ataee1361.blogsky.com

zeytoun-e-talkh.blogfa.com

تلخ مثل ِ زیتون -

http://www.zeytoun-e-talkh.blogfa.com/post/144

تلخ مثل زیتون .ی تلخی که جزیی از خود زندگیه! یا ی دوستی حرف میزدم .میگفت شقایق زندگی رکود نداره .من ی وقتی از شهرم کندم و اومدم تهران و الان زندگیم بهتر شده .ی کم دیگه ک وضعم بهتر شه از اینجا هم میکنم .میرم اروپای شرقی، اصلا میرم دبی :). اه خدای من ، مگه من میتونم ی همچین خونه ای رو ول کنم .از همین الان اشکم داره میچکه .نه من آدم تغییرای این شکلی نیستم .من وقتی به ی چیزی دل ببندم مگه میتونم ازش دل بکنم؟ این از محالاته . نوشته شده در چهارشنبه هشتم بهمن ۱۳۹۳ساعت 8:43 توسط زیتون.

zeytoun-e-talkh.blogfa.com

تلخ مثل ِ زیتون

http://www.zeytoun-e-talkh.blogfa.com/1393/08

تلخ مثل زیتون .ی تلخی که جزیی از خود زندگیه! دلتنگی عمیق این روزام شاید به خاطر صدای پاشاییه .که هی سوهان میکشه به قلبم . ی روزایی بود قبل از اینها .قبل از اینکه اینقدر توی خودم غرق شم که خودمم یادم بره .همه ی فکرم پر میکشید ی اینکه چه جوری زندگی کننم که حتی ی روزی جاودانه شم .یعنی ی همچین آدم خل و چلی بودم من .اینقدر درگیر مدل خوب زندگی کردن بودم که کلا زندگی کردن از دستم در رفت . دلم شدیدا درس خوندن میخواد .خیلی زیاد دلم میخواد که ادامه بدم . این نوشته ی پایین رو اونجا خوندم .یعنی من از سال 88 تا ح...

zeytoun-e-talkh.blogfa.com

تلخ مثل ِ زیتون

http://www.zeytoun-e-talkh.blogfa.com/1393/09

تلخ مثل زیتون .ی تلخی که جزیی از خود زندگیه! فقط خسته ام .همین. نوشته شده در چهارشنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۳ساعت 8:16 توسط زیتون. نگام میکنه .با نگاه داره باهام حرف میزنه .با حسرت نگام میکنه .با نگاهی که میگه دیدی گفتم؟ دوست دارم برم دستاشو بگیرم تو دستم .بگم نگران نباش من خوبم. من حیف نشدم .حروم نشدم .باور کن .باور کن ک خوشبختم . همه چیز سرجاشه .حسرتی به دلم نمونده . اما نمیتونم که برم دستشو بگیرم تو دستم و خزعبلاتم رو بگم بهش .چون خودم هم باورش ندارم .چه برسه به اون :).

zeytoun-e-talkh.blogfa.com

تلخ مثل ِ زیتون -

http://www.zeytoun-e-talkh.blogfa.com/post/142

تلخ مثل زیتون .ی تلخی که جزیی از خود زندگیه! فقط خسته ام .همین. نوشته شده در چهارشنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۳ساعت 8:16 توسط زیتون.

diarynafiis.persianblog.ir

خانه ای از جنس بلور

http://diarynafiis.persianblog.ir/1393/8

خانه ای از جنس بلور. امروز رفتم و به رییس گفتم که از 20 اذر دیگه نمیام سر کار و قرار شد درخواستم رو اول آذر کتبی اعلام کنم. خوب این تغییر خیلی بزرگی هست تو زندگی من، استعفا بعد از 10 سال برام سخته . الان کلی کار دارم که باید انجام بدم و اصلا وقت نمیکنم.هرچقدر زودتر این کارا انجام بشه من زودتر میتونم برم پیش همسر. امیدوارم جای جدید و زندگی جدید اینده خوبی رو برام رقم بزنه. منم فکر میکنم اینطوری بهتره هم همسر خانوادشو میبینه هم من تنها سفر نمیکنم. مثل همیشه منو از انرژی های مثبتتون بی نصیب نذارید. همسر بیا...

diarynafiis.persianblog.ir

خانه ای از جنس بلور

http://diarynafiis.persianblog.ir/1394/1

خانه ای از جنس بلور. دفاع خوبی بود. پر از انرژی وارد شدم و به خوبی از پسش برآمدم. اصلا استرس نداشتم . خودم انتظار داشتم چون در سالهای گذشته وقتی از پروژه های سازمان در سمینار یا شورا دفاع میکردم خیلی محکم و رسا صحبت میکردم برا همین همیشه کاندید اول بودم برا پرزنت پروژه ها. اما موقع سوال داوران گویا کمی قرمز شده بودم. استادم قبل دفاع که کلی اومد و حال گرفت که چرا از صبح نیومدی پیشم و هی نگفتی ساعت 12 دفاع داری. اما بعدش کلی انرژی مثبت بود. ممنون از پدری و خواهری و دوستای خوبم که آمده بودند. نوشته شده در &...

diarynafiis.persianblog.ir

خانه ای از جنس بلور

http://diarynafiis.persianblog.ir/1394/2

خانه ای از جنس بلور. شوق دیدار تو را دارم که بیدارم هنوز . نوشته شده در ٢٥ اردیبهشت ۱۳٩٤ساعت ٩:۱٤ ‎ق.ظ توسط من نظرات . تمام زحماتم و مقاله هام توش بود سی دی که برا خودم زده بودم با گالینگور هم که تحویل کتابخانه مرکزی شد. تا برگشتم دانشگاه و رسیدم سایت با هی خودم بلند بلند فکر کردم اونقدر دویدم کبود شده بودم. من دچار سندرم احساسات درون شدم . چنان به فضای دانشگاه نگاه میکردم که هرکی منو میدید فکر میکرد اخراج شدم. چقدر دلم حرف میخواد با چاشنی غرغر و یک گوش شنوا. یکی که فقط گوش بده . من از الان دلم تنگ شده .

diarynafiis.persianblog.ir

خانه ای از جنس بلور

http://diarynafiis.persianblog.ir/1394/4

خانه ای از جنس بلور. چشمامو که باز میکنم خدا رو شکر میکنم که نعمت یک روز دیگه برای زندگی کردن رو بهم داده . تا میام تکون بخورم با بینی کیپ و سوزش گلو متوجه میشم تمام بخش بالای گردن کیپ و سنگینه . حال بلند شدن رو ندارم. سعی میکنم تلفن مامان رو با شادی جواب بدم که صدای گرفته ام رو متوجه نشه . حتی با خوردن 2 تا کلد استاپ هم باز هر 5 دقیقه یکبار صدای فیش فیش بین اخبار و برنامه های تلویزیون به راهه. روزت وقتی کامل میشه که بهترین دوستت هم که فکر میکردی همیشه برات هست حرفای عجیبی میزنه و . میدونم که تمام اینها ...

diarynafiis.persianblog.ir

!!!!؟؟؟؟ - خانه ای از جنس بلور

http://diarynafiis.persianblog.ir/post/241

خانه ای از جنس بلور. اخبار کشور رو که دنبال میکنم فقط متاسف میشم بارونی که میتونست باعث شادی مردم بشه دلیل اندوه خانواده های زیادی شد. باید از تمام کسانی که نابجا و ناحق سر پست و مقامی نشسته اند سوال کرد که چرا تاوان این جابجا بودنشون رو مردم بیچاره باید بدن؟ همانهایی که به واسطه پارتی و گاهی حتی قهرمان ورزشی بودن تصمیم گیر زیرساخت های عمرانی این مملکت شده اند! مگر اطراف خود من کم بود! زمین شناس تصمیم گیر مسایل مهندسی و برنامه ریزی بود ، در جای دیگه مهندس مکانیک کار سازه سد انجام میداد و وووو چرا؟ نوشته ...

diarynafiis.persianblog.ir

خانه ای از جنس بلور

http://diarynafiis.persianblog.ir/1393/12

خانه ای از جنس بلور. سالی که گذشت و می آید. وقتی با نم بارون تو بازارچه محبوبم به یاد قدیم قدم میزنم و کمی خرید میکنم سال داره نو میشه. وقتی شیرینی عید خریداری میشه یعنی دیگه سال قبل تموم شده. پارسال با ذوق تمام شیرینی های عید خودم و مامان اینا رو پختم حتی بعضی آشنایان میخواستم بهم سفارش هم بدن. امسال ولی وقت کافی نداشتم. حتی ارایشگاهم خیلی خلاصه شد. درسته وقتی همسر نباشه هیچ چیز معنی نداره ولی خوب دل که دارم. شاید این آخرین پست امسال باشه . خدا رو شکر نعمت سلامتی همراه خانواده بود . در کل میتونم نمره مت...