asmane-man.persianblog.ir

smusavi.blogfa.com

نفس عمیق - ای وای من...

http://www.smusavi.blogfa.com/post-130.aspx

آری های ای امیرمحمد طفل دیوانه درون دل من. سر صبحی از پله برقی بلند بالای مترو فردوسی بالا می آیم و از دور نوای ساز دهنی مردی می آید که نوایش من را همیشه سحر می کند. چشمانم را می بندم و آرزو می کنم که این بلندترین پله برقی دنیا باشد و این ملودی بلندترین ملودی سازدهنی دنیا باشد. پشت پلکهایم روشن می شود و بلندترین پله برقی دنیا تمام می شود. پی نوشت: عنوان تیتر برگرفته از آهنگی از شادمهر عقیلی که این روزها بر جانم خوش می نشیند. نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم فروردین 1393ساعت 0:17 توسط نفس عمیق.

smusavi.blogfa.com

نفس عمیق - دردم از یار است و درمان نیز هم...

http://www.smusavi.blogfa.com/post-122.aspx

دردم از یار است و درمان نیز هم. پی نوشت: جزوه زبان را ورق می زنم. انتهای انتهای جلسات گوشه برگه با خط بد نوشتم دردم از یار است و درمان نیز هم نه می دونم که کی گفت و چی شد که این تیکه حافظ باقی ماند روی کاغذ. ما هر لحظه را که می گذرانیم تکه ای از زندگی را در گوشه ای جای می گذاریم و بقیه اش را به دنبال می کشیم! دردم از یار است و درمان نیز هم. دل فدای او شد و جان نیز هم. این که میگویند آن خوشتر ز حسن. یار ما این دارد و آن نیز هم. یاد باد آن کو به قصد خون ما. عهد را بشکست و پیمان نیز هم. گامانوشت های یک آلفا.

smusavi.blogfa.com

نفس عمیق -

http://www.smusavi.blogfa.com/post-133.aspx

نقل است که یکی از او پرسید که: چگونه ای؟ گفت: چگونه بود حال قومی که در دریا باشند و کشتی بشکند و هر کسی به تخته ای مانند؟ گفت: حال من همچنان باشد. نوشته شده در یکشنبه بیست و هشتم اردیبهشت 1393ساعت 20:35 توسط نفس عمیق. تئودور آدورنو: برای انسان که دیگرخانه ای ندارد تا در آن زندگی کند، نوشتن تبدیل به مکانی برای زندگی می شود. گامانوشت های یک آلفا. شمال از شمال غربی.

smusavi.blogfa.com

نفس عمیق

http://www.smusavi.blogfa.com/9208.aspx

ز هر خون دلی سروی قد افراشت. سعید امینی درگذشت این تیتر خبری بود که وسط کار ساعت دوازده دوشنبه روزی از کافه سینما دیدم. همکارام داشتن عکس های عقد یکی از بچه ها رو می دیدند و نظر می دادند پشت میز خشک شدم ها؟ یلدا اس ام اس زده سعید آقا موبلنده م رد! نمی دونم هیچ چیز شفاف تر و سرراست تر از نفس عمیق نتوانست روح حیران مان را روایت کند. فیلم رو خیلی دیدم شاید پنجاه بار! نوشته شده در پنجشنبه شانزدهم آبان 1392ساعت 14:39 توسط نفس عمیق. گامانوشت های یک آلفا. شمال از شمال غربی.

dashboard-rushan.blogspot.com

زنبق دره: از خوشي‌ها‌ي آن‌وقت‌ها

http://dashboard-rushan.blogspot.com/2013/03/blog-post_7.html

Mar 7, 2013. از خوشي‌ها‌ي آن‌وقت‌ها. آن‌وقت‌ها كه من ده يازده ساله بودم، گوشه‌ي اتاق از اين بخاري‌هاي نفتي بزرگ داشتيم. خانه‌مان پنجره‌هاي قدي چوبي چهار‌لنگه‌اي داشت و آجرهاي بهمني قرمز، و من عاشق بافتني‌بافتن بودم. برف كه مي‌آمد، كتري آب روي بخاري مي‌جوشيد، من مي‌نشستم كنار پنجره‌ي رو‌به‌حياط، و بافتني مي‌بافتم. Subscribe to: Post Comments (Atom). بیست و پنج نوامبر. ویولن زن روی بام. بوی بارون . صدای بارون. Persian anthology of world poetry. Simple template. Template images by richcano.

smusavi.blogfa.com

نفس عمیق

http://www.smusavi.blogfa.com/9210.aspx

ای روح در به در به خدا می سپارمت! خواب های رنگ به رنگ پر از مرگ خواب های من رو پر کرده است! خواب ها مربوط به آدمهای بی ربط زندگیم که شاید دو سال یکبار در مراسمی از دور ببینم و حتی سری هم برای سلام براشون تکون ندم! خواب های پر از خبرهای بد. از شدت استرسی که در خواب بهم وارد شده دست چپم کمی بی حسه! نوشته شده در جمعه بیستم دی 1392ساعت 11:57 توسط نفس عمیق. دردم از یار است و درمان نیز هم. دردم از یار است و درمان نیز هم. دل فدای او شد و جان نیز هم. این که میگویند آن خوشتر ز حسن. یار ما این دارد و آن نیز هم.

smusavi.blogfa.com

نفس عمیق - اسفند!

http://www.smusavi.blogfa.com/post-126.aspx

پی نوشت: زندگی مان را چون خانه ای برای کسی می سازیم و هنگامی که می توانیم او را سرانجام به آنجا ببریم، نمی آید و اینطور زندانی جایی می شویم که تنها برای او بود. مارسل پروست. نوشته شده در دوشنبه بیست و ششم اسفند 1392ساعت 22:29 توسط نفس عمیق. تئودور آدورنو: برای انسان که دیگرخانه ای ندارد تا در آن زندگی کند، نوشتن تبدیل به مکانی برای زندگی می شود. گامانوشت های یک آلفا. شمال از شمال غربی.

lajbazi-ba-to.blogfa.com

یک زن عادی - روودی روود

http://www.lajbazi-ba-to.blogfa.com/post-843.aspx

اگر مادرش سعی نمی کرد ساکتش کنه شاید نمی فهمیدم اشاره تحقیر آمیزش با منه! خندم گرفت . به روی خودم نیوردم . ساکت شد . سر کالاس نیومد . تو جمع مترجم بودم . ردیف دوم نشسته بود مثله طلبکارا با پوزخند ذل زده بود به همون وسی که اینه خطابش کرده بود . بی سلام اومده بود . جلسه تموم شده نشده . دیگه ندیدمش . بی خداحافظ . برام جالبه . چقدر بعضیها گستاخن! پیش خودن گفتم نکنه من هم بودم . نکنه باشم؟ ترسیدم . نکنه روزی به کسی اشاره ای کرده باشم! خدا نکنه . خدا نخواد اینطور باشم! سایه های بی سر. دست نوشته های من.

letterbox.blogfa.com

هزار بادۀ ناخورده در رگ تاک است

http://letterbox.blogfa.com/9310.aspx

هزار بادۀ ناخورده در رگ تاک است. علی دفتر، سأجمع کل تاریخي (49). ولکن الأروع منه هي هذه الحرائق الت ی. یترکها علی دفاترنا، و ذلک الرماد الذ ی. یبقی منه علی أصابعنا.*. سومین روزی است که نشستهام میان برگههایشان. اتاق پر از واژه و بیست و پنج صدم و یک نمره است. کلماتشان را دقیق میخوانم، ولی همزمان بیشمار کلمه در ذهنم کنار هم چیده میشوند برای نوشتن چیزهایی که باید بنویسم. مثلا بنویسم از اواخر اردیبهشت 1388، سر خیابان ادوارد براون، با اکرم (. و قبلترش مرد پرسیده بود: میخندی این روزها؟ هیچ کس از درد شکنجه نمرده...

letterbox.blogfa.com

هزار بادۀ ناخورده در رگ تاک است - کلّ شی‌ء یمکن إخفاؤه، إلّا خطوات امرأة تتحرّک في داخلنا (42)

http://letterbox.blogfa.com/post-677.aspx

هزار بادۀ ناخورده در رگ تاک است. کل شیء یمکن إخفاؤه، إل ا خطوات امرأة تتحر ک في داخلنا (42). زرمان حکایت میکند: (. تلفن همگانی سرکوچه خراب بود. مشغول آمادهکردن شام میشوم دیر میشود و دورتر نمیتوانم بروم برای زنگزدن. میدانی که خط تلفن هنوز به خانه همه نیامده. شمارهتلفن همسایه مهربان را که داری. زنگ بزن خبرم کنند که شام مهمانم میشوی. نوشته شده در دوشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۴ساعت 11:34 توسط رامک. Target= blank Night Skin. پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد. بخش عربی دانشگاه پرینستون. تصویرها و زندگی میخی.