3319.blogfa.com

foori-h.blogfa.com

دختری با کفشهای خاکی

http://www.foori-h.blogfa.com/9010.aspx

دختری با کفشهای خاکی. نوشته شده در پنجشنبه 1 دی1390 توسط فیونا. می سرود و می نوشت و می گریست. کس نبود او را دهد دلداریش. داشت کم کم از خودش هم می گریخت. دختری با کفش های خاکی اش. ببينيد و دل مبنديد. چشم بياندازيد و دل مبازيد. كه دير يا زود. بايد گذاشت و گذشت. زندگي کوتاهتر از آن است که به خصومت بگذرد و قلب ها نازکتر از آنند که نشکنند. چيني شکسته دل خود را بند زنيد و با اميدي که نداريد به زندگي ادامه دهيد. انسان چيزي نيست جز حيواني ناطق، بدون احساس، بدون پاي بندي. برای بهانه زندگی ام. ترانه های وقت تنهایی.

foori-h.blogfa.com

دختری با کفشهای خاکی

http://www.foori-h.blogfa.com/9005.aspx

دختری با کفشهای خاکی. آمد رمضان هست دعا را اثري. امروز يك فرق اساسي با بقيه روزها دارد. آن هم اين است كه غروب. از هميشه دلچسب تر است. چيزي ست كه همه انتظار شنيدنش را مي كشند. و از همه مهم تر اينكه. دلم از هر زمان ديگري. نوشته شده در سه شنبه 11 مرداد1390 توسط فیونا. می سرود و می نوشت و می گریست. کس نبود او را دهد دلداریش. داشت کم کم از خودش هم می گریخت. دختری با کفش های خاکی اش. ببينيد و دل مبنديد. چشم بياندازيد و دل مبازيد. كه دير يا زود. بايد گذاشت و گذشت. برای بهانه زندگی ام. ترانه های وقت تنهایی.

foori-h.blogfa.com

دختری با کفشهای خاکی

http://www.foori-h.blogfa.com/9006.aspx

دختری با کفشهای خاکی. نقطه عطف همين جاست. همين جا كه تو ايستاده اي و به چشم هايم خيره شده اي! همين جا كه مرا نوازش مي كني. نقطه عطف همين جاست. همين نقطه پيوند من و تو. همين جا كه براي من بهانه مي شوي. همين جا كه دوستت دارم. همين جا كه غصه به دوري ماه مي شود برايم. همين جا كه كه امن ترين مكان دنياست. نوشته شده در یکشنبه 6 شهریور1390 توسط فیونا. می سرود و می نوشت و می گریست. کس نبود او را دهد دلداریش. داشت کم کم از خودش هم می گریخت. دختری با کفش های خاکی اش. ببينيد و دل مبنديد. چشم بياندازيد و دل مبازيد.

foori-h.blogfa.com

دختری با کفشهای خاکی

http://www.foori-h.blogfa.com/9011.aspx

دختری با کفشهای خاکی. تمام حسرت من غبار مه آلودیست بر پنجره ی اتاقم که تو را درونش آه کشیدم. نوشته شده در دوشنبه 17 بهمن1390 توسط فیونا. می سرود و می نوشت و می گریست. کس نبود او را دهد دلداریش. داشت کم کم از خودش هم می گریخت. دختری با کفش های خاکی اش. ببينيد و دل مبنديد. چشم بياندازيد و دل مبازيد. كه دير يا زود. بايد گذاشت و گذشت. زندگي کوتاهتر از آن است که به خصومت بگذرد و قلب ها نازکتر از آنند که نشکنند. چيني شکسته دل خود را بند زنيد و با اميدي که نداريد به زندگي ادامه دهيد. برای بهانه زندگی ام.

foori-h.blogfa.com

دختری با کفشهای خاکی

http://www.foori-h.blogfa.com/9107.aspx

دختری با کفشهای خاکی. همین چند وقت پیش بود. با چه ذوقی شب ها کیفم آماده می شد. و با چه شوری مشق هایم را می نوشتم. با ذوق اسم ها را می خوانم. و با شور می شنوم. حاضر! نوشته شده در دوشنبه 3 مهر1391 توسط فیونا. می سرود و می نوشت و می گریست. کس نبود او را دهد دلداریش. داشت کم کم از خودش هم می گریخت. دختری با کفش های خاکی اش. ببينيد و دل مبنديد. چشم بياندازيد و دل مبازيد. كه دير يا زود. بايد گذاشت و گذشت. انسان چيزي نيست جز حيواني ناطق، بدون احساس، بدون پاي بندي. برای بهانه زندگی ام. ترانه های وقت تنهایی.

foori-h.blogfa.com

دختری با کفشهای خاکی - وقتی رفتی

http://www.foori-h.blogfa.com/post-55.aspx

دختری با کفشهای خاکی. تو نیستی که ببینی چقدر تنهایم. بدون بودن تو غمزده ست فردایم. مثال شب پره ای بی پناه و کنج نشین. گرفته پیله ای از غصه ها سراپایم. نوشته شده در چهارشنبه ۱۵ آذر۱۳۹۱ توسط فیونا. می سرود و می نوشت و می گریست. کس نبود او را دهد دلداریش. داشت کم کم از خودش هم می گریخت. دختری با کفش های خاکی اش. ببينيد و دل مبنديد. چشم بياندازيد و دل مبازيد. كه دير يا زود. بايد گذاشت و گذشت. انسان چيزي نيست جز حيواني ناطق، بدون احساس، بدون پاي بندي. فقط در زمزمه زيباي دعايتان براي بد نشدنم دعا کنيد.

foori-h.blogfa.com

دختری با کفشهای خاکی

http://www.foori-h.blogfa.com/9106.aspx

دختری با کفشهای خاکی. رفته بودیم حرم. زهرا کنارم نشسته بود. بهش گفتم از امام رضا چی میخوای؟ گفت فقط میخوام یه بار دیگه خاله فروغ رو ببینم! امام رضا هم امشب دعاش رو برآورده کرد و ما شما رو اینجا دیدیم. اینها را مادر دخترکی می گوید که پارسال من مربی مهد کودکش بوده ام و امشب وسط پاساژ شلوغ هفده شهریور مشهد، امام رضا او را به من رسانده و حالا بعد از اینکه من بغلش کردم و او را بوسیدم، پشت چادر مادرش قایم شده و یواشکی به من نگاه می کند و لبخند می زند! نوشته شده در پنجشنبه 16 شهریور1391 توسط فیونا. كه دير يا زود.

foori-h.blogfa.com

دختری با کفشهای خاکی - مادر

http://www.foori-h.blogfa.com/post-58.aspx

دختری با کفشهای خاکی. تو کیستی که خدا نیز محو دیدن توست. سکوت کرده و مبهوت از آفریدن توست. بهار، لحظه ی تحویل سال شمسی نیست. بهار واقعی ام لحظه ی خندیدن توست. بدون بودن تو، این جهان چه بی معناست. تمام معنی دنیا فقط به بودن توست. بزرگتر ز جرم قصه ی زلیخا نیست. کبیره تر ز این گناه، دل شکستن توست. تمام واژه های شعرم از تو سرشار است. بدون شبه خدا نیز در سرودن توست. به وقت آفریدنت خدا چه شاعر بود. و بوستان و گلستان او همین تن توست. نوشته شده در چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت۱۳۹۲ توسط فیونا. می سرود و می نوشت و می گریست.

foori-h.blogfa.com

دختری با کفشهای خاکی

http://www.foori-h.blogfa.com/9108.aspx

دختری با کفشهای خاکی. ای که به جز تو نمانده مرا. تو اگر بسته ای بار سفر. تو اگر نیستی دیگر. پس چرا از همه جا. من صدای تپش قلب تو را می شنوم؟ نوشته شده در چهارشنبه 24 آبان1391 توسط فیونا. می سرود و می نوشت و می گریست. کس نبود او را دهد دلداریش. داشت کم کم از خودش هم می گریخت. دختری با کفش های خاکی اش. ببينيد و دل مبنديد. چشم بياندازيد و دل مبازيد. كه دير يا زود. بايد گذاشت و گذشت. انسان چيزي نيست جز حيواني ناطق، بدون احساس، بدون پاي بندي. به خودتان و زندگي و هر چه که مربوط به زندگي خودتان است متعهد باشيد.