patogh-tanhai.blogfa.com
گلی به رنگ تو - مادر
http://www.patogh-tanhai.blogfa.com/post-20.aspx
گلی به رنگ تو. که در حال آشپزي بود ،دستهايش را با حوله تميز کرد و نوشته را با صداي بلند خواند. او نوشته بود :. کوتاه کردن چمن باغچه 5.000 تومان. مراقبت از برادر کوچکم 3.000 تومان. نمره رياضي خوبي که گرفتم 3.000 تومان. بيرون بردن زباله 1000 تومان. جمع بدهي شما به من :12.000 تومان! نگاهي به چشمان منتظر پسرش کرد،چند لحظه خاطراتش را مرور. کرد و سپس قلم را برداشت و پشت برگه صورتحساب اين را نوشت:. بابت 9 ماه بارداري که در وجودم رشد کردي هيچ. بابت تمام شبهائي که به پايت نشستم و برايت دعا کردم هيچ. و اكنون از تو...
patogh-tanhai.blogfa.com
گلی به رنگ تو
http://www.patogh-tanhai.blogfa.com/8806.aspx
گلی به رنگ تو. در روزگارهاي قديم جزيره اي دور افتاده بود که همه احساسات در آن زندگي مي کردند: شادي، غم، دانش، عشق. احساسات . روزي به همه آنها اعلام شد که جزيره در حال غرق شدن است. بنابراين هر يک شروع به تعمير قايقهايشان. تصميم گرفت که تا لحظه آخر در جزيره بماند. زمانيکه ديگر چيزس از جزيره روي آب نمانده بود عشق. تا براي نجات خود از ديگران کمک بخواهد. در همين زمان او از ثروت با کشتي يا شکوهش در حال گذشتن از آنجا بود کمک. ثروت، مرا هم با خود مي بري؟ غرور لطفا به من کمک کن. غم لطفا مرا با خود ببر. ღ ستاره &#...
patogh-tanhai.blogfa.com
گلی به رنگ تو -
http://www.patogh-tanhai.blogfa.com/post-15.aspx
گلی به رنگ تو. تن محنت کشی دیرم خدایا. Hspace=0 src="http:/ xs842.xs.to/xs842/09340/j0099200301.gif" width=139 align=baseline border=0. دل حسرت کشی دیرم خدایا. ز شوق مسکن و داد غریبی. بسینه آتشی دیرم خدایا. نمیدونم دلم دیوونه ی کیست. کجا می گردد و در خونه ی کیست. نمی دونم دل سرگشته ی مو. اسیر نرگس مستونه ی کیست. عزیزا کاسه ی چشمم سرایت. میان هر دو چشمم خاک پایت. از آن ترسم که غافل پا نهی باز. نشیند خار مژگانم بپایت. بهار آمد بصحرا و در و دشت. جوانی هم بهاری بود و بگذشت. سر قبر جوانان لاله رویه.
patogh-tanhai.blogfa.com
گلی به رنگ تو -
http://www.patogh-tanhai.blogfa.com/post-11.aspx
گلی به رنگ تو. به روز مرگ چو تابوت من روان باشد. گمان مبر که مرا درد این جهان باشد. جنازه ام چو ببینی مگو فراق،فراق. مرا وصال و ملاقات، آن زمان باشد. مرا به گورسپاری مگو وداع ، وداع. که گور پرده ی جمعیت جنان باشد. فرو شدن چه بدیدی،بر آمدن بنگر. غروب شمس و قمررا چرا زیان باشد؟ کدام دانه فرو رفت در زمین که نرست؟ چرابه دانه ی انسانت این گمان باشد؟ خدایا ترا سپاس می گویم که به من چنین کرامت بخشیدی و بهترین سرمایه های جهان خلقت را به من ارزانی کردی تا توشه ی راه کنم و به سوی تو باز آیم. دل نوشته های یواشکی.
patogh-tanhai.blogfa.com
گلی به رنگ تو - داستان کوتاه عاشقانه
http://www.patogh-tanhai.blogfa.com/post-18.aspx
گلی به رنگ تو. پسر به دختر گفت اگه يه روزي به. احتياج داشته باشي اولين نفري هستم كه ميام تا قلبمو با تمام وجودم تقديمت كنم.دختر لبخندي زد و گفت ممنونم. تا اينكه يك روز اون اتفاق افتاد.حال دختر خوب نبود.نياز فوري به قلب داشت.از پسر خبري نبود.دختر با خودش ميگفت :ميدوني كه من هيچوقت نميذاشتم تو قلبتو به من بدي و به خاطر من خودتو فدا كني.ولي اين بود اون حرفات.حتي براي ديدنم هم نيومديشايد من ديگه هيچوقت زنده نباشم. آرام گريست و ديگر چيزي نفهميد. سلام عزيزم.الان كه اين نامه رو ميخوني من در. دل نوشته های یواشکی.
patogh-tanhai.blogfa.com
گلی به رنگ تو -
http://www.patogh-tanhai.blogfa.com/post-10.aspx
گلی به رنگ تو. به دیدارم بیا هر شب. در این تنهایی تنها و تاریک خدامانند. بیا ای روشن ، ای روشنتر از لبخند. شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی ها. یبا بنگر ، چه غمگین و غریبانه. در این ایوان سرپوشیده وین تالاب مالامال. دلی خوش کرده ام با این پرستوها و ماهی ها. و این نیلوفر آبی و این تالاب مهتابی. بیا ،ای همگناه من در این برزخ. بهشتم نیز و هم دوزخ. به دیدارم بیا، ای همگناه، ای مهربان با من. که اینان زود می پوشند رو در خواب های بی گناهی ها. ومن می مانم وبیداد بی خوابی. در این ایوان سرپوشیده متروک.
patogh-tanhai.blogfa.com
گلی به رنگ تو -
http://www.patogh-tanhai.blogfa.com/post-9.aspx
گلی به رنگ تو. وفا نكردي وكردم ،جفا نديدم و ديدم . شكستي و نشكستم ،بريدي و نبريدم. اگر ز خلق ،ملامت و گر ز كرده ،ندامت . كشيدم از تو كشيدم؟ شنيدم از تو شنيدم. شكوفه اشكي كه در هواي تو هر شب . ز چشم ناله شكفتم ،به روي شكوفه دويدم. مرا نصيب غم آمد ،شادي همه عالم . چرا كه از همه عالم ،محبت تو گزيدم. چو شمع خنده نكردي ،مگر به روز سياهم . چو بخت جلوه نكردي ،مگر ز موي سپيدم. به جز وفا و عنايت ،نماند در همه عالم . ندامتي كه نبردم ،ملامتي كه نديدم. نوشته شده در جمعه بیست و سوم فروردین ۱۳۸۷ساعت 11:32 توسط حمید رضا.
patogh-tanhai.blogfa.com
گلی به رنگ تو
http://www.patogh-tanhai.blogfa.com/8703.aspx
گلی به رنگ تو. به روز مرگ چو تابوت من روان باشد. گمان مبر که مرا درد این جهان باشد. جنازه ام چو ببینی مگو فراق،فراق. مرا وصال و ملاقات، آن زمان باشد. مرا به گورسپاری مگو وداع ، وداع. که گور پرده ی جمعیت جنان باشد. فرو شدن چه بدیدی،بر آمدن بنگر. غروب شمس و قمررا چرا زیان باشد؟ کدام دانه فرو رفت در زمین که نرست؟ چرابه دانه ی انسانت این گمان باشد؟ خدایا ترا سپاس می گویم که به من چنین کرامت بخشیدی و بهترین سرمایه های جهان خلقت را به من ارزانی کردی تا توشه ی راه کنم و به سوی تو باز آیم. دل نوشته های یواشکی.
patogh-tanhai.blogfa.com
گلی به رنگ تو - داستان عشق
http://www.patogh-tanhai.blogfa.com/post-19.aspx
گلی به رنگ تو. در روزگارهاي قديم جزيره اي دور افتاده بود که همه احساسات در آن زندگي مي کردند: شادي، غم، دانش، عشق. احساسات . روزي به همه آنها اعلام شد که جزيره در حال غرق شدن است. بنابراين هر يک شروع به تعمير قايقهايشان. تصميم گرفت که تا لحظه آخر در جزيره بماند. زمانيکه ديگر چيزس از جزيره روي آب نمانده بود عشق. تا براي نجات خود از ديگران کمک بخواهد. در همين زمان او از ثروت با کشتي يا شکوهش در حال گذشتن از آنجا بود کمک. ثروت، مرا هم با خود مي بري؟ غرور لطفا به من کمک کن. غم لطفا مرا با خود ببر. ღ ستاره &#...
patogh-tanhai.blogfa.com
گلی به رنگ تو -
http://www.patogh-tanhai.blogfa.com/post-12.aspx
گلی به رنگ تو. از سرگزشت عالم و آدم گذشته است. وین کهنه آسیای گران سنگ آسمان،. بی اعتنا به ناله ی قربانیان خویش-. در طول قرن ها،. فریاد دردناک اسران خسته جان،. بر می شد از زمین. شاید که از دریچه ی زرین آفتاب،. یا از میان غرفه ی سمین ماهتاب،. هرگز نشد گشوده از این آسمان دری! در پیش چشم خسته ی زندانیان خاک،. غیر از غبار آبی این آسمان نبرد. در پشت این غبار،. جز ظلمت و سکوت فضا و زمان نبرد. زندان زندگانی انسان دری نداشت،. هر در، که ره به سوی خدا داشت بسته بود! تنها دری که راه،به دهلیز مرگ داشت،.