arash555.blogfa.com
فقط برای خودمفقط برای خودم -
http://arash555.blogfa.com/
فقط برای خودم -
http://arash555.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
113
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.219 sec
SCORE
6.2
فقط برای خودم | arash555.blogfa.com Reviews
https://arash555.blogfa.com
فقط برای خودم -
arash555.blogfa.com
فقط برای خودم
http://www.arash555.blogfa.com/8709.aspx
بی همه گان به سر شود . كه ره كار دا ريد؟ كه هر صبح وقت هميشه مزاحم مى شويد وهيچ كسى درجوابم ازشوخى نمى گويد لالا ببخشى بايسكيلم پنچرشده، پمپ بايسكل داريد؟ و درخواست های ديگر. اى كا ش دوباره روزى فرا رسد كه او سفره تكيدۀ غمهاى خود را به رويم بگشايد ومن از شوخى برايش بگويم كاكايمشان خوبستند؟ تا به سرم قهرشود كه به حرفهايش گوش نمى دهم . اگر سرنوشت ميان ما جدايى وخاكسارى را رقم زد من مثل نعيم صبر را پيشه گرفته چنانكه نخستين بار از او آموخته بودم . درد هایم را با يك بيت ازلسان الغيب به پايان مى برم . یکبا ره ...
فقط برای خودم -
http://www.arash555.blogfa.com/post-36.aspx
سلامم را تو پاسخ گوی در بگشای. این سروده ها هم تقدیم شما عزیزان چون آب راوان. من از درد تمام شهر می ترسم. واز درد دل تنهای تنهایی یک انسان. من از چیزی شبیه بر رسی های شما بسیار می ترسم. که بیهوده به پای پور آتش زاد می بندید. شما بسیار بی رحمید. دگر معنی باور ها برایم چیزی مبهم نیست. چرا هر کس به قدر خویش می کوشد. که زهر آلود باشد آبهای چشمه های تازه ی خورشید. و من مانند دریا ها و. من چون ابر فروردین. گهی بیهوده می خندم. گهی بیهوده می گیریم. به هر سوگ و به هر شادی. بلی بیهوده می خندم. بلی بیهوده می گیریم.
فقط برای خودم
http://www.arash555.blogfa.com/8708.aspx
سلام عزیزان، آرزوی همیشه در زدن شما را در خانه غریبانه ام خواهانم. آیینه باش آینه بودن سرشت توست. زنگ ازدل سیاه زدودن سرشت توست. آیینه باش تاکه از آینه بگذ ری. آینیه گی و فتنه نبودن سرشت توست. ای دل به یک دوسه غزل تازه ات ملاف. فریادکن که هرچه سرودن سرشت توست. دروازه های بسته ناکام عشق را. بگشای در بزن که گشودن سرشت توست. رخ بزن به سری هرچه عاشق است. دلهای عاشقانه ربودن سرشت توست. نوشته شده در جمعه سوم آبان ۱۳۸۷ساعت 18:34 توسط حسین آرش. محمد حسین آرش - متولد سال 1363 خورشیدی در مزارشریف هستم.
فقط برای خودم
http://www.arash555.blogfa.com/archive.aspx
محمد حسین آرش - متولد سال 1363 خورشیدی در مزارشریف هستم. عضو انجمن آزاد نویسندگان بلخ نیز میباشم. همیشه آچه را که نمی توانم بگویم از گلوی شعر فریاد می کنم.
فقط برای خودم
http://www.arash555.blogfa.com/8707.aspx
نفرین شدیم و از بر ما دل غروب کرد. شام سپید آن سوی ساحل غروب کرد. دیدم سپیدی غزل چشمهای تو. در چشمهای آدم کامل غروب کرد. اندیشه های ناب غزل هیچ گل نکرد. چون، مولوی و حافظ و بیدل غروب کرد. در حیرتم که این غزل ناتمام من. از جاده خاست تا در منزل غروب کرد. تا در ره عشق خویش کامل نشوی. دریای عطش سوختهء دل نشوی. از زاویه یی اگر تماشا نکنی. چون مولوی و حافظ و بیدل نشوی. نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم مهر ۱۳۸۷ساعت 15:21 توسط حسین آرش. دیرگاهیست که با این بیت روانشاد رازق فانی خودم را تسکین میدهم:.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
خاکستر عاشق -
http://www.angiza22.blogfa.com/post-19.aspx
آن شام که بار بار رقصاند بهار خاکستر عاشق مرا جان نشدی. یک غزل تازه تقدیم تان! تا آنکه غصه های دلت را بلد شوم. در گیر حال زنده گی پوچ و بد شوم. دنیا پناه نیست دگر خوب و زشت هم. شاید که باز در غم دنیا لگد شوم. در گیر روز و هفته و در گیر ماه و سال. پامال زنده گی خودم تا ابد شوم. شاید به یاد آینه ای پر غم دلم. دلتنگی زمین و زمان بی عدد شوم. امروز عصر بیستم بهمن که باز هم. از مردمان چشم تو آهسته رد شوم. نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۸۷ساعت 12:1 توسط هدیه ارمغان. آرش پور علی زاده.
خاکستر عاشق -
http://www.angiza22.blogfa.com/post-23.aspx
آن شام که بار بار رقصاند بهار خاکستر عاشق مرا جان نشدی. در این روز ها بیشتر با خودم در خانه هستم. این هم غنیمت است شاید روزی خودم را هم نیابم. دو غزل تقدیم تان. این برگ های زرد که پیراهنت نشد. نهشد ولی عزیز رفیق تنت نشد. با این قدر ستم که غمت داد بر دلم. حتی برای ثانیه ای دشمنت نشد. آخر چه کار کرد که مثل گذشته ها. آرامشی که حاصل ازین دیدنت نشد. بستی دوباره عهد که ابراز می کنی. مثل هزار بار دگر گفتنت نشد. خوش باش و بگذران همه شب های عمر را. این مرگ نیز.آه که بر گردنت نشد. نگاه کردن و خندیدن تو احسان بود.
خاکستر عاشق -
http://www.angiza22.blogfa.com/post-24.aspx
آن شام که بار بار رقصاند بهار خاکستر عاشق مرا جان نشدی. آن روز ها هم عجیب گذشت و این روز ها هم می گذرد. یک غزل تقدیم روزگار که می گذرد (او) نمی گذرد. امشام باز با سخنی می ک شد مرا. در برف مانده، بی کفنی می ک شد مرا. تو بی خیال و بی خبر از اینکه چشم هات. در جاده ها قدم بزنی می کشد مرا. در خانه پر شده ست چه موسیقیی چه شام. آخر صدای مرد و زنی می کشد مرا. با یک نفس فرار کنم چند شهر دور. وقت هوای گرم تنی می کشد مرا. دنیا عجیب خاصیت یا که زنده گی. پیش از همین که جان بکنی می کشد مرا. آرش پور علی زاده.
خاکستر عاشق -
http://www.angiza22.blogfa.com/post-9.aspx
آن شام که بار بار رقصاند بهار خاکستر عاشق مرا جان نشدی. سلام دوستان این غزل هم تقدیم به شما. آن گوشه های ساکت تاریک و مبهم است. افسانه های کهنه و لبریز از غم است. زیر درخت بید و سپیدار های سبز. در برگ های سبز گل یاس شبنم است. افسوس ای امید خزانم که نیستی. تصویر مه شکسته و آیینه ها نم است. این روزها که خسته ام از باد های سرد. این روزها که خاطرۀ سبز ماتم است. از هر چه مرز شهرو بیابان گذشته ام. غم نیز پر کشیده و فریاد ما کم است. نوشته شده در پنجشنبه هفدهم مرداد ۱۳۸۷ساعت 16:42 توسط هدیه ارمغان.
ابر ها چه ميگويند
http://www.sardarnaweedadib.blogfa.com/9107.aspx
ابر ها چه ميگويند. ز آسمان آن محیط ادیب ماجرا جو باران بر هدیره ات همچو اشک ریزد. Do pray for me I will die. Nothing is left bye bye. I will go so far from here. Don’t forgot me be clear. Nothing is left till to now. Be clear after noooooow. I left this world before. I don’t remember that how. I left looots of things. Also chair of the kings. Be clear you my dear. Don’t trust to do bad things. If you want to be in land. Don’t forgot gods hand. Nothing will left after that. Try to be always in love.
ابر ها چه ميگويند
http://www.sardarnaweedadib.blogfa.com/post-15.aspx
ابر ها چه ميگويند. ز آسمان آن محیط ادیب ماجرا جو باران بر هدیره ات همچو اشک ریزد. در آرزوی با تو بودن. هم وطن دل سوز از بهر وطن. کابل زیبای من ای جان و تن. ای که تو کابل ویران گشته ای. کلبه ای ما و نیاکان گشته ای. نیست کس اکنون اندر شهر من. جز خرابه جز گنج از سخن. گر ببینی شهر کهنه را کنون. در نیابی آواز اندر درون. در نیابی تو در او نامرد را. سینه ای بی آه داغ و درد را. شاد خواهم شد تا زیبا شوی. باز چوسابق پر غوغا شوی. باز مگر دل ها به هم آیند وطن. هه سلام و علیک بر تو هم وطن. از من و تو هم وطن آگاه شوند.
خاکستر عاشق -
http://www.angiza22.blogfa.com/post-26.aspx
آن شام که بار بار رقصاند بهار خاکستر عاشق مرا جان نشدی. گریه هایم در اتاقی در گرفت. دامنم دور اجاقی در گرفت. گفته بودم بگذرم از زنده گی. زنده گی بر روی تاقی در گرفت. دست هایت تا که بر دستم رسید. بر لبانم اتفاقی در گرفت. پرده ها و چوکی و سقف و زمین. بر نگاهم جفت و تاقی در گرفت. تا سرم در شانه ات بگذاشتم. ما و تو ماندیم و باقی در گرفت. نوشته شده در شنبه بیست و ششم تیر ۱۳۸۹ساعت 9:20 توسط هدیه ارمغان. آرش پور علی زاده.
بید زنده گانی - بی توتمام زنده گی....
http://www.arnawaz.blogfa.com/post-9.aspx
تاکی ز رازهایت هر لحظه در هراسی = چو ن بید زنده گا نی در حالت تزلزل. بی توتمام زنده گی. بیتو تمام زنده گی بر من حرام بود. دیگر هوای بودن من هم تمام بود. دنیا همیشه طعنه ای از روزگارمن. آن روزها که قصۀ هر خاص و عام بود. بیهوده بود این همه دستان آرزو. دستان آشنای تو آیا بنام بود؟ دنیا منافقست ازین بیش بنگری. بنیاد هر محبت او خشت خام بود. روزت بخیر باشد و این کار قسمت است. این جاده از ایام قدیم ازدحام بود. نوشته شده در دوشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۸۸ساعت 15:21 توسط بنفشه ارنواز. عابده سروش (لبخند چشمها).
خاکستر عاشق -
http://www.angiza22.blogfa.com/post-18.aspx
آن شام که بار بار رقصاند بهار خاکستر عاشق مرا جان نشدی. سلام یک غزل تقدیم تان! دل خراب خودم را به سنگ می شکنم. تو آن درخت گمی در هوای بیدردی. و برگ، برگ تو حل شد به روی پیرهنم. و دل گرفته تر از ماه میشود امشب. به زنده گی و قفس تنگ می شود کفنم. تمام گشت دگر باز گریه های دلم. به غصه های دل تو فقط بهانه منم. خیال ها همه مردند و لحظه ها رفتند. که چشم خستۀ آیینه را صدا بزنم. نوشته شده در جمعه چهارم بهمن ۱۳۸۷ساعت 10:12 توسط هدیه ارمغان. آرش پور علی زاده.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
113
سرو کوچک
تقديم به پيامبر رحمت. هر جا كه روم نام تو را مي گويند در شهر همه رد تو را مي جويند. از بوي خوش پيرهنت گل ها هم در باغچه ها عطر تو را مي بويند. نوشته شده در شنبه بیست و دوم مرداد 1390ساعت 17:10 توسط آرش قدیریان. از غصه ي درس خواندنم بيمار است چون برق اتاق تا سحر بيدار است. او صفحه به صفحه برگ هايش زخمي است از خواندن من كتاب هم بيزار است! نوشته شده در دوشنبه سی ام خرداد 1390ساعت 17:16 توسط آرش قدیریان. سر كلاس ديني بوديم. معلم گفت: راه و رسم در پيش گرفته شده بر اساس جهانبيني چيست؟ البته ما در دنياي مدرنيته...
آرش بزرگی متولد 18/2/1365
آرش بزرگی متولد 18/2/1365. عاقبت شوخی با میمون. نوشته شده در پنجشنبه چهارم خرداد ۱۳۹۱ساعت 10:32 توسط آ رش بزرگی. نوشته شده در شنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 17:42 توسط آ رش بزرگی. گیتار فوق استثنایی . نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 17:30 توسط آ رش بزرگی. برگردان آهنگ شراعظم از شاهین نجفی. نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 10:0 توسط آ رش بزرگی. هلالی در جواب شاهین نجفی. نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 9:58 توسط آ رش بزرگی. کیلیپ شاهین نجفی ( خائن ).
شعر و اندیشه
شعر و مطالب جالب و خواندنی. این وبلاگ بی هیچ منظور خاص سیاسی و اجتماعی و. ایجاد گردیده و هدف فقط استفاده بهینه از شعر و مطالب بزرگان ایران و جهان میباشد. هرچند که خواندن تاعمل شاید فاصله ی زیادی! داشته باشد، ولی اگر یک نفر از هموطنان با خواندن شعر یا مطلبی از این وبلاگ لذت ببرد و یا اندک تغییر مثبتی در رفتار و زندگی اش ایجاد شود برای من حقیر موفقیت بزرگی خواهد بود . باشد که با ارسال متن و شعرهای زیبا ، پیشنهادات و نظرات سازنده خود در هر چه پربارتر شدن مطالب مرا یاری دهید. خاطرات (دل نوشته ها). ببین چرا ب...
یادداشتهای آخر شب
غبارآلوده مهر و ماه. البته در حقیقت زمستان بود - روسیاهی هم به زغال كه هیچ به برف هم ماند. نوشته شده توسط آرش در چهارشنبه 14 اسفند 1387 و ساعت 04:33 ب.ظ. ویرایش شده در - و ساعت -. گاهی وقت ها از نردبانی بالا می رویم تا دستهای خدا را بگیریم. غافل از اینکه خدا آن پایین ایستاده و نردبان را محکم گرفته که ما. نوشته شده توسط انسیه در جمعه 18 بهمن 1387 و ساعت 02:51 ق.ظ. ویرایش شده در - و ساعت -. آورده اند. []. زنده یاد عمران صلاحی فرمود:. آورده اند كه آهویی. ویرایش شده در - و ساعت -. پدران و مادران گرامی! داشتم...
SmartLaunch
نرم افزار برای مدیریت کافی نت و گیم نت. نرم افزار برای مدیریت کافی نت و گیم نتsmartlaunch. دانلود بهترین نرم افزار برای مدیریت کافی نت و گیم نت. در صورت ایراد عودت مبلغ پرداختی* *. با راهنمایی در مورد کارکرد نرم افزار: :. این برنامه در راحتی استفاده و زیبایی محیط کار و کمی هم از نظر امکانات با نمونه قبلی رقابت می کند. این برنامه در نسخه های قبلی به صورت فارسی نیز در آمده است.این برنامه در بین کاربران ایرانی مشهوریت زیادی دارد و علاوه بر کافی نت ها برای گیم نت ها نیز کاربرد دارد. فارسی ساز راهنمای نصب.
فقط برای خودم
روز هایکه به سبز ترین خاطره ها پیوست! روز گار آیینه را محتاج خاکستر. کند/ مسلمان ازبرای زر خدمت کافرکند،. استاد بدون اینکه به نتیجۀ مسابقه بپردازد، گفت:" بچه ها! می خواهید حکایتی را در بارۀ همین بیت شعر مشترک (. که منسوب به حضرت صائب و حضرت بیدل است برای شما باز گوکنم؟ روبه هند آوردن صائب، دلا ازبهر چیست؟ روز گار آیینه را محتاج خاکسترکند. و حکایت را چنین آغازنمود:. رو به هند آوردن صائب ، دلا از بهر چیست؟ در جواب حضرت صائب چنین می گوید. روز گار آیینه را محتاج خاکسترکند. خاک به خون کشیده را. به هر صورت جا ...
lsdalkdsa
تــــنـــهــاتـــر از خــــدا
This page uses frames, but your browser doesn't support them.
عالَمی دگر...
سفارش علامه حسن زاده به کاربران شبکه اجتماعی. گفتگوی من و شاه مخلوع. قالب های لوکس تم. مسابقه برترین وبلاگ ماه. مینویسم.برای. دلم.جدی.نگیر. یادداشت ثابت - دوشنبه 92/3/7 ] [ 3:53 عصر ] [ حبیب ]. سفارش علامه حسن زاده به کاربران شبکه اجتماعی. شاید دیری نباشد که هویت افراد با حضور در این شبکه‌ها و براساس شناسه مجازی آنها، شناخته شود لذا در چنین شرایطی باید به اصول و نحوه برقراری ارتباطات آگاه بود تا بتوان شرایط ارتباطات فیزیکی و چهره به چهره را به ارتباطات مجازی تعمیم داد. 2 - باطل را با ترک کردنش نابود کنید.
دانلود آهنگ کردی جدید
دانلود آهنگ کردی جدید. دانلود آهنگ کردی جدید. یشترازچه شهری به وبلاگ سرمیزنید؟ سایت تفریحی م گ پا. دانلود آهنگ کردی جدید. نمونه سوالات هنرستان حسابداری. دانلود اهنگ مرتضی پاشایی. دستگاه فر موی مک استایلر. دانلود موزیک ویدئوی جدید سپیده نازدار. دانلود چهار آهنگ جدید و بسیار زیبای مسعود جلیلیان. دانلود اهنگ هنرمند محسن لرستانی. دانلود هوره ابراهیم حسینی. دانلد اهنگ متین خواننده کرد. دانلود اهنگ حمید حمیدی. دانلود اهنگ خالد سقزی. دانلود اهنگ کورش عزیزی. دانلود اهنگ آیت احمد نژاد. دانلود اهنگ حسین صفامنش.
دنیـاى آرش
مردي با اسب و سگش در جادهاي راه ميرفتند. هنگام عبور از كنار درخت عظيمي، صاعقهاي فرود آمد و آنها را كشت. اما مرد نفهميد كه ديگر اين دنيا را ترك كرده است و همچنان با دو جانورش پيش رفت. گاهي مدتها طول ميكشد تا مردهها به شرايط جديد خودشان پي ببرند. دروازهبان: "روز به خير، اينجا بهشت است.". چه خوب كه به بهشت رسيديم، خيلي تشنهايم.". دروازه بان به چشمه اشاره كرد و گفت: "ميتوانيد وارد شويد و هر چه قدر دلتان ميخواهد بوشيد.". اسب و سگم هم تشنهاند. نگهبان:" واقعأ متأسفم . ورود حيوانات به بهشت ممنوع است.". اما نگهبا...
