bahaneyezistan.blogfa.com
بهانه زندگیبهانه زندگی - هم ه بهان ه زندگي م خلاص ه ش ده در آغ از فصل ي نوي ن ..
http://bahaneyezistan.blogfa.com/
بهانه زندگی - هم ه بهان ه زندگي م خلاص ه ش ده در آغ از فصل ي نوي ن ..
http://bahaneyezistan.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
1.4 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
18
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.403 sec
SCORE
6.2
بهانه زندگی | bahaneyezistan.blogfa.com Reviews
https://bahaneyezistan.blogfa.com
بهانه زندگی - هم ه بهان ه زندگي م خلاص ه ش ده در آغ از فصل ي نوي ن ..
bahaneyezistan.blogfa.com
بهانه زندگی
http://www.bahaneyezistan.blogfa.com/posts
جمعه هشتم آذر ۱۳۹۲. چهارشنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۹۲. پنجشنبه ششم تیر ۱۳۹۲. چهارشنبه پانزدهم خرداد ۱۳۹۲. سه شنبه هفتم خرداد ۱۳۹۲. شنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۹۲. پیچک دوست داشتنی من. سه شنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۲. سه شنبه سیزدهم فروردین ۱۳۹۲. جمعه ششم بهمن ۱۳۹۱. یکشنبه سوم دی ۱۳۹۱. دوشنبه بیست و نهم آبان ۱۳۹۱. یکشنبه هفتم آبان ۱۳۹۱. یکشنبه شانزدهم مهر ۱۳۹۱. چهارشنبه دوازدهم مهر ۱۳۹۱. شنبه بیست و پنجم شهریور ۱۳۹۱. شنبه یازدهم شهریور ۱۳۹۱. پنجشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۱. سه شنبه بیست و چهارم مرداد ۱۳۹۱.
بهانه زندگی - مهر دستانت
http://www.bahaneyezistan.blogfa.com/tag/مهر-دستانت
همه بهانه زندگيم خلاصه شده در آغاز فصلي نوين . گویی دستانت فقط برای م هر آفریده شدند. گاه و بی گاه. همچو حلقه ای از گلهای بهاری. که بدور بازوان نو عروس سال. جلوه ای از زیباترین هدیه های طبیعت اند. پی نوشت : جاده ی وصالمان همیشه مهربان بما لبخند میزند. نگارش شده در جمعه هشتم آذر 1392 زمان 11:14 بعد از ظهر نگارنده : سارا. فصل گرمی در زندگيم. در من رشد ميكند. گويی در هر لحظه. هزار باره متولد ميشود. مرديست از جنس آفتاب. بسان سرو مغرور و استوار. كه به بودنم معنا مي بخشد. من از تبار دیوار های کاهگلی .
بهانه زندگی
http://www.bahaneyezistan.blogfa.com/archive.aspx
همه بهانه زندگيم خلاصه شده در آغاز فصلي نوين . فصل گرمی در زندگيم. در من رشد ميكند. گويی در هر لحظه. هزار باره متولد ميشود. مرديست از جنس آفتاب. بسان سرو مغرور و استوار. كه به بودنم معنا مي بخشد. من از تبار دیوار های کاهگلی . و پیچک های باغ مادربزرگ. کنار شکوفه های یاس. تو را آرزو کردم. تو درخت سرو مغرور و مهربانمی. که زیر سایه ات آرام میگیرم.
بهانه زندگی
http://www.bahaneyezistan.blogfa.com/9203.aspx
همه بهانه زندگيم خلاصه شده در آغاز فصلي نوين . ای یار.ای یگانه ترین یار. تنها بازمانده از پيدايش عشق. و امن ترين اقامت گاه.برايم. و جايي براي نفس کشيدن. پی نوشت1: گرچه هر روز گویی روز آغاز است.اما هر بهار وقتی چهاردهمین روز از خردادماه فرا میرسد،یادآور آغاز رویش عشق در قلبمان است. پی نوشت2: سارا: اگه به گذشته برگردیم، باز انتخابت من هستم؟ سارا: در حد سایپا؟ امین: ن ع در حد بنز :). برچسبها: جشن یکسالگی عشقمان. نگارش شده در چهارشنبه پانزدهم خرداد 1392 زمان 2:14 قبل از ظهر نگارنده : سارا. فصل گرمی در زندگيم.
بهانه زندگی
http://www.bahaneyezistan.blogfa.com/9202.aspx
همه بهانه زندگيم خلاصه شده در آغاز فصلي نوين . ای یار.ای یگانه ترین یار. تا جایی قلبی را از عشق بلرزانی. تا زنی تمام لحظاتش ،. واژگان را با عشق. مثل گلهای شمعدانی ، کنار هم بچیند. تا تمام رویای خواب و بیداری زنی باشی. که هر لحظه تو را نفس میکشد. تا خورشید باشی. در آسمان زندگی زنی ،. که تو را همچون آخرین معبودی ،. در مرتفع ترین نقطه جهان. هر لحظه. می ستاید. زنی که تو را با تمام بند بند وجودش. پیوند داده. پی نوشت : بهار آمد.تا دوباره.بهانه اي باشد. براي يادآوري سالروز آغازت. پیچک دوست داشتنی من. س ر تیتر ها.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
دژبان پلاستیکی - با خودت چه كار كردي؟؟(گذشته!)
http://dejbanpelastiky.blogfa.com/post-678.aspx
مهندس ت كم ه). ذهنیات، خاطرات و روزمرگي(! هاي يك دژبان، یک برنامه نویس، یک انسان. با خودت چه كار كردي؟ تصميم داشتم ليستي از "ترسها"، "نگراني ها"، "اميدها"، "آرزوها"، "واقعيتها" و كلا تمام محركهاي رواني كه براي من مهم و تاثير گذار هستند استخراج كنم. اما به اين نتيجه رسيدم كه قبلش روي يك مساله خاصي فوكوس كنم. زمان! فكر ميكنم بررسي سه فاكتور يا بازه زماني پيش از ليست كردن محركها واجب باشه! هر تحريكي بر روي روان ما باعث ايجاد يك تجربه به شكل ذهنيت ، پيش فرض يا آشفتگي ميشه! در گذشته من، مسائل ، تجربيات، خاطرا...
دژبان پلاستیکی - دلتنگي
http://www.dejbanpelastiky.blogfa.com/post-968.aspx
مهندس ت كم ه). ذهنیات، خاطرات و روزمرگي(! هاي يك دژبان، یک برنامه نویس، یک انسان. سرت رو روي كدوم بالش ميگذاري. روي بالش چه كسي؟ دلم براي خنده هات. غصه ها و قصه هات. اره براي چشمات كه مقدسترين قسم من بودن. دلم براي تمام اون لحظات نابي كه با هم ساختيم و با هم داشتيم تنگ شده. دلم براي دنيايي كه داشتيم تنگ شده. نه اصلا بگذار راستش رو بگم . عكس يكي از نيمه شب هاي دلتنگي من! شبي از شبهاي غم. ماهي از ماههاي تنهائي. سالي از سالهاي دوري. نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم دی 1392ساعت 23:40 توسط ياسر. كي ام من ؟
دژبان پلاستیکی - زنجيره انتقال فيض
http://dejbanpelastiky.blogfa.com/post-932.aspx
مهندس ت كم ه). ذهنیات، خاطرات و روزمرگي(! هاي يك دژبان، یک برنامه نویس، یک انسان. خيلي وقته به اين مساله فكر ميكنم كه "دقيقا از كدوم نقطه به بعد انسان از ساير حيوانات متمايز شد؟ آيا يك روز صبح از خواب بيدار شد و متوجه شد از بقيه حيوانات برتره؟ و يا اينكه يك فرآيند تدريجي رو پشت سر گذاشت و تا جائي پيش رفت كه تونست مفهوم "برتر بودن" رو خلق كنه؟ مفهوم "برتر بودن" رو خلق كنه؟ مثلا گياهاني كه فتوسنتز ميكنند با استفاده از نور خورشيد املاح معدني رو به برگ و چوب و ميوه تبديل ميكنند. البته توليد برگ و چوب و م...
دژبان پلاستیکی - با خودت چه كار كردي؟؟(دشمن اصلي)
http://dejbanpelastiky.blogfa.com/post-675.aspx
مهندس ت كم ه). ذهنیات، خاطرات و روزمرگي(! هاي يك دژبان، یک برنامه نویس، یک انسان. با خودت چه كار كردي؟ متاسفانه امروز نتونستم روي مسائلي كه ديشب بهشون رسيده بودم خوب فكر كنم. فقط يك چيز بود كه حيفم اومد ننويسمش . چون ممكنه فراموشش كنم. بسياري از مواقع، پيش از اونكه مشكلات و موانع ما رو شكست بدهند ما خودمون ريشه خودمون رو ميزنيم! با رفتار غلط يا فشارهاي رواني بي جا و بي موردي كه به خودمون وارد مياريم. اونچه كه ما رو شكست ميده مسائل و مشكلات نيست بلكه. قسمتي از وجود خودمونه. كي ام من ؟ با خودت چه كار كردي؟
دژبان پلاستیکی - عشق فراموش نميشود
http://www.dejbanpelastiky.blogfa.com/post-963.aspx
مهندس ت كم ه). ذهنیات، خاطرات و روزمرگي(! هاي يك دژبان، یک برنامه نویس، یک انسان. هر که گفته فراموش مي شود! تا شايد خودش را دلداري دهد! تا ابد مي ماند! قصه دلدادگي و عاشقي! حتي اگر متنفر شوي! سايه اش را با تير بزني! باز هم يک چيزي! تو را پرت ميکند به تمام خاطرات خوب! حسرت باقي مي ماند! نوشته شده در سه شنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۲ساعت 23:56 توسط ياسر. كي ام من ؟ ولي بچه هايي كه منو ميشناختند ميدونستند كه اين دژباني من كاملا الكيه! براي همين يك اسم برام انتخاب كرده بودند دژبان پلاستيكي. با خودت چه كار كردي؟
دژبان پلاستیکی - راز شاد زيستن
http://dejbanpelastiky.blogfa.com/post-782.aspx
مهندس ت كم ه). ذهنیات، خاطرات و روزمرگي(! هاي يك دژبان، یک برنامه نویس، یک انسان. مانا: گوش ات رو بیار جلو. مانا: د ميگم گوش ات رو بيار جلو ميخوام يه چيز خوب بهت بگم میخوام رمز شاد زیستن رو بهت یاد بدم. من: بفرما اینم گوش من. دلشاد شدن با هر چیز. ناراحت نشدن از هیچ چیز. نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم مهر ۱۳۸۸ساعت 23:24 توسط ياسر. كي ام من ؟ ولي بچه هايي كه منو ميشناختند ميدونستند كه اين دژباني من كاملا الكيه! براي همين يك اسم برام انتخاب كرده بودند دژبان پلاستيكي. با خودت چه كار كردي؟ از نگرانی تا تخریب.
دژبان پلاستیکی -
http://www.dejbanpelastiky.blogfa.com/post-964.aspx
مهندس ت كم ه). ذهنیات، خاطرات و روزمرگي(! هاي يك دژبان، یک برنامه نویس، یک انسان. نميدونم كسي كه اينقدر بي ملاحظه باشه چطوري جواب پس خواهد داد. اونجا كه ميگه "تو نسبت به كسي كه اهليش كردي مسئول هستي" حالا اگر كسي مسئوليت شناس نبود چه اتفاقي رخ ميده؟ نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۲ساعت 1:15 توسط ياسر. كي ام من ؟ ولي بچه هايي كه منو ميشناختند ميدونستند كه اين دژباني من كاملا الكيه! براي همين يك اسم برام انتخاب كرده بودند دژبان پلاستيكي. پس من دژبان پلاستيكي بوده ام، هستم و خواهم بود.
دژبان پلاستیکی - با خودت چه كار كردي؟؟(گنج درون)
http://dejbanpelastiky.blogfa.com/post-823.aspx
مهندس ت كم ه). ذهنیات، خاطرات و روزمرگي(! هاي يك دژبان، یک برنامه نویس، یک انسان. با خودت چه كار كردي؟ دیدگاه خاصی نسبت به "انسان" و چیستی اون دارم! اونچه که ما با چشم میبینم انسانها نیستند بلکه ابزارهایی هستند در کنترل انسانها! تمام این اشخاصی که در اطرافمون هستند (وما فقط بدنهای اونها رو میبینیم،) انسانها نيستند بلكه ابزار انسانها هستند. ما انسانها، موجوديتهايي هستيم در جايي ديگه! اينجا، در يك محيط آزمايشگاهي خاص! هر انسانی در طول دوره ای که توی این عالم "بازی میکنه" حوادث و ماجراهایی رو پشت سر میگذاره!
دژبان پلاستیکی - با خودت چه كار كردي؟؟از نگرانی تا تخریب
http://dejbanpelastiky.blogfa.com/post-731.aspx
مهندس ت كم ه). ذهنیات، خاطرات و روزمرگي(! هاي يك دژبان، یک برنامه نویس، یک انسان. با خودت چه كار كردي؟ از نگرانی تا تخریب. خوب یادمه اون قدیمها، اون موقع ها كه اواخر دوره دبستان بودم همش به كنكور فكر ميكردم (يعني از سن ۱۰ ۱۱ سالگي! اصلا فكر كردن به كنكور يكي از كارهاي معمول و روزانه من بود. فكرش رو كه ميكنم ميبينم يه بچه ۱۰ ۱۱ ساله با اون اطلاعات ناقص و قرار گرفتن در برابر اون صورت مساله كه هيچي ازش نميدونه چه بذرهايي كه در روح خودش پرورش نميده! با همين قصه ساده ميتونم بگم كه. ۷- اصلا نيازي به توضيح نيست...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
18
ساحل بهانه است
نخستین گامهای لرزانمان را در ساحلی برداشتیم که نور و گرمایش را از عشق میگرفت.همقدم خواهیم ماند به مدد همان عشق. دوباره من بهونه گیر تو شدم. توی دنیایی که نامردان عصا از کور می دزدن. من اینطوری ام :). اى خدا مشتاق یا رب یا ربت یا فاطمه (س). چند تا از نقاشی های خدا. دست به عصا باشیم. توئی آنکه سدره منتهی، بو دت بلندی آشیان. ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم. در محضر 14 معصوم(۱٥۳). من و خدا جونم(۱٥). ای صاحب کرامت و لطف مدام ها. بانوی آسمانی قم، شهد کام ها. شک ر بریز همه طوطیان حسن را. تاريخ : ۱۳&...می‌د...
˙·٠•●♥ بهانہ ے سیگارَم ♥●•٠·˙
٠ بهانہ ے سیگار م ٠. این روزا دیگه هیچ چیزی رو شرح نمیدم ، فقط می ک ش م! ه تایشان عشق بازے کردم. یشان باک ره بودند. که آتش وجودشان را شعل ہ. بدنشان را تسخیر کر ב. ا تا لحظ ہ. ے ا رضا ش دنم با من بودند. چهارشنبه شانزدهم مرداد 1392 Ð. اما خاطره ی یک نخ سیگار خف ہ. چهارشنبه شانزدهم مرداد 1392 Ð. سیگار را بر لبم. جمعه بیست و پنجم اسفند 1391 Ð. פ وش بحالت سیگار. میسوزے و میروے . ولے م ל میسوزم و ن میروم . تنها شباهتماל ایל اس ت کﮧ . هیچکבامماט صבایماט בر نمیایב . ):. یکشنبه بیست و دوم بهمن 1391 Ð. تو دریا و من.
BLOGFA.COM
از ارائه خدمات در این آدرس به یکی از دلایل زیر معذوریم. تخطی از قوانین و توافقنامه استفاده از خدمات سایت. دستور مراجع قانونی جهت مسدود سازی وبلاگ. انتشار محتوای غیر اخلاقی یا محتوایی که براساس قوانین کشور تخلف است.
دل نوشته های یک رهگذر
دل نوشته های یک رهگذر. و به انگشت نخی خواهم بست .تا فراموش نگردد که هنوز انسانم ! صبح که از خواب بیدار شد رو سرش فقط سه تار مو مونده بود! با خودش گفت: ای بابا! مثل اینکه امروز موهامو ببافم بهتره! و موهاشو بافت و روز خوبی داشت! فردای اون روز که بیدار شد دو تار مو رو سرش مونده بود! امروز فرق وسط باز میکنم! این کار رو کرد و روز خیلی خوبی داشت! پس فردای اون روز تنها یک تار مو رو سرش بود! اوکی امروز دم اسبی میبندم! همین کار رو کرد و خیلی بهش میومد! روز بعد که بیدار شد هیچ مویی رو سرش نبود! اداره :محلی که شما ...
امیدوصال
سلام دوستای گلم.مرسی ازاینکه به. وبلاگ من اومدین،خوشحال میشم اگه. بذاریدتامنم بهتون سربزنم.خیلی مرسی:. نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی 1390ساعت 14:56 توسط محیا. شده یه چیزی تو دلت سنگینی کنه؟ خیلی سخته آدم کسی رو نداشته باشه. دلش لک بزنه که با یکی درد دل کنه ولی هیچکی نباشه. نتونه به هیچکی اعتماد کنه. هر چی سبک سنگین کنه تا دردش رو به یکی بگه نتونه,. آخرش برسه به یه بن بست. تک و تنها با یه دلی که هی مجبورش می کنه اونو خالی کنه. اما راهی رو نمی بینه سرش روکه بالا می کنه آسمون رو می بینه. بهش محل هم نداده.
بهانه زندگی
همه بهانه زندگيم خلاصه شده در آغاز فصلي نوين . گویی دستانت فقط برای م هر آفریده شدند. گاه و بی گاه. همچو حلقه ای از گلهای بهاری. که بدور بازوان نو عروس سال. جلوه ای از زیباترین هدیه های طبیعت اند. پی نوشت : جاده ی وصالمان همیشه مهربان بما لبخند میزند. نگارش شده در جمعه هشتم آذر 1392 زمان 11:14 بعد از ظهر نگارنده : سارا. می توان ساعت ها.پی در پی. طعم آرامش را چ شید. سر را به سینه ی پ ر م هر ت سپرد. و غرق شد . آغوشت جاییست که می توان حتی بی دغدغه جان سپرد. ای یار.ای یگانه ترین یار. فصل گرمی در زندگيم.
بهانه ای برای دوستی
بهانه ای برای دوستی. به شانه ام می زنی که تنهای ام را بتکانی.به چه دل خوش کرده ای.تکاندن برف از شانه ی آدم برفی. بهونه برای گریه زیاد هست. امان از گریه های بی بهونه. نوشته شده در جمعه 22 آذر1392ساعت 17:57 توسط ونوس. از یکی بود و یکی نبود گذشت،. من دراوج قصه گم شده ام. نوشته شده در سه شنبه 14 آبان1392ساعت 21:25 توسط ونوس. باز پاییز است، اندکی از مهر پیداست. حتی در این دوران بی مهری باز هم پاییز زیباست. نوشته شده در چهارشنبه 3 مهر1392ساعت 19:57 توسط ونوس. تو سکوت می کنی. فریاد زمانم را نمی شنوی! نوشته شده ...
بهانه من
خیلی وقت از آخرین باری که اینجا نوشتم میگذره. الان زندگیم با اون موقع خیلی فرق کرده. اون موقعها مجرد بودم اما الان یه همسر خوب و مهربون دارم که. همیشه تکیه گاهمه و منتظر فرشته کوچولو زندگیمم که ۴ ماه دیگه میاد تا ۲تامونو خوشبخت تر کنه. خدایا برای این همه لطفت ممنونتم. هر چیزی که تو زندگیم مانع خوشبختیم بود خودت از زندگیم انداختی بیرون. مثل خیلی از آدما. اون موقعها خیلی بهت شکایت کردم اما الان روزی ۱۰۰۰ بار میگم شکرت خدای من. راستی هر وقت یسنا کوچولوی من به دنیا اومد عکسشو میذارم تا همه ببینید عشق منو.
شیرین ترین دختر شهریوری
شیرین ترین دختر شهریوری. برای ثبت شیرین کاریهای عزیزترینم. نوشته شده در دوشنبه نوزدهم آبان 1393ساعت 13:17 توسط مامانی. مسافرت در محرم 93. نوشته شده در یکشنبه هجدهم آبان 1393ساعت 15:26 توسط مامانی. نوشته شده در شنبه دهم آبان 1393ساعت 16:32 توسط مامانی. نوشته شده در چهارشنبه هفتم آبان 1393ساعت 8:53 توسط مامانی. نوشته شده در شنبه سوم آبان 1393ساعت 11:35 توسط مامانی. نوشته شده در شنبه نوزدهم مهر 1393ساعت 8:18 توسط مامانی. نوشته شده در شنبه دوازدهم مهر 1393ساعت 13:40 توسط مامانی.
بهانه زندگی
این وبلاگ را صرفا برای او می نویسم،اویی که زیباترین بهانه ی زندگیم است. تقدیم به بهترین همدم و مونسم. خدایا روزی هزاران بار تو را شکر می گویم بخاطر تمامی نعمت ها و هدیه هایی که به من عطا فرمودی. آری وقتی حرفی از هدیه که می شود بی اختیار ذهن متمرکز شما می شود چون یکی از بهترین و خاص ترین هدیه های خداوند هستی برایم. و امروز که این مطلب را می خوانی من در زیباترین و شادترین لحظه عمرم به سر می برم. یکشنبه بیست و هفتم بهمن ۱۳۹۲ ] [ 22:3 ] [ مجید صالحی پور ]. لحظه های شیرین زندگی ام. که شیرین ترین است! امیدوارم...
بهانه زندگی
116;heme designer :. 120;-themes.blogfa.com. دوست داشتم جای برادرت بودم! پسرک جلوی خانومی را میگیرد و با التماس میگوید :. تو رو خدا یه شاخه گل بخرید زن در حالی که گل را از دستش میگرفت. نگاه پسرک را روی کفش هایش حس کرد , چه کفش های قشنگی دارید! زن لبخندی زد و گفت:برادرم برایم خریده است دوست داشتی جای من بودی؟ پسرک بی هیچ درنگی محکم گفت : نه ولی دوست داشتم جای برادرت بودم! تا من هم برای خواهرم کفش می خریدم. کآش مےش د جآے م ن بآشے تآ بدانے ک چه حسے دارد وقتے د لم براے کسے م ثل تو ت نگ مےشود . ولی انشالله یه...
