akbarghasemnejad.blogfa.com

eshaghjamali.blogfa.com

صاعقه

http://www.eshaghjamali.blogfa.com/9008.aspx

بيا سر ريز كن اي خون از اين ني * كه بز هاي جوان را * علف هاي جوان تر مي دهد از ريشه ها پرواز*. دست روی دلم نگذار. این دل دل کردن هایم. تمام دلیل ها را دلهره کرد. وقتی از دستم پرید. در قلبم خانه کرد. نوشته شده در سه شنبه هفدهم آبان 1390ساعت 15:23 توسط اسحاق جمالی. آمد شبی برهنه ام از در چو روح آب. در سینه اش دو ماهی و در دستش آیینه. گیسوی خیس او خزه بود چون خزه به هم. من بانگ برکشیدم از بانگاه یاس. آه ای یقین یافته بازت نمی نهم. شعر ها وداستان های من. شعر های زیبا و عاشقانه و اجتماعی. بچه های آخر هفته.

yedonyakhatereh.blogfa.com

خاطرات دانشجویی بروبچ معدن 88 - میاندوآب - شبی در میاندوآب

http://www.yedonyakhatereh.blogfa.com/post-6.aspx

خاطرات دانشجویی بروبچ معدن 88 - میاندوآب. فرصت با هم بودن رو از دست نديم. شبی یاد دارم که چشمم نخفت همی جعفر آمد به پیشم بگفت. رو اکنون شویم سوی آوردگاه بلی، 17 شهریور، آن ورزشگاه. ز بهر شور و شادی و تشویق رو آنجا رویم ای یار صدیق. من آن جعفری را بگفتم همی در آنجا زنیم شطرنجی هم کمی. به حرف یار دلبر سر سپردیم همی با هم بدانجا ره سپردیم. در آنجا اندکی فوتبال بدیدیم پس از آن اندکی فوتبال بکردیم. گاه برگشت در آن صبح پگاه همی ما آمدیم تا بانک رفاه. یکی ماشین پژو در حال گشت بپیچید از جلومان و برفت. همی بع بع ...

yedonyakhatereh.blogfa.com

خاطرات دانشجویی بروبچ معدن 88 - میاندوآب -

http://www.yedonyakhatereh.blogfa.com/post-10.aspx

خاطرات دانشجویی بروبچ معدن 88 - میاندوآب. فرصت با هم بودن رو از دست نديم. امان از مدرک گرایی! که هر وقت آمدی از خانه بیرون. بیاور مدرک تحصیلی ات را. گواهی نامه ی پی اچ دی ات را. پدر باید ببیند دکترایت. زمانه بد شده جانم فدایت. دعا کن مدرکت جعلی نباشد. وگرنه وای بر احوالت ای مرد. که بابایم بگیرد حالت ای مرد. چو مجنون این پیامک خواند وارفت. به سوی دشت و. اس ام اس زد ز آنجا سوی لیلی. که می خواهم تورا قد تریلی. دلم در دام عشقت بی قرار است. ولیکن مدرکم بی اعتبار است. شده از فاکسفورد این دکترا فاکس.

yedonyakhatereh.blogfa.com

خاطرات دانشجویی بروبچ معدن 88 - میاندوآب - هلو یا هلو ؟

http://www.yedonyakhatereh.blogfa.com/post-9.aspx

خاطرات دانشجویی بروبچ معدن 88 - میاندوآب. فرصت با هم بودن رو از دست نديم. حاشیه مهمانی رفتن یه دانشجو). بعد از افطاری ،همین یکشنبه شب. رفته بودم منزل مشتی رجب. در حدود هشت یا نه هفته بود. همسرش از دار دنیا رفته بود. تسلیت گفتم که غمخواری کنم. این مصیبت دیده را یاری کنم. رفت و ظرفی میوه آورد آن عزیز. با ادب بگذاشت آن را روی میز. در همین هنگام آمد خا له اش. خاله ی هشتاد یا صد ساله اش. او زبان بر حرف و بر صحبت گشود. من حواسم پیش ظرف میوه بود. در میان حرف او گفتم چنین. آفرین ، به به ،هلو یعنی همین.

goldmine2030.blogfa.com

وبلاگ تخصصي معدن

http://www.goldmine2030.blogfa.com/post-35.aspx

گالري فوق العاده كاني ها. گالري فوق العاده كاني ها (2). گالري فوق العاده كاني ها(3). وبلاگ تخصصی مهندسی عمران. جدول تناوبي جالب(حتما ببينيد). مشاوره کنکور کارشناسی ارشد معدن. اشنایی با معدن مس مزرعه. معدن مس مزرعه در 25 کیلومتری شمال شهرستان اهر در نزدیکی های روستایی به همین نام واقع می باشد. معدن شامل کانی های منیتیت پیریت کالکو پریت هماتیت بورنیت تترا ادریت بیسیموت خالص کلومین شیلیث و ولفرامین میباشد . خلاصه ای از نحوه استخراج و ابعاد عملیات استخراجی در معدن مس مزرعه. همانگونه که گفتیم روش استخراج معدن...

eshaghjamali.blogfa.com

صاعقه

http://www.eshaghjamali.blogfa.com/9011.aspx

بيا سر ريز كن اي خون از اين ني * كه بز هاي جوان را * علف هاي جوان تر مي دهد از ريشه ها پرواز*. دست روي دست گذاشتن و ديدن تمام لحظه هايي كه مثل برق از جلوي چشمات مي گذره و دست به سر كردن تمام لحظه هايي كه گذشت.مثل اينكه خدا به اغلب آدم ها فرصت دوره كردن خاطراتش رو ميده .اون هم درست موقعي اي كه ديگه نمي تونه يه خاطره ي درست و حسابي بسازه ، يه خاطره كه ارزشش رو داشته باشه. اي كاش. آدم پير كه مي شود. همه جايش مي گيرد. نوشته شده در شنبه بیست و دوم بهمن 1390ساعت 11:4 توسط اسحاق جمالی. تا شايد حركتي بكنم. بچه ه...

eshaghjamali.blogfa.com

صاعقه

http://www.eshaghjamali.blogfa.com/9004.aspx

بيا سر ريز كن اي خون از اين ني * كه بز هاي جوان را * علف هاي جوان تر مي دهد از ريشه ها پرواز*. خیلی وقته شعر نمی نویسم . فعلا دوست ندارم شاعر بشم . گر چه گه گاهی چند کلمه تو ذهنم منظم میشه و قبل از این که پاکشون کنم روی کاغذ فرار می کنند مثل این یکی :. همیشه انسان را از نشستن باز می دارد. به گلیمی که در آن نشسته ایم. تا وقتی که برگردم خداح. نوشته شده در پنجشنبه بیست و سوم تیر 1390ساعت 12:49 توسط اسحاق جمالی. آمد شبی برهنه ام از در چو روح آب. در سینه اش دو ماهی و در دستش آیینه. شعر ها وداستان های من.

eshaghjamali.blogfa.com

صاعقه

http://www.eshaghjamali.blogfa.com/9009.aspx

بيا سر ريز كن اي خون از اين ني * كه بز هاي جوان را * علف هاي جوان تر مي دهد از ريشه ها پرواز*. از خواب كه بلند شدم كسي تو اتاق نبود بيش از اندازه احساس تشنگي مي كردم. در يخچال رو باز كردم و چيزي جز برفك يخچال به ملاقات چشمان پف كرده ام نيومد . يكي از مزاياي خوابگاه همينه ديگه .خلاصه از غصه ش نشستم و يه شعر نوشتم. بر تمام خانه دوربين شكاري نصب كرده اند. تا ستاره هاي بختت را پيدا كني. شايد گنجشكي شكار كني. گاهي هم به كلاغ خواهي خورد. دست دوربين هاي شكاري به ستاره ها نخواهند رسيد. قرار است با شمشير چوبي.

eshaghjamali.blogfa.com

صاعقه -

http://www.eshaghjamali.blogfa.com/post-57.aspx

بيا سر ريز كن اي خون از اين ني * كه بز هاي جوان را * علف هاي جوان تر مي دهد از ريشه ها پرواز*. با بعضي از دوستان گفتيم كه شبانه قبل از طرح نمادين،پارك دانشجو رو پر از زباله كنيم تا طرح هر چه بهتر برگزار بشه ( شوخي). يا اين كه مردم خيلي با فرهنگتر شدن يا كارگر هاي شهرداري پر كارتر در هر صورت دست به دست هم دادن و طرح نمادين ما رو به هم زدند. يه كوچيكي ميگه :. موضوع فقط داشتن بال نيست. بايد آنقدر سبك بشوي. كه جاذبه هاي اسيرت نكنند. گشت ارشاد هم گشت ارشادي شد. يه بيت هم از سعدي هست كه ميگه :. بچه های آخر هفته.