bahmangan.blogfa.com

psychotic.blogfa.com

نامه هایی از تیمارستان - نامه ی پنجاه و پنجم...

http://www.psychotic.blogfa.com/post-66.aspx

نامه هایی از تیمارستان. زندگی یک تراژدی است برای آن که نمی فهمد و کمدی است برای آنکس که می فهمد! نامه ی پنجاه و پنجم. چیزهایی در این مغز وامانده قلمبه شده! یا شاید هم قلنبه شده! دهانهای بسته و چشمان بسته و دلهای بسته تر زندگی می خواهند که چه؟ گناهان جلا یافته. تاریکی های رقصان.فکر های درهم و نالان. آن چیزهای فلمبه شده دارند فروکش می کنند.قورت داده می شوند. تکه تکه می شوند. بیماری فریاد می کشد. بیماری درد می کشد. بیماری ناخن بر دیوار می کشد. یا آن قدر کالبدم را می ک شد تا مرا بک شد؟ هفته سوم اردیبهشت ۱۳۸۹.

psychotic.blogfa.com

نامه هایی از تیمارستان

http://www.psychotic.blogfa.com/88124.aspx

نامه هایی از تیمارستان. زندگی یک تراژدی است برای آن که نمی فهمد و کمدی است برای آنکس که می فهمد! نامه ی پنجاه و پنجم. چیزهایی در این مغز وامانده قلمبه شده! یا شاید هم قلنبه شده! دهانهای بسته و چشمان بسته و دلهای بسته تر زندگی می خواهند که چه؟ گناهان جلا یافته. تاریکی های رقصان.فکر های درهم و نالان. آن چیزهای فلمبه شده دارند فروکش می کنند.قورت داده می شوند. تکه تکه می شوند. بیماری فریاد می کشد. بیماری درد می کشد. بیماری ناخن بر دیوار می کشد. یا آن قدر کالبدم را می ک شد تا مرا بک شد؟ هفته سوم اردیبهشت ۱۳۸۹.

psychotic.blogfa.com

نامه هایی از تیمارستان

http://www.psychotic.blogfa.com/89023.aspx

نامه هایی از تیمارستان. زندگی یک تراژدی است برای آن که نمی فهمد و کمدی است برای آنکس که می فهمد! نامه ی پنجاه و هفتم. چشم هایم می سوزند و سرخ می شوند و من باز هم نمی خوابم! اصلا حرف ها جور نمی شوند کنار هم! بگذریم. آن جا هوا چطور است؟ نوشته شده در جمعه هفدهم اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت 15:34 توسط بیمار لائوتسه. زیستن،به مرگ جان نمی بخشد مردن،زندگی را نمی کشد.زندگی مشروط است و مرگ هم.زندگی و مرگ را ارتباطی بس بزرگتر در بر گرفته است. هفته سوم اردیبهشت ۱۳۸۹. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۸۹. هفته چهارم اسفند ۱۳۸۸.

psychotic.blogfa.com

نامه هایی از تیمارستان

http://www.psychotic.blogfa.com/87043.aspx

نامه هایی از تیمارستان. زندگی یک تراژدی است برای آن که نمی فهمد و کمدی است برای آنکس که می فهمد! نامه ی چهل و هفتم. من را می ترکاند. فکر های ناکرده هم. بق کرده و لرزان پشت همان درختان گیلاس آخر تیمارستان برای فکر هایم داستان می گویم. دستم به نوشتن نمی رود. کسی صدایم می کند انگار. حنجره ات را می خواهم! نوشته شده در سه شنبه هجدهم تیر ۱۳۸۷ساعت 9:47 توسط بیمار لائوتسه. زیستن،به مرگ جان نمی بخشد مردن،زندگی را نمی کشد.زندگی مشروط است و مرگ هم.زندگی و مرگ را ارتباطی بس بزرگتر در بر گرفته است. هفته دوم اسفند ۱۳۸۸.

zarwan.persianblog.ir

زروان

http://zarwan.persianblog.ir/1387/6

اضافه به علاقمندی ها. انجمن حمایت از حقوق کودکان. همسفر همیشه عشق.باران. از فرط بیکاری نویسنده شدم. حرفهای ما هنوز ناتمام. دیشب کمی در گذشته ها کند و کاو کردم، در نور اندک اتاق، در خلوت آرامش بخش و با صدای آرام زمزمه ی نام هایی از خدا. تمام این سال ها که گذشت را همانند فیلمی کوتاه از مقابل چشمانم گذراندم،‌ چه آرامش غریبی. این آخرها بار دیگر فرصت یک اشتباه بزرگ را از من گرفت! زندگی بر روال سریع تری افتاده، همچنان می گذرد و انتظار رسیدن هیچ کس را نمی کشد. چه قدر زود گذشتند. تنها برای خودم می خواهمش! آخر شا...

zarwan.persianblog.ir

زروان

http://zarwan.persianblog.ir/1388/9

اضافه به علاقمندی ها. انجمن حمایت از حقوق کودکان. همسفر همیشه عشق.باران. از فرط بیکاری نویسنده شدم. حرفهای ما هنوز ناتمام. خداحافظ پرده ‌نشین محفوظ گریه‌ها. خداحافظ عزیز بوسه‌های معصوم هفت‌سالگی. خداحافظ . ای خواهر بی‌دلیل رفتن‌ها. حالا دیدار ما به نمی‌دانم آن کجای فراموشی. دیدار ما اصلا به همان حوالی هر چه باداباد. دیدار ما و دیدار دیگرانی که ما را ندیده‌اند. پس با هر کسی از کسان من از این ترانه‌ی محرمانه سخن مگوی. نمی‌خواهم آزردگان ساده‌ی بی‌شام و بی‌چراغ. از اندوه اوقات ما با خبر شوند! که راه دور و.

zarwan.persianblog.ir

زروان

http://zarwan.persianblog.ir/1387/2

اضافه به علاقمندی ها. انجمن حمایت از حقوق کودکان. همسفر همیشه عشق.باران. از فرط بیکاری نویسنده شدم. حرفهای ما هنوز ناتمام. چه به سادگی روزها و لحظه هامان می گذرند. یک سال گذشت یک سال از آن روز که فریاد وا اسلامای عده ای بلند بود که نمی دانم از کدام گوشه ی اسلام تهمت زدن و نامسلمان خطاب کردن این و آن را آموخته اند یک سال گذشت از روزی که کسانی را می دیدم که هم مسلک من نیستند اما بر آنها ظلمی روا شده و دادرسی در این میانه نیست انگار. یا هست اما آنکه باید باشد ، نیست. Laquo;هی دل نامسلمان من خراب! روا مدار ه...

zarwan.persianblog.ir

زروان

http://zarwan.persianblog.ir/1387/9

اضافه به علاقمندی ها. انجمن حمایت از حقوق کودکان. همسفر همیشه عشق.باران. از فرط بیکاری نویسنده شدم. حرفهای ما هنوز ناتمام. Laquo;برف می بارد. برف می بارد به روی خار و خاراسنگ. راه ها چشم انتظار کاروانی با صدای زنگ.». می دانی دنیا کی به آخر می رسد؟ وقتی آدم های مهربان دنیا تمام شوند، وقتی عشق بمیرد. وقتی تویی که اینگونه ناگهانی احساست کردم، پایان یابی. وقتی تویی که دلتنگی هایم را مرهم بودی و غمخوار، رفتن را باور کنی. نوشته ی آزاده آریان. پيام هاي ديگران . و من باز هم می خواستم دلخوری هایم را فریاد بزنم!

zarwan.persianblog.ir

زروان

http://zarwan.persianblog.ir/1388/5

اضافه به علاقمندی ها. انجمن حمایت از حقوق کودکان. همسفر همیشه عشق.باران. از فرط بیکاری نویسنده شدم. حرفهای ما هنوز ناتمام. این بار باید بنویسم، هر چند دستم به نوشتن نرود! برگه ای می آورم می نشنیم پشت میز و با خودم فکر می کنم چند وقت از زمانی که همیشه دست به قلم بودم می گذرد؟ حتما حالا دیگر نمی توانم مثل آن روزها بنویسم چند روزی ست تمام نوشته هایم را نیمه کاره رها می کنم یک بار نمی شود،‌یک بار نمی توانم. چه فرقی می کند. لحظه ها را مرور می کنم. درد دل کردن هم جرات می خواهد. اشتباه می کنند بعضی ها. در ساعت ...

zarwan.persianblog.ir

زروان

http://zarwan.persianblog.ir/1388/6

اضافه به علاقمندی ها. انجمن حمایت از حقوق کودکان. همسفر همیشه عشق.باران. از فرط بیکاری نویسنده شدم. حرفهای ما هنوز ناتمام. امشب بی خود بی جهت دلم گرفته! چند وقت بود تصمیم گرفته بودم کمتر چیزهایی بنویسم که فقط به درد خودم می خوره. اما حالا می خوام درد دل کنم. سرم بد جور شلوغه انقدر که نمی رسم بفهمم شلوغه! انقدر که نمی رسم به خودم بیام و یکم به زندگیم سر و سامون بدم انقدر که دیگه هیچ وقت خالی برای خودم ندارم! سرم انقدر شلوغه که حتی نمی تونم درک کنم با چی و چطوری این همه شلوغ شده! نه اصلا دلم نگرفته! هیچ کا...