badazkhamushi.mihanblog.com

p-samad.blogsky.com

شعر باغچاسی 2

http://www.p-samad.blogsky.com/1394/03

جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 00:18. جیران گلیب قاپینا . گوزوندن وام ایسته ییر. قناری بوینون بوروب. سوزوندن وام ایسته ییر. اولدوزلارین هئچ بیری . ضامن اولا بیلمه دی. آیگونشی گتیربب. اوزوندن وام ایسته ییر. یاندیرماغا. یاخماغا . اووجوندا آلوو گزیر. یای اللرین اوزادیب . کوزوندن وام ایسته ییر. سارایلاردان پاشا . خان . توربا سالیب بوینونا. گلیب سنین سوفره نین . دوزوندان وام ایسته ییر. باغلاردا. باغچالاردا . سروین گوزو یولدادیر. قدینین . قامه تینین . دوزوندن وام ایسته ییر. دونیانین هر یئریندن . زوواری وار کویووین.

torangestan.blogsky.com

سال هزار و سیصد و هفتادو عشق...... - اتاق ۲۰۳

http://torangestan.blogsky.com/1389/08/05/post-1

و مثل دیشب من هی بهانه می گیرد/اتاق سرد ۲۰۳ هتل بی تو. سال هزار و سیصد و هفتادو عشق. و اندوهانی که از ترک خانه ی قدیم باید با من باشد. اما اینجا و هرجا را دوست دارم. و شادم.به رغم مدعیانی که. چون بهاری ترین بهانه ی بهار با من است. سلامی است دوباره ازین خانه ی جدید و بهانه ای برای همکلامی های بعد. آخرین غزل سروده و آخرین شعر که به یادبود در خانه پیشین همین امشب نوشتم.اینجا تقدیم چشم های شما برای اولین سلام. تا سر فرصت و دل سیر برایتان بگویم. سال هزار و سیصد و.هر سال ،سال توست. این شرح حال توست. نمی دونم ب...

shirinkhosravi.blogfa.com

از روز و شب های بلند بی قراری

http://www.shirinkhosravi.blogfa.com/1392/05

از روز و شب های بلند بی قراری. چرا از رنگ های تازه سرشارم؟ چه شد دنیا گرفت از من شب بی انتهایش را. پس تو نرفته بودی. تنها راه را گم کرده بودی. در پشت بوته ها. پس تو نرفته بودی. و دهان فنجان ها. بیهوده باز مانده بود. و اشیا بی دلیل. به صدای هر زنگ. از جایشان می پریدند. بیست و هفتم فروردین 1392. تاریخ سه شنبه هشتم مرداد 1392ساعت 16:52 نویسنده شیرین خسروی. من همیشه گمان می کردم خاموشی بهترین چیزهاست. سوژه ی قاصدک ها (1). پیامبر حرف های نگفته.

shirinkhosravi.blogfa.com

از روز و شب های بلند بی قراری -

http://www.shirinkhosravi.blogfa.com/post/17

از روز و شب های بلند بی قراری. چرا از رنگ های تازه سرشارم؟ چه شد دنیا گرفت از من شب بی انتهایش را. شب ها به دشت پیرهنم خواب می دهی. نیلوفری و جلوه به مرداب می دهی. تو کیستی که با تو پر از حرف تازه ام؟ هر شب به دفترم غزلی ناب می دهی. هرواژه را به لمس سرانگشت شاعرت. از دست من گرفته تب و تاب می دهی. پیراهن سفید تو آرامش شب است. این رنگ تازه را تو به مهتاب می دهی. در سینه ات که گرم ترین آشیانه هاست. جایی به یک پرنده ی بی تاب می دهی. من تشنه ام که غرق شوم در تمام تو. تو چکه چکه چکه به من آب می دهی.

shirinkhosravi.blogfa.com

از روز و شب های بلند بی قراری

http://www.shirinkhosravi.blogfa.com/1393/05

از روز و شب های بلند بی قراری. چرا از رنگ های تازه سرشارم؟ چه شد دنیا گرفت از من شب بی انتهایش را. سلام دوستانم .ممنون از نقد و نظراتتون. خوشحالم که در کنار شما هستم. و خوشحال از این که دوست عزیزم "فاطمه آقابراری". بعداز سال ها به دنیایی که واقعا بهش تعلق داره یعنی دنیای شعر و غزل برگشته. از این به بعد می تونیم غزل های فاطمه آقابراری رو در صفحه ی وبلاگش با نام" بعدازخاموشی. بخونیم و از خوندنشون لذت ببریم.شما رو دعوت می کنم به خوانش یکی از غزل های خوب و صمیمانه اش:. جمع است در تو شعله وسوز وگداز هم.

shirinkhosravi.blogfa.com

از روز و شب های بلند بی قراری

http://www.shirinkhosravi.blogfa.com/1392/08

از روز و شب های بلند بی قراری. چرا از رنگ های تازه سرشارم؟ چه شد دنیا گرفت از من شب بی انتهایش را. زندان کوچکی است دنیا. پنجره اش به دیوار. درش به اتاق تو باز می شود. تاریخ سه شنبه بیست و هشتم آبان 1392ساعت 1:3 نویسنده شیرین خسروی. من همیشه گمان می کردم خاموشی بهترین چیزهاست. گمان می کردم که بهتر است آدم مثل بوتیمار کنار دریا بال و پر خود را بگستراند و تنها بنشیند.ولی حالا دیگر دست خودم نیست چون آنچه نباید بشود شد.صادق هدایت. سوژه ی قاصدک ها (1). پیامبر حرف های نگفته.

shirinkhosravi.blogfa.com

از روز و شب های بلند بی قراری

http://www.shirinkhosravi.blogfa.com/1393/06

از روز و شب های بلند بی قراری. چرا از رنگ های تازه سرشارم؟ چه شد دنیا گرفت از من شب بی انتهایش را. شب ها به دشت پیرهنم خواب می دهی. نیلوفری و جلوه به مرداب می دهی. تو کیستی که با تو پر از حرف تازه ام؟ هر شب به دفترم غزلی ناب می دهی. هرواژه را به لمس سرانگشت شاعرت. از دست من گرفته تب و تاب می دهی. پیراهن سفید تو آرامش شب است. این رنگ تازه را تو به مهتاب می دهی. در سینه ات که گرم ترین آشیانه هاست. جایی به یک پرنده ی بی تاب می دهی. من تشنه ام که غرق شوم در تمام تو. تو چکه چکه چکه به من آب می دهی.

shirinkhosravi.blogfa.com

از روز و شب های بلند بی قراری

http://www.shirinkhosravi.blogfa.com/1392/03

از روز و شب های بلند بی قراری. چرا از رنگ های تازه سرشارم؟ چه شد دنیا گرفت از من شب بی انتهایش را. از میخ ها بپرس! چگونه دیوار را، سوراخ می کنند. و سال های بسیار. قاب ها را، نگاه می دارند. از تیغ ها بپرس! چگونه پارچه را پاره می کنند. رگ ها، ماهیچه ها و عصب ها را. و زندگی ، در جسم مرگ ادامه می یابد. چگونه از میان زمین می گذرد. و زمین به دونیم می شود. با تمام درختان، صخره ها و سنگ هایش. و از من بپرس! در تو فرو می روم. بی آن که چشمه ای. در دلم گشوده شود. آب از آ ب تکان بخورد. دست و پا کرده باشم.

p-samad.blogsky.com

شعر باغچاسی 2

http://www.p-samad.blogsky.com/1394/05

یکشنبه 25 مرداد 1394 ساعت 16:39. قامتین گول باخچاسی ، ساچین عطیر باغیدیر. گؤزون ایشیق دنیزی ، محببت بیلاغیدیر. تئللرینین عطرینه ، پروانه لر ییغیشیب. آل یاناقین دوداغین ، قیزیل گولون باغیدیر. سنینله قارا زهر ، یاغدی بالدی شکردی. گلگینن سنسیز گولوم ، بالدا قارا آغی دیر. سسین حوری لرسسی ، سوزون ملک سوزودور. سنینله صحبت آنی ، جننتین بیر چاغی دیر. صاف اورگیندن سوزن معصوم گؤزوندن آخان. زامانین صاف عشقینین، چیراغینین یاغی دیر. یئری هر بیر قدمین ، غزللر میصراعی دیر. هردن دون ایزینه باخ ، صمدده قوناغیدیر. مسئول ا...