sivish.persianblog.ir
وبلاگ کافی نيست ! - بندباز
http://sivish.persianblog.ir/post/129
1777;۳۸٥/۸/٢۱. چیزی بیش از نوشتن و نقاشی کردن و موسیقی لازم است. چیزی بیشتر از عصبانیت و فریاد زدن یا گریه کردن . بیشتر از مشت زدن و بیشتر از ناخن کشیدن. حتی اگر آرش هنوز اینجا بود و با مشتش تمام دیوار های این اتاق عمیق را خراب میکرد باز هم کافی نبود. موسیقی هم کافی نیست . موسیقی . که بی واسطه ترین و بی پرده ترین هنر است. ما همگی . پر شعله می سوزیم و در این ظلمات به دنبال یک استفراغ واقعی می گردیم. ما پر شعله می سوزیم و زور می زنیم تا در این ظلمات دنیا را بالا بیاوریم. بیش از پیش می نوشیم و فریاد میزنیم.
sivish.persianblog.ir
بندباز
http://sivish.persianblog.ir/post/127
1777;۳۸٥/٧/۱٦. شما که با نفرت های ما آشنا نیستید ما را تبرئه کنید. تو این دانشگاه داره یه اتفاقایی میافته! اوضا هیچ خوب نیست . باید زود تر فرار کرد. مبارک باشه . دیگه بزرگ شدی. از اسم قبلی بدم اومد. نوشته شده در ساعت ۸:٥٩ ق.ظ توسط بندباز. پيام هاي ديگران . اینا رو می خونم. در جدال با خاموشی. قورباغه ی دهن گشاد. سکوت پر سر و صدا. یادداشت ها و بهانه ها. موسیقی) Kunst Der Fuge. عکاسی) www.foto.ir. کوه) www.summitpost.org.
sivish.persianblog.ir
به علت تغيير شغل تا اطلاع ثانوی تعطيل می باشد - بندباز
http://sivish.persianblog.ir/post/139
1777;۳۸٦/۱/۱۳. به علت تغيير شغل تا اطلاع ثانوی تعطيل می باشد. دلتنگی های آدمی را باد ترانه ای می خواند. رویا هایش را آسمان پر ستاره نا دیده می گیرد. و هر دانه ی برفی به اشکی نریخته می ماند. سکوت سرشار از سخنان ناگفته است. از حرکات نا کرده. اعتراف به عشق های نهان. و شگفتی های بر زبان نیامده. در این سکوت حقیقت ما نهفته است. حقیقت تو و من. نوشته شده در ساعت ۱٢:۱٤ ب.ظ توسط بندباز. پيام هاي ديگران . اینا رو می خونم. در جدال با خاموشی. قورباغه ی دهن گشاد. سکوت پر سر و صدا. یادداشت ها و بهانه ها.
sivish.persianblog.ir
تاريخ مسلح است ! - بندباز
http://sivish.persianblog.ir/post/133
1777;۳۸٥/۱٠/٤. ۲ قطعه ی زیبا برایم ضبط کرده بودی. می گفتند نمی شود این ها را تنهایی نواخته باشی و ۲ گیتار لازم دارد و حتما هم نواز داشته ای. و من از این فکر که تو ممکن است شریک داشته باشی یا از تصور آن که شریک داشته باشی متنفر می شدم. باید متنفر می شدم . نمی شد که نشوم. بعد ها شریک هایی داشتی . نه برای نوازندگی. یا لااقل من فهمیدم که شریک هایی داری. زمان گذشت . . . دلم را خوش می کردم که من برایت با دیگران فرق دارم و منحصر به فرد هستم. یاد گرفته بودم که این گونه دلم را خوش کنم. تو هنوز تو بودی. گفتند اگر ...
sivish.persianblog.ir
بندباز
http://sivish.persianblog.ir/post/123
1777;۳۸٥/۳/۱۸. هنوز جا برای شکستن هست. هنوز شاخه هايی هست برای طوفان. که بر زمين زند. تا شب چوپانکی را روز کند. غذای دخترکی را گرم. نوشته شده در ساعت ٤:٤۸ ب.ظ توسط بندباز. پيام هاي ديگران . اینا رو می خونم. در جدال با خاموشی. قورباغه ی دهن گشاد. سکوت پر سر و صدا. یادداشت ها و بهانه ها. موسیقی) Kunst Der Fuge. عکاسی) www.foto.ir. کوه) www.summitpost.org.
chenarestan.blogspot.com
Chenarestan... In the shade of plane trees: August 2005
http://chenarestan.blogspot.com/2005_08_01_archive.html
Chenarestan. In the shade of plane trees. Sunday, August 28, 2005. Are Chenars of Iran Invisible! If in European sources, the history of art, architecture or philosophy starts with Greece or Rome, it is their choice. We are used to it! But if it comes to animals and plants, how can one limit the search within the cultural or political borders? Particularly on a subject like oriental plane tree, Chenar. Which is so big in size, that is hard to miss! The leafs and the crust for inflammations,. Wednesday, A...
sivish.persianblog.ir
بندباز
http://sivish.persianblog.ir/post/131
1777;۳۸٥/٩/۱۱. بالاخره ما هم به کمیته انظباطی (درست نوشتم؟ احظار شدیم و آبروی ۵ سال دانشجوییمان حفظ شد. هر چند مساله ی مهمی نبود. نوشته شده در ساعت ٦:۱٤ ق.ظ توسط بندباز. پيام هاي ديگران . اینا رو می خونم. در جدال با خاموشی. قورباغه ی دهن گشاد. سکوت پر سر و صدا. یادداشت ها و بهانه ها. موسیقی) Kunst Der Fuge. عکاسی) www.foto.ir. کوه) www.summitpost.org.
sivish.persianblog.ir
سرخ پوست ها - بندباز
http://sivish.persianblog.ir/post/130
1777;۳۸٥/٩/٦. همه چی از یه سنگ کوچیک شروع شد. . یه سنگ کوچیک تو دستش لغزید و اون افتاد. منم حال نداشتم طناب حمایت رو بگیرم. درست افتاد جلوی پام. . بعد شروع کرد به فحش دادن که :لعنتی . این چیه آوردی؟ چرا هر چی می خورم مست نمی کنم؟ حال نداشتم جواب بدم . فقط همین جوری نگاش کردم. بعد سنگ کوچیک که هنوز تو دستش بود رو پرت کرد طرف یه سخره ی کوتاه. بعد همه ی سنگ ها و سخره های کوچیک شروع کردن به بزرگ شدن. . هی بزرگ شدن . هی بزرگ شدن . هی بزرگ شدن. . اه این شراب لعنتی چرا اثر نمی کنه؟ بطری شراب رو تا ته سر می کشم.
sivish.persianblog.ir
يلدابازی - بندباز
http://sivish.persianblog.ir/post/134
1777;۳۸٥/۱٠/٢٦. من خیلی فکر کردم که چی بنویسم و خیلی سخت بود! چون باید یه چیزی بنویسی که بقیه ندونن اما من هر چی به فکرم میرسه رو احتمالا همه میدونن! ظاهرا باید سعی کنم از بیرون به خودم نگاه کنم! ۲ بندباز به خانه اش خیلی عادت کرده و نمیداند که وقتی برگردد به شهر خودش چه طور خواهد توانست با ۳ نفر دیگر در یک خانه زندگی کند؟ بندباز خانه اش را خیلی دوست دارد و فقط مال خودش است! یعنی بیشتر از دو - سه روز نمیتواند کسی را در خانه اش تحمل کند.حتی اگر دوست خیلی خوبی باشد! و چرا باید یک نفر به من محدود شود؟ در حدی...