amiralighadrdan.blogfa.com
کودکانه های امیرعلی قدردانکودکانه های امیرعلی قدردان - زندگینامه ، خاطرات ، شيرين كاري و مطالب مرتبط با كودك از ديگر سايتها
http://amiralighadrdan.blogfa.com/
کودکانه های امیرعلی قدردان - زندگینامه ، خاطرات ، شيرين كاري و مطالب مرتبط با كودك از ديگر سايتها
http://amiralighadrdan.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
1.4 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
33
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.375 sec
SCORE
6.2
کودکانه های امیرعلی قدردان | amiralighadrdan.blogfa.com Reviews
https://amiralighadrdan.blogfa.com
کودکانه های امیرعلی قدردان - زندگینامه ، خاطرات ، شيرين كاري و مطالب مرتبط با كودك از ديگر سايتها
کودکانه های امیر مهدی قدردان
http://www.amirmehdighadrdan.blogfa.com/8905.aspx
کودکانه های امیر مهدی قدردان. زندگینامه ، خاطرات ، شيرين كاري و مطالب مرتبط با كودك از ديگر سايتها. عسل دارم چه جورم. خودم رو مي رسونم. روي گلها مي نشينم. بو مي كشم چه جورم. شعر از اميرمهدي قدردان 89/05/02. نوشته شده در یکشنبه سوم مرداد ۱۳۸۹ساعت 11:38 توسط. این یک سایت شخصی است که بر اساس رفتار و علائق کودکی خردسال شکل گرفته است. به نظر والدین امیر مهدی وی کودکی فکور ‘ با استعداد و مهربان است. برخی از رفتارها و جملات بکار گرفته شده توسط وی فراتر از مرزبندی سنی اوست که همگان را با تعجب روبرو می کند.
کودکانه های امیر مهدی قدردان - مهارت در هدايت هلي كوپتر
http://www.amirmehdighadrdan.blogfa.com/post-109.aspx
کودکانه های امیر مهدی قدردان. زندگینامه ، خاطرات ، شيرين كاري و مطالب مرتبط با كودك از ديگر سايتها. مهارت در هدايت هلي كوپتر. داستان از اين قراره كه اميرمهدي تازگيها صاحب يه هلي كوپتر كنترل دار شده كه خيلي خوشحاله. ديروز كه دختر عمه اش مهمونش بود هر كاري ميكرد كه از اين وسيله استفاده كنه اميرمهدي نمي گذاشت. اون با سر و صدا مي گفت: بلد نيستي خرابش ميكني! منم كه مي بيني بلدم رفتم راهنماي استفاده اش خوندم. نوشته شده در یکشنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۱ساعت 7:53 توسط. كودكانه هاي امير عباس قدردان. قصه گوي پير شهر.
کودکانه های امیر مهدی قدردان
http://www.amirmehdighadrdan.blogfa.com/8804.aspx
کودکانه های امیر مهدی قدردان. زندگینامه ، خاطرات ، شيرين كاري و مطالب مرتبط با كودك از ديگر سايتها. امروز که مادر امیرمهدی رفته بود اونو از مهد بیاره متوجه شد که امیرمهدی چیزی می خواد بگه. گفت امیر چی شده؟ من می خواهم یه چیزی به خاله ( مربی مهد) بگم. امیر به کلاس برگشت و آهسته در گوش معلم چیزی گفت و بلند اعلام كرد كه به كسي چيزي در اين مورد نگو! خوب یه دفعه معلم با تعجب گفت :. باید در موردش فکر کنم . بعد امیر رو برای شستشو دستاش به دستشویی فرستاد. در غیاب امیر ، مربی مهد به مادر اميرمهدي گفت:.
کودکانه های امیر مهدی قدردان
http://www.amirmehdighadrdan.blogfa.com/9108.aspx
کودکانه های امیر مهدی قدردان. زندگینامه ، خاطرات ، شيرين كاري و مطالب مرتبط با كودك از ديگر سايتها. مهارت در هدايت هلي كوپتر. داستان از اين قراره كه اميرمهدي تازگيها صاحب يه هلي كوپتر كنترل دار شده كه خيلي خوشحاله. ديروز كه دختر عمه اش مهمونش بود هر كاري ميكرد كه از اين وسيله استفاده كنه اميرمهدي نمي گذاشت. اون با سر و صدا مي گفت: بلد نيستي خرابش ميكني! منم كه مي بيني بلدم رفتم راهنماي استفاده اش خوندم. نوشته شده در یکشنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۱ساعت 7:53 توسط. كودكانه هاي امير عباس قدردان. قصه گوي پير شهر.
کودکانه های امیر مهدی قدردان
http://www.amirmehdighadrdan.blogfa.com/8703.aspx
کودکانه های امیر مهدی قدردان. زندگینامه ، خاطرات ، شيرين كاري و مطالب مرتبط با كودك از ديگر سايتها. امیرمهدی وقتی دستشویی میره برای پوشیدن شلوارش هم یک داستانی داره. اون سعی کی کنه از مشارکت دیگران استفاده کنه. یه روز که به مادرش اصرار می کرد که تو باید شلوار منو بپوشونی ، يه دفعه جمله فوق العاده اي گفت. اون گفت مامان بيا شلوار منو يپوشون كه تو هم كاري كرده باشي! نوشته شده در چهارشنبه هشتم خرداد ۱۳۸۷ساعت 14:49 توسط. خلاصه اون روز وادارمون كرد دوچرخه رو ببريم و پارك هم بريم. كودكانه هاي امير عباس قدردان.
کودکانه های امیر مهدی قدردان - شعر
http://www.amirmehdighadrdan.blogfa.com/post-105.aspx
کودکانه های امیر مهدی قدردان. زندگینامه ، خاطرات ، شيرين كاري و مطالب مرتبط با كودك از ديگر سايتها. عسل دارم چه جورم. خودم رو مي رسونم. روي گلها مي نشينم. بو مي كشم چه جورم. شعر از اميرمهدي قدردان 89/05/02. نوشته شده در یکشنبه سوم مرداد ۱۳۸۹ساعت 11:38 توسط. این یک سایت شخصی است که بر اساس رفتار و علائق کودکی خردسال شکل گرفته است. به نظر والدین امیر مهدی وی کودکی فکور ‘ با استعداد و مهربان است. برخی از رفتارها و جملات بکار گرفته شده توسط وی فراتر از مرزبندی سنی اوست که همگان را با تعجب روبرو می کند.
کودکانه های امیر مهدی قدردان
http://www.amirmehdighadrdan.blogfa.com/8710.aspx
کودکانه های امیر مهدی قدردان. زندگینامه ، خاطرات ، شيرين كاري و مطالب مرتبط با كودك از ديگر سايتها. یک روز برای عیادت بیمار به بیمارستانی رفته بودیم که از ورود امیرمهدی به علت سن کمش جلوگیری کردند. ما هم اصرار نکردیم و قرار شد من مواظب امیرمهدی باشم و مادرش بره بالا. در همین گیر و دار امیر اصرار می کرد منم ببرین داخل بیمارستان که یک دفعه نگهبان چپ چپ بهش نگاهی کرد. امیر بلافاصله واکنش نشان داد و گفت: من همیار پلیسم تحویل پلیس می دمها! طرف که سعی می کرد خندش نگیره گفت از کجا معلومه تو پلیسی؟
کودکانه های امیر مهدی قدردان - برادر
http://www.amirmehdighadrdan.blogfa.com/post-106.aspx
کودکانه های امیر مهدی قدردان. زندگینامه ، خاطرات ، شيرين كاري و مطالب مرتبط با كودك از ديگر سايتها. سلام دوستان امیرمهدی از تاریخ 18/05/89 صاحب برادری به نام امیرعباس شده که خیلی دوستش داره و همش می پرسه کی بزرگ می شه. نوشته شده در جمعه دوازدهم شهریور ۱۳۸۹ساعت 9:55 توسط. كودكانه هاي امير عباس قدردان. كودكانه هاي امير علي قدردان. قصه گوي پير شهر. در دیگر وب لاگها. بازار فروش دانش عرضه کننده محصولات علمی فرهنگی.
کودکانه های امیر مهدی قدردان
http://www.amirmehdighadrdan.blogfa.com/8705.aspx
کودکانه های امیر مهدی قدردان. زندگینامه ، خاطرات ، شيرين كاري و مطالب مرتبط با كودك از ديگر سايتها. یه روز امیر تو خیابون نیاز به دستشویی پیدا کرد. مادرش با بدبختی به نیازش پاسخ داد. مادر وقتی خواست دستشو بگیره و از خیابون رد بشه امیر با عصبانیت دستشو عقب کشید و گفت: تو اصلا" دستهاتو شستی دست منو میگیری! نوشته شده در سه شنبه یکم مرداد ۱۳۸۷ساعت 9:58 توسط. كودكانه هاي امير عباس قدردان. كودكانه هاي امير علي قدردان. قصه گوي پير شهر. در دیگر وب لاگها. بازار فروش دانش عرضه کننده محصولات علمی فرهنگی.
کودکانه های امیرعباس قدردان - شربت تقویتی سانستول
http://www.amirabasghadrdan.blogfa.com/post/11
کودکانه های امیرعباس قدردان. زندگینامه ، خاطرات ، شيرين كاري و مطالب مرتبط با كودك از ديگر سايتها. طبق تجویز پزشک برای بهبود وضع رشد امیرعباس مجبور به خرید شربت سانستول شدیم. اولش امیرعباس فکر می کرد مثل داروهای دیگه حتما تلخه و برای خوردنش بازی در می آورد. خلاصه وقتی با ترفندهای خاص اولین دوز شربت رو بهش دادیم حال و روزش فرق کرد. چند روزی بود که مادر ش میگفت ادراش زردرنگ شده! نکنه مشکلی پیدا کرده؟ نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم بهمن ۱۳۹۲ساعت 23:54 توسط. كودكانه هاي نازنين زهرا قدردان.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
33
♥...♥...♥نسیمی از عشقی شاعرانه♥...♥...♥
نسیمی از عشقی شاعرانه . . شعرهای عاشقانه و داستان عاشقی و هر چی که درباره عشق باید بدونی. از طرف مریم خانم(ta-bargashte-dobare.blogfa.com). بعضی وقتا دوس دارم یکی از پشت سر بیاد چشمامو ببنده و بگه:. اگه گفتی کی هستم؟ منم محکم دستاشو بگیرمو بگم:. هرکی هستی بمون که:. منتظر اس ام اس های بعدی هستم. نوشته شده در ساعت توسط .امیرعلی. از طرف اف.ام (faghat-khande.blogfa.com). چه خوبه آدم بگه:. منتظر اس ام اس های بعدی هستم. نوشته شده در ساعت توسط .امیرعلی. از طرف مرجان خانم(niligon.blogfa.com). به سلامتی کسی که.
ღ عاشقانه های من و امیر همسری ღ
ღ عاشقانه های من و امیر همسری ღ. دور باش اما نزدیک. من از بودن های دور میترسم. ღ و ان یکادالذین کفروا لیزلقونک بابصارهم. لما سمعوا الذکر و یقولون انه لمجنون. وما هو الا ذکر للعالمین ღ. سهلام به همه ی دوکس جونیایی. که به وب ما اومدن. اینجا رو من و عشقم درست کردیم. تا یه دفتر خاطرات مشترک. بعدش که به هم رسیدیم تو. روزای عاشقانتر من سرمو. رو شونه های عشقم یذارمو. باهم خاطرات این روزا رو. نیومدیم اینجا که فقط. از خوشیا بنویسیم اومدیم. هم از خوشیا هم از دعواهای. شیرینمون که همشون اخرش. به بغل همسریم ختم میشه.
عشقی
چی شد که سیگاری شدی؟ یه شب بارون میومد خیلی تنها بودم! چی شد که ترک کردی؟ یه شب بارون میومد دیگه تنها نبودم! چی شد الکلی شدی و سیگار رو دوباره شروع کردی؟ یه شب بارون میومد دوباره تنها شدم! چی شد آوردنت اینجا، بستریت کردن؟ یه شب بارون میومد خیلی تنها بودم تو خیابون دیدمش. نوشته شده در شنبه هجدهم آذر ۱۳۹۱ساعت 1:5 توسط امیر علی. نوشته شده در پنجشنبه هشتم تیر ۱۳۹۱ساعت 4:30 توسط امیر علی.
قالب وبلاگ رایگان | جدید |امیرعلی تم
نمونه کارهای امیرعلی تم : جاروی مرکزی آرامین نمایندگی کاشان و آران بیدگل / /هیئت جوانان انصارالمهدی کاشان / / شبکه اجتماعی آنلاین چت / /پایگاه خبری تحلیلی پلاک یار/ /پلاک یار شهدا / /پلاک یار / و.و. لحظات خوبی را در وب سایت مرکزی امیرعلی تم آرزومندیم. جاروی مرکزی آرامین نمایندگی کاشان و آران بیدگل. پایگاه خبری تحلیلی پلاک یار. هیئت جوانان انصارالمهدی کاشان. شبکه اجتماعی آنلاین چت. ارتباط آنلاين با مديريت کل سايت. سایت در حال طراحی است. تاريخ : یکشنبه 17 اسفند 1393 بازديد : 3. کل مطالب : 1. کل نظرات : 0.
خاطرات کودکی
جمعه جشن تولد امیر علی جون بود. پسر خوشگلم ۴ سالگی اش را هم پشت سر گذاشت. ولی روز جشن خیلی اذیت کرد. خیلی خسته شدم. به ترتیب از سمت راست به چپ (یزدان- آذین- کسری- امیر علی- پانیک- علی- امیر حسین). نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۰ساعت 11:54 توسط مامانی. نوشته شده در یکشنبه هفتم فروردین ۱۳۹۰ساعت 10:51 توسط مامانی. نوشته شده در سه شنبه بیست و چهارم اسفند ۱۳۸۹ساعت 10:27 توسط مامانی. عکسای جدید امیر علی جون که تو مهد کودک قصر ستاره ها انداخته. نوشته شده در شنبه دوم بهمن ۱۳۸۹ساعت 11:21 توسط مامانی.
کودکانه های امیرعلی قدردان
کودکانه های امیرعلی قدردان. زندگینامه ، خاطرات ، شيرين كاري و مطالب مرتبط با كودك از ديگر سايتها. یه روز ناهار آبگوشت داشتیم بابا امیرعلی با دقت گوشتها و از استخوانها رو جدا می کرد و امیرعلی هم با دقت نظاره گر بود. بعد که غذا آماده شد امیرعلی ظرف غذاشو برد کنار استخوانها و سعی می کرد گوشتها رو به استخوانها بچسبونه! بچه فکر میکرد میتونه استخوانها رو به حالت اول برگردونه. نوشته شده در یکشنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۱ساعت 20:56 توسط. نوشته شده در جمعه دوازدهم آبان ۱۳۹۱ساعت 10:41 توسط. كودكانه هاي نازنين زهرا قدردان.
❤وبلاگ امیرعلی❤
امیرعلی داره یک ساله میشه هوراااااااااا. شلام به همه من 9بهمن یک ساله میشم. عکس های تولدمم تو وبم می بینین ولی یه شلطی داله اونم اینکه. شما نظل بدین ماچچچچ دوشتون دالم. برچسبها: امیرعلی داره یک ساله میشه هوراااااااااا. نوشته شده در تاريخ چهارشنبه هجدهم دی 1392 در ساعت 12:13 توسط ایلین و مهلا. عکس های متحرک امیر علی. برچسبها: عکس های متحرک امیر علی. نوشته شده در تاريخ یکشنبه بیست و سوم تیر 1392 در ساعت 22:44 توسط ایلین و مهلا. عکس های امیر علی. عکس های جدید امیرعلی:. واییییییی امیر تو جه ماهی.
یادداشت های یک لقوه ای
یادداشت های یک لقوه ای. این آخرین پست این وبلاگ خواهد بود. نوشته شده در دوشنبه سی ام بهمن ۱۳۹۱ساعت11:14توسط amirali gharib. من و تقی 12 1. میگم لیوان را پر کن.یالا. در حالیکه لیوانش را پر میکردم گفتم:تقی حواست هست که این 6مین لیوان آبی که داری میخوری؟ تقی در حالیکه یک نفس آب را مینوشیدو لیوان خالی را به منظور پر کردن مجدد نزد من میگذاشت:دوره ی آخر زمون که میگن همینه.وای .وای. لیوان پر از آب را به دستش دادم و گفتم :لازم به ذکر که آب خاصیت مست کنندگی ندارد،لا اقل در این دوره و زمانه! مگه میخواستی چیکار کنی؟
Amirali Ghasemi
یه غنچه گل
چند روزیه که میخوام این وبلاگ رو که برای نی نی کوچولوم درست کردم کاملش کنم اما قبل از عید کارا و مشغله های خاص خودشو داره و متاسفانه فعلا فرصتی پیدا نکردم که دستی به سرو روش بکشم. ایشالا توی اولین فرصت کاملش میکنم. چهارشنبه هفدهم اسفند ۱۳۹۰ مرضیه مامان امیرعلی. عکس امیرعلی در بیمارستان. شنبه دوم اردیبهشت ۱۳۹۱ مرضیه مامان امیرعلی. بعداز کلی تاخیر ایشالا ازین به بعد عکس و مطالب جدید رو توی این وبلاگ قرار میدم. امیدوارم که خوشتون بیاد. شنبه دوم اردیبهشت ۱۳۹۱ مرضیه مامان امیرعلی. ﺳﻼم آﺷﻨﺎی ﺳﺎﻟﮫﺎی ﺑﯽ ﻧﺸﺎﻧﯽ ﻣﻦ.
امیرعلی گل پسر گل بابا
امیرعلی گل پسر گل بابا. محافظت از فرزند (۱). حرز امام رضا (ع) (۱). تغذیه در ماه رمضان (۱). در مورد نوزاد (۱). سن 6 ماهگی (۱). غبار پودر بچه (۱). پرده خانه خدا (۱). چگونه با تمام وجود به خدا ایمان بیاوریم : (۱). Script type=text/javascript va (۱). Script type=text/javascript var bistpopup user id = 4997;. نویسنده: علیرضا احسانی مقدم - ۱۳٩۳/۱٠/۳. تعمیر رم و فلشهایی که فکر میکنید سوخته. نویسنده: علیرضا احسانی مقدم - ۱۳٩۳/۱/٢٤. Matin RMA Tools V1.7. نامه ای از سوی پروردگار به همه انسانها. از آن روی گردانیدی.
