. برای ازدواجش در هر سنی اجازه ولی لازم است و تو هر زمان بخواهی به لطف قانونگذار می توانی ازدواج کنی. در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو . او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی. او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی. او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد.

sorena-man.persianblog.ir

رو نـوشــــــت

http://sorena-man.persianblog.ir/post/54

این تصمیم من نیست / من تسلیم این جاده ام. دارم میرم" - کیوسک. حالا من هم اینجا نشسته ام. انتهای اتوبوس، در حال گذر از حاشیه ی شهر زنجان - ساعت 3 صبح - و مثل نهنگ زل زده ام به بیرون! داشتم فکر می کردم که اگر داستان فیلم Inception واقعیت داشت ، انتخاب من کدام می بود. حقیقت این هست که آدمها بعد از گذار زمان، قوه ی تشخیص حقیقت و مجاز را از دست می دهند. فارغ از تعریف فیزیکی بیداری و خواب. حس دوباره ی یک خاطره که ورای آدمی را فتح می کند و گرته اش را تجدید. می دانی؟ ساعت سه ونیم شد. خوابم می آید. مش / سفر تبریز.

sorena-man.persianblog.ir

رو نـوشــــــت

http://sorena-man.persianblog.ir/1391/6

این تصمیم من نیست / من تسلیم این جاده ام. دارم میرم" - کیوسک. حالا من هم اینجا نشسته ام. انتهای اتوبوس، در حال گذر از حاشیه ی شهر زنجان - ساعت 3 صبح - و مثل نهنگ زل زده ام به بیرون! داشتم فکر می کردم که اگر داستان فیلم Inception واقعیت داشت ، انتخاب من کدام می بود. حقیقت این هست که آدمها بعد از گذار زمان، قوه ی تشخیص حقیقت و مجاز را از دست می دهند. فارغ از تعریف فیزیکی بیداری و خواب. حس دوباره ی یک خاطره که ورای آدمی را فتح می کند و گرته اش را تجدید. می دانی؟ ساعت سه ونیم شد. خوابم می آید. مش / سفر تبریز.

pinkr0ses.persianblog.ir

.: تا شكوفه ي سرخ يك پيراهن :.

http://pinkr0ses.persianblog.ir/1390/3

تا شكوفه ي سرخ يك پيراهن :. در هوایت بی قرارم روز و شب. سر ز پایت برندارم روز و شب. روز و شب را همچو خود مجنون کنم. روز و شب را کی گذارم روز و شب. داره می خونه استاد. صداش بلند بلنده. سرم و تکون میدم و بلند بلند باهاش می خونم. انگار تو ماشینم. تو ترافیک خروجی کاوه به صدر. بابا پشت فرمونه. مامان بغل دستش. میرسه به اینجا که: تا که عشقت مطربی آغاز کرد/ گاه چنگم، گاه تارم روز و شب. بابا می پرسه ازم: یعنی چی تا که عشقت مطربی آغاز کرد؟ عشق تو آتش جانا زد بر دل من. بر باد غم داد آخر آب و گل من. آف گذاشته بودی ک...

lemon-perfume.blogfa.com

lemon perfume - بگذار عاشقانه جدا شویم!

http://lemon-perfume.blogfa.com/post-9.aspx

بگذار عاشقانه جدا شویم! بگذار کمی از هم جدا شویم. برای نیکداشت این عشق، ای معشوق من. بگذار کمی فاصله بگیریم. چون می خواهم عشقم را بپرورانی. چون می خواهم کمی هم از من متنفر باشی. تو را قسم به آنچه داریم. از خاطره هایی که برای هر دویمان با ارزش بود. قسم به عشقی آسمانی. که هنوز بر لبهایمان نقش بسته است. و بر دستهایمان کنده. قسم به نامه هایی که برای من نوشته ای. و صورت چون گلت که در درون من کاشته شده. و مهری که بر گیسوانم و بر سر انگشتانم از تو به یادگار مانده. قسم به هر آنچه در یاد داریم. از بهر عشقی آسمانی.

lemon-perfume.blogfa.com

lemon perfume

http://lemon-perfume.blogfa.com/9105.aspx

صبح به این زودی. از همین حالا . تا هروقت تو بگویی . و کلمات . با آرایشی غلیظ تر. خود را . به دیگری عرضه می کنند. آفرینش . کارگاهش را تعطیل می کند. و به قرص های صورتی رنگ افسردگی . معتاد می شود. بنویس تا بدانند . لبت چه به صورتی می آید . به چه صورتی می آید . رنگ ها را دیوانه کند . بنویس تا بدانند . گاهی اگر لقمه ای تعارفت می کنم. یعنی خواستی جگرم را سرچنگالم گاز بگیر. گاهی اگر از خواب می پرم. و به تو خیره می شوم . یعنی صبح به این زودی . در حد مرگ دوستت دارم. پر پرواز ندارم اما. دلی دارم و حسرت درناها.

lemon-perfume.blogfa.com

lemon perfume - شازده کوچولو

http://lemon-perfume.blogfa.com/post-19.aspx

آدم وقتی گذاشت اهلی اش کنند بفهمی نفهمی خودش را به این خطر انداخته که کارش به گریه کردن بکشد! خدا میداند کجا می شود پیداشان کرد،نه این که ریشه ندارند؟ این بی ریشه گی حسابی اسباب دردسرشان شده. اگر گلی را دوست داشته باشی که توی یک ستاره ی دیگر باشد شب تماشای آسمان چه لطفی پیدا می کند،تمام ستاره ها غرق گل می شوند. آدم ها این حقیقت را فراموش کرده اند اما تو نباید فراموشش کنی،تو تا زنده ای نسبت به آنی که اهلی کرده ای مسئولی.تو مسئول گلتی. .شهریار کوچولو برای آن که یادش بماند تکرار کرد:من مسئول گلمم.